-
تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای تکراری یک روش الکتروفیزیولوژیکی تحریک و تلفیق مغزی است که می تواند تحریک پذیری قشری ناحیه هدف در مغز را تغییر دهد و شکل پذیری اعصاب و ارتباطات مغزی را تنظیم کند. اعتیاد با اختلال عملکرد قشر پیش پیشانی خلفی- جانبی و تغییر نوسانات مغزی همراه هست. طبق گزارشات، تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای تکراری بر قشر پیش پیشانی خلفی- جانبی مداخله درمانی بالقوه برای درمان اعتیاد است و می تواند از میل به مصرف و اشتیاق را کاسته و عملکرد شناختی را در افراد معتاد بهبود دهد. هدف مقاله حاضر نگاهی کلی به نقش تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای بر ولع مصرف و رفتارهای اعتیادی است. مطالعه حاضر با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی انگلیسی شامل PubMed, Google scholars, Elsevier, MEDLINE, Science direct که مربوط به سال های 2015 تا 2018 بود. معیارهای ورود به مطالعه مسئله مورد نظر، یک اعتیاد یا ولع مصرف بود، مداخله با اعمال تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای تکراری و تحریک مغناطیسی عمیق مغز از طریق جمجمه و تحریک مغناطیسی مغز بود و مطالعه های انجام شده از نوع کارآزمایی بالینی بودند. اعتیاد شیوع بالایی در جهان دارد و درمان های بسیاری برای آن تاکنون انجام شده است. بسیاری از این مقاله های مرتبط پشتیبانی اثر اعمال تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای تکراری و تحریک مغناطیسی مغز به ویژه در کوتاه مدت بود. با توجه به مطالعات مرور شده و شیوع بالای اعتیاد و روش های گوناگون درمانی در این حیطه از بیماری روانی استفاده از تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای تکراری به عنوان یک روش درمانی غیر تهاجمی مورد بررسی قرار گرفت و اثربخش بودن آن حمایت شد.
کلید واژگان: تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای، ولع مصرف، رفتارهای اعتیادیIntroduction & ObjectiveRepetitive transcranial magnetic stimulation (rTMS) is an electro physiologic brain stimulation and integration technique that can change the cortical excitability of the target area in the brain and modulate the nervous and muscular ductility. Addiction is associated with dysfunction of the dorsolateral prefrontal cortex (DLPFC) and altered cerebral oscillations. According to reports, Repetitive transcranial magnetic stimulation of DLPFC is a potential therapeutic intervention for the treatment of addiction which can reduce drug use urge and improve cognitive function in addicted individuals. The present study is an attempt to give an overview of the role of Repetitive transcranial magnetic stimulation on drug use craving and addictive behaviors.
Materials and MethodsThe present study was conducted based on relative literature in English databases such as PubMed, Google scholars, Elsevier, MEDLINE, science direct (2015 – 2018). The inclusion criteria included addiction or drug use craving, the intervention was performed by applying rTMS, dTMS, and TMS, and the studies were of clinical trial type.
FindingsAddiction has a high prevalence in the world and many therapies have been tried so far. Many of the relevant articles actually supported the effects of rTMS and TMS, especially in the short run.
Discussionaccording to the reviewed literature and considering high prevalence of addiction and various treatment methods proposed for this mental illness, attempts were made to evaluate rTMS as a non-invasive treatment technique and its effectiveness was supported
Keywords: transcranial magnetic stimulation, drug use craving, addictive behaviors -
زمینه و هدفناتوانایی های به جا مانده از سکته مغزی در اندام فوقانی ماندگار بوده و مشکلات عملکردی متعدد اندام فوقانی کمتر از اندام تحتانی مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از تحریکات مغناطیسی به عنوان وسیله ای برای تولید جریان های القایی در مغز با اهداف درمانی، روش جدیدی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر تحریک مغناطیسی مکرر خارج مغزی فرکانس پایین بر بهبود عملکرد حرکتی و قدرت مفاصل ساعد، مچ دست و انگشتان دست مبتلا در سکته مغزی انجام شد.
روش بررسیاین کارآزمایی بالینی روی 12 بیمار مبتلا به همی پلژی ناشی از سکته مغزی مراجعه کننده به بخش توانبخشی بیمارستان فیروزگر تهران در سال های 90-1389 انجام شد. بیماران در دو گروه توانبخشی با تحریک مغناطیسی کاذب (دستگاه خاموش) و توانبخشی با تحریک مغناطیسی مکرر خارج مغزی فرکانس پایین (واقعی) به منظور تسهیل مکانیسم های حرکتی به مدت 20 دقیقه (10 جلسه درمان و 3بار در هفته) قرار گرفتند. سپس برای بیماران دو گروه توانبخشی مرسوم اندام فوقانی انجام شد. عملکرد حرکتی و قدرت دست پیش از شروع درمان و در انتهای درمان به وسیله پرسشنامه های بارتل (Barthel Index)، فوگل-مایر (Fugl-Meyer) و دینامومتر ارزیابی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-15 و آزمون های Kolmogorov-Smirnov، paired t-test، independent t-test و Wilcoxon تجزیه و تحلیل شدند.یافته هابراساس نمره پرسشنامه های بارتل و فوگل-مایر در گروه توانبخشی با تحریک مغناطیسی کاذب و نیز گروه توانبخشی با تحریک مغناطیسی مکرر خارج مغزی فرکانس پایین، قبل و بعد از مداخله اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد (P<0.05). با توجه به ارزیابی انجام شده با استفاده از دینامومتر دستی فشاری نیز قدرت به دست گرفتن اشیاء در گروه با تحریک واقعی قبل و بعد از مداخله از نظر آماری افزایش معنی داری نشان داد (P<0.05) و این میزان در گروه با تحریک کاذب قبل و بعد از مداخله از نظر آماری معنی دار نبود.
نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که تحریک مغناطیسی مکرر خارج مغزی فرکانس پایین توام با درمان توانبخشی مرسوم بر بهبود عملکرد و قدرت دست مبتلا در بیماران سکته مغزی طی مراحل مزمن سکته مغزی اثربخش است.
کلید واژگان: سکته مغزی، تحریک مغناطیسی مغز، توانبخشی مرسوم، عملکرد حرکتیBackground And ObjectiveDisability of upper extrimity from stroke are often permanent. Despite numerous functional problems، there is less attention to upper exterimity disabilitis than lower limbs. Some new methods of treatment focuses on using the magnetic stimulation as a means brain currents to produce therapeutic effects. This study was done to evalute the effect of low frequency repeatitive transcranial magnetic stimulation to improve motor function and grip force of upper limb in hemiplegic patients.Materials And MethodsThis clinical trial study was done on 12 stroke hemiplegic patients in Firoozgar hospital in Tehran، Iran during 2009-10. Patients in group I، recieved rehabilitation program with placebo magnetic stimulation، and patients in group II، received magnetic stimulation with routine rehabilitation program for 10 session، 3 times in week. Pre and post were evaluated by Barthel and Fugl-Meyer indeces and dynamometer. Data were analyzed using SPSS-15، Kolmogorov-Smirnov، paired t-test، independent t-test and Wilcoxon signed tests.ResultsAccording to Barthel and Fugl-Meyer indeces both groups I، II showed significant improvement (P<0. 05). Using dynamometer، it was demenstrated that grip force of upper limb in group I was not significant but this index in group II was significant after intervention (P<0. 05).ConclusionThis study showed that low frequency repeatitive truscrianial magnetic stimulation has therapuetic effect on grip force of upper limb.Keywords: Stroke, Transcranial magnetic stimulation, Routine rehabilitation, Motor function -
مقدمهفناوری های تحریک کننده غیر تهاجمی مغز، ابزاری قدرتمند در تحریک و دستکاری عملکردهای مغزی هستند. استفاده از چنین ابزاری کاربردهای متعددی در افراد سالم به منظور ارتقاء قابلیت های شناختی و در افراد دچار اختلالات روانپزشکی مانند استرس و افسردگی به منظور بازتوانی شناختی دارند. از جمله فناوری هایی که سابقه نسبتا طولانی در بالین دارند تحریک مغناطیسی وراجمجمه ای و تحریک الکتریکی وراجمجمه ای را می توان نام برد. در فناوری تحریک مغناطیسی وراجمجمه ای امواج مغناطیسی از یک هسته فلزی که در مجاورت جمجمه قرار می گیرد ساطع شده و موجب به جریان افتادن جریانات یونی در بافت عصبی می گردد. در فناوری تحریک الکتریکی وراجمجمه ای الکترودهایی بر روی پوست سر نصب شده و تحریک الکتریکی صورت گرفته و از این طریق موجب دستکاری عملکرد مدارهای عصبی می شود.نتیجه گیریدر این مطالعه، به معرفی فناوری های تحریک مغناطیسی وراجمجمه ای و تحریک الکتریکی وراجمجمه ای و کاربردهای آن ها در ارتقاء شناختی و بازتوانی شناختی آن ها می پردازیم.کلید واژگان: شناخت، تحریک مغناطیسی وراجمجمه ای، تحریک الکتریکی وراجمجمه ایIntroductionNon-invasive brain stimulation technologies are a group of powerful tools that are exploited in manipulating functional properties of the brain. These technologies have a relatively long history in cognitive enhancement and rehabilitation, as well as in treating stress and depression. Of these technologies are transcranial magnetic stimulation (TMS) and transcranial direct current stimulation (tDCS). TMS technology works with producing magnetic fields emitted from a coil over the scalp to induce ion currents; however, in tDCS there is a direct connection of electrodes on the skin over the scalp to inject electrical currents yielding modulation in neural circuits.ConclusionIn this review, we reviewed over the literature concerning applications of neurotechnologies, TMS and tDCS, in cognitive enhancement and rehabilitation.Keywords: Cognition, Transcranial Magnetic Stimulation, Transcranial Direct Current Stimulation
-
مقدمهناتوانایی های به جا مانده از سکته مغزی در اندام فوقانی مشکلات عملکردی ماندگارتری داشته و در تحقیقات مختلف کمتر از اندام تحتانی مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از تحریکات مغناطیسی به عنوان وسیله ای برای تولید جریانهای القایی در مغز با اهداف درمانی، روش جدیدی است. هدف این مطالعه سنجش تاثیر استفاده از تحریکات مکرر مغناطیسی مغز بر بهبود عملکرد حرکتی و قدرت دست مبتلا و مقایسه آن با تاثیرات حاصله از استفاده منحصر توانبخشی بود.روش کاربا توجه به مطالعات قبلی و فرمول حجم نمونه،12 بیمار انتخاب و در دو گروه توانبخشی با تحریک مغناطیسی کاذب و توانبخشی با تحریک مغناطیسی واقعی تقسیم بندی شدند. درمان 10 جلسه، 3 بار در هفته بوده و ارزیابی پیش از درمان و در انتهای درمان به وسیله پرسشنامه های بارتل، فوگل مایر و دینامومتر انجام گرفت.یافته هادر گروه اول که توانبخشی به همراه تحریک مغناطیسی کاذب دریافت نمودند، نمره پرسشنامه های بارتل، فوگل مایر بهبود معنی دار نشان دادند(01/0P<). اما در مقدار قدرت در دست گرفتن اشیا، افزایش معنی دار نشان داده نشد. در گروه دوم که تحت درمان توانبخشی به همراه تحریک مغناطیسی واقعی قرار گرفتند، بهبود معنی دار در نمرات پرسشنامه های بارتل، فوگل مایر و قدرت در دست گرفتن اشیا دیده شد(05/0P<).نتیجه گیریتحریک مغناطیسی مغز، زمانی که درمانهای مرسوم کمتر کمک کننده هستند، موجب بهبود عملکرد و قدرت دست مبتلا در بیماران سکته مغزی در مراحل مزمن سکته مغزی می گردد.
