کاپتوپریل و پاراکوات در بیان ژن و پروتئین p53 و Bcl-2 در نمونه های بافت ریه موش صحرایی: روش RT-PCR و ایمونوهیستوشیمی
پاراکوات به عنوان علف کش به دلیل خصوصیات منحصر به فرد دارای مصرف و تولید قابل توجه در سراسر جهان می باشد. تحقیقات نشان داده که فیبروز ریوی حاصل از پاراکوات توسط برخی مواد نظیر کاپتو پریل قابل جلوگیری یا تاخیر می باشد. لذا در این تحقیق نقش کاپتوپریل بر بیان ژن و پروتئین p53 و Bcl-2 در نمونه های بافتی ریه موش صحرایی که در تماس با پاراکوات قرار گرفته اند مورد ارزیابی قرار گرفت.
اثر محافظتی کاپتوپریل در اثرات سمی پاراکوات بر بیان ژن و پروتئین p53 وBcl-2 در نمونه های بافت ریه موش های صحرایی به روش ایمونوهیستوشیمی و RT-PCR مورد ارزیابی قرار گرفت.
داده های حاصل از آزمایشات نشان دهنده عدم بیان متفاوت پروتئین و mRNA مربوط به p53 در نمونه های مورد آزمایش (به غیر از مورد mRNA مربوط به کاپتوپریل تنها) بود. اما پروتئین Bcl-2 در نمونه های تحت تماس با پاراکوات، پیش درمان و پس درمان با کاپتوپریل نسبت به کاپتوپریل تنها و کنترل بدون درمان افزایش نشان می دهد.
در مجموع نتایج نشان می دهد که پاراکوات باعث صدمه قابل توجه به DNA سلول های ریوی در هیچ مورد نشده و لذا میزان بیان پروتئین p53 تغییر چندانی پیدا نکرده است. ولی پاراکوات توانسته است با ایجاد التهاب ریوی منجر به افزایش میزان پروتئین Bcl-2 بدون اثر بر میزان mRNA آن شود. ضمنا کاپتوپریل نتوانسته تاثیر چندانی بر روی اثرات پاراکوات در بیان p53 یا Bcl-2 در نمونه های بافتی مورد آزمایش از خود نشان دهد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.