واکاوی جادوی مجاورت در کلمات قصار نهج البلاغه

پیام:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
اصطلاح جادوی مجاورت بیانگر برخی از توازن های آوایی و موسیقایی است. این اصطلاح نخستین بار توسط شفیعی کدکنی مطرح شد. آوای مشترک میان واژه ها، صرف نظر از معنای دور آنها سبب حضورشان در کنار یکدیگر می شود. ویژگی های موسیقایی و آوایی عامل اصلی پیوند میان این واژه ها است. جادوی مجاورت و هم نشینی میان واژه هایی که از آواهای مشترک تشکیل شده اند، توجه مخاطب را به خویش جلب می کند و بدین ترتیب بعد معنایی میان این کلمات را حس نکرده و در نتیجه آن را مانند واژه های مرتبط و وحدت یافته می پذیرد. این جستار بر آن است تا به روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر دیدگاه شفیعی کدکنی به واکاوی جادوی مجاورت در کلمات قصار نهج البلاغه بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که کاربست جادوی مجاورت در چارچوب صنایع ادبی تکرار، جناس، واج آرایی، سجع، طباق، تشابه الاطراف، مراعات النظیر و لف و نشر، انسجام و اتحاد معنایی را در حکمت های نهج البلاغه ایجاد کرده است. هم نشینی صحیح واژگان موجب تمایز سبک امام علی (ع) شده است. کاربست صنایع لفظی و هم نشینی آن ها با یکدیگر و برخورداری از ویژگی های آوایی مشابه، هارمونی و هماهنگی ویژه ای را ایجاد کرده و بدین ترتیب، مفاهیم با تاکید بیشتری را با خود به همراه دارد. به کارگیری عناصر مشابه و تکرارهای آوایی، کارکرد معنایی را در متن به وجود آورده است. امام (ع) با استفاده از گزینش مناسب واژه ها و هم نشین کردن آن ها در کنار یکدیگر و بهره جستن از موسیقی میان عناصر، هماهنگی خاصی را در کلام خویش خلق نموده و بدین ترتیب میان واژگان و موسیقی پیوندی محکم برقرار کرده است.
زبان:
فارسی
صفحات:
25 تا 49
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2842503 
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)