تحلیل آثار نگارگری مجید مهرگان (نگاره های ارعاب، وارثان ولایت) بر اساس مولفه های نظریه های گشتالت
بیان مسئله:
نظریه گشتالت یکی از نظریه های روان شناسی تاثیرگذار بر هنرهای تجسمی در سده نوزدهم می باشد. چهارچوب اساسی این نظریه این است که تحلیل قسمت های مختلف یک پدیده روانی، هرچند به طور کلی انجام گیرد، نمی تواند به طور کامل آن را پوشش دهد و برای درک ماهیت آن باید از بالا به پایین و از ساختمان کلی آن به خصوصیاتی که تشکیل دهنده اش است رسید. بر اساس این نظریه، برای شناختن هر چیزی باید اجزای آن را شناخت که با تغییر یکی از این اجزا، قسمت های دیگر نیز دستخوش تغییر می شوند. یک اثر تجسمی می تواند نمونه خوبی برای این موضوع باشد و بهترین شیوه برای فهم اثر، تجزیه آن به عناصر تشکیل دهنده اولیه اش است.
هدف پژوهش:
هدف پژوهش تحلیل عناصر بصری نگاره های فوق بر اساس مولفه های نظریه گشتالت است.
سوال پژوهش:
اصول نظریه گشتالت در نگاره های "ارعاب" و "وارثان ولایت" کدام اند؟ ساختار بصری دو نگاره، از جهت تنوع، ترکیب بندی و زیبایی شناسی چگونه است؟
روش پژوهش:
تعداد نمونه های این پژوهش، دو اثر از آثاری مجید مهرگان تحت عنوان "ارعاب" و "وارثان ولایت" است که این دو نگاره دارای جلوه های بصری و ترکیب بندی متنوعی می باشند. در این پژوهش بر اساس مدارک جمع آوری شده، داده ها و مبانی نظری، ویژگی های نظریه گشتالت همچون: رابطه نقش و زمینه، مجاورت، تداوم، همپوشانی، شباهت در اندازه، رنگ و... در دو نگاره فوق مورد تحلیل قرار می گیرد.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که اصول نظریه گشتالت با عناصر نگاره های فوق که با ذهن خالق هنرمند نگارگر معاصر ترسیم شده همخوانی دارد، این اصول زیبایی و پویایی نگاره ها را بیشتر می کند. همچنین میزان اثرگذاری هر یک از قوانین گشتالت بر آثار یکسان نمی باشد و پراگنانس های متفاوتی را به وجود می آورد. از این رو تاکید بر یکی از آن ها به عنوان شاخص ترین اصل در نگاره ها کاری غیرقابل تشخیص می باشد و با بررسی آثار مشخص شد که اصول ادراک دیداری گشتالت نقش موثری در بهبود فرآیند خوانش آثار فوق دارد.