نگاهی توصیفی انتقادی به مفهوم عالم مثال در خوانش و تفسیر نقاشی ایرانی

پیام:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
مقاله حاضر توصیفی تحلیلی-انتقادی از مفهوم عالم مثال در خوانش و تفسیر نقاشی ایرانی است. پرسش های اصلی پژوهش عبارتند از: مفهوم عالم مثال برای خوانش نقاشی ایرانی عمدتا از سوی کدام اندیشمندان و با چه مقاصد تفسیری طرح شده است؟ ارجاع مکرر به مفهوم عالم مثال در تفسیر نقاشی ایرانی عمدتا چه انسدادها و احتمالا چه راهگشایی هایی در تفسیر به همراه داشته است؟روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و انتقادی است که عمدتا از طریق توصیف، مقایسه، یافتن گزاره های بدون مبنا در دیگر مراجع تحقیق، نداشتن نمونه در آثار نگارگری و گزاره های غیرقابل اثبات و پرتکرار و هچنین طرح پرسش انتقادی پیش رفته است. در رویکرد سنت گرایی آرای تیتوس بورکهارت و سید حسین نصر و در رویکرد پدیدارشناختی آرای داریوش شایگان و مجید اخگر را کاویده ایم. یافته ها را می توان چنین خلاصه کرد: بورکهارت و نصر با کاربرد مفهوم عالم مثال در ارجاع به نقاشی ایرانی، نه به دنبال شناخت زوایای پنهان و آشکار این هنر بلکه در پی یافتن مثالی برای هنر سنتی و هنر اسلامی بوده اند. ارجاعات آن ها اغلب بی مصداق است و این اندیشمندان با چند نمونه محدود نتیجه گیری های فراگیر می کنند. ارجاع اخگر نیز از مفهوم عالم مثال عمدتا برمبنای متون شایگان است. وجه تمایز اندیشه اخگر از دیگران تاکید بر هم کناری دو وجه بقا و فنا و عالم مثال است که به نوعی در نقاشی ایرانی خود را بازنماینده است. با این حال اندیشه او نیز در امتداد نگاه اندیشمندان مذکور نگاشته شده و اگرچه رجوعش به نگاره ها محدود است اما نسبت به پیش متن های پژوهش خود رجوعی بیشتری به خود آثار داشته است.
زبان:
فارسی
صفحات:
61 تا 96
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2819436 
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)