فهرست مطالب

پژوهش نامه قرآن و حدیث
پیاپی 14 (بهار و تابستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/05/17
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مجید معارف *، حامد شریعتی نیاسر صفحات 7-34
    سید مرتضی از عالمان به نام امامیه در قرن پنجم در زمره دانشمندانی است که جنبه ی عقلانیت در آثار آنان بسیار قوی بوده و همین قوت عقلانیت، نقش بسزایی در مخالفت جدی وی با خرافات داشته که آن هم ریشه در جهل و نادانی بشر دارد. باورهایی از قبیل اعتقاد به فال بد یا طیره و نیز شوم بودن برخی موجودات. عقلانیت نزد سید مرتضی تا بدان حد از اهمیت است که وی افرادی که از سر تقلید و بدون تعقل معتقد به حق بوده و مبانی اعتقادی خویش را بدون تدبر و تامل پذیرفته اند را، چنانچه این شاکله ی ذهنی به تضییع حقایق اسلامی منجر شود، کافر و فاسق می داند و بر همین اساس سخن آنان را فاقد حجیت لازم دانسته و اخبار و روایات آنان را نیز مردود اعلام می کند. سید مرتضی درآثار خود بر اساس همین عقلانیت به شدت به نفی چنین باورهای خرافی پرداخته و حتی روایات سازگار با این باورها را یا مردود دانسته و یا در صدد تاویل و توجیه آن برمی آیدو در عین حال در قلمرو دینی خارج از عقلانیت حتی با وجود غرابت ذهنی برخی از روایات، ملتزم به تعبد در برابر آن است.
    کلیدواژگان: سید مرتضی، عقلانیت، حجیت خبر، اخبار آحاد، خرافه زادیی
  • انشاءالله رحمتی * صفحات 35-62
    پرسش اصلی این نوشتار آن است که چگونه می توان از نوعی معنویت توحیدی به عنوان معنویت اصیل در مقابل معنویت های غیرتوحیدی (و حتی دروغین) دفاع کرد. معنویت اصیل توحیدی منوط به داشتن نظریه معقولی درباره وحی (الهیات وحی) است. در مسیحیت رسمی، عیسی مسیح(ع) را خدای متجسد (خدا – انسان) می دانند. براین مبنا از همان ابتداء با نوعی تناقض یعنی مفهوم موجودی که در آن واحد هم خدا است و هم انسان، مواجه می شویم. حال آنکه در قرآن کریم عیسی مسیح(ع) پیامبر خدا معرفی می شود. هر چند او انسان است، لیکن انسان مافوق است و بنابراین آینه تمام نمای حضرت حق است. باید از مظهریت مسیح سخن گفت و نه از الوهیت او. در این نوشتار، این دیدگاه ابتداء مطابق با برخی از نحله های صدر مسیحیت (نحله ایبیونی و نحله دوستیستی) معرفی شده و در ادامه آمده است که چگونه می توان این مسیح شناخت را بر طبق فهم شیعیان از کتاب و سنت، به روش معقولی تبیین کرد.
    کلیدواژگان: معنویت، مسیح شناخت، پیامبر شناخت، امام شناخت، تجلی (ظهور)، تجسد (حلول)
  • محسن قاسم پور *، رضوان خسروی صفحات 63-97
    شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی هر دو از شاگردان مفسر بزرگ شیعی، علامه طباطبایی بوده اند که صاحب تفاسیری در قرآن کریم می باشند. دو مفسر گرانقدر در روش تفسیری خود پیرو روش تفسیری استاد خود می باشند که بر پایه روش تفسیری قرآن به قرآن بنا نهاده شده است. افزون بر آنکه مرحوم شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی دارای مبانی تفسیری مشترکی بوده و هر دو در این مبانی از مرحوم علامه طباطبایی اثر پذیرفته اند، این نکته قابل تاکید است که این دو مفسر ضمن اثرپذیری کلی از روش قرآن به قرآن علامه، از دیگر روش ها، همچون استفاده از روایات و روش عقلانی در تفسیر نیز بهره گرفته اند. می توان شهید مطهری را به جهت افکار و نحوه بهره گیری از آیات در موضوعات اجتماعی و اخلاقی بیشتر به استاد خویش شبیه دانست، در حالی که روش علامه جوادی آملی در نظم و چینش عناوین و نیز جامعیت موضوعی و بسط کلام شباهت بیشتری به روش استاد خود دارد. از سوی دیگر بیان شهید مطهری بسیار ساده و قابل فهم برای عوام بوده و حوزه مخاطبان بیشتری را شامل می شود، در حالی که تخصصی بودن تفسیر آیت الله جوادی آملی، مخاطبان آن را به دانشجویان علوم اسلامی تقلیل داده است.
    کلیدواژگان: تفسیر، علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی، شهید مطهری، تسنیم، المیزان
  • عزیزالله افشار کرمانی * صفحات 97-114
    عبودیت گوهر اساسی دین است و همه معارف و احکام دینی برای تحقق عبودیت خدای سبحان است و غایت خلقت نیز چیزی جز عبودیت نیست. از طرف دیگر قوام وجود آدمی به عقل اوست و مخاطب خداوند و عامل اجرای اوامر و نواهی عقل است، بنابراین تحقق عبودیت جز با واسطه عقل امکان ندارد. اما همانگونه که علم و ادراک در عالم هستی دارای درجات و مراتب است عبادت نیز دارای درجات و مراتب است. عبودیت تکوینی یا عبادت بالاضطرار همه عالم موجودات را شامل می شود و عبادت بالاختیار مختص موجودات خودآگاه است و مراتب ادراک با مراتب عبودیت تلازم دارد. و همانگونه که مرتبه ای ازعبودیت فعلیت دارد و باید مراتب دیگری از آن را به فعلیت رساند مرتبه ای از عقلانیت نیز در آدمی بالفعل است و باید مراتب کاملتر آن را کسب کرد.
    کلیدواژگان: عقلانیت، عبودیت، توحید، ربوبیت، علامه طباطبایی
  • لطیفه سلامت باویل * صفحات 115-128
    قرآن کتابی است که انسان را به تفکر و تعقل درجهان هستی و آیات پروردگار عالم دعوت می کند. قصص قرآن، بخش قابل ملاحظه ای از آیات قرآن را تشکیل می دهند وهدف از نقل آنها بیداری انسان و عبرت گرفتن از سرنوشت پیشینیان است. قصه یکی از مصادیق هنر است که در عرصه فرهنگ و انتقال مفاهیم انسانی قدمتی کهن دارد و به طور غیرمستقیم و در قالبی جذاب و تاثیرگذار پیامی خاص را به مخاطب می رساند و سازگارترین فرم کلامی با ذهن بشر است. مقاله حاضر ضمن اشاره ای کوتاه به مبانی هنری قصه های قرآن، سعی در بررسی جایگاه عقل در آنها دارد با این نگرش که این قصه ها در چارچوبی خاص و با تکیه بر عناصر مشخصی پرداخته شده است. پس از تعریفی کوتاه از عقل و عقلانیت، جلوه عقلانیت در قصص قرآن مورد تحلیل قرارگرفته است.
    کلیدواژگان: عقل، عقلانیت، هنر، قصه های قرآن، عناصر داستان
  • عبدالمجید طالب تاش * صفحات 129-156
    قرآن کریم در آیات متعدد انسان ها را به تعقل فرا خوانده است. و در کنار این دعوت موکد، ظرف تعقل را معرفی کرده که نشان می دهد برای اصلاح اندیشه و رفتار، تعقل در محورهای بخصوصی ضروری است. این پژوهش تلاش کرده است به بسترهای تعقل مورد توجه قرآن و دستاوردهای حاصل از آن دست یابد. به دلیل گستردگی این موضوع در قرآن، تنها آیاتی بررسی شده که در آن ها واژگانی آمده که از ریشه «ع ق ل» اخذ شده است. این واژگان در ساختارهای«تعقلون»، «یعقلون»، «عقلوا»، «یعقل» و«نعقل» یافت شد که 49 بار در قرآن به کار رفته است. همه 49 آیه مورد بررسی قرار گرفت. 12 مورد بدون ذکر بستر، به پیامدهای تعقل یا عدم تعقل اختصاص داشت و 37 مورد به همراه سیاق مربوط، بسترهای تعقل و نتایج حاصل از آن را بیان کرده بود. در روند بررسی، هفت محور به عنوان بسترهای تعقل، از آیات استخراج گردید. این محورها شامل: طبیعت؛ ناپایداری دنیا؛ تاریخ؛ کتب آسمانی و به خصوص قرآن کریم؛ احکام دین؛ دوران پیری و بالاخره گستره گمراه سازی شیطان می باشد. در این نوشتار، آیات دیگری که واژگان مشابه مانند تفکر، تدبر، تامل و تفقه در آن ها آمده بررسی نشد. نتایج حاصل از تعقل در هفت محور ذکر شده را از آیات قرآن دریافت و مورد تبیین قرار گرفته است. که دستاورد تعقل در هفت مورد بالا به ترتیب معرفت به توحید ربوبی؛ آخرت گرایی در رفتار؛ عبرت آموزی؛ آشنایی با حقایق فراتر از دسترسی عقول بشری؛ پای بندی به احکام شریعت؛ تقویت معاد اندیشی و رهایی از دام های فریب شیطان است.
    کلیدواژگان: قرآن کریم، بسترهای تعقل، توحید ربوبی، عبرت آموزی، شیطان گریزی، آخرت گرایی
  • احمد رضا خزایی * صفحات 157-176
    در این نوشته تلاش می کنیم تا ضمن تعریف عقل، فرهنگ، مدیریت فرهنگی و مدیریت ازدیدگاه اسلام،جایگاه عقل عملی در مدیریت فرهنگی را بررسی نماییم. سوال اصلی این است که نقش عقلانیت در مدیریت فرهنگی چیست؟پاسخ این است که عقل با توجه به موضوع اجتهاد و حجیت آن در عرض ادله استنباط احکام شرعی بوده و همچنین در فهم برخی از مصالح و مفاسد و ملاکات احکام و حسن و قبح ووجود ملازمه میان حکم شرع و عقل و تفسیر و تاویل متون، در مدیریت فرهنگی جامعه و مقابله با آسیب های اجتماعی و...نقشی اساسی ایفا می کند. طبق نظر اکثر اندیشمندان اسلامی این اصل پذیرفته شده است که آیات و احادیث را می توان با محک عقل سنجید و اگر با عقل مخالفت داشته باشد، باید تاویل شوند. همچنین این مبنا که ظواهر دینی در برابر براهین عقلی، مقاومت ندارد مورد قبول همه متفکران اسلامی است. در پایان ویژگی های مدیر فرهنگی را از دیدگاه آیات کریمه مورد بررسی قرار داده ایم
    کلیدواژگان: قرآن، عقل، مدیریت فرهنگی، فرهنگ