وظیه شناسی باور؛ مروری بر دیدگاه ویلیام پی. آلستون
بخش مهمی از ساحت شناختی انسان را باورها و اعتقادات او تشکیل میدهد و نحوه شکلگیری باورهای انسان تاثیری اساسی در نحوه فعالیتهای او چه بهلحاظ نظری و چه بهلحاظ عملی - دارد. از اینرو، این سوال مهم پیش میآید که آیا تکالیف و وظایفی ناظر به باورهای ما وجود دارند یا خیر، و اگر وجود دارند، از چه سنخی هستند. بیان چند نکته مقدماتی در این زمینه برای روشنشدن جایگاه بحث مفید است. 1) کسانی که بهوجود تکالیف و وظایف در مورد باور، قایل هستند، وظیفهگرا[i] نامیده شدهاند. در عینحال باید توجه داشت که وظیفهگرایی در این سیاق با وظیفهگرایی در فلسفه اخلاق، متفاوت است. در فلسفه اخلاق پس از قبول اصل وجود وظایف و تکالیفی ناظر به رفتارهای آدمی، برای تبیین این وظایف، اختلافنظر پیش آمده است و در این مقام است که دیدگاههای وظیفهگرا در مقابل دیدگاههای غیر وظیفهگرا ظهور کردهاند. طرفداران وظیفهگرایی مفهوم وظیفه را بنیانیترین مفهوم در قلمرو اخلاق میدانند؛ به این معنا که وظیفه از آن حیث که وظیفه است، قطع نظر از نتایجی که در پی دارد، برای انسان الزامآور است. در مقابل این دیدگاه از جمله «دیدگاههای غایتگرا»[ii] قرار دارند که وظایف اخلاقی را بر حسب نتایج و غایات تبیین میکنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.