بررسی ساختار بصری داستان های مصور دنباله دار (مطالعه موردی ماجراهای تن تن و جاسوسان در تخت جمشید)

داستان های مصور دنباله دار یا کمیک استریپ در سیر تاریخی خود و در محدوده هنرهای تجسمی، به هویت و ساختار مشخصی دست یافته اند. این امر باعث شده تا این آثار از یک سو، به یک وسیله بیانی خاص تبدیل شوند و از سوی دیگر حیطه نفوذ و دامنه بازار فروششان را دائما گسترش بخشند. محتوای داستان های مصور که معمولا با زبان طنز همراه است، اجتماعی- فرهنگی است. در عصر دیجیتال و با رشد سریع رسانه های تصویری، شناخت ماهیت داستان های مصور به عنوان یک زبان تصویری جدید می تواند الگو و نظام زیباشناسانه این آثار و دلایل جذابیت و موفقیت آن ها را توسعه دهد. در این بین، آشنایی با سیر تاریخی آن ها، شناخت کشورهای پیشرو در این زمینه، ارتباط این هنر با سایر هنرها چون انیمیشن و سینما و تحلیل و شناخت عناصرگرافیکی این آثار می تواند در راستای اهداف پژوهش یاری رسان باشد. بدین منظور، به بررسی دو نمونه از داستان های مصور موفق؛ ماجراهای تن تن (جلد 1 فرار از شوروی) به عنوان نمونه خارجی و جاسوسان در تخ تجمشید به عنوان نمونه داخلی پرداخته شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و ساختاری توصیفی-تحلیلی دارد. این پژوهش در پی رسیدن به دلایل محبوبیت داستان های مصور منتخب در میان دسته خودشان است. نتایج نشان می دهد یکی از مهم ترین دلایل استقبال از کمیک استریپ ها ارتباط کلامی به فرم بصری است تا از طریق آن مخاطب بتواند به مدد توالی تصاویر، پیام را درک کند. لذا شناخت ساختار و عناصر بصری چون ترکیب بندی، رنگ، ریتم، زاویه دید و... می تواند کمک شایانی به موفقیت و محبوبیت این آثار نماید. به جز عنصر رنگ که از مهم ترین وجوه افتراق دو نمونه منتخب است، در سایر عناصر گرافیکی مورد مطالعه چون ریتم، حرکت وهمی، نوع انتخاب کادر و حباب های متن نقاط اشتراک زیادی دیده می شود.