فهرست مطالب

بهره برداری و پرورش آبزیان - سال سوم شماره 1 (بهار 1393)

نشریه بهره برداری و پرورش آبزیان
سال سوم شماره 1 (بهار 1393)

  • 146 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1393/04/20
  • تعداد عناوین: 9
|
  • حامد زارع، سید عباس حسینی، محمد سوداگر، عباس زنده بودی صفحه 1
    این مطالعه به منظور تعیین اثرات عصاره سیر بر شاخص های رشد و تحمل استرس های شوری و pH روی پست لارو میگوی وانامی با میانگین وزنی gr 01/0±1/0 انجام گرفت. آزمایش براساس طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار غذایی شامل مقادیر صفر، 1، 2، 4 و 8 سی سی به ازای هر 100 گرم غذا در 3 تکرار اجرا گردید و 1500 میگو به طور تصادفی در 15 تانک معرفی شدند. میگوها چهار وعده در روز بر اساس وزن بدن به مدت 7 هفته در دمای تغذیه شدند. در پایان دوره پرورش شاخص های رشد، تغذیه و بازماندگی اندازه گیری شد و تنش شوری و pH انجام گرفت. نتایج نشان داد استفاده از 4 و 8 سی سی عصاره سیر باعث بهبود شاخص های رشد در میگوهای تغذیه شده نسبت به تیمار کنترل گردید. شروع تلفات در شوری 70 و 80 ppt تیمار 2 با تیمار شاهد و کنترل و تیمار 3 و 4 با تیمارهای کنترل،1 و 2 اختلاف معنی داری دارد(05/0>P) و در شوری 90ppt تیمارهای 2، 3 و 4 با کنترل اختلاف معنی دار نشان دادند(05/0>P). در تنش pH در pH 9 و 10 اختلاف معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد ولی در pH5/10 تیمار 2 با کنترل و تیمار 3 و 4 با کنترل و 1 اختلاف معنی داری نشان دادند(05/0>P). نتایج این مطالعه نشان می دهد استفاده از جیره حاوی cc4 عصاره سیر به دلیل صرفه اقتصادی می تواند در ساخت جیره های غذایی برای پست لارو میگو وانامی در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: تنش شوری، تنش pH، عصاره سیر، میگوی وانامی، شاخص رشد
  • نیما شیری، خدیجه خوشنودی فر، غلامرضا رفیعی، علیرضا میرواقفی صفحه 17
    در این تحقیق، به منظور تعیین LC50 و درجه سمیت آفت کش دیازینون در گونه فیل ماهی ابتدا آزمایش سمیت کشنده انجام شد و سپس اثرات غلظت های تحت کشنده آن بر دو شاخص آنزیمی عمومی (ALT و AST) و یک شاخص آنزیمی اختصاصی (AChE) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج سمیت کشنده نشان داد که غلظت کشنده، حداقل غلظت موثره، حداکثر غلظت مجاز دیازینون در بچه فیل ماهیان برابر 47/5، 28/4 و 54/0 میلی گرم بر لیتر محاسبه شد و این حشره کش را برای فیل ماهی می توان با «درجه سمیت متوسط» طبقه بندی کرد. یافته های آزمایش زیر کشنده نشان داد که با افزایش غلظت دیازینون در آب، فعالیت آنزیم AST و ALT در پلاسمای ماهیان آزمایشی افزایش یافته است، بنابراین یک رابطه مستقیم بین غلظت سم دیازینون با این شاخص های عمومی دیده می شود. از طرفی افزایش غلظت سم دیازینون، سبب ایجاد یک روند کاهشی در فعالیت کولین استرازی در هر دو بافت مغز و ماهیچه شده است. به عبارت بهتر، مهارشدگی آنزیم AChE رابطه مستقیمی با غلظت آفت کش دارد. با توجه به این نتایج می توان گفت، غلظت هایی از آفت کش دیازینون که از نظر آزمون کشندگی، غیر موثر و مجاز برای گونه های غیرهدف شناخته می شوند، می توانند باعث بروز تغییراتی در شاخص های آنزیمی سرم خون و مهارشدگی استیل کولین استرازی در آنها گردند.
    کلیدواژگان: درجه سمیت، LC50، شاخص های آنزیمی، دیازینون، فیل ماهی
  • محمود ناصری، مسعود رضایی، یزدان مرادی، اعظم افشارنادری صفحه 35
    در این پژوهش تاثیر پخت مقدماتی(پخت با بخار اشباع، مایکرویو و فر) و سترون سازی (115، 120و130 درجه سانتی گراد با ارزش سترون سازی برابر) بر میزان عناصر آهن، روی، مس، کلسیم و سدیم ماهی کپور نقره ای طی فرآیند کنسروسازی مطالعه شد. نتایج اندازه گیری عناصر مورد بررسی در ماهی خام و پخته شده برای مس در دامنه 05/3 تا 19/4، روی 45/71 تا 85/82، آهن 18/32 تا 70/40، سدیم 6/425 تا 46/529 و کلسیم 5/315 تا 76/534 پی پی ام بود. نتایج نشان داد تیمارهای مختلف پخت مقدماتی تاثیر معنی داری بر مقادیر عناصر مس، روی، کلسیم و سدیم نداشت. پس از مقایسه روش های مختلف پخت مقدماتی، پخت با بخار بعنوان بهترین روش جهت حفظ عناصر معدنی شناخته شد. در مرحله نهایی، با استفاده از دو نوع محیط پرکننده کنسروهایی تحت سه دمای مختلف(115، 120و130 درجه سانتی گراد) با ارزش سترون سازی برابر(7 دقیقه) عمل آوری شد. نتایج نشان داد میزان سدیم پس از عملیات کنسرو سازی افزایش یافت. در تمامی تیمارها مقادیر سایر عناصر بصورت ناهمگن تغییر یافت. استفاده از رژیم های حرارتی120 و 130 درجه سانتی گراد موجب حصول شرایط بهتر در زمینه حفظ عناصر معدنی شد. بر پایه نتایج این تحقیق، استفاده از رژیم حرارتی 115 درجه سانتی گراد برای تولید کنسرو ماهی کپور نقره ای توصیه نمی گردد.
    کلیدواژگان: پخت مقدماتی، تیمار حرارتی، سترون سازی، کپور نقره ای، عناصر معدنی
  • بهنام فرجامی، سید ولی حسینی صفحه 55
    در این پژوهش کیفیت میکروبی سوریمی تولید شده از ماهی کپور معمولی تحت تاثیر غلظت های مختلف عصاره آویشن (0، 2 و 4 درصد) مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ها به مدت 15 روز در یخچال نگهداری شد و هر سه روز یکبار آزمون های میکروبی شامل سنجش بار باکتریایی کل، باکتری های انتروباکتریاسه و سودوموناس و همچنین مجموع بازهای نیتروژنی فرار بر روی نمونه ها انجام شد. نتایج نشان داد که میزان بار باکتریایی کل در هیچکدام از تیمارها تا پایان دوره نگهداری از حد مجاز تجاوز نکرد بگونه ای که بیشترین مقدار بار باکتریایی کل در نمونه های شاهد 11/5 و در نمونه های تیمار شده با عصاره 2 درصد آویشن 03/5 log cfu در گرم بود. میزان باکتری های انتروباکتریاسه نیز در بین تیمارها تا پایان دوره نگهداری اختلاف معنی داری را نشان نداد بجز روز 9 که میزان این باکتری ها در نمونه شاهد بطور معنی داری بیش از نمونه های تیمار شده با عصاره بود. میزان باکتری های سودوموناس بین تیمارهای مختلف تا پایان دوره نگهداری بجز روز 1 و 6 اختلاف معنی داری نشان نداد که در این دو زمان میزان این باکتری در نمونه های شاهد بطور معنی داری بیش از تیمار 4 درصد بود اما با نمونه های تیمار شده با عصاره 2 درصد آویشن اختلاف معنی داری نداشت. مجموع بازهای نیتروژنی فرار در نمونه های تیمارشده با عصاره بجز روز اول تا پایان دوره نگهداری نسبت به نمونه شاهد کمتر بود. براساس یافته های این پژوهش می توان اظهار داشت که عصاره آویشن می تواند جهت حفظ سوریمی از فساد باکتریایی در طول دوره نگهداری در یخچال مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: کیفیت میکروبی، ماهی، سوریمی، ترکیبات فنلی
  • صادق صمصام پور، عبدالواحد رحمانی، احسان کامرانی کامرانی، اسما گلمرادی زاده، میر مسعود سجادی صفحه 67
    تعیین غلظت عنصر کادمیوم در بافت کبد ماهی زمین کن دم نواری Platycephalus indicus در (میناب، قشم و بندر خمیر) صورت گرفت. در این پژوهش به بررسی تاثیر فصل (زمستان و تابستان) و جنسیت (نر و ماده) نیز بر روی میزان تجمع عنصر کادمیوم در بافت کبد ماهی زمین کن دم نواری پرداخته شد. نمونه برداری از سه منطقه میناب، قشم و بندر خمیر (خلیج فارس) طی دو فصل زمستان و تابستان انجام شد (30n= برای هر ایستگاه در هر فصل) و عنصر مورد نظر توسط دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. از لحاظ غلظت عنصر کادمیوم در بافت کبد ماهی زمین کن دم نواری بین مناطق میناب، قشم و بندر خمیر اختلاف معنی دار وجود داشت (05/0P
    کلیدواژگان: ماهی زمین کن دم نواری، کادمیوم، کبد، خلیج فارس
  • مجتبی علیشاهی، اسماعیل عبدی صفحه 79
    در این تحقیق سمیت حاد سم ارگانوفسفره ی دیازینون در چهار گونه ی ماهی بومی استان خوزستان، شامل ماهی بنی، شیربت، برزم و گطان مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور از روش استاندارد OECD جهت تعیین سمیت حاد دیازینون استفاده گردید. بدین صورت که هر گونه ماهی در مجاورت هفت غلظت متوالی دیازینون(در سه تکرار) و به مدت 96 ساعت قرار داده شده و تلفات روزانه ثبت گردید. داده های بدست آمده با نرم افزار Probit آنالیز شد. نتایج مشخص ساخت که دیازینون برای هر چهار گونه فوق سمیت داشته و سمیت آن هم با افزایش غلظت و هم با افزایش مدت مجاورت افزایش می یابد. LC50 96 ساعته دیازینون در ماهی بنی و گطان فاقد تفاوت معنی دار(05/0P) نسبت به دو گونه بنی و گطان داشته و به ترتیب برابر (53/0±514/6 و 52/0±322/6 میلی گرم در لیتر) بود. ماهی بنی و گطان حساسیت بیشتری نسبت به ماهی شیربت و برزم در برابر مسمومیت با دیازینون دارند. با توجه به آلودگی اکثر آب های جاری کشور با دیازینون، بهتر است علاوه بر بررسی سمیت سایر سموم در گونه های مهم پرورشی، در بازسازی ذخایر ماهیان بومی در منابع آبی استان خوزستان، بیشتر از گونه های شیربت و برزم که مقاومت بیشتری به این سم دارند، استفاده گردد.
    کلیدواژگان: دیازینون، ماهی های بومی، استان خوزستان، سمیت حاد
  • مرتضی ایقانی، سید یوسف پیغمبری، پریا رئوفی صفحه 95
    توجه به اهمیت موضوع صید ضمنی، این مطالعه برای اولین بار به بررسی میزان صید ضمنی در طبقه های عمقی مختلف در سواحل استان هرمزگان می پردازد. عملیات نمونه برداری در فصل صید میگو در ماه های مهر سال 1390 و آبان سال 1391 انجام شد. منطقه مورد بررسی از هرمز تا کشتی سوخته () و از کشتی سوخته تا طولا ((بود. برای مقایسه میانگین مجموع صید ضمنی در میان عمق های مختلف، منطقه نمونه برداری به 3 طبقه عمقی تقسیم شد: 1 تا 10 متر، 10 تا 20 متر و 20 تا 30 متر. در مجموع 30 بار تورریزی، 4416.2 کیلوگرم صید حاصل شد که 1028.2 کیلوگرم آن میگو و 3388 کیلوگرم آن صید ضمنی بود. نسبت صید میگو به صید ضمنی در سال 1390، 1:2.80 و در سال 1391، 1:3.77 بود. نسبت صید میگو به صید ضمنی در سال 1390 نسبت به سال 1391 در تمام طبقات عمقی کمتر بوده است. در هر دو سال 90 و 91 در طبقه عمقی 10 تا 20 متر کمترین صید ضمنی حاصل شده و کمترین مقدار نسبت صید میگو به صید ضمنی به دست آمده است. همچنین در سال 1391 مقدار CPUE صید ضمنی و میانگین مقدار CPUE صید ضمنی بالاتر از سال 1390 می باشد. در بررسی مقدار میانگین CPUE صید ضمنی بین فصل صید 1390 و 1391 (F=2.544; P>0.05)، همچنین بین طبقات عمقی (F=2.264; P>0.05) و طبقات عمقی در ترکیب با فصل (F=0.579; P>0.05) با استفاده از تجزیه واریانس دو فاکتوره (ANOVA) تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: ترال میگو، طبقه عمقی، اندازه ماهی، صید ضمنی، هرمزگان
  • مجتبی علیشاهی، محمد راضی جلالی، نسیم اکبری، هادی نداف صفحه 105
    در این تحقیق اثر سه داروی پرکاربرد بیهوشی ام- اس 222، اسانس گل میخک و 2- فنوکسی اتانول، بر فاکتورهای خونی و آنزیم های سرم ماهی کپور معمولی ارزیابی گردید. ابتدا با تجویز غلظت های افزایشی هر یک از داروهای بیهوشی، بهترین غلظت القای بیهوشی و نیز غلظت کشنده در مورد هر یک از داروهای بیهوشی مشخص گردید. سپس ماهی ها با غلظت های موثر بدست آمده، بیهوش شدند و در زمان های0، 1، 12، 24 و 72 ساعت بعد از بیهوشی از ماهی ها خونگیری شده و پارامترهای خون شناسی شامل هماتوکریت، میزان هموگلوبین، تعداد گلبول های قرمزMCV، MCH،MCHC، شمارش تام و تفریقی گلبول های سفید، بین تیمارها مقایسه گردید. سطح فعالیت آنزیم های سرمی شامل ALP، AST، ALT و LDH نیز اندازه گیری و بین تیمارها مقایسه شد. این سه ماده ی بیهوشی در زمان های مورد بررسی تاثیر معنی داری بر فاکتورهای خونی ماهی کپور معمولی نداشت (P>0.05)، همچنین بیهوشی با این مواد تاثیر معنی داری بر آنزیم های سرمی ALP، AST، ALT، LDHدر هیچیک از مراحل نمونه گیری در ماهی کپور معمولی نشان ندادند (P>0.05). هر چند ام اس 222 کارایی و حاشیه سلامت بیشتری از سایر داروهای بیهوشی دارد، ولی هر سه داروی بیهوشی مورد مطالعه فاقد تاثیر سوء بر فاکتورهای خونی و آنزیم های سرمی بوده و می توانند در تحقیقات مربوط به بررسی فاکتورهای خونی و سرمی ماهی کپور معمولی استفاده گردند.
    کلیدواژگان: داروهای بیهوشی، ام اس 222، اسانس گل میخک، فنوکسی اتانول، کپور معمولی
  • گزارش کوتاه علمی
  • غضنفر مرادی نسب، سید یوسف پیغمبری، الهام میررسولی صفحه 121
    هدف از این مطالعه بررسی وضعیت استحصال خاویار در صیدگاه های جنوب غربی دریای خزر (استان گیلان) می باشد. بدین منظور به مدت 5 سال در طول سال های 88-1384، از داده های حاصل از صید تورهای گوشگیر ثابت در صیدگاه های ماهیان خاویاری، داده های حاصل از صید این ماهی ها با تور پره و همچنین کشفیات یگان حفاظت استفاده گردید. در پایان تعداد 1361 عدد ماهی خاویاری مولد ماده (دارای خاویار) صید گردید که شامل 788 عدد قره برون، 410 عدد دراکول، 60 عدد چالباش، 70 عدد شیپ و 33 عدد فیل ماهی بود. میزان خاویار استحصالی از مقدار 1652 به 06/925 کیلوگرم رسیده و حدود 44 درصد کاهش را نشان می دهد. رابطه بین میزان خاویار و زمان به صورت خطی و دارای همبستگی منفی، بالا و معنی دار بود (015/0P=). بعلاوه روند میزان خاویار به دست آمده در ناحیه 1 به شدت کاهش یافته (016/0P=) ولی در ناحیه 2 تقریبا ثابت بود (514/0P=). همچنین بیشترین و کمترین میزان خاویار استحصالی مربوط به ماهی قره برون و چالباش به ترتیب با 60/66 و 19/4 درصد بود. از نظر فراوانی نسبی (درصد) خاویار رقم 1 و خاویار فشرده با 90/72 و 27/3 درصد به ترتیب بیشترین و کمترین میزان را تشکیل دادند که دارای اختلاف معنی داری در سطح 05/0 بودند (05/0>P). نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که میزان خاویار تولیدی در صیدگاه های جنوب غربی دریای خزر (استان گیلان) به شدت رو به کاهش بوده و این مشکل بیانگر کاهش در ذخایر ماهیان خاویاری و تولید خاویار در دریای خزر می باشد.
    کلیدواژگان: ماهیان خاویاری، استحصال خاویار، کمیت، دریای خزر، استان گیلان
|
  • Page 1
    This study investigates the effects of garlic extract on salinity and PH stress resistance of white leg shrimp post larvae (0.1±0.01 g). The experiment was carried out on the basis of completely random model with 5 dietary treatments which include 0 (control treatment), 1cc (treatment 1), 2cc (treatment 2), 4cc (treatment 3) and 8cc (treatment 4) per 100g food in triplicate. 1500 shrimps were randomly stocked in 15 tanks (100 shrimps in each tank). Shrimps were fed 4 times a day for 7 weeks. At the end of this period, growth and nutritional indices were measured. Salinity and PH stress experiment was done. The results showed that use of 4cc and 8cc of garlic extract for each 100 gr in White leg shrimp’s post larvae improve growth indices of shrimps with regard to control treatment. Results showed that mortality started in 70 and 80ppt salinity, treatment 2 showed significant difference with control, and treatments 3 and 4 had significant difference with control and treatments 1 and 2. In 90ppt salinity treatments 2, 3 and 4 showed significant difference with control treatment. In PH stress, at pH 9 and 10 significant difference was not observed among treatments but in PH 10.5 significant difference showed between treatment 2 and control and treatments 3 and 4 with control and treatment 1. The results show that the economy could be due to diets containing garlic extract 4cc making diets for shrimp larvae posts be considered.
    Keywords: Garlic extracts, pH challenge, Salinity challenge, White leg shrimp, Growth index
  • Nima Shiry, Khadije Khoshnoodifar, Gholamreza Rafiee, Alireza Mirvaghefi Page 17
    In present study, it was determinated LC50 96-h and toxicity degree of diazinon in Huso huso, then were evaluated effects of sub-lethal concentrations on tow general enzymatic indices including Alanine and Aspartate aminotransferase of plasma and one specific enzymatic index including tissue AChE enzyme. The median lethal concentration, lowest observed effect concentration and maximum allowable toxicant concentration was measured 5.47, 4.28 and 0.54 mg.L-1, respectively. Also, diazinon according by amount of LC50 was classified in “moderate toxicity degree” for this sturgeon. The test results showed that with increasing sub-lethal concentrations of diazinon in water, AST and ALT enzyme activity in experimental fish were increased, Thus, a direct relationship seen between the concentration of diazinon with the public indices. However, increased concentrations of diazinon, causing a decrease in cholinesterase activity in both brain and muscle tissues. In other words, inhibition of AChE is directly related to the concentration of pesticide.The diazinon pesticide concentrations for non-target specieses which were ineffective and allowable according to the lethal test can lead to their enzymatic indicies of serum and AChE responses.
    Keywords: Toxicity degree, LC50, Enzymatic indices, Diazinon, Huso huso
  • Mahmood Naseri, Azam Afsharnaderi Page 35
    In this investigation, the effects of the precooking (cooking with saturated steam, microwave and oven) and sterilization (115, 120 and 130 ° C, with same sterilization value) on the amount of iron, zinc, copper, calcium, sodium, of silver carp was studied during canning process. The results of measuring elements in the raw and precooked fish were ranged from 3.05 to 4.19 for copper, 71.45 to 82.85 for zinc, 32.18 to 40.70 for Iron, 425.6 to 529.46 for sodium and 315.5 to 534.76 ppm for calcium, respectively. The results showed that different precooking treatments had no significant effect on the amounts of copper, zinc, calcium and sodium. After comparing different methods of precooking, steam cooking was recognized as the best way to preserve the mineral nutrient. In the final stage, with two kinds of filling media, canned samples were processed under three different temperatures (115, 120 and 130 ° C) with same sterilization value (7 min). Results showed, the amount of sodium was increased after canning process. Amounts of other elements were changed heterogeneously in all treatments. Using 120°C and 130°C thermal regimes, achieved better results in maintaining the mineral nutrients. Based on these results, the thermal regime of 115 ° C is not recommended for production canned silver carp.
    Keywords: precooking, thermal treatment, sterilization, silver carp, mineral elements
  • Page 55
    In this study of common carp surimi produced under the influence of different concentration of thyme (0, 2 and 4%) was investigated. The samples were stored in a refrigerator for 15 days and the three days of the microbial tests include measurement of total bacterial load, Enterobacteriaceae and Pseudomonas bacteria and the total volatile nitrogenous bases was performed on the samples. The results showed that the total bacterial load in any of the treatments until the end of the storage period did not exceed the limit. In such a way that the maximum value of the total bacterial load in control samples 5.11 and the samples treated with thyme extract 5.03 log cfu per g. Enterobacteriaceae bacteria levels at the end of the storage period between treatments did not show significant differences, except day of 9 that the amount of bacteria in the control sample, significantly more samples treated with the extract. Pseudomonas bacteria levels between different treatments until the end of the storage period but did not show a significant difference between days 1 and 6, that's two times the amount of bacteria in control samples was significantly more than treatment with 4%, However, the samples treated with the extract showed no significant difference of 2%. The total volatile nitrogenous bases in samples treated with the extract were less than the control sample until the end of the storage period except the first day. Based on the findings of this study can be stated Thyme extract has anti-bacterial compounds will be retained for a short period of surimi from bacterial spoilage during refrigerated storage used.
    Keywords: Microbial quality, fish, surimi, phenolic compounds
  • Sadegh Sadegh Samsampour Page 67
    This study was conducted to investigation and determine of cadmium (Cd) concentration in the liver of Platycephalus indicus (flathead) in Minab, Qeshm Island and Khamir Port (Persian Gulf). Moreover, the effect of season (winter and summer) and sex (male and female) on Cd concentration in flathead were investigated. Cd concentration sampling was done in two station (Minab, Qeshm Island and Khamir Port) and two seasons (winter and summer) (n= 30 for each season in each station). After biometry of flathead, the concentration of cadmium was measured using Atomic Absorption Spectrometry (AAS). The results showed that, there were significant differences between stations (Minab, Qeshm Island and Khamir Port) for the concentration of cadmium in liver of P. indicus (P
    Keywords: Platycephalus indicus, Cadmium, liver. Persian Gulf
  • Page 79
    In this study the acute toxicity of organophosphorous pesticide in four native fishes of Khouzestan province including: barbus sharpeyi, Barbus grypus, Barbus barbulus and Barbus xanthopterus were investigated. The acute toxicity test was conducted following the Organization for Economic Cooperation and Development (OECD) under static-renewal test. Each fish species exposed to serial dilution of Diazinon in triplicate for 96 hours, daily mortality were recorded and analysed. Lethal concentration to induce 10%, 20%, 50% and 90% mortality after 24, 48, 72 and 96 h exposure were calculated using Probit software. Results showed that Diazinon is toxic for all fish species and the mortality rate enhanced along with increasing Diazinon concentration. Mortality pattern was similar in all fish species. Diazinon 96 h LC50 in B. sharpeui and B. xanthopterus were 1.805±0.12 and 2.775±0.23 mg l-1 which was significantly (P
    Keywords: Diazinon, Native fish, Khouzestan province, Toxicity
  • Morteza Ighani Page 95
    With regard to bycatch problem, this is the first study of the shrimp trawl bycatch in different depth variation in Hormuzgan coastal waters. Samples were collected during shrimp season in October 2011 and November 2012. The study area was divided into two regions: Hormuz-Keshtisoukhte (56°, 27ʹ E/27°, 07ʹ N) to (56°, 18ʹ E/27°, 06ʹ N) and Keshtisoukhte-Toola (56°, 18ʹ E/27°, 06ʹ N) to (55°, 58ʹ E/26°, 58ʹ N). To compare the mean CPUE of bycatch among different depths, sampling zone were divided into 3 depths: 1 to 10, 10 to 20 and 20 to 30 m. In 30 hauls, 1028.2 Kg of shrimp and 3388 Kg of bycatch were caught in the trawl net. Bycatch-to-shrimp ratio was calculated 2.80:1 and 3.77:1 in 2011 and 2012 respectively. Bycatch-to-shrimp ratio in 2011 was less than 2012, in all depth category. In the depth of 10 to 20 m, the less bycatch and Bycatch-to-shrimp ratio in two years of study be obtained. Also, the CPUE and mean CPUE of bycatch in 2012 was higher than 2011. In investigation of the mean CPUE of bycatch between seasons 2011 and 2012 (F=2.544; P>0.05) also, among different depths (F=2.264; P>0.05) and in depths in combination with seasons (F=0.579; P>0.05) with using Two-factor analysis of variance (ANOVA), no significant difference were detected.
    Keywords: Shrimp trawl, Depth variation, Fish size, Bycatch, Hormuzgan
  • Page 105
    In this study the effects of the most popular anaesthetics including: MS222, Clove oil (Eugenia caryophyllata) and 2-Phenoxyethanol, on some haematological and serum enzymes of Cyprinus carpio were investigated. Firstly the effective dose of each anaesthetics (3 minutes for anesthesia and 5 minutes for recovery) and LC50 of them were calculated in C. carpio. Fish were anaesthetized with the effective dose of each anaesthetic. Then blood samples were taken at 0, 1, 12, 24 and 72 hours after anaesthesia. Haematologcal parameters (Packed cell Volume, Hemoglobin, Red blood cell count, White blood cell count, differentiated count, MCV,MCH, MCHC), serum enzymes, ALT,AST,ALP,LDH were compared among the groups. MS222 were more effective and safer than other anaestetics (Lve dose 1C50 7 timlarger than effecties). Induced anaesthesia by Clove oil, 2-Phenoxyethanol and MS222 did not show any significant change in haematological parameters of C.carpio in various sampling times(P>0.05). Besides serum enzymes: ALT, AST, ALP, LDH did not affected by three Anaesthetics(P>0.05). Although anaesthesia with MS222 showed the best efficacy and safty, non of studied anaesthetics were adverse effects on hematological and serum enzymes of Cyprinus carpio. The results showed that the evaluated anaesthetics in this study can be used in hematological and biochemical study in C. carpio.
    Keywords: Anaesthetics, MS222, Clove oil (Eugenia caryophyllata), 2, Phenoxyethanol, Cyprinus carpio
  • Ghazanfar Moradinasab, Seyed Yousef Paighambari, Elham Mirrasooli Page 121
    The aim of this study was to investigate on obtained caviar quantity status of sturgeon at fishing grounds of the southwestern Caspian Sea. Data of catches by means of fixed gill nets in sturgeon fish fishing grounds and beach seine were used during 5 years survey (2005-2009). A total of 1361 female sturgeon was caught including: 788 Acipenser persicus, 410 A. stellatus, 60 A. guldenstaedti, 70 A. nudiventris and 33 Huso huso. The total amount of obtained caviar declined from 1652 kg (in 2005) to 925.06 kg (in 2009) that this reduction was about 44%. Based on Pearson test, the relationship between caviar amount and time was linear and had negative and significant correlation (p= 0.015). Additionally, the trend of obtained caviar amount reduced highly in the west coasts of Guilan province (P= 0.016), but it was almost fixed in the east coasts of Guilan province (P= 0.514). Furthermore, the maximum and minimum of obtained caviar amount were 66.60% and 4.19% that belong to A. persicus and A. guldenstaedti, respectively. The maximum and minimum of relative frequency caviar (%) were 72.90 and 3.27 for high quality caviar and compressed caviar respectively that differed significantly (P
    Keywords: Sturgeon, Caviar obtaining, quantity, Caspian Sea, Guilan province