بررسی سیمای عجوزه در ادب فارسی

نویسنده:
چکیده:
در گستره ی ادبیات فارسی، زن با چهره هاییگوناگون چون معشوق، هم سر، مادر، دختر، کنیز، و پیرزن (عجوزه) حضور دارد،اما دربسیاری از موارد، این چهره رنگی منفی گرفته و به صورت عامل مکر و فریب، فتنه ی اجتماع، و ابزار دست مردان روزگار نمایان شده است.
این پژوهش، که به صورت توصیفی و کتابخانه یی انجام شده، درپی آن است تا با نشان دادن نقش هایگوناگون پیرزنان، هم چون عارف، متوکل، شجاع، مبارز، نابخرد، داستان گو، محتاله، دلاله، و جادوگر، درلا به لای متون ادب فارسی،همانندسازی دنیا به عجوزه ی هزارداماد را توجیه کند.
زبان:
فارسی
در صفحه:
59
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p903131