فهرست مطالب

بلور شناسی و کانی شناسی ایران - سال بیست و سوم شماره 4 (پیاپی 62، زمستان 1394)

مجله بلور شناسی و کانی شناسی ایران
سال بیست و سوم شماره 4 (پیاپی 62، زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/10/20
  • تعداد عناوین: 16
|
  • رضا برآبادی، سید احمد مظاهری*، محمدحسن کریم پور صفحه 625
    منطقه ی سیمرغ در 113 کیلومتری جنوب غربی نهبندان قرار دارد. پی جویی اولیه با استفاده از داده های ماهوارهای سنجنده آستر به روش نقشه برداری زاویه ی طیفی، برای مشخص کردن منطقه های احتمالی دگرسانی و مقایسه ی آن با مشاهدات صحرایی، نتایج رضایت بخشی را فراهم کرد. این گستره شامل برونزدهایی از آتشفشانی های ائوسن است که واحدهای متعدد نیمه عمیق در آن ها نفوذ کرده اند. دگرسانی های اصلی عبارتند از پروپیلیتیک، آرژیلیک، سیلیسی و سرسیتیک. کانی سازی پیریت در سطح به صورت افشان و برش های گرمابی مشاهده می شود. بیشترین مقدار طلا 93 میلی گرم در تن، آرسنیک 35 گرم در تن و مولیبدن 33 گرم در تن برآورد شدند. کانی سازی پراکنده و همراه با برش های گرمابی، گسترش دگرسانی ها و نیز ارتباط آن ها با سنگ شناسی و زمین شناسی ساختاری، نشانه ی حضور یک کانسار نوع طلای اپی ترمال با میزبان برشی است.
    کلیدواژگان: برش گرمابی، دگرسانی سرسیتیک، طلای اپی ترمال، سیمرغ
  • اعظم انتظاری هرسینی، سید احمد مظاهری، سعید سعادت صفحه 639
    گستره ی مورد بررسی در 220 کیلومتری جنوب غربی مشهد، 80 کیلومتری جنوب نیشابور و در گستره ای بین طول های ̋15 ''42 °58 الی ̋40 ''43 °58 قرار گرفته است. پی جویی اولیه در این منطقه با پردازش داده های ماهواره استر، و با استفاده از روش نقشه بردار، زاویه ی طیفی، دگرسانی های پروپیلیتیک، کربناتی، سیلیسی و آرژیلیک را مشخص کرد. این گستره دارای برونزدهایی از سنگ های آتشفشانی به سن ائوسن است. شواهد کانی سازی مس در منطقه ی گل چشمه بسیار گسترده است. کانی های کربناتی مالاکیت، سیلیکاتی کریزوکولا و سولفیدی کالکوسیت در سطح به صورت پر کننده ی فضاهای خالی و رگچه های کم ضخامت در سراسر منطقه ی مورد بررسی، همراه با سنگ های آتشفشانی مشاهده می شوند. در بخش هایی از منطقه، شواهدی وجود دارند که حرکت محلول های مس دار با ساختارهای خطی و منطقه های گسلی، کنترل شده اند که با توجه به تفاوت در ترکیب، بافت سنگ دیواره و نیز حجم محلول ها میزان نفوذ در سنگ های میزبان از چند سانتی متر تا چندین متر تفاوت دارند. براساس نتایج آنالیزهای انجام شده، 80 درصد نمونه ها، پراکندگی بیش از 1 درصد مس را نشان می دهند.
    کلیدواژگان: کالکوسیت، گل چشمه، مالاکیت، کانی سازی، استر
  • محسن موذن، سمیه ترابی اصل، هادی عمرانی صفحه 651
    در این مقاله با استفاده از شیمی کل سنگ و محاسبات ترمودینامیکی به روش شبه مقاطع، دما و فشار دگرگونی سنگ های رسی دگرگون شده منطقه ی جندق در شمال شرق اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند. داده های مورد استفاده از پژوهش قبلی انجام شده در منطقه توسط پژوهشگران دیگر اقتباس شدند، ولی در اینجا روش شبه مقاطع استفاده برای اولین بار ارائه می شود. در بررسی قبلی دمای دگرگونی 400 تا 670 درجه ی سانتی گراد و فشار دگرگونی 2 تا 6 کیلوبار تعیین شدند. در این مقاله ضمن تائید نتایج قبلی، دما و فشار به صورت دقیق تری تعیین می شوند. از طرف دیگر منطقه بندی شیمیایی گارنت و بیوتیت نیز مورد بررسی قرار گرفته اند. با توجه به اینکه گارنت و بیوتیت از مهم ترین کانی های فرومنیزین در این سنگ ها هستند، تغییر منطقه بندی برای عناصر آهن و منیزیم برای این دو کانی مشخص شده و دما و فشار دگرگونی با توجه به کسر مولی آهن و منیزیم گزارش شده در آن ها محاسبه شدند، و با استفاده از شیمی سنگ کل پایداری فازهای کانی شناسی با دما و فشار و تغییرات فازی با افزایش درجه ی دگرگونی برای این سنگ ها مدل سازی شده اند.
    کلیدواژگان: دما، فشار سنجی، سنگ های رسی دگرگون، شبه مقاطع، مدل سازی پایداری فازی
  • نسترن عطایی فرد*، ناهید شبانیان بروجنی، علیرضا داودیان دهکردی صفحه 661
    توده گرانیتوئیدی نوغان در شمال غربی شهرستان بویین- میان دشت و در پهنه ی سنندج- سیرجان قرار گرفته است. بر اساس بررسی های صحرایی و سنگ نگاری، این توده یک گرانیت دو میکائی محسوب می شود که به شدت تحت تاثیر دگرشکلی قرار گرفته است. کانی های اصلی تشکیل دهنده ی این سنگ ها شامل کوارتز، فلدسپات قلیایی)میکروکلین و پرتیت(، پلاژیوکلاز، بیوتیت و مسکویت است. همچنین دارای کانی های فرعی شامل مونازیت، آپاتیت، اپیدوت، زوئزیت، کلینوزوئزیت، آلانیت و کانی های کدر است که زمینه ی سنگ را تشکیل می دهند. بر اساس بررسی های صحرایی، سنگ نگاری و زمین شیمیایی، سنگ های توده نفوذی پل نوغان در گروه گرانیتوئیدهای پرآلومینیوس MPG و PLGS قرار می گیرند. ماهیت ماگما آهکی قلیایی تا آهکی قلیایی پتاسیم بالا با سرشت پرآلومینیوس است. در نمودارهای تغییرات عناصر کمیاب بهنجار شده به کندریت و گوشته ی اولیه (عنکبوتی)، الگوی عناصر REE شیب منفی داشته، بی هنجاری مشخص منفی از Eu دارند و در آن ها غنی شدگی از LREE و LILE، تهی شدگی از HREE و HFSE و بی هنجاری منفی عناصر Ti، P، Nb، Sr و بی هنجاری مثبت Cs، K، Pb نشان می دهند و از نظر زمین ساخت جهانی در جایگاه پسا از برخورد (Post-Colg) قرار دارند. زمین شیمی عناصر فرعی و کمیاب حاکی از ذوب بخشی متاپلیت ها در بخش های بالایی پوسته ی ضخیم شده است.
