به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۱۱۱۳ عنوان مطلب
|
  • علی نوبخت*، محمدرضا قلعه نویی
    این تحقیق به منظور تعیین اثرات استفاده از سطوح مختلف ملاس چغندر قند بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ و فراسنجه های بیوشیمیایی و سطح سلول های ایمنی خون مرغ های تخم گذار انجام گرفت. این آزمایش با تعداد 192 قطعه مرغ تخم گذار سویه های لاین W36 از سن 32 تا 43 هفتگی در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و 4 تکرار (هر تکرار دارای 12 قطعه مرغ) اجرا گردید. جیره های آزمایشی عبارت بودند از: 1) تیمار شاهد بدون استفاده از ملاس چغندر قند، 2) جیره حاوی 4 درصد ملاس چغندر قند، 3) جیره حاوی 6 درصد ملاس چغندر قند، و 4) جیره حاوی 8 درصد ملاس چغندر قند. نتایج به دست آمده از این آزمایش نشان دادند که استفاده از ملاس چغندر قند در جیره های غذایی مرغ های تخم گذار دارای اثرات معنی دار بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ، فراسنجه های بیوشیمیایی و سطح سلول های ایمنی خون مرغ ها می باشد (05/0>P). بیشترین مقادیر وزن تخم مرغ، وزن توده تخم مرغ، بالاترین درصد تولید تخم مرغ، بهترین ضریب تبدیل غذایی و کمترین هزینه خوراک به ازای هر کیلوگرم تخم مرغ تولیدی با استفاده از 6 درصد ملاس چغندر قند در جیره مرغ ها مشاهده گردید. استفاده از 8 درصد ملاس چغندر قند باعث کاهش معنی دار عملکرد مرغ ها شد. استفاده از ملاس چغندر قند به مقدار 4 درصد موجب افزایش درصد پوسته و نیز واحد هاو شد. کمترین مقدار کلسترول خون مرغ ها با استفاده از 4 درصد ملاس چغندر قند به دست آمد. نتیجه گیری نهایی این که استفاده از ملاس چغندر قند در مقایسه با شاهد، اثرات سودمندی در مرغ های تخم گذار دارد. به طوری که مرغ ها بهترین عملکرد و سلول های خون را با 6 درصد ملاس و بهترین صفات کیفی تخم مرغ و کمترین سطح کلسترول خون را با 4 درصد ملاس چغندر قند در جیره داشتند.
    کلید واژگان: صفات کیفی تخم مرغ، عملکرد، مرغ تخم گذار، ملاس چغندر قند، متابولیت های خون
    A. Novbakht*, M.R. Ghalehnoei
    This experiment was conducted to evaluate the effects of different levels of sugar beet molasses on egg production, egg traits and blood metabolites of laying hens. In this experiment 192 Hy- line W36 laying hens were used from 32-43 weeks of age in 4 treatments, 4 replicates and 12 hens in each replicate in a completely randomized design. Experimental groups included: 1) control group, 2) 4% of sugar beet molasses, 3) 6% of sugar beet molasses, 4) 8% of sugar beet molasses. The results showed that using sugar beet molasses has significant effects on performance, egg quality and blood biochemical parameters and blood cells of laying hens (P<0.05). The highest amounts of egg weight and egg mass, the highest egg production percentage, the best feed conversion, and the lowest price of feed intake for production per kilogram of egg were resulted with 6% of sugar beet molasses. Using 8% of sugar beet molasses caused the performance significantly decreased. Using 4% of sugar beet molasses improved the eggshell percentage and Haugh unit. The lowest values of blood cholesterol were obtained with 4% of sugar beet molasses. The overall results showed that using sugar beet molasses in comparison with control group using sugar beet molasses has beneficial effects in laying hens. So that laying hens had the best performance and blood cells with 6% of sugar beet molasses, whereas the best egg traits and blood triglyceride and cholesterol were obtained with 4% of sugar beet molasses.that the problem of multicollinearity within the data was associated to body weight of Yazdi camel breed and related independent variables could be fixed by the principal components analysis. Among the independent variables, body height and abdominal circumference had the highest and lowest coefficient in estimating the body weight of Yazdi camel, respectively. It suggested that the principal components analysis be used when there is the problem of collinearity in multivariable linearly regression analysis because of more precise estimation than least squares method. Also this method can help to the breeders to select the best animals by predicting the precise value of some important traits and selecting the best independent variables for predicting the traits.
    Keywords: Egg quality traits, blood metabolites, Laying hens, Performance, Sugar beet molasses
  • جواد ترکمن
    به منظور کاهش میزان جذب آب و درصد تورم تخته فیبر، از دو نوع ماده پارافین ضدآب و ملاس چغندر به عنوان آهار با نسبتهای 5، 10، 15، 20 و 25 درصد محلول در فرآیند ساخت تخته فیبر استفاده شد و مقایسه با نمونه شاهد مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که میزان جذب آب و درصد تورم تخته فیبر نسبت به نمونه های شاهد به ازای 15 درصد پارافین ضدآب به ترتیب 42، 49 درصد کاهش می یابند. و در صورت استفاده از 20 درصد ملاس چغندر این کاهش به ترتیب 3 و 15.5 درصد است. پارافین ضدآب به میزان 10 درصد و ملاس چغندر به میزان 20 درصد، واکشیدگی ضخامتی را حداکثر 46 و 16.9 درصد به ترتیب کاهش می دهند. همچنین آزمایش هر تخته فیبر پس از 30 روز قرار گرفتن در رطوبت 100 درصد (غوطه وری در آب) حداکثر جذب آب 2.4 درصد است که در این مقدار جذب هیچگونه تورمی مشاهده نشده است.
    کلید واژگان: پارافین ضد آب، ملاس چغندر، جذب آب و درصد تورم، واکشیدگی ضخامتی، تخته فیبر
  • آتنا میر بلوک، امیر لکزیان، غلامحسین حق نیا

    بعضی از گونه های کرم های خاکی توانایی فوق العاده ای برای تجزیه ضایعات آلی و تبدیل آن ها به ورمی کمپوست دارند. بهینه سازی شرایط رشد و تولید مثل کرم های خاکی به منظور دستیابی به راندمان بالا در تولید ورمی کمپوست از اهمیت زیادی برخوردار است. در این تحقیق تاثیر هوادهی، خاک و ملاس چغندر قند روی تعداد کرم های بالغ و نوزاد، تعداد کپسول ها و بیومس کرم های خاکی در یک طرح کاملا تصادفی با هشت تیمار مطالعه شد. ملاس چغندر قند بیشترین تاثیر را روی تعداد کرم های بالغ و نوزاد، تعدا کپسول و بیومس داشت. هوادهی تاثیر معنی داری روی تعداد کرم های نوزاد،کپسول ها و بیومس کرم های خاکی داشت ولی روی کرم های بالغ تاثیر منفی نشان داد. تیمارهای دارای خاک تاثیر معنی داری روی تعداد کرم های بالغ و نوزاد نداشتند ولی تعداد کپسول و بیومس کرم ها را به طور معنی داری افزایش دادند. بیشترین بیومس کرم های خاکی در هفته های هفتم و هشتم از زمان شروع آزمایش به دست آمد و بعد از آن کاهش یافت. نرخ رشد کرم ها نیز در تیمارهای دارای ملاس چغندر قند چندین برابر بیشتر از شاهد بود.

    کلید واژگان: ورمی کمپوست، بیومس کرم های خاکی، کپسول، نرخ رشدکرم خاکی
    A.Mir Mrbolook, A. Lakzian, G.H. Haghnia

    Some species of earthworms have great ability to breakdown the organic wastes and transform them to vermicompost. It is very important to optimize the growth conditions and earthworms reproduction to achieve high efficiency in vermicompost production. In this study the effect of aeration, soil and sugar beet molasses on the number of adult and juvenile worms, cocoons and earthworm biomass were studied in a completely randomized design with 8 treatments. Sugar beet molass had the highest influence on the number of adult and juvenile earthworms, cocoon and biomass. Aeration had a significant effect on the number of juvenile worms, cocoons, and earthworm biomass, although it had negative effect on adult worms. Treatments with soil increased the number of cocoons and biomass significantly, however, had no significant effect on the number of adult and juvenile earthworms. The highest amount of earthworm biomass was obtained during the seventh and eighth weeks of experiment and decreased afterwards. The earthworm growth rate in treatments with sugar beet molass was much higher than control.

    Keywords: Earthworm, biomass, growth rate, sugar beet, molass, vermicompost
  • بیوک آقا فرمانی، محسن اسمعیلی *
    هدف این مطالعه کاهش ترکیبات رنگی، کدورت و ناخالصی های مانند فنل، آنتوسیانین و پروتئین، همراه با افزایش شفافیت محلول ملاس چغندر قند برای تهیه قند اینورت مایع بود. برای این منظور تاثیر pH در 3 سطح (9/8، 7 و 5/4) و کربن فعال پودری در 4 سطح (609/0، 783/0، 131/1 و g 827/1) بر ویژگی های رنگ، کدورت، شفافیت، فنل کل، آنتوسیانین کل و پروتئین محلول ملاس چغندر قند بررسی شد. آزمایشات اولیه نشان داد که ترکیبات رنگی پلی مری محلول ملاس از نوع کارامل ها و ملانوئیدین ها با وزن ملکولی بالای 2500 دالتون هستند. مرحله دوم بررسی ها مشخص کرد که کاهش pH محلول ملاس از 9/8 به 5/4 همراه با کاربرد g 011/0 کربن فعال پودری، باعث کاهش 24/42% رنگ، 43/21% کدورت و افزایش 57/33% شفافیت باعث شد. در مرحله سوم مشخص شد که با افزایش مقدار کربن فعال پودری از 609/0 به g 827/1 در pH 5/4، رنگ 31/88%، کدورت 100%، فنل کل 52/76%، آنتوسیانین کل 39/86% و پروتئین 51/98% کاهش و شفافیت 83/75% افزایش یافت.
    کلید واژگان: محلول ملاس چغندر قند، کربن فعال پودری، ترکیبات رنگی، ناخالصی ها
    Farmanib., Esmaiili, M. *
    The aim of the research was to decrease of colorants, turbidity and impurities such as phenol, anthocyanin and protein along with increasing clarity of sugar beet final molasses for preparation liquid invert sugar. For this purpose, effect of pH at 3 levels (8.9, 7 and 4.5) and activated carbon at 4 levels (0.609, 0.783, 1.131 and 1.827 g), on characteristics of color, turbidity, clarity, total phenol, total anthocyanin and protein of sugar beet molasses solution were investigated. The first experiments showed that polymeric colorants of molasses solution are from types of caramels and melanoidins with high molecular weight of 2500 Dal. In the second stage of studies determined that decreasing molasses solution pH from 8.9 to 4.5 along with 0.011 g activated carbon, color 42.24%, turbidity 21.43% decrease and clarity 33.57% had increased. In the third stage, determined that with increasing activated carbon amount from 0.609 g to 1.827 g at pH 4.5, color 88.31%, turbidity 100%, total phenol 76.52%, total anthocyanin 86.39% and protein 98.51% decrease and clarity 75.83% had increased.
    Keywords: Sugar beet molasses, Powder activated carbon, Colorants, Impurities
  • زهرا خادم مدرسی، رضا بازرگان لاری، فرشته بختیاری، محمد علی زارع
    خوردگی میکروبی در زمره متعارف ترین فرآیندهای تخریبی سیستم های بتنی انتقال فاضلاب شناخته شده است. هدف اصلی این مقاله کنترل این نوع خوردگی در فاضلاب روهای بتنی مسلح، توسط رسوب گذاری الکتریکی اکسید مس بر روی بتن می باشد. فرایند رسوب گذاری به دو روش جریان مستقیم و پالسی، مورد آزمایش قرار گرفت. لذا، پایلوتی با هشت نمونه بتنی ساخته شد و نمونه ها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی و آنالیز جذب اتمی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که درصد مس رسوب کرده در خلل و فرج بتن، به نوع جریان و محلول الکترولیت بستگی دارد. نتایج جذب اتمی، درصد اکسید مس رسوبی بیش تری را در روش جریان مستقیم نسبت به جریان پالسی ارائه داد، هر چند تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد که در رسوب دهی پالسی ذرات از نظر دانه بندی نسبت به حالت مستقیم، ریزتر بوده و تعداد حفره های بتن کمتر می باشد. هم چنین، تاثیر افزودن ملاس چغندر به محلول الکترولیت مورد مطالعه قرار گرفت و داده های آزمایشی نشان داد که استفاده از ملاس چغندر می تواند سبب حذف و کاهش یون مس دو ظرفیتی از محلول الکترولیت گردد.
    کلید واژگان: خوردگی میکروبی، رسوب گذاری الکتریکی، جریان مستقیم و پالسی، بتن مسلح، فاضلاب
    Microbial corrosion is a leading deterioration mechanism in concrete wastewater conveyance systems. The aim of this paper is controlling this type of corrosion in steel reinforced concrete sewers by electrodeposition of copper oxide on concrete. Electrodeposition process was tested in two ways: direct and pulse current. Therefore, a pilot study conducted on eight mock pipe specimens and the specimens were characterized by field scanning electron microscopy and atomic absorption tests. The results showed that the percentage of copper deposited in the pores of concrete depends on the type of current and electrolyte solution. Atomic absorption results presented that the percentage of copper oxide deposit in direct current method was more than the pulse current, although the scanning electron microscope images showed that in pulse deposition the size of the particles were smaller than direct mode and the number of holes in concrete is less. Moreover, the effect of beet molasses addition on electrolyte solution was studied and the experimental data revealed that the use of beet molasses could have removed and reduced Cu (II) ions from the electrolyte solution.
    Keywords: Microbial Corrosion, Electrodeposition, Direct, Pulse Current, Steel Reinforced Concrete, Wastewater
  • بررسی تاثیر سه رژیم غذایی مصنوعی روی خصوصیات بیولوژیک کرم گلوگاه انار، (Ectomyelois ceratoniae (Lep. : Pyralidae
    صحرا قوامی
    کرم گلوگاه انار، Ectomyelois ceratoniae Zell. (Lep.: Pyralidae)، مهمترین آفت انار در ایران است. دوره نشو و نمای این آفت روی سه ترکیب غذایی مصنوعی، نیمه مصنوعی و طبیعی (میوه انار)، در شرایط دمایی 27±1°C، رطوبت نسبی 75±5% و دوره نوری 16:8 (تاریکی: روشنایی) ساعت، در طی سال های 1380 و 1381 مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. ترکیبات غذایی مورد تحقیق، شامل: 1- کنجاله سویا 30 گرم، روغن سویا 5 میلی لیتر، مخمر 3 گرم، فرمالین 1 میلی لیتر، ملاس چغندر قند 20 میلی لیتر، آنتی اکسیدانت غذایی 1 گرم، پودر دانه و پوست انار (خشک شده در Oven) 20 گرم و 50 میلی لیتر آب، 2- کنجاله سویا 30 گرم، روغن سویا 5 میلی لیتر، مخمر 3 گرم، فرمالین 1 میلی لیتر، ملاس چغندر قند 20 میلی لیتر، نمک طعام 1 گرم، سولفات آهن 2.5 گرم، سبوس برنج 10 گرم، جوانه گندم 10 گرم، آنتی اکسیدانت غذایی 1 گرم و 50 میلی لیتر آب، 3- کنجاله سویا 30 گرم، روغن سویا 5 میلی لیتر، مخمر 3 گرم، فرمالین 1 میلی لیتر، ملاس چغندر قند 20 میلی لیتر، آنتی اکسیدانت غذایی 1 گرم، پودر دانه و پوست انار (خشک شده در Freezer) 20 گرم و 50 میلی لیتر آب و 4- غذای طبیعی کرم گلوگاه انار (پوست و دانه میوه انار) (تیمار شاهد) بودند. براساس نتایج به دست آمده، کوتاه ترین دوره رشدی لارو، شفیره و حشره بالغ مربوط به ترکیب غذایی شماره 1، طولانی ترین این دوره ها مربوط به ترکیب غذایی شماره2، کوتاه ترین و طولانی ترین طول عمر حشرات نر و ماده به ترتیب مربوط به ترکیبات غذایی شماره 2 و 1، و کمترین و بیشترین میزان نسبت جنسی به ترتیب مربوط به ترکیبات غذایی شماره 1 و 2 بود. لاروهای کرم گلوگاه انار برای پنج نسل روی ترکیب غذایی شماره 1 مورد پرورش قرار گرفتند که درصد ماده های بارور و تعداد تخم آنها در نسل پنجم دارای افزایش قابل ملاحظه ای بود.
    کلید واژگان: تولید انبوه، غذای مصنوعی، Ectomyelois ceratoniae
  • محمدرضا بیرانوند، ناصر عالم زاده انصاری، سیدکریم موسوی، عیدی بازیگر
    به منظور بررسی تاثیر نوع بستر و غنی سازی آن بر کارآیی بیولوژیکی و برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی قارچ دارویی شی تاکه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار طی سال 1388 در شهرستان خرم آباد لرستان اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل الف) نوع بستر در سه سطح (1- کاه و کلش نخود، 2- خاک اره و 3- کاه و کلش گندم) و ب) نوع غنی ساز در چهار سطح (1- باگاس نیشکر، 2- ملاس چغندر، 3- سبوس برنج و 4- شاهد بدون غنی ساز) بود. کارآیی بیولوژیکی قارچ دارویی شی تاکه روی بستر خاک اره به ترتیب 72 و 48 درصد بیش تر از کارآیی آن روی بستر کاه و کلش حبوبات و گندم بود. غنی ساز سبوس برنج در مقایسه با شاهد بدون غنی ساز سبب افزایش 56 درصد کارآیی بیولوژیکی قارچ شی تاکه گردید. غنی ساز های باگاس نیشکر و ملاس چغندر در مقایسه با شاهد بدون غنی ساز سبب افزایش معنی دار کارآیی بیولوژیکی قارچ دارویی شی تاکه نگردیدند. در بین بسترهای مورد مطالعه بیشترین درصد هیدرات کربن در اندام قارچ مربوط به بستر خاک اره به میزان 7/57 درصد بود. بالاترین سطح هیدرات کربن قارچ (3/63 درصد) به غنی ساز سبوس برنج مربوط بود که نسبت به شاهد بدون غنی ساز و همچنین نسبت به دو غنی ساز دیگر کاملا معنی دار بود. تاثیر نوع بستر بر میزان چربی قارچ معنی دار نبود. بالاترین سطح چربی (3/3 درصد) به غنی ساز سبوس برنج مربوط بود. غنی ساز سبوس برنج نسبت به شاهد بدون غنی ساز و غنی سازهای ملاس چغندر و باگاس نیشکر به ترتیب، 65، 57 و 50 درصد موجب افزایش چربی قارچ گردید.
    M.R. Biranvand, N. Alemzadeh Ansari, S.K. Mousavi, E. Bazigar
    In order to evaluate the effect of substrate and enrichment material on biological efficiency (BE) and other physical and chemical propertiese of medicinal mushroom shiitake (Lentinula edodes) an investigation was perfomed as factorial experiment in completely randomized designe with four replications in Khorramabad city of lorestan continent Iran. Experimental factors were substrate in three levels, 1- chikpea straw 2- sawdust 3- wheat straw, and enrichment material in four levels, 1- sugarcane bagasse 2- sugarbeet molasses 3- rice brane and 4- control (without enrichment). Result indicated that BE of mushroom for substrate was 72% and 48% higher than chickpea and wheat straw respectively. Rice bran enrichment had the significant effects on BE and was increased BE by 56% incomparision to control treatment. Enrichment treatment of sugarcane bagasse and sugarbeet molasses had not significant effect on mushroom BE. Among the substrates sawdust with 57.7% had the highest carbohydrate levels in shiitake mushroom. The highest level of carbohydrate (63.3%) was belongedto rice bran enrichment that had significant differences whit control and two others enrichments. Substrate had not significant effect on mushroom lipid. The highest level of mushroom lipid (3.3%) was attributed to rice bran enrichment. Rice bran enrichment was increased mushroom lipid by 65, 57 and 50% incomparision to control, sugarbeet molasses and sugarcane bagasse respectively.
    Keywords: Shiitake mushroom, Biological efficiency, Substrate, Enrichment material
  • ادریس آرژه*، میر خلیل پیروزی فرد، سجاد پیرسا
    در این پژوهش به منظور بررسی و بهینه سازی تاثیر متغیرهای تیمار شیمیایی با بنتونیت و ژلاتین بر شاخص های کیفی ملاس چغندر از روش سطح پاسخ و طرح مرکب مرکزی (سه فاکتور در سه سطح) استفاده شد. از این رو تاثیر غلظت بنتونیت (10-2 گرم بر لیتر)، غلظت ژلاتین (1/0-01/0 گرم بر لیتر) و pH (3-7) روی کدورت، رنگ، خاکستر و غلظت کلوئیدهای ملاس نهایی چغندر قند مطالعه و به خوبی توسط یک مدل چند جمله ای درجه دوم برازش گردید (85/0 < R2). نتایج نشان داد که pH مهمترین متغیر تاثیرگذار بر شاخص های شفاف سازی می باشد، چرا که روی تمامی پاسخ ها تاثیر معنی دار داشت. بنتونیت و ژلاتین نیز به عنوان دو ترکیب شفاف کننده متداول موجب بهبود شاخص های کیفی ملاس شدند، هر چند توانایی بنتونیت به مراتب بالاتر بود. شرایط بهینه برای به حداقل رساندن کدورت، رنگ، غلظت کلوئیدها و خاکستر از نظر غلظت بنتونیت، غلظت ژلاتین و pH به ترتیب 3/8 گرم بر لیتر، 08/0 گرم بر لیتر و 03/4 به دست آمد. در این شرایط، کدورت، رنگ، خاکستر و غلظت کلوئیدها به ترتیب برابر 1/12 NTU، 2573 IU، 7/2 درصد و 9/0 گرم بر لیتر بود.
    کلید واژگان: ملاس چغندر قندبنتونیتژلاتینروش سطح پاسخ
    Edris Arjeh*, Mirkhalil Pirouzifard, Sajad Pirsa
    In this research, response surface methodology based on 3-factor 5-level central composite design was used to determine the effect of refining pretreatment variables on quality indexes of beet molasses. Hence, the effect of bentonite concentration (2-10 g/L), gelatin concentration (0.01-0.1 g/L) and pH (3-7) on turbidity, color, concentration of colloids (CCs) and ash of beet molasses were studied and well fitted by a quadratic polynomial model (R2 > 0. 85). The results showed that the pH was the main factor affecting the purification indexes as it had a significant effect on all responses. Bentonite and gelatin as two common clarifying agents improved the quality of molasses, although the ability of bentonite was much higher. The optimum condition for purification pretreatment was found as 8.3 g/L for bentonite, 0.08 g/L for gelatin and 4.03 for pH which were determined on minimization of the turbidity, color, concentration of colloids (CCs) and ash. At this condition, the turbidity, color, ash and concentration of colloids were calculated as 12.1 NTU, 2573 IU, 2.7, 0.9 g/L respectively.
    Keywords: Beet MolassesBentoniteGelatinResponse Surface Methodology
  • محمدرضا زبده، غلامحسین طهماسبی، علی اصغر پورمیرزا، مهتاب عزیزیان اردبیلی
    این تحقیق به منظور ارزیابی استفاده از ملاس چغندر قند به عنوان یک ماده دورکننده زنبور عسل در محیط های سمپاشی شده صورت گرفت. این بررسی در مزارع یونجه کبودرآهنگ و در زمان استفاده از سم فوزالن (زولون) انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 400 لیتر آب و 3 لیتر سم فوزالن و مقادیر مختلف ملاس چغندرقند (0، 5، 5/7، 10، 5/12 و 15 لیتر به ازای هر هکتار) مورد استفاده قرار گرفت. برای ارزیابی اثر دور کنندگی ملاس چغندرقند در شرایط مزرعه در ساعات 3، 8، 24 و 72 و همچنین یک هفته پس از سم پاشی، جمع آوری زنبورعسل از کرت های مختلف با استفاده از تور حشره گیری و سپس شمارش آن صورت گرفت. این طرح به صورت اسپیلت پلات در زمان (با 6 تیمار، 5 زمان نمونه برداری و 5 تکرار) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا گردید. مقایسه میانگین داده های بدست آمده نشان داد که بین میانگین تیمارها در زمان های مختلف و نیز بین میانگین کلی تیمارهای مختلف، اختلاف معنی داری (01/0 (P<وجود دارد. هر چند که نتایج حاصله نشان دهنده این است که در کل تیمارها میانگین زنبورهای جمع آوری شده دو تیمار 15 لیتر و 5/12 لیتر ملاس چغندرقند اختلاف معنی داری ندارند ولی تیمار 15 لیتر ملاس چغندر قند به ازای هر هکتار به دلیل دارای بیشترین اثر دورکنندگی در ساعات 3 و 8 بعد از سم پاشی، استفاده از آن برای کاهش تلفات زنبورعسل در مزارع تحت سم پاشی توصیه می شود.
    کلید واژگان: زنبورعسل، سم پاشی، حفاظت، مواد دورکننده، ملاس چغندرقند
    Mr Zobdeh, Gh Tahmasebi, Aa Pourmirza, M. Azizan Ardabili
    In order to evaluate efficiency of repellent substances for honey bee protection in poison’s environments, an experiment was carried out with molasses as a repellent. In all treatments of this experiment, were used 400 liters of water, 3 liters of phosalon and different concentration of molasses (including 0, 5, 7.5, 10, 12.5 and 15 liters/hectare). For evaluation the effect of molasses repellency in field condition, insect pollinators were collected 3, 8, 24, 72 hours and 7 days after spraying. Numbers of honey bees in each plot were counted separately. This research was done in spilt plot design with six treatment, five replicate and five sampling time. The result showed that significant differences between treatments in different times and also between mean of treatments in all of the times (P<0.01). Based on the obtained results average of honeybee collected in all of the time in the treatment of 15 and 12.5 liters per hectare were significantly higher than other treatments. Repellency effect of 15 liters molasses per hectare was significantly higher than other treatments three and eight hours after treatment. So, application of 15 liters molasses per hectare was recommended in chemical times.
  • سارا فرامرزی، یونس انزابی*، هدا جعفریزاده مالمیری

    بیواتانول به عنوان سوخت جایگزین برای کاهش وابستگی به سوخت های فسیلی استفاده می شود، امنیت انرژی را تضمین می کند و تاثیر منفی مصرف سوخت های فسیلی را به اقتصاد و محیط زیست کاهش می دهد. ملاس به دلیل محتوای قندهای قابل اشتعال که می تواند به طور مستقیم برای تخمیر بدون هیچ تغییری مورد استفاده قرار گیرد ماده بسیار خوبی برای تولید بیواتانول محسوب می شود. همچنین مخمر یک حامل مناسب برای بیوترانسفورماسیون سلنیوم می باشد و ازاین رو یکی از اقتصادی ترین منایع سلنیوم آلی، مخمر رشد یافته در محیط کشت غنی شده با سلنیوم می باشد. لذا هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی اثر سلنیوم بر عملکرد تولید بیواتانول و به دست آوردن بیواتانول با بالاترین غلظت با استفاده از مخمر ساکارومایسس سروزیه بود. سویه صنعتی مخمر ساکارومایسس سروزیه (SFO6) با استفاده از بریکس های متفاوت ملاس به عنوان سوبسترا و کود اوره با غلظت ppm250 و کود سوپر فسفات تری پل با غلظت ppm500 به عنوان مواد مغذی تامین کننده منبع فسفر و نیتروژن و نیز با اضافه کردن مقادیر مختلف سلنیوم (2، 4، 6، 8، 10، 15، 20 و 25 میکرو گرم در میلی لیتر) کشت داده شد. پس از گرمخانه گذاری لازم، تاثیر مقادیر مختلف سلنیوم و ملاس بر رشد مخمر مذکور براساس میزان بیواتانول تولیدی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که حداکثر غلظت بیواتانول تولید شده (80گرم در لیتر) با استفاده از بریکس 25درصد ملاس چغندر قند و مقدار 20 میکروگرم سلنیوم به دست می آید. سویه صنعتی مخمر ساکارومایسس سروزیه گزینه مناسبی برای افزایش راندمان تولید بیواتانول از ملاس چغندر قند غنی-شده با سلنیوم می باشد.

    کلید واژگان: بیواتانول، ملاس، ساکارومایسس سروزیه، سلنیوم
    Sara Faramarzi, Younes Anzabi *, Hoda Jafarizadeh-Malmiri

    Bioethanol is used as substitute fuel to reduce dependency on fossil fuels, ensure energy security and reduce the negative impact of fossil fuel consumption to the economy and the environment sugar beet Malass are very good raw materials for ethanol production due to their content of fermentable sugars, which can be directly used for fermentation without any modification. Previous studies have shown that Selenium enriched yeast (Se-yeast) is a good carrier for selenium biotransformation. Therefore one of the most economical sources of organic selenium is yeast grown in a selenium-enriched culture medium. The main objectives of the present study were to evaluate the effect of selenium on the yield of bioethanol production and achieve the bioethanol with highest concentration, and compare the concentration of produced bioethanol, using S. cerevisiae, at obtained optimum condition with and without using selenium. For preparation of the growth media molasses was sterilized. After addition of the 0.3 g of the S. cerevisiae strain, SFO6 for the nutrition in molasses as fermentation media was enriched by addition of 500 and 250 ppm of (NH4)2HPO4 and urea, respectively and different amount of selenium (0, 5, 10, 15, 20 and 25 μg).The effect of different amounts of selenium and molasses on bioethanol yield was investigated. Obtained results revealed that maximum bioethanol concentration (80g/L) was achieved using 20μg selenium and molasses with 25°Bx. S. cerevisiae is a good option for increasing bioethanol production efficiency from selenium-enriched sugar beet molasses

    Keywords: Bioethanol, molasses, Saccharomyces cerevisiae, Selenium
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال