حال وهواها: تعین دازاین و میدان معناشناختی «واقع بودگی»

پیام:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
در چارچوب هستی شناسی ارسطویی، هر موجودی برآیندی از دو بردار تعین (فعلیت) و بی تعینی (امکان) دانسته می شود. در این مقاله می خواهیم معنای خاص متعین بودن دازاین را، که هیدگر به آن «واقع بودگی» می گوید، در چارچوب این هستی شناسی مشخص کنیم. نشان خواهم داد که واقع بودگی دازاین ازحیث انتولوژیکی-اکسیستنتسیال در «یافتگی» و ازحیث انتیکی-اکسیستنتسیل در «حال وهواداری» او متبلور می گردد. سپس می کوشم، با مشخص نمودن مختصات کلی حال وهواها از روی مورد خاص «ترس» و پیوندهای درونی واقع بودگی با پرتاب شدگی و فهم، میدان معناشناختی «واقع بودگی» دازاین را به صورت شبکه ای مفهومی بر محور حال وهواداری ترسیم کنم. در بخش نخست این مقاله، واقع بودگی دازاین را، در چارچوب یک هستی شناسی ارسطویی، بر محور امکان و فعلیت طرح کرده ام. درواقع، این طرح هستی شناختی ارسطویی را به منزله پارادایمی برای فهم نحوه متعین بودن دازاین به کار گرفته ام. در بخش دوم، نشان داده ام که واقع بودگی دازاین ازحیث هستی شناختی-اکسیستنتسیال در «یافتگی» و ازحیث انتیکی-اکسیستنتسیل در «حال وهواداری» او تبلور می گیرد. در بخش سوم، برای دست یافتن به ساختار کلی حال وهواها، روی تحلیل هیدگر از پدیدار «ترس» تمرکز کرده ام تا مختصات کلی حال وهواها را از روی آن به دست آورم. در بخش چهارم، با اتکا بر درک عمیق تر ساختار واقع بودگی، پیوند درونی میان یافتگی، فهم و پرتاب شدگی را بررسی کرده ام. و سرانجام در بخش پنجم، کوشیده ام، ضمن برشمردن مختصات کلی حال وهواها، نموداری از میدان معناشناختی «واقع بودگی» دازاین ترسیم کنم.
زبان:
فارسی
صفحات:
75 تا 93
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2833972 
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)