-
به منظور ارزیابی و پهنه بندی پتانسیل خطر آلودگی هوای استان گلستان که فاقد آمار و ایستگاه های ثابت و سیار دیده بانی انتشار و تراکم مواد آلاینده استان می باشد، یک مدل عددی گسترده با 44 پارامتر موثر مرکب از سه گروه عمده: کاربری زمین، دینامیک اتمسفر و تراکم مواد آلاینده تدوین و در قالب 198 واحد زیست محیطی هم توان اجرا گردید. پارامترهای مدل بر حسب ماهیت و نوع اثر در فرایند آلودگی هوا به سه گروه: افزاینده، کاهنده، افزاینده- کاهنده خطر تقسیم شد که دارای وزن و نرخ اثر متفاوت هستند. وزن هر پارامتر بر اساس اهمیت نسبی در ایجاد پتانسیل آلودگی هوا و تجاوز از حد استاندارد هوای پاک در مقیاس (3- تا 3+) و نرخ طبقات آن (2 تا 5 طبقه) با رابطه خطی بر مبنای دامنه تغییرات مقادیر و حد مجاز استاندارد، در مقیاس 1 تا 5 تعیین گردید. عدد شاخص خطر آلودگی هوا در هر واحد زیست محیطی از حاصل ضرب وزن در نرخ پارامتر و جمع جبری اعداد مثبت و منفی پارامترها محاسبه و با دامنه مساوی به 5 کلاس تقسیم شد. با اجرای مدل از منابع اطلاعاتی متفاوت در سطح نیمه تفصیلی، نقشه کروپلت پتانسیل خطر آلودگی استان گلستان در مقیاس 1: 250000 تهیه گردید. بر اساس نتایج حاصله، دامنه عدد شاخص خطر آلودگی در استان به دلیل تنوع شرایط موثر، نسبتا زیاد است و تفاوت تعداد و مساحت پولیگون بین کلاس های خطر در سطح 1 درصد (p<0.01) معنی دار می باشد. علاوه بر این، انطباق کلاس های خطر بالا با مناطق پرجمعیت شهری- صنعتی نوار کوهپایه ای و کلاس های خطر پایین با مناطق کم جمعیت و روستایی شمال شرقی، نماینده قدرت تفکیک فضایی و موضوعی این مدل منطقه ای در حد پهنه ها و پارامترهای مناسب برای برنامه ریزی و مدریت و کنترل کیفیت هواست. اعتباریابی و واسنجی این مدل منطقه ای از طریق دیده بانی و نظارت سیستماتیک مستمر بر تراکم مواد آلاینده در قسمت مختلف های مختلف استان به ویژه در نقاط بحرانی آن در آینده باز است.
کلید واژگان: استاندارد، هوای پاک، آلودگی هوا، مدل عددی، وزن، نرخ، نقشه پتانسیل خطر، گلستان -
زمین لغزش را می توان حرکت توده ای مواد دامنه ای تحت تاثیر نیروی ثقل و عوامل محرکی مانند زمین لرزه، سیل و باران های سیل آسا تعریف نمود. این پدیده یکی از خطرات طبیعی است که همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را در مناطق کوهستانی، پرباران و لرزه خیز به هم راه دارد. با پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش می توان مناطق حساس و دارای پتانسیل خطر بالای لغزش را شناسایی نمود و با ارائه راه حل ها، روش های کنترل و مدیریت مناسب تا حدی از وقوع زمین لغزش ها جلوگیری و یا از خسارات ناشی از وقوع آن ها کاست. در این تحقیق، پتانسیل خطر زمین لغزش در حوضه الموت رود با استفاده از مدل آماری معادله همبستگی چندمتغیره مورد ارزیابی و پهنه بندی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا نقشه پراکنش زمین لغزش حوضه الموت رود با تفسیر استریوسکوپی عکس های هوایی و بازدیدهای میدانی تهیه شد. سپس با مرور منابع، عواملی را که می توانند در زمین لغزش موثر باشند، استخراج و از بین آن ها هشت عامل زمین شناسی، شیب، جهت، ارتفاع، فاصله از گسل، کاربری زمین، میزان بارش و شتاب زمین لرزه به عنوان عوامل موثر زمین لغزش در حوضه الموت انتخاب گردید. برای وزن دهی عددی به طبقات کیفی عوامل سنگ شناسی، کاربری زمین و جهت شیب، از تکنیک سلسله مراتبی و مقایسات زوجی استفاده شد. از تلفیق نقشه های هشت عامل کلیدی زمین لغزش در حوضه الموت نقشه واحدهای کاری تهیه و با قطع دادن این نقشه با نقشه پراکنش زمین لغزش، طبقات هر یک از عوامل در هر زمین لغزش مشخص و با میانگین گیری وزنی آن ها، تاثیر هر یک از عوامل هشت گانه در هر زمین لغزش مشخص گردید. بدین ترتیب 84 مشاهده جهت تحلیل آماری زمین لغزش ها فراهم شد. نتایج نشان داد که پنج عامل سنگ شناسی، میزان شیب، طبقات ارتفاعی، فاصله از گسل و کاربری اراضی ارتباط معنی داری را با زمین لغزش های حوضه دارند که ضریب تعیین بین این عوامل به عنوان متغیرهای مستقل و لگاریتم مساحت لغزش به عنوان متغیر وابسته، 7/60 درصد بوده است. نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با رابطه مذکور در شش طبقه تهیه گردید که طبقه دو با 85/24 درصد دارای بیش ترین سطح و طبقه شش با 14/0 درصد کم ترین سطح منطقه را به خود اختصاص داده اند. هم چنین جهت مقایسه تفاوت فراوانی و میزان تفکیک طبقات خطر از آزمون کای اسکوئر استفاده شد و نتایج نشان داد که مدل مورد بررسی تفکیک مناسبی را از طبقات خطر زمین لغزش (p<0.01) ارائه می کند.
کلید واژگان: پهنه بندی، حرکت توده ای، چندمتغیره، نرخ طبقات، همبستگیLandslide is one of the natural hazards that makes numerous financial and life damages each year. By landslide hazard zonation، we able to detect susceptible areas to landslide and with applying developed methods and suitable management the abundance of land sliding and the amount of damages will be reduced. In this study potential landslide hazard evaluated using multivariate regression model at a part of Alamout watershed in general level (1:50000 scale). So first، landslide distribution map of area prepared using study of air photos and field surveying. After reviewing available resources along with reviewing the benefit of experts، all factors that can affect landslide were extracted and among them eight parameters including (lithology، slope percent، aspect، height، distance to fault، land use، rainfall and earthquake acceleration) were selected as landslide effective factors. AHP and pair comparing technique were used for numerical weighting to qualitative categories of land use، aspect، and lithology parameters. Homogeneous units map prepared using overlaying 8 maps of landslide key factors، and by crossing of homogeneous map and landslide distribution map. Categories of each parameter were detected in each landslide، and with weighting average of them، the effect of each parameter was determined in each landslide. Therefore 84 observations prepared for statistical analysis of landslides. Results showed that 5 parameters including lithology، slope، height، distance to fault and land use have meaningful relation with landslides that determining coefficient between these parameters as independent variables and logarithm of landslides area as dependent variable was 60. 7%. Landslide hazard zonation map and landslide distribution map were crossed and efficiency of model was evaluated. The Chi square test was used for comparing of difference between hazard classes of model. Results show that model has higher efficiency in higher classes of hazard. Results show also measured chi square rate is meaningful at 99% of confidence interval، and there is suitable separation among landslide hazard classes.Keywords: Categories rate, Mass movement, Multivariate, Regression, Zonation -
در این مقاله، رویکردی برای ارزش گذاری سوآپ نکول اعتباری (CDS)، طبقات مختلف تعهدات بدهی وثیقه دار (CDO) ساختگی و سوآپ kامین نکول ارائه می شود. برای مدل سازی همبستگی نکول در محصولات چندنام از رویکرد کاپیولای گوسی یک عاملی استفاده شده است. در این تحقیق، تجزیه و تحلیل حساسیت مربوط به تاثیر همبستگی نکول و نیز نرخ خطر شرکت ها بر هزینه حمایت محصولات اعتباری چندنام انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد در CDO ساختگی، زمانی که همبستگی پایین است طبقه مالکیت زیرین بسیار ریسکی و طبقات ارشد بسیار ایمن هستند. زمانی که همبستگی افزایش می یابد، ریسک طبقات زیرین کم تر شده و ریسک طبقات ارشد بیشتر می گردد. همچنین تجزیه و تحلیل مربوط به ارزش گذاری سوآپ kامین نکول نیز نشان می دهد افزایش نرخ خطر شرکت ها، هزینه خرید حمایت را در همه سوآپ ها افزایش می دهد. همچنین افزایش همبستگی های میان شرکت ها با فرض ثابت بودن نرخ خطر در صورتی که k کوچک باشد منجر به پایین آمدن هزینه حمایت و در صورتی که k بزرگ باشد منجر به افزایش آن می شود.کلید واژگان: تعهدات بدهی وثیقه دار ساختگی، سوآپ نکول سبد، همبستگی نکول، نرخ خطرIn this paper, I present an approach for valuing credit default swap (CDS), tranches of synthetic collateralized debt obligations and kth to default swaps. One-factor gaussian copula model is utilized to model default correlation for each pair of companies. In this research, I analyze the effect of different hazard rates and different default correlation between each pair of names on the spread to buy protection for multi-name credit products. The findings in the valuation of a tranche of a CDO show that if the correlation is low, the junior equity tranche is very risky and the senior tranches are very safe. As the default correlation increases, the junior tranches become less risky and the senior tranches become more risky. The valuation of kth to default swaps also shows that as the hazard rate increases, the spread of all swaps increases. Also, increasing the correlations between all firms while holding the hazard rate constant lowers the cost of protection in kth to default CDS if k is small and increases it if k is large.Keywords: Synthetic collateralized debt obligations, basket credit default swap, default correlation, hazard rate
-
توزیع درآمد در اقتصاد که به معنای تقسیم درآمد ملی بین گروه ها، طبقات اجتماعی و بخش های اقتصادی است، یکی از مولفه های اصلی عدالت اجتماعی محسوب می شود. هدف این تحقیق شناسایی تاثیر نرخ بیکاری در کنار سایر عوامل اصلی مرتبط بر توزیع درآمد در استان های کشور است. برای این منظور از داده های سالانه 1393- 1379 در سطح استان های کشور و روش اقتصادسنجی پویای پانلی و تخمین زننده DOLS استفاده شده است. نتایج تخمین مدل ها در تایید شواهد آماری ارایه شده، نشان می دهد که افزایش نرخ بیکاری در بلندمدت، افزایش نابرابری توزیع درآمد در استان های کشور را به همراه خواهد داشت، اما رابطه ای در کوتاه مدت بین این دو متغیر برقرار نیست. همچنین افزایش نرخ تورم، نرخ رشد اقتصادی و مخارج جاری دولت نیز در بلندمدت نابرابری درآمد را که با ضریب جینی اندازه گیری شده است، افزایش می دهند. نتایج مدل تصحیح خطا بیانگر این است که در کوتاه مدت، متغیرهای نرخ بیکاری و اندازه دولت رابطه معناداری با متغیر وابسته ندارند. همچنین نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی در کوتاه مدت رابطه مستقیم با نابرابری دارند.
کلید واژگان: نابرابری درآمدی، نرخ بیکاری، استان های ایران، پانل پویاThe distribution of income, which means the distribution of national income between groups, social classes and economic sectors, is one of the main components of social justice. There are many factors affecting the income distribution. The purpose of this study is to identify the effect of unemployment rate along with other major factors related to income distribution in Iran’s provinces. For this purpose, the annual data for Iran’s provinces during 1999 to 2014, with DOLS estimator have been analyzed. The results show that increasing unemployment in the long run will increase the income inequality in the provinces. Also, inflation rate, economic growth rate and current government spending increase the Gini coefficient in the long run. Error correction model results indicate that, unemployment and government size variables have no significant relationship with the dependent variable in the short run. However Inflation rate and economic growth rate have a positive relationship with inequality in the short run.
Keywords: income inequality, Unemployment, Provinces of Iran, Dynamic Panel -
پایش دقیق زمانی و مکانی تغییر عوارض سطح زمین برای درک روابط و کنش های متقابل بین انسان و پدیده های طبیعی به منظور تصمیم گیری بهتر خیلی مهم است.در این تحقیق روند تغییرات پوشش اراضی حوزه آبخیر ارکواز در استان ایلام با استفاده از تصاویر ماهواره ای مربوط به سه دوره زمانی1988، 2001و2010 از منطقه مورد مطالعه گرفته است.بدین منظور تصاویر مربوط به هردوره با استفاده از روش حداکثر احتمال طبقه بندی شدند.مهم ترین طبقات کاربری شناسایی شده در این حوزه آبخیز،مناطق مسکونی،زراعت،باغ،جنگل،مرتع و اراضی فاقد پوشش گیاهی هستند.مساحت این طبقات کاربری زمین برای هر سال تعیین و مقایسه و بررسی شده است.تجزیه و تحلیل تغییرات زمانی تصاویرنشان می دهد که طی 22 سال مورد مطالعه درصد طبقات کاربری مسکونی56/03، زراعت24/85، باغ65/93، جنگل27/4، مرتع15/3- و فاقد پوشش گیاهی27/45 بود.نتایج تحقیق نشان می دهد که مناطق با پوشش جنگل و مرتع با کاهش سطح روبه رو بوده اند و نرخ سالانه کاهش مساحت جنگل در این حوزه آبخیز0.97 درصد می باشد که بالاتر از متوسط جهانی (0.2 درصد)است.این موضوع نشان دهنده وضعیت نگران کننده کاهش پوشش جنگلی در منطقه است.کلید واژگان: تغییر کاربری زمین، پوشش جنگلی، سنجش از دور، تصاویر ماهواره ای، حوزه آبخیز آرکواز، استان ایلامCareful monitoring of spatial and temporal change of ground level complications to understand the relationships and interactions between human and natural phenomena in order to better decision-making is very important. Remote sensing data are the primary sources that are widely have been used to monitor changes in recent decades. In this study, the land cover changes using three time satellite images i.e. 1988, 2001 and 2010 in Ilam Arkavaz watershed has been studied. Therefore, each of the images were classified using maximum likelihood method. The main identified classes are residential, agricultural, garden, forest, pasture and land without vegetative cover. Area of this land use classes for each year is determined and compared. Analysis of temporal changes of images shows the percentage changes over the 22 years studied in land use classes were as Residential 56.03, agriculture 24.85, garden 65.93, forest 27.4, pasture - 15.3 and no vegetation cover 27.45. The results indicate that the forest and pasture areas of have been facing with reducing the area and the annual rate of decline forest area in this watershed is 0.97 % that is higher than the global average (0.2 %). This situation indicates a worrying decline in forest cover in the region.Keywords: Land use change, Forest cover, Remote sensing, Satellite images, Arkavaz watershed, Ilam province
-
نرخ بهره در نظام بانکداری متعارف با حد زدن بر بازدهی سرمایه گذاری باعث ایجاد شکاف بین سرمایه گذاری و پس انداز، کاهش انگیزه کار، محدود شدن سطح اشتغال و افزایش نابرابری درآمدی می شود. در نظام اقتصادی اسلام قرض الحسنه به عنوان یکی از شیوه ها و ابزارهای موثر برای کاهش نابرابری توزیع درآمد در نظر گرفته شده است؛ بنابراین قرض الحسنه می تواند با انتقال جریان پول از طبقات ثروتمند به طبقات کم درآمد، ایجاد زمینه تغییر الگوی تولید، افزایش اشتغال و تامین نیازهای ضروری طبقات یادشده، نقشی مهم در تثبیت درآمدها بین نیازمندان داشته باشد. براین اساس، هدف این مقاله تحلیل آثار تسهیلات قرض الحسنه بر توزیع درآمد در ایران با استفاده از تکنیک های توابع عکس العمل تحریک (IRF) و تجزیه واریانس (VD) در دوره (1363−1392) است.
نتایج توابع عکس العمل تحریک نشان می دهد که وقوع یک شوک مثبت در لگاریتم تسهیلات قرض الحسنه بانک ها و موسسه های اعتباری غیربانکی، تا یک نیم دوره باعث افزایش نابرابری و پس از آن تا دور دهم باعث کاهش نابرابری درآمد شده است، هرچند کاهش در نابرابری درآمد ناچیز بوده است. همچنین، نتایج تجزیه واریانس نشان می دهد که سهم لگاریتم تسهیلات قرض الحسنه بانک ها و موسسه های اعتباری غیربانکی در توضیح ضریب جینی 5/30 درصد بوده است.کلید واژگان: قرض الحسنه، نرخ بهره، ربا، توزیع درآمد، ایرانThe interest rate in the conventional banking system by limiting the return on investment creates a gap between investment and savings, reducing labor incentives, limiting employment levels, and increasing inequality of income. In the economic system of Islam, Gharz al-Hasanah has been considered as one of the effective ways and means to reduce the income distribution inequality; Thus, Gharz al-Hasanah can play an important role in stabilizing the income of the needy by transferring money from wealthy to low-income classes, creating the ground for changing the pattern of production, increasing employment and meeting the essential needs of the above mentioned classes. Accordingly, the purpose of this paper is to analyze the effects of Gharz al-Hasanah facilities on income distribution in Iran using impulse response functions IRF and variance decomposition analysis VD analysis techniques during the period (1984-2013). The results of the stimulatory response functions indicate that a positive shock in the logarithm of the Gharz al-Hasanah facilities of banks and non-bank credit institutes for a half-course of action it has increased inequality and then reduced inequality up to the tenth period. However, the decline in income inequality has been trifling. Also, the results of analysis of variance indicate that the logarithm contribution of banks' Gharz al-Hasanah facilities and non-bank credit institutions in explaining the Gini coefficient was 30.5%.
Keywords: Gharz al-Hasanah, Interest rate, Usury, Distribution of Income, Iran -
برنامه ریزی تولید در معادن زیرزمینی همچنان یک فرآیند طراحی دستی است و ابزارهای مناسب برای تهیه برنامه ریزی تولید بهینه برای این معادن وجود ندارد. دستیابی به نتیجه بهینه واقعی از طریق برنامه ریزی دستی به دلیل پیچیدگی معادن زیرزمینی و مشکلات برنامه ریزی تولید در این معادن امری غیرممکن است. با توجه به افزایش روز افزون مصرف مواد معدنی از یک طرف و افزایش عمق ذخایر معدنی از طرف دیگر، تلاش برای دستیابی به روش های جامع بهینه سازی برنامه ریزی تولید در معادن زیرزمینی و علی الخصوص روش های استخراج بزرگ مقیاس با نرخ تولید بالا اجتناب ناپذیر است. از بین روش های استخراج زیرزمینی، روش استخراج تخریب در طبقات فرعی روشی متداول برای استخراج سنگ های سخت با نرخ تولید بالا می باشد و مطالعات بسیار محدودی در زمینه برنامه ریزی تولید بلند مدت برای این روش وجود دارد. در این مقاله، برای بهینه سازی برنامه ریزی تولید روش استخراج تخریب در طبقات فرعی، یک مدل جدید ریاضی با هدف بیشینه کردن ارزش خالص فعلی (NPV) ارایه شده است. محدودیت های فنی و اجرایی روش استخراج تخریب در طبقات فرعی مانند محدودیت های بازکننده ها و آماده سازی ها، ظرفیت تولید، هندسه طبقات فرعی و دسترسی به ذخیره در این مدل منظور شده اند. مدل ارایه شده بر روی یک مدل بلوکی اقتصادی اجرا و حداکثر NPV تعیین شد. مقایسه نتایج به دست آمده با نتایج حاصل از روش برنامه ریزی دستی، افزایش قابل توجهی در NPV عملیات معدنکاری را نشان می دهد.
کلید واژگان: بهینه سازی، برنامه ریزی تولید، معدنکاری زیرزمینی، ارزش خالص فعلی، تخریب در طبقات فرعیProduction planning in underground mines is still a manual process and there are no suitable tools for optimal production planning for these mines. It is impossible to achieve a real optimum result through manual programming because of the complexity of underground mines and production planning problems in these mines. Due to the increasing consumption of minerals on one hand and the depth of mineral reserves, on the other hand, efforts to achieve comprehensive production planning optimization methods in underground mines and especially large-scale production methods with high production rates are inevitable. Among the underground mining methods, sublevel caving is a common method for hard rock mining, and there are very few studies of long-term production planning for this method. In this paper, a new mathematical model with the aim of maximizing the net present value (NPV) is presented to optimize the production planning of the sublevel caving method. The technical and operational constraints of the sublevel caving method such as development constraints, production capacity, sublevels geometry, and storage access are included in this model. The proposed model was implemented on an economic block model and the maximum NPV was determined. A comparison of the results obtained with the results of manual planning shows a significant increase in NPV mining operations.
Keywords: Optimization, Production Planning, Underground mining, Net Present Value, Sublevel caving -
امروزه تعداد زنان سرپرست خانوار به علت افزایش نرخ طلاق روندی صعودی دارد؛ اغلب زنان پس از ترک همسر با پیامدها و چالش هایی از جمله حضانت فرزندان، مشکلات اقتصادی و زندگی در تنهایی مواجه هستند. در چنین شرایطی، ازدواج مجدد یکی از راه های برون رفت از این مشکلات و همچنین رفع نیازهای جنسی و عاطفی این زنان می باشد. به نظر می رسد که با کاهش فاصله میان طلاق تا ازدواج مجدد زنان، این مشکلات سریعتر مرتفع خواهند شد؛ به ویژه برای زنان در سنین باروری، با کاهش این فاصله، امکان فرزندآوری افزایش و متعاقبا میزان باروری کل نیز بهبود می یابد. با توجه به اهمیت بررسی این موضوع، هدف اصلی در این مطالعه تحلیل دوام بی همسری 448 زن مطلقه در آستانه ازدواج دوم به تفکیک طبقات استانی، بر اساس متغیرهای پیش بین منتخب و با استفاده از داده های موج اول پیمایش ازدواج و طلاق سازمان ثبت احوال کشور طی سال های 1396 و 1397 و روش های تحلیل سابقه رخداد واقعه می باشد. نتایج نشان داد که در کلیه طبقات استانی افزایش سن زنان مطلقه مخاطره ازدواج مجدد آنها را کاهش می دهد. قومیت این زنان در استان های با سطوح مختلف نرخ طلاق روی دوام بی همسری آنها تاثیرگذار است و در استان های با نرخ طلاق کم و متوسط، زنان لر نسبت به زنان سایر اقوام سریعتر اقدام به ازدواج مجدد می نمایند. تنها در استان ها با نرخ طلاق زیاد، متغیرهای داشتن فرزند از ازدواج اول و تمایل به فرزندآوری روی دوام بی همسری زنان مطلقه تاثیر معنی دار دارد؛ به نحوی که این زنان نسبت به سایرین دیرتر اقدام به ازدواج مجدد می نمایند. در استان های با نرخ طلاق خیلی زیاد، زنان مطلقه ای که توسط خانواده و آشنایان با همسر دوم خود آشنا شده اند، سریعتر از سایر زنان اقدام به ازدواج مجدد می نمایند. نتایج نشان می دهد که به منظور برنامه ریزی کارا و موفق در زمینه ازدواج مجدد زنان بی همسر در کشور باید به تفاوت های فرهنگی و اجتماعی موجود در استان های مختلف توجه شود.
کلید واژگان: طلاق، ازدواج مجدد، دوام بی همسری، روش های تحلیل سابقه رخداد واقعه، زنان -
منطقه کلان شهری تهران به علت نرخ رشد غیر طبیعی بالا و مهاجرت اقشار مختلف با ویژگی های اجتماعی- اقتصادی متفاوت به آن، توزیع فضایی ناهمگون جمعیت در سکونت گاه های مختلف آن را ارائه می دهد که خود سبب جدایی گزینی فضایی- اجتماعی و شکل گیری ساختار فضایی خاص شده است. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تاثیر جدایی گزینی فضایی- اجتماعی دو گروه شغلی و تحصیلی بر ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران و نحوه تغییرات آن در دوره زمانی سال های 90-1385 بر اساس رهیافت ریخت شناسانه است. روش شناسی این پژوهش از نظر روش کار، پژوهش کمی، از نظر هدف، توصیفی محور و از نظر نوع، کاربردی است؛ به این جهت، براساس داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال های 1385 و 1390 مرکز آمار ایران، 3 دسته روش شامل شاخص ضریب جینی جهت سنجش میزان نابرابری گروه های اجتماعی مذکور، روش تراکم هسته ای (کرنل) جهت تحلیل نحوه توزیع فضایی گروه ها در سطح منطقه کلان شهری تهران و از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی جهت تعیین رابطه بین سهم طبقات گروه های اجتماعی با میزان فاصله هر یک از واحدهای فضایی از شهر اصلی منطقه کلان شهری (کلان شهر تهران) استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شاخص ضریب جینی، نابرابری متوسط رو به پایین طبقات شغلی و تحصیلی و توزیع فضایی طبقات گروه های اجتماعی را بر طبق شاخص کرنل، گذار از ساختار فضایی تک مرکزی به چند مرکزی در برخی از طبقات مشخص می نماید و تحلیل رگرسیونی نیز بیانگر روند کاهشی میزان تاثیرپذیری سهم طبقات گروه های بررسی شده، در هر یک از واحدهای فضایی با فاصله گرفتن از شهر اصلی در اغلب طبقات است.کلید واژگان: جدایی گزینی فضایی-اجتماعی، ساختار فضایی، گروه های اجتماعی، منطقه کلان شهری تهرانTehran Metropolitan Region presents heterogeneous spatial distribution of population in different settlements due to abnormal high growth rates, and migration of different classes with different socio-economic characteristics which has led to socio-spatial segregation and formation of specific spatial structures. Therefore, the main purpose of this study is to examine the impact of socio-spatial segregation of occupational and educational groups on spatial structure of Tehran Metropolitan Region and how this trend changes over the period of 2006-2011 based on morphological approaches. The methodology is quantitative from the viewpoint of the method of research work, descriptive-oriented in terms of purpose and in terms of type, is practical. So, according to the population and housing census data conducted by Statistical Center of Iran in the years 2006 and 2011,3 general methods including the rate of inequality of the social groups were studies using Gini coefficient, Kernel Density method were used in order to analyze how the spatial distribution of aforementioned groups in Tehran Metropolitan region and The relationship between classes contribution of different social groups and Distance of each Spatial unit from the Principal City of Metropolitan Region(Tehran Metropolitan) were analyzed through geographically weighted regression. The result shows that the inequality of occupational and educational classes were lower middle based on Gini coefficient and The Spatial distribution of classes of social groups using the Kernel Density method, demonstrate the transition from monocentric to polycentric spatial structure in some classes of social groups and Geographically weighted regression considering each of Reviewed groups, Indicates a decreasing trend in the rate of impact of their contribution to each of the spatial units by distance from the principal city in most classes.Keywords: Socio-spatial segregation, spatial structure, Social groups, Tehran Metropolitan Region
-
امروزه مهاربندهای بزرگ مقیاس که به طور هم زمان اتصال چند طبقه و چند دهانه از یک قاب را به یکدیگر ممکن می سازند، در بهبود رفتار ساختمان ها تحت اثر زلزله های شدید نقش موثری را ایفا می کنند. با توجه به این موضوع شناخت عملکرد قاب های مجهز شده با این نوع از سیستم ها حائز اهمیت است. در این مقاله رفتار لرزه ای قاب های دوگانه فولادی با مهاربندهای هم محور بزرگ مقیاس در سطح شکل پذیری ویژه مورد ارزیابی قرارگرفته و ضریب رفتار ناشی از شکل پذیری و اضافه مقاومت این نوع از سیستم های سازه ای محاسبه شده است. برای این منظور، اثر ارتفاع ساختمان بر ضریب رفتار با استفاده از تحلیل های استاتیکی پوش آور، دینامیکی فزاینده غیرخطی و دینامیکی خطی، بر روی مدل ساختمان هایی با تعداد طبقات مختلف که به مهاربندی ضربدری بزرگ مقیاس مجهز شده اند، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیان می کند که در اکثر مدل ها، ضریب رفتار و پارامترهای موثر بر آن از قبیل ضریب کاهش ناشی از شکل پذیری و ضریب کاهش ناشی از اضافه مقاومت، با افزایش تعداد طبقات کاهش می یابند ولی نرخ کاهش ضریب کاهش ناشی از شکل پذیری در مقایسه با نرخ کاهش ضریب کاهش ناشی از اضافه مقاومت، سریعتر می باشد. در نهایت ضریب رفتار برای هر یک از ساختمان ها به طور جداگانه محاسبه شده و متوسط این ضریب برای سازه های با تعداد طبقات مختلف در روش های طراحی حالات حدی و تنش مجاز به ترتیب 0/5 و 5/7 حاصل شده است.
کلید واژگان: مهاربند هم محور بزرگ مقیاس، ضریب رفتار، ضریب رفتار ناشی از شکل پذیری، ضریب رفتار ناشی از اضافه مقاومتIn this paper، the seismic behavior of steel dual frames with large-scaled concentrically bracings have been evaluated at special ductility level، and then the ductility reduction factor and the over-strength reduction factor for this type of structural system have been calculated. To do so، multi-story buildings with large scaled X- bracing form were considered. Then، the push-over static analysis، non-linear incremental dynamic analysis and linear dynamic analysis were performed to determine the effect of building height on the behavior factor. This study shows that the seismic behavior، the ductility reduction factor and the over-strength reduction factor decrease when the number stories of building increase. But the decrease rate in ductility reduction factor is more than the decrease rate in over-strength reduction factor. Finally، the behavior factor for each building has been calculated separately and، mean values، 5. 0 and 7. 5 have been recommended for limit-states design and permissible (or Allowable) stress approaches، respectively.Keywords: Large, scaled Concentrically Bracing, Behavior Factor, Ductility Reduction Factor, Over, strength Factor, Nonlinear Incremental Dynamic Analysis, Push, over Analysis
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر