شناسایی ابعاد، شاخص ها و نشانگرهای فرایند یاددهی و یادگیری مطلوب دوره ابتدایی در محیط یادگیری الکترونیکی با رویکرد فراترکیب

پیام:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
هدف

نفوذ سریع فناوری تمامی ابعاد زندگی را متحول کرد و باعث تغییر و تحولات شگرفی شد. آموزش و یادگیری نیز، که جنبه ای مهم از زندگی اجتماعی افراد است، از این تحولات، تاثیر پذیرفته و با رشد فناوری توسعه یافت. با این وجود و به رغم تحقیقات گسترده در مورد مزایا و ظرفیت های محیط یادگیری الکترونیکی، فرآیند یاددهی و یادگیری در این زیست بوم جدید همچنان چالش برانگیز است. این شکاف پژوهشی، محقق را بر آن داشت تا چارچوب فرآیند یاددهی و یادگیری دوره ابتدایی را در بستر الکترونیک مورد مطالعه قرار دهد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد، شاخص ها و نشانگرهای فرآیند یاددهی و یادگیری مطلوب دوره ابتدایی در محیط یادگیری الکترونیکی، انجام شد.

مواد و روش ها

متناسب با هدف پژوهش، روش کیفی از نوع فراترکیب به کار گرفته شد. داده های پژوهش با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) گردآوری شدند. بدین منظور در پایگاه های اطلاعاتی در محدوده زمانی موردنظر (داخلی 1402-1390 و خارجی 2023-2010) مقالات جست وجو شدند. پس از غربال گری مقالات شناسایی شده منطبق بر معیارهای ورود و خروج، از میان 673 منبع مرتبط با موضوع پژوهش تعداد 40 منبع، به صورت هدفمند و با استفاده از برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP) انتخاب و وارد مرحله تحلیل شدند. در این مرحله داده ها با روش تحلیل محتوای مضمونی (TCA) تجزیه و تحلیل شدند. به منظور بررسی قابلیت اعتبار و اعتماد یافته ها نیز از معیارهای خودبازبینی محقق و روش مرور همتا (ضریب توافق ارزیاب ها) بهره گرفته شد.

بحث و نتیجه گیری

تحلیل عمیق مطالعات پیشین به بازنمایی 9 بعد، 12 شاخص و 41 نشانگر منتج شد. براساس یافته ها، الگوی پیشنهادی پژوهش حاضر شامل اهداف ساختارمند (تعیین اهداف براساس مدل SMART، تعیین اهداف براساس طبقه بندی بلوم، تعریف اهداف با در نظرگرفتن اجزای طراحی آموزشی)؛ محتوای استاندارد (انطباق با مدل اسکورم) و محتوای بهینه (شخصی سازی محتوا، محتوای چندرسانه ای، محتوای شبیه سازی شده، محتوای دسته بندی شده، محتوا با دشواری مناسب، محتوای مرتبط و منسجم)؛ روش تدریس تعاملی (روش مبتنی بر قصه گویی دیجیتال، روش مبتنی بر بازی دیجیتال، تدریس مجازی همیارانه، پرسشگری برخط)؛ تعاملات همدلانه (گفتگوی فعالانه، برقراری رابطه عاطفی، طنز و شوخ طبعی) و تعاملات هدفمند (تعاملات آموزشی، تعاملات اجتماعی، تعاملات حمایتی)؛ تکالیف رشددهنده (منطقه سردرگمی مطلوب، داربست بندی و تکالیف مبتنی بر مسائل واقعی)؛ بازخورد اثربخش (بازخورد مثبت و دلگرم کننده، اصلاحی/ تفسیری، شخصی و بی واسطه، پیام رسانی فوری)؛ زمان باکیفیت (برنامه ریزی و مدیریت زمان، زمان ویژه یادگیری، انعطاف پذیری در زمان)؛ بستر فنی کاربرپسند (برخورداری از جذابیت های بصری، آسان برای استفاده) و بستر فنی مبتنی بر اصول پداگوژیکی (امکان شخصی سازی و استقلال فراگیران، شایستگی ها و صلاحیت های فنی مدرسان و فراگیران، فراهم سازی فرصت تعامل و همکاری، متناسب بودن پلتفرم های آموزشی) و ارزشیابی همه جانبه (ارزشیابی تکوینی، آزمون های الکترونیکی، نظرسنجی کلاسی، کارپوشه الکترونیکی، ارزیابی همتایان) است. در این پژوهش بیشترین میزان فراوانی کدهای مستخرج به بعد تعاملات اختصاص دارد و بیانگر آن است که چگونگی برقراری ارتباط در محیط یادگیری الکترونیکی چالش برانگیزترین مساله ای است که در مطالعات پیشین بر آن تاکید شده است. در نهایت، این پژوهش بر اهمیت در نظر گرفتن معیار و شاخص های مستخرج در فرآیند یاددهی و یادگیری دوره ابتدایی در بستر الکترونیک تاکید دارد و الگوی پیشنهادی آن با مختصات ارائه شده می تواند راهنما و یاریگر برنامه ریزان و معلمان باشد تا آموزش های خود را با الزامات و اقتضائات فضای جدید بیش از پیش غنی تر سازند و در جهت کیفیت بخشی به آن گام بردارند.

زبان:
فارسی
صفحات:
65 تا 94
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2835556 
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)