مقایسه توان شبیه سازی حرکتی کودکان فلج مغزی و کودکان سالم: نقش شناخت جسمی شده
در دستور ساخت مدار جسمی شده، درک زبان مبتنی بر شبیه سازی معنایی صورت می گیرد. پژوهش های عصب شناسی زبان نیز نشان داده اند که درک و تولید زبان مستقل از دیگر توانایی های شناختی نیست و دانش زبان جسمی شده است. پژوهش حاضر با همین رویکرد به بررسی چگونگی ارتباط بین سیستم های حرکتی و پردازش افعال حرکتی و همچنین تاثیر آن بر شبیه سازی حرکتی کودکان فلج مغزی می پردازد.
پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی_تحلیلی از نوع موردی_شاهدی است که در آن 13 دانش آموز 7 تا 12 ساله مبتلا به فلج مغزی (6 پسر و 7 دختر) از آموزشگاه استثنایی ویژه کودکان با محدودیت های جسمی و حرکتی و همچنین مدارس عادی (تلفیقی) در شهر شیراز با داشتن معیارهای ورود به مطالعه انتخاب و با همسالان طبیعی خود مورد مقایسه قرار گرفتند.
داده های به دست آمده از آزمون شبیه سازی حرکتی نشان داد که تفاوت بین میانگین مدت زمان پاسخگویی به افعال همخوان، ناهمخوان با عضو مشابه و ناهمخوان با عضو متفاوت در دو گروه فلج مغزی و سالم در سطح 0/001>P از لحاظ آماری معنادار است.
نتایج این پژوهش نشان داد که شناخت از جسم جدا نیست، بلکه تحت تاثیر توانایی های حسی - حرکتی و تجربیات آن شکل گرفته است. از آنجا که شناسایی پردازش های زبانی سیستم های حسی_حرکتی در سنین پایین مهم است، تعریف و تبیین این مفاهیم می تواند به درک بهتر و بازنمایی دقیق تر این مفاهیم در حافظه و درک کلمات مرتبط در کودکان فلج مغزی فارسی زبان کمک کند.