مقایسه دو روش هورمونی همزمان سازی فحلی (CIDR و PGF2α) همراه با سطوح مختلف eCG بر عملکرد تولید مثلی گوسفند تالشی
برای مقایسه دو روش همزمان سازی فحلی با استفاده از PGF2α و CIDR و بررسی اثر میزانeCG روی عملکرد تولیدمثلی گوسفند تالشی در ابتدای فصل تولیدمثل دو آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. در آزمایش اول تعداد 60 راس میش به چهار گروه 15 راسی تقسیم شدند. تمام میش ها برای همزمان شدن فحلی به مدت 14 روز CIDR (شیاف داخل مهبلی، حاوی 3/0گرم پروژسترون) دریافت کردند. در هنگام خروج CIDR، برای تحریک تخمک گذاری، eCG به صورت عضلانی تزریق شد. به گروه اول تا سوم به ترتیب 400، 300 و 200 واحد بین المللی (IU) eCG و به گروه چهارم (کنترل) سرم نمکی تزریق شد. 24 ساعت بعد قوچ ها وارد گله شدند. در آزمایش دوم نیز 60 راس میش به چهار گروه 15 راسی تقسیم شدند و برای همزمان شدن فحلی دو تزریق عضلانی لوتالایز (آنالوگی از PGF2α) به فاصله 8 روز انجام گرفت. همزمان با تزریق دوم لوتالایز، eCG نیز تزریق شد. به گروه اول تا سوم به ترتیب 400، 300 و 200 واحد بین المللی (IU) eCG و به گروه چهارم (کنترل) سرم نمکی تزریق شد. نتایج در آزمایش اول و دوم نشان داد که میزان چند قلوزایی و نرخ بره زایی در گروه اول نسبت به گروه های دیگر (2 تا 4) بالاتر بود (05/0>p). در هر دو آزمایش در میزان بازدهی زایمان بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتایج نشان داد که در هر دو روش همزمان سازی فحلی، گروه هایی که IU 400، eCG دریافت کردند دارای عملکرد تولیدمثلی بالاتری بودند زیرا مقدار eCG برای ایجاد تحریک رشد فولیکول و ایجاد سوپر اوولاسیون کافی بود ولی eCG در دوزهای پایین تر ازIU 400 تاثیری بر عملکرد تولید مثلی نداشت.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.