کارایی نهادهای آموزش هنری بر بنیان متغیرهای اقتصادی

پیام:
چکیده:
فراهم آوری اطلاعات واقعی از جامعه نقطه آغازین حرکت در نهادهای آموزشی و پژوهشی مدرن است. بر اساس اطلاعات واقعی به دست آمده از جامعه مورد مطالعه برنامه های آموزشی و پژوهشی به صورت متناوب تنظیم، و به روز رسانی می شوند. حوزه جغرافیایی مورد مطالعه در چنین نهادهایی بنا به مسئولیت تعریف شده برای آنان در دو سطح کشوری و بین المللی صورت می گیرد. این اطلاعات پس از جمع آوری و پردازش قابل تبدیل به دو گونه بسته آموزشی و پژوهشی خواهد بود. در این مقاله دو مدل چین و امریکا در اجرای این سیستم معرفی و با نمونه ارائه شده توسط نگارنده برای دانشکده های موسیقی دانشگاه های انگلستان مقایسه می گردد.
بسته های آموزشی منتج از چنین مطالعاتی زمینه را برای آموزش کاربردی فراهم می آورند؛ چنانکه بسته های پژوهشی راه را برای پژوهش های کاربردی و عمل گرا هموار می سازند. در این سیستم، آموزش دیدگان و پژوهشگران علاوه بر کارایی فراوان در حل مشکلات واقعی جامعه، خود از بهداشت روانی رضایت مندی شغلی برخوردار خواهند شد، این رضایت مندی شغلی که در اثر تناسب منطقی بین درآمد و میزان تحصیلات افراد جامعه است در نهایت به شکوفایی اجتماعی منجر خواهد شد. این مطالعه به طورکلی، به دنبال آسیب شناسی این موضوع است که چگونه آموزش هنر در ایران به رغم داشتن اهداف عالی، در ایجاد هم سویی تحصیلات و بهره های شغلی توفیق چندانی نیافته است.
زبان:
فارسی
در صفحه:
119
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p779559 
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)