کلید واژگان: سکته مغزی، تحریک مغناطیسی مغز، توانبخشی مرسوم، عملکرد حرکتیBackground And AimDisabilities of upper extremities, as a sequel of stroke, often result in permanent functional complications which have received less attention in comparison to lower limb disabilities. Magnetic stimulation is a new therapeutic method which is used for induction of currents in the brain. The aim of this study was to compare the effect of magnetic stimulation on the wrist and elbow joints movements and grip force with that of routine rehabilitation.Material And Method12 hemiplegic patients were assigned to two groups. Patients in group I, received routine rehabilitation with placebo magnetic stimulation, and patients in group II, received magnetic stimulation with routine rehabilitation for 10 sessions, 3 times a week. Pre and post treatment evaluations were performed by use of Barthel index, Fugl-Meyer Motor Impairment Scale and dynamometer.ResultIn group I, Barthel and Fugl-Meyer indexes showed significant improvement, but no significant improvement noted in the rate of grip force. Group II, showed significant improvement in Barthel and Fugl-Meyer indexes and rate of grip force.ConclusionWhen conventional treatment is not effective, rTMS can improve force and function of hand muscles in chronic hemiplegic patients.Keywords: Hemiplegia, rTMS, Routine rehabilitation, Motor function -
هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثربخشی تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای مکرر (rtms) مغز بر عملکرد افراد سالم در اجرای تکلیف استروپ بود. بدین منظور 30 نفر (25 زن، 5 مرد) آزمودنی راست دست سالم با استفاده از پرسشنامه دست برتری ادینبورگ (EHI) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-12) انتخاب گردید. آزمودنی ها یک جلسه تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای مکرر را بر روی ناحیه خلفی جانبی پیش پیشانی چپ دریافت نموده و تکلیف رنگ-واژه استروپ (SCWT) را قبل و بعد از تحریک انجام دادند. یافته ها نشان داد که در گروه فعال نسبت به گروه خاموش زمان پاسخ افراد به محرک های هم خوان به طور معناداری بهبود یافته است. در خصوص محرک های ناهم خوان تفاوت معناداری مشاهده نشد. یافته های این پژوهش علاوه بر این که موید نقش ناحیه خلفی جانبی پیش پیشانی چپ در کنترل توجه بالا به پایین بود، نشان داد که تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای مکرر مغز با فرکانس بالا در ناحیه خلفی جانبی پیش پیشانی چپ می تواند اثرات مثبتی بر توجه انتخابی افراد بر جای بگذارد.کلید واژگان: تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای مکرر، توجه انتخابی، استروپPrevious research have shown that repetitive transcranial magnetic stimulation (rTMS) enhances individuals’ cognitive performance. Executive function, particularly selective attention, is one of the fundamental parts of cognitive performances. Neuro-imaging studies indicated proved the role of dorsolateral prefrontal cortex (DLPFC) in selective attention. The aim of this study was to evaluate the effect of rTMS on healthy individuals’ performance executing stroop task. Thirty healthy subjects received one session of high-frequency rTMS on their left DLPFC. They were instructed to perform stroop task before and after stimulation. The results showed that response time to congruent stimuli decreased significantly in active group. No significant change was observed in incongruent trials. The findings verified the role of left DLPFC on top-down attentional control. It could be concluded that administering rTMS on individuals’ left DLPFC can result in positive effect on selective attention.Keywords: Repetitive Transcranial Magnetic Stimulation (rTMS), Selective Attention, Stroop
-
تحریک مغناطیسی مغز به عنوان یکی از شیوه های مداخلاتی در درمان بیماری های روانشناختی، مورداستفاده قرارمی گیرد. از کارکردهای شناخته شده این روش در درمان اختلالات بالینی می توان اختلالات حرکتی و گفتاری ناشی از سکته های مغزی، وزوز گوش، پارکینسون، تیک های عصبی را نام برد. از کاربردهای حوزه روانشناختی این شیوه درمانی، می توان به تحریک اختصاصی منطقه مغزی دخیل در بیماری روانشناختی خاص از جمله اسکیزوفرنی اشاره نمود. نتایج علمی اثبات شده ای مبتنی بر تحریک مغناطیسی مغز و در راستای درمان بیماری هایی چون اعتیاد، افسردگی، اختلالات دوقطبی، وسواس فکری-عملی وجود دارد. از طرف دیگر این روش یکی از شیوه های مطالعه و بررسی نحوه عملکرد مغز است. در روش مذکور با استفاده از قانون القای الکترومغناطیس جریان هایی متغیر با شکل و جهت گیری سیم پیچ ها، الگو و فرکانس تحریک بستگی در مغز القا می شود. مزیت این روش نسبت به سایر روش ها این است که مغز با کمترین احساس درد و ناراحتی تحریک و عملکرد جریان ها و ارتباطات درون مغز بررسی می شود. تحریک مغناطیسی مغز از لحاظ نوع پالس به سه دسته تک پالس، جفت پالس و تحریک مغناطیسی مکرر تقسیم می شود. تحقیقات نشان داده است روش مزبور می تواند تحریک پذیری مغز را افزایش یا کاهش دهد و همچنین در درمان بیماری های روحی که وابسته به افزایش یا کاهش عملکرد اعصاب یک ناحیه مغزی است؛ تاثیر معناداری دارد.
کلید واژگان: تحریک مغناطیسی مغز، میدان مغناطیسی، تحریک مغز، تاثیرات تحریک مغز، TMSMagnetic brain stimulation used as a method of psychological interventions in the treatment of diseases. This method functions used in the treatment of clinical disorder such as speech and movement disorders caused by stroke, tinnitus, Parkinson's disease, nervous tics. Applications in the field of psychological therapy, it is possible to stimulate specific brain area involved in certain mental illnesses including schizophrenia. Proven scientific results based on magnetic stimulation of the brain showed: this way, cure diseases such as addiction, depression, bipolar disorder, obsessive-compulsive disorder. On the other hand, this method is one of the ways of studying the brain function.
In the method by the law of electromagnetic induction, induced currents varying shapes and winding, in the brain. The advantage of this method is that brain stimulation has the least pain and discomfort. Magnetic stimulation of the brain in terms of pulse split into three categories: single pulse, pulse magnetic stimulation pair repeatedly. Research has shown the procedure to increase or reduce brain excitability and plasticity. It also has a significant effect in the treatment of mental illness.Keywords: TMS, Magnetic Brain Stimulation, psychological therapy, Transcranial Magnetic Stimulation -
زمینه و اهدافکاربرد تحریک مغناطیسی بافت مغز برای پیش گویی کارکرد حرکتی در بیماران دچار سکته مغزی روشی کاملا جدید در سطح جهان می باشد. در این مطالعه از تحریک مغناطیسی بافت حرکتی مغز جهت ارزیابی مسیر قشر مغزی – نخاغی که اولین عضله بین استخوانی پشتی دست را عصب دهی می کند استفاده کردیم و ارزش این ارزیابی را در پیش بینی بهبود کارکرد حرکتی مغز بررسی کردیم.روش بررسیدر این مطالعه 34 بیمار را که اولین حمله سکته مغزی ایسکمیک خود را در محدوده شریان مغزی میانی تجربه کرده و دچار فلج کامل دست شده بودند در 24 ساعت اول پس از سکته مغزی تحت ارزیابی بالینی و تحریک مغناطیسی بافت مغز قرار دادیم و بیماران، بر اساس بزرگی موج پتانسیل برانگیخته حرکتی (Motor Evoked Potential، MEP) به 3 گروه تقسیم شدند و این مطالعات در 14 روز بعد هم تکرار شد. سپس ارتباط بین علایم بالینی درروز 14 و نتایج به دست آمده از مطالعه الکتروفیز یولوژیک در روز اول بررسی شد.یافته هاپس از 2 هفته همه بیمارانی که در روز اول بزرگی MEP در محدوده نرمال داشتند، علایم بهبودی قدرت عضلانی دست را نشان دادند در حالیکه 25 بیمار از 27 بیماری که بزرگی MEP کوچک داشتند و یا اصلا موجی به دست نیامده بود، پس از 14 روز همچنان، فلج عضلانی کامل داشتند. این امر نشان دهنده ارتباط قوی بین بزرگی MEP روز اول با بهبود قدرت عضلانی در روز 14 است (0001/0p<). در مورد متغیر دیگر الکترو فیزویولوژیک، یعنی زمان انتقال حرکتی مرکزی یا (Central motor conduction Time، CMCT) نتایج مشابهی به دست آمد(0001/0p=).نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که تحریک مغناطیسی بافت مغزابزار مناسبی جهت پیشگویی آینده کارکرد حرکتی فرد در آینده می باشد.
کلید واژگان: سکته مغزی، تحریک مغناطیسی بافت مغز -
مقدمهناتوانایی های به جا مانده از سکته مغزی در اندام فوقانی مشکلات عملکردی ماندگارتری داشته و در تحقیقات مختلف کمتر از اندام تحتانی مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از تحریکات مغناطیسی به عنوان وسیله ای برای تولید جریانهای القایی در مغز با اهداف درمانی، روش جدیدی است. هدف این مطالعه سنجش تاثیر استفاده از تحریکات مکرر مغناطیسی مغز بر کاهش سفتی مفصل دست مبتلا و مقایسه آن با تاثیرات حاصله از استفاده منحصر توانبخشی بود.روش بررسیاین تحقیق به صورت تجربی و مقطعی بر روی 12 بیمار همی پلژی با شرایط ورودی تحقیق و در دو گروه توانبخشی با تحریک مغناطیسی کاذب و توانبخشی با تحریک مغناطیسی واقعی به منظور تسهیل مکانیزمهای حرکتی انجام گرفت. درمان 10 جلسه، 3 بار در هفته بوده و ارزیابی سفتی مفصل در طی حرکت فلکشن- اکستنشن مچ دست و سوپینیشن- پرونیشن ساعد، پیش از درمان و در انتهای درمان به وسیله Wrist Robo Hab انجام گرفت.یافته هادر گروه کنترل، مقاومت عضلات فلکسور مچ دست در برابرحرکت اکستنشن، کاهش غیر معنی دار (p=0.207) و در عضلات پروناتور، کاهش غیر معنی دار (p=0.291) نشان داد. در گروه تحقیق، کاهش معنی دار در مقاومت عضلات فلکسور و پروناتور (p=0.009، p=0.035) دیده شد.نتیجه گیریتحریک مغناطیسی مغز، زمانی که درمانهای مرسوم کمتر کمک کننده هستند، موجب کاهش سفتی مفصل دست مبتلا بیماران سکته مغزی در مراحل مزمن سکته مغزی می گردد. pmoatamedv@gmail.comکلید واژگان: سکته مغزی، تحریک مغناطیسی مغز، توانبخشی مرسوم، سفتی مفصل، Wrist Robo HabIntroductionSome new methods of treatment focus on using the Magnetic stimulation as a means of induction currents in the brain to produce therapeutic effects. The aim of this study is to determine the effects of rTMS plus routine rehabilitation on hand stiffness in hemiplegic patients، and compare them with pure routine rehabilitation program. Methods and materials: 12 hemiplegic patients were assigned randomly in two groups. Control group، received rehabilitation program with placebo magnetic stimulation، andexperimental group، received magnetic stimulation with routine rehabilitation program for 10 session، 3 times/week. Pre and post of treatment، evaluations done by Wrist Robo Hab.ResultsIn control group، flextion and pronation muscle stiffness showed nonsignificant improvement (p=0. 291، p=0. 207) but in experimental group، showed significant improvement (p=0. 035، p=0. 009).ConclusionsrTMS can improve hand muscle force and function in chronic hemiplegic patients، when conventional treatment is not effective.Keywords: stroke, Transcranial Magnetic Stimulation, rehabilitation, Stiffness, Wrist Robo Hab
-
مقدمهناتوانایی های به جا مانده از سکته مغزی در اندام فوقانی مشکلات عملکردی ماندگارتری داشته و در تحقیقات مختلف کمتر از اندام تحتانی مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از تحریکات مغناطیسی به عنوان وسیله ای برای تولید جریان های القایی در مغز با اهداف درمانی، روش جدیدی است. هدف این مطالعه سنجش تاثیر استفاده از تحریکات مکرر مغناطیسی مغز بر کاهش سفتی مفصل دست مبتلا و مقایسه آن با تاثیرات حاصله از استفاده منحصر توانبخشی بود.روش بررسیاین تحقیق به صورت تجربی بر روی 12 بیمار همی پلژی با شرایط ورود به مطالعه در دو گروه توانبخشی با تحریک مغناطیسی کاذب و توانبخشی با تحریک مغناطیسی واقعی به منظور تسهیل مکانیزم های حرکتی انجام گرفت. درمان 10 جلسه، 3 بار در هفته بوده و ارزیابی سفتی مفصل در طی حرکت فلکشن- اکستنشن مچ دست و سوپینیشن- پرونیشن ساعد، پیش از درمان و در انتهای درمان به وسیله Wrist Robo Hab انجام گرفت.یافته هادر گروه کنترل، مقاومت عضلات فلکسور مچ دست در برابرحرکت اکستنشن، کاهش غیر معنی دار (207/0=p) و در عضلات پروناتور، کاهش غیر معنی دار (291/0=p) نشان داد. در گروه مداخله، کاهش معنی دار در مقاومت عضلات فلکسور و پروناتور (009/0=p و 035/0=p) دیده شد.نتیجه گیریتحریک مغناطیسی مغز، زمانی که درمان های مرسوم کمتر کمک کننده هستند، موجب کاهش سفتی مفصل دست مبتلا بیماران سکته مغزی در مراحل مزمن سکته مغزی می گردد.
کلید واژگان: سکته مغزی، تحریک مغناطیسی مغز، توانبخشی مرسوم، سفتی مفصل، Wrist Robo HabScientific Journal of Kurdistan University of Medical Sciences, Volume:19 Issue: 2, 2014, PP 103 -113Background And AimDisabilities of the upper limbs due to stroke can lead to more prolonged functional problems in comparison to lower limb disabilities, and fewer numbers of investigations have been performed on this problem. Use of magnetic stimulation to produce induction currents in the brain for therapeutic purposes is a new method. The aim of this study was to determine the effects of rTMS plus routine rehabilitation on hand stiffness, and compare them with pure routine rehabilitation program in hemiplegic patients. Method and material: 12 hemiplegic patients were assigned randomly to two groups. Control group, received rehabilitation program with placebo magnetic stimulation, and experimental group, received magnetic stimulation with routine rehabilitation program, 3 times/week for 10 sessions. Using Wrist Robo Hab,we assessed joint stiffness during flexion-extension of the wrist, and supination-pronation of forearm before and after treatment.ResultsIn the control group we did not find any significant decrease in the resistance of flexor (p=0.207) and pronator (p=0.291) muscles. But in the experimental group the resistance of flexor (p=0.009) and pronator (p=0.035) muscles decreased significantly.ConclusionsrTMS can decrease stiffness of the upper limb joints and can be used in chronic hemiplegic patients, when conventional treatments are not effective.Keywords: Stroke, Transcranial Magnetic Stimulation, Rehabilitation, Stiffness, Wrist Robo Hab -
اختلال اضطراب فراگیر با اختلالات مختلفی همراه بوده و مشکلات و نقصهای جدی در کارکرد زندگی مبتلایان به همراه دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان تحریک مغناطیسی جدارجمجمه ای مکرر با فرکانس پایین بر میزان افسردگی همبود در بیماران دچار اختلال اضطراب فراگیر بود. بدین منظور، طی یک طرح نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون، 14 بیمار دچار اختلال اضطراب فراگیر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه کاربندی شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله از نظر افسردگی و اضطراب فراگیر ارزیابی شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه به مدت 40 دقیقه تحت rTMS با فرکانس 1 هرتز، در ناحیه پری فرونتال خلفی جانبی راست قرارگرفت. گروه گواه نیز همین تعداد جلسات را دریافت کردند با این تفاوت که کویل در این گروه با زاویه 90 درجه قرار گرفته بود که مانع رسیدن امواج به جمجمه آزمودنی می شد. تحلیل یومن ویتنی نشان داد که میزان افسردگی همبود در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، تغییر معنادار داشته است و بنظر می رسد درمان تحریک مغناطیسی جدار جمجمه ای مکرر در بیماران دچار اختلال اضطراب فراگیر می تواند موجب کاهش معنادار نشانه های افسردگی همبود شود.
کلید واژگان: درمان تحریک مغناطیسی جدارجمجمه ای مکرر، اختلال اضطراب فراگیر، افسردگیGeneralized anxiety disorder has been associated with several disorders، it accompanies serious problems and deficiencies in the working lives of those afflicted with it. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of the repetitive Transcranial Magnetic Stimulation (rTMS) with low frequency in reducing symptoms of depression comorbid in patients with generalized anxiety disorder (GAD). For this purpose، in a quasi-experimental design with pre-test and post-test، 14 patients with generalized anxiety disorder using convenience sampling were randomly assigned to experimental and control groups. Subjects were assessed for depression and generalized anxiety disorder، both before and after the treatment. The experimental group underwent 10 sessions of rTMS، on the right side of the Posterolateral pre-frontal region، in duration of 40 minutes with frequency of 1 Hertz. The control group received the same number of sessions except that the coil in the group was placed in an angle of 90 degrees، which prevented the waves from reaching to the subject’s skull. Mann-Whitney U analysis indicated that the rate of comorbid depression in the experimental group compared to the control group had a significant change. It appears that Transcranial Magnetic Stimulation therapy in Patients with Generalized Anxiety Disorder can significantly decrease comorbid depressive symptoms.Keywords: Magnetic stimulation therapy, generalized anxiety disorder, depression
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر