جایگاه نهاد موزه در حفظ میراث فرهنگی
بازخوانی مواجهه آدمی با تاریخ نشان می دهد انسان به صورت غریزی با گردآوری جستجو و توسل به شکوه گذشته به دنبال تثبیت جایگاه و موقعیت خود در آینده است. اشتیاق به شکوه گذشته با مدرنیته و نگاه انسان مدار اروپایی میل به حفاظت از آثار تاریخی را افزایش داد و موجب شد آثار گذشتگان رفته و رفته گردآوری و در مکان هایی با نام موزه نگهداری شوند از اواسط دوره قاجار به واسطه سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا این رویکرد وارد ایران شد و به آرامی نوع مواجهه با گذشته و آثار تاریخی را دگرگون ساخت در روزگار بعد در پروژه های مدرن سازی و جنبش ملی گرایی موزه نماد تمدن و تجدد شد و بستری برای گردشگری فراهم ساخت به صورت کلی و در سطح جهانی رویکرد اروپا محور بیش از زمینه و ضرورتی که میراث فرهنگی به آن تعلق داشت بر کالید فیزیکی آثار میراثی متمرکز بود بازتاب این نگرش در موزه ها عدم توجه به ارزش های اشیائی بود که با عنوان اثر موزه ای بر میراث فرهنگی دلالت داشتند. جنبش های فرهنگی اجتماعی و سیاسی دهه شصت و هفتاد میلادی نگرش موزه داری را تغییر دادند. در این زمان جایگاه نهادی موزه بر پایه مسئولیت اجتماعی آن قوت گرفت اهمیت ارتباط موزه و جامعه سبب شد که ساختار کارکردی موزه بر مبنای بعد اجتماعی ان متحول شود در این یادداشت وجوه مختلف موزه در جایگاه نهادی اجتماعی از منظر حفاظت از میراث فرهنگی بررسی می شود.