    کلیدواژگان: گرانیت دو میکایی، پرآلومینیوس، گرانیتوئید پسا برخورد، پل نوغان، پهنه ی سنندج، سیرجان
  • علیرضا شیرزادی، محسن نصرآبادی، عباس آسیابانها، سید جمال شیخ زکریایی صفحه 673
    نوار افیولیتی شمال سبزوار مورد هجوم ماگماتیسم بازیک، حد واسط و اسیدی پساافیولیتی به شکل گنبد، و دایک و مخروط قرار گرفته اند. از نظر میکروسکوپی بافت نمونه های مورد بررسی پورفیری و تراکیتی است. فنوکریست های غالبا عبارتند از آمفیبول، فلدسپار و کلینوپیروکسن. همه ی پژوهشگرانی که به بررسی ماگماتیسم بازی تا اسیدی پساافیولیتی شمال سبزوار پرداخته اند بر پیدایش مرتبط با فرورانش آن ها اتفاق نظر دارند. رابطه زمانی و مکانی نزدیک ماگماتیسم بازیک، حدواسط و اسیدی بیانگر پیدایش یکسان آن هاست. مطابق نمودارهای دوتایی، ویژگی آداکیتی این نمونه های حاصل جدایش آمفیبول، تیتانیت و زیرکن است. وجود فنوکریست های آمفیبول و کانی های فرعی تیتانیت و زیرکن در نمونه های مورد بررسی نیز موید این امر است، با توجه به داده های فشارسنجی، جدایش آمفیبول در عمق معادل پوسته ی قاره ای میانی تا زیرین از ماگمای غنی از آب جزایر قوسی، سبب ایجاد شاخص های ژئوشیمیایی آداکیتی در ماگمای نهایی داسیتی و ریولیتی شده است.
    کلیدواژگان: گنبدهای حدواسط و اسیدی، آداکیتی، جدایش آمفیبول، نوار افیولیتی شمال سبزوار
  • فاطمه ربیعی، محمد ابراهیم قاضی*، مرتضی ایزدی فرد صفحه 689
    در این کار پژوهشی، ساختارهای فریت نیکل آلاییده با کبالت (x = 0.00، 0.05، 0.15، 0.20، 0.30؛Ni1-xCoxFe2O4) به روش خود احتراقی مایکروموجی تهیه شدند و سپس به شکل قرص هایی به قطر cm5/2 درآمدند. قرص های تهیه شده به مدت 4 ساعت در دمای C700 بازپخت شدند. خواص ساختاری، ریخت شناسی سطح و ویژگی های حسگری قرص های تهیه شده با استفاده از بیناب پراش پرتو ایکس، میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی و راکتور حسگر گازی مورد بررسی قرار گرفتند. طیف پراش پرتو ایکس نمونه ها، تشکیل فاز اسپینلی آن ها را تایید کرد. پاسخ حسگرها در دماهای مختلف کار در حضور گاز استون (ppm2500) بررسی و دمای کار بهینه حسگرها (بیشینه پاسخ حسگر)، حدود C300 به دست آمد. نتایج نشان داد که بیشینه پاسخ نمونه های بدون بازپخت در مقایسه با نمونه های بازپخت شده بیشتر است. در نمونه ی شامل 5% کبالت بیشترین پاسخ مشاهده شد.
    کلیدواژگان: نانوساختار، فریت نیکل کبالت، مایکروویو، حسگر گازی، استون
  • مهنازخدامی، افسانه کمالی شرودانی صفحه 699
    معدن خاک رس و فلدسپات چاه شور ورزنه در 150 کیلومتری جنوب شرق اصفهان و در کمربند ماگمایی پهنه ی ایران مرکزی، ارومیه-دختر قرارگرفته است. بخش بیشتر سنگ شناسی منطقه عبارتند از آندزیت و توف های ائوسن و نهشته های کواترنری. فلدسپات پتاسیم، پلاژیوکلاز و شیشه آتشفشانی سازنده اصلی این سنگ ها هستند. این سنگ ها اغلب دگرسان شده و ذخیره خاک صنعتی تشکیل داده اند. ذخیره دارای فازهای اصلی کائولینیت، ایلیت، مسکویت، بقایای کوارتز، فلدسپات و نیز فازهای فرعی مونت موریلونیت، هماتیت و کلریت است. بررسی نمونه های صنعتی و ژئوشیمیایی ماده معدنی چاه شور نشان داد که خاک رس کائولینیتی این گستره دارای رنگ پخت کرمی تا قهوه ای است و دارای جذب آب، مقاومت خشک، مقاومت پخت و پرت گرمایی مناسب و مقادیری اکسیدهای اصلی در حد استاندارد صنعت کاشی و سرامیک است و برای استفاده در سایر صنایع نیاز به فرآوری دارند.
    کلیدواژگان: خاک صنعتی، کائولین، سرامیک، چاه شور ورزنه، ارومیه دختر
  • لیلا خاوری، حبیب بیابانگرد، حسن میرنژاد، شجاع الدین نیرومند، حمیدرضا سلوکی صفحه 709
    مهم ترین واحدهای زمین شناسی منطقه ی شرق سربیشه، مجموعه های افیولیتی وابسته به کرتاسه ی فوقانی است که اغلب دارای ترکیب الترامافیک های سرپانتینی شده (دونیت، هارزبورژیت و پیروکسنیت) هستند. نهشته های کرومیتی در این سنگ ها اغلب با شکل های مختلفی مانند لایه ای، پراکنده و عدسی شکل با ابعاد متغیر مشخص می شوند. بررسی های بافتی کرومیت های گلاب نشان می دهد که اغلب آن ها دارای بافت های نخستین مانند بافت های توده ای و افشان و نیز بافت های ثانوی شامل بافت های کاتاکلاستیکی، برشی، میلونیتی و چین خورده هستند. ژئوشیمی کرومیت های گلاب نشان دهنده ی مقادیر میانگین اکسیدهای Cr2O3 (26/42 %)، MgO (23/17%)، TiO2 (36/0%) و Al2O3 (5/10%) است. نسبت Cr/Cr + Al در حد 79/0تا 93/0، نشان از غنی بودن این کرومیت ها از Cr و فقیر بودن آن ها از Al است. بالا بودن مقدار Cr2O3 و MgO در کرومیت ها حاکی از تبلور آن ها از ماگمایی با درجه ی ذوب بخشی نسبتا بالاست. میزان بالای MgO، کروم، Cr#، Mg# در کرومیت های گلاب قابل مقایسه با ماگمای مادر نوع بونینیتی است. ذخایر کرومیت پادیفرم در منطقه ی شرق سربیشه احتمالا در دنباله ی جبه ای که در محیط فرافرورانش تشکیل شده، به وجود آمده اند. تشکیل کرومیت های گلاب مشابه دنباله ی افیولیتی لوبوسا در منطقه ی جنوب تبت است.
    کلیدواژگان: فرافرورانش، ماگمای بونینیتی، ژئوشیمی کرومیت گلاب، شرق سربیشه
  • نازنین گرمابی، خسرو ابراهیمی، علیرضا مظلومی، سید مسعود همام صفحه 723
    منطقه ی شلگرد در جنوب مشهد (شمال شرق ایران) و در منطقه ی ساختاری بینالود قرار دارد. منطقه دستخوش دگرگونی ناحیه ای شده است و سنگ های دگرگون (اسلیت و فیلیت) بخش بزرگی از گستره ی مورد بررسی را پوشانده اند. واحدهای اسلیت، فیلیت، ماسه سنگ، و آهک دگرگون شده با سن تریاس و گنگلومرا با سن ژوراسیک به موازات و در راستای گسل سنگ بست شاندیز رخنمون دارند. کانی سازی در منطقه به صورت رگه ای در راستای N50 ̊W و N65 ̊E با شیب 75 ̊SW است. کانه های اولیه شامل کوارتز، پیریت، کالکوپیریت، گالن، اورپیمنت و رالگار بوده و کانی های ثانویه از مالاکیت، آزوریت، گوتیت، هماتیت، لیمونیت و کولیت تشکیل شده اند. نمونه برداری ژئوشیمیایی به روش رسوب آبراهه ای، بیهنجاری هایی از عناصر Ag، Cu، Pb، Zn، Fe را نشان می دهند. در نمونه های کانی سنگین، کانی هایی از قبیل اورپیمنت، رالگار، طلا، پیریت، کاسیتریت مشاهده می شوند. همچنین براساس نتایج تجزیه های ژئوشیمیایی انجام شده روی نمونه های خرده سنگی از رگه ی سطحی و تونل قدیمی، میزان طلا ppm424/4، نقره ppm 8/42، مس 4964/4 %، آهن 4340/1 %، سرب 6939/0 %، و روی 2825/0 % بوده اند.
    کلیدواژگان: زمین شناسی، کانی سازی، ژئوشیمی، گسل سنگ بست شاندیز، شلگرد، جنوب مشهد
  • بیژن اعتمادی، اکرم محمد زاده صفحه 737
    گستره ی مورد بررسی در استان فارس، حدود 30 کیلومتری شمال شرقی آباده قرار گرفته است. در این بررسی خواص فیزیکی، شیمیایی، کانی شناسی و سرامیکی مواد معدنی کانسار برای ارزیابی کاربردهای سرامیکی مختلف مورد بررسی قرار می گیرد. خواص فیزیکی از طریق تعیین حدود آتربرگ و ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC) و خواص شیمیایی و کانی شناسی به ترتیب روش XRD و XRF بررسی شد. برای ارزیابی خواص سرامیکی خاک رس بندر بارو در مالزی (BBC) که یک ماده ی خام رایج در تولید کاشی های سرامیکی است، به عنوان استاندارد مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که اکسید های اصلی موجود در نمونه ها عبارتند از Al2O3، SiO2 و Fe2O3 و اکسیدهای دیگر در مقادیری کمترند. مقادیر Fe2O3 در نمونه های زیتون از 2 تا 11 درصد وزنی تغییر می کند در حالی که Fe2O3 در رس های BBC حدود 2 درصد وزنی است. کائولینیت، پیروفیلیت، ایلیت و کوارتز به عنوان کانی های اصلی و کانی های فرعی عبارتند از ارتوکلاز، ژیپس، هماتیت، روتیل، آناتاز، کلریت و پالیگورسکیت است. نتایج حاصل از خواص پس از پخت و همچنین آنالیزهای شیمیایی و کانی شناسی همراه با خواص مکانیکی نمونه های زیتون نشان دهنده مناسب بودن آن ها جهت کاربردهایی برای مواد خام و همچنین ساختار محصولات سرامیکی است.
    کلیدواژگان: کانی های رسی، زیتون، آباده، کاشی، سرامیک
  • حسن زمانیان، کیخسرو رادمرد صفحه 743
    کانسار باباعلی در فاصله ی 39 کیلومتری شمال غرب همدان قرار دارد. نفوذ توده ی سینیتی آلموقلاق به داخل سنگ میزبان دیوریتی باعث تشکیل اسکارن آهن شده است. بررسی های ژئوشیمی نشان دهنده ی مجموع عناصر خاکی نادر بین 4/35 تا 560 ppm در سنگ های سینیتی و دیوریتی بوده و تغییرات آن ها در بخش اسکارنی و توده ی سینیتی نشان دهنده ی خاستگاه مشترک آنهاست. مقادیر محاسبه شده Eu/Eu* بین 29/0 تا 24/1 و درCe/Ce* بین 8/0 تا 09/1برای سنگ های سینیتی، دیوریتی و اگزواسکارن در تغییر است. رخداد بیهنجاری مثبت و منفی Ce به ترتیب با مقادیر پایین و بالای REE در ترکیب کانی ها متناسب است. همبستگی بین Euو CaOبستگی به مقدار دگرسانی پلاژیوکلازها بوده است. بیهنجاری Euبا کاهش شدت دگرسانی کاهش یافته است. مقدار La/Y در نمونه ها بین 37/0 تا 89/2 است که این نسبت پارامتر مهمی برای تعیین pH محیط تشکیل است. تحرک عناصر خاکی نادر به تغییر pHبستگی دارد، به طور کلی اپیدوت بیشترین و اکتینولیت و مگنتیت کمترین غنی شدگی از عناصر خاکی نادر را نشان می دهند. گرماب ها برای تشکیل اپیدوت، ریشه ی ماگمایی و برای اکتینولیت و فلوگوپیت ریشه ی ماگمایی با مقدار عناصر خاکی نادر کمتر یا دخالت آب های جوی در تشکیل آنها دارد.
    کلیدواژگان: باباعلی، آلموقلاق، سینیت، اسکارن، مگنتیت، اپیدوت
  • رسول فردوسی *، علی اصغر کلاگری، محمدرضا حسین زاده، کمال سیاه چشم صفحه 759
    ذخیره مس- طلای استرقان در 50 کیلومتری شمال تبریز، جنوب شرقی خاروانا در استان آذربایجان شرقی، قرار گرفته است. مهم ترین واحد های سنگ شناختی منطقه توده های نفوذی به فرم استوک (الیگومیوسن) و توالی سنگ های فلیش گونه مرکب از سنگ آهک، ماسه سنگ آهکی و مارن (پالئوسن- ائوسن) هستند. ترکیب پلاژیوکلاز ها از الیگوکلاز تا آندزین متغیر بوده و پتاسیم فلدسپار ها بیشتر ارتوز هستند. آمفیبول ها بیشتر از نوع کلسیک بوده و ترکیب شیمیایی آن ها در گستره ی مگنزیوهستینگزیت تا ادنیت قرار می گیرد. این توده ازگرانیت های نوع I، پر آلومینوس و به گروه آهکی قلیایی با پتاسیم بالا و شوشونیتی که به قوس های آتشفشانی پسابرخوردی وابسته اند. غنی شدگی در عناصر La، Nd، Rb، U، Pb، Zr، Cs و P و تهی شدگی در عناصر Nb، Ta، Pr و Ce مشاهده می شود، و LREE نسبت به HREE غنی شدگی نشان می دهند. بررسی های ریزپردازش الکترونی کانه ها، حضور طلای طبیعی همراه با کانی های سولفیدی (استیبنیت و تتراهدریت) و رگچه های کوارتزی را ثابت می کنند. بیشترین محتوای طلا در شبکه، سولفوسالت ها و کانه های سولفیدی با دمای پایین نظیر استیبنیت است. حضور مقادیر بالای عناصر ردیاب طلا نظیر Sb Hg، Bi و As در کانه های منطقه ی مورد بررسی، با هاله های ژئوشیمیایی این عناصر همخوانی دارد که نشان دهنده ی تشکیل این کانه ها در دمای پائین است.
    کلیدواژگان: سنگ نگاری، ژئوشیمی، شیمی کانی ها، شیمی کانه ها، استرقان، آذربایجان شرقی
  • پیام روحبخش، محمدحسن کریم پور، آزاده ملک زاده شفارودی صفحه 775
    منطقه ی کانی سازی مس- طلای سرچاه در استان خراسان جنوبی، در فاصله ی تقریبی 180 کیلومتری جنوب غربی بیرجند و در مجموعه ی فعالیت های ماگمایی ترشیاری بلوک لوت واقع شده است. زمین شناسی منطقه شامل گدازه های آتش فشانی با ترکیب بازالت - آندزیت و توف های بلورین با سن ائوسن تا هولوسن است. پردازش داده های سنجنده لندست و استر به روش های تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی استاندارد و انتخابی و نقشه برداری زاویه طیفی، کانی های آلونیت، ژاروسیت، سریسیت، اپیدوت و کائولینیت را بارزسازی کرد. با بررسی های بعدی صحرایی، سنگ نگاری و پراش پرتو ایکس، منطقه های دگرسانی آرژیلیکی (ایلیت، کائولینیت و مونت موریلونیت)، ژاسپروئید و سیلیسی در گستره ی بررسی ها مورد تایید قرار گرفت. دامنه ی تغییرات عناصر در رسوب های رودخانه ای عبارتند از: طلا ppb 138- 5>، روی ppm 144-48، سرب ppm 40-7، مس ppm 51-20 و نقره ppm 31/0- 18/0 که بیشترین مقادیر مربوط به زون های دگرسانی آرژیلیکی و رگه های سیلیسی است. نتایج ژئوشیمی خرده سنگی میزان طلا را تا حداکثرppb 75، روی حداکثر ppm665