محاسبه و نقش بیلان انرژی و ماده ورودی و خروجی از حوضه های ژئومورفولوژیک در برنامه ریزی و مدیریت حوضه (مطالعه موردی: حوضه رودخانه کر)

دیدگاه سیستمی که بعضا ژئومورفولوژی کارکردی نیز خوانده شده است، از زمان گیلبرت در سال 1887 طرح شده است. نگرش سیستمی که در سال 1960 توسط فون برتالنفی مطرح و یک سال پس از مرگش اجازه انتشار یافت، تحول گسترده ای را در چاچوب ارزیابی پدیده ها به وجود آورد. مدل سازی سیستمی نیز واقعیتی بوده که در دهه 1960 با تلاش در توسعه ژئومورفولوژی کمی طرح گردید. چورلی در سال 1962 با انتشار مقاله ای در سازمان زمین شناسی آمریکا به نکات ارزشمندی از مفهوم سیستم در ژئومورفولوژی پرداخت. در هر حال پژوهش های ژئومورفولوژی حوضه ها را می توان از سه دیدگاه مورد مطالعه قرار داد که عبارتند از: دیدگاه تاریخی (موریس دیویس و طرفداران نظریه او)، کاتاستروفیسم (بزرگی وقوع رویداد ها با توجه به بسامد این رویداد ها) و دیدگاه سیستمی (تراز بیلان انرژی و ماده ورودی و خروجی از حوضه های ژئوموفیک). در مقاله حاضر حوضه ژئومورفیک و تحولات آنها از دریچه تئوری سیستمی مورد پژوهش قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش تعیین وضعیت تعادلی و پایداری حوضه های ژئوموفیک (با تاکید بر اجرای این گونه مدیریت بر حوضه رودخانه کر به عنوان نمونه) از گذشته تا حال و در آینده است.