جامعه روستایی در آینه سینمای ایران
سمئله محوری این مقاله بررسی رابطه بین تغییرات اجتماعی جامعه روستایی با آثار سینمایی ایران از زمان شکل گیری این هنر تا سال 1357 است. در این رهگذر بررسی چگونگی این رابطه و نیز کیفیت بازتاب واقعیات جامعه روستایی مطمح نظر است. چارچوب نظری این مقاله بر نظریه بازتاب استوار است. مطابق این رویکرد، هنر آینه و انعکاسی از جامعه است و به واسطه جامعه مشروط شده و تعین می یابد. در این مقاله از روش اسنادی برای مشخص کردن تغییرات عمده جامعه روستایی و نیز تفکیک تاریخی سالهای مورد بحث استفاده کرده ایم. برای درک ساختار و کارکرد آثار سینمایی در روند این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که تنها 9 درصد از فیلمهای سینمای روستایی، ذیل کارکرد نشان دادن واقعیت ساخته شده اند. همچنین بررسی ما نشان داد که میان برنامه های حکومت و تغییر کارکردهای سینما در طول دوره مرود بحث رابطه معناداری وجود دارد. اجرای مهم ترین برنامه دولت در روستاها (اصلاحات ارضی) در سال 1341 نقطه عطف مشترک تغییرات اجتماعی جامعه روستایی و تغییر مضامین و کارکردهای سینمای روستایی در طول دوره مورد بحث است. واقعیت گریزی، تبلیغ برای حکومت و اقناع مردم برای پذیرفتن فرهنگ جدید و نگرشهای نو، از مهم ترین کارکردهای سینمای روستایی قبل از انقلاب است. نقد مناسبات ارباب و رعیت در سینمای بعد از اصلاحات ارضی، روشن ترین نمود همبستگی تغییرات اجتماعی، اقتصادی جامعه روستایی با محتوای فیلمهای سینمایی به شمار می رود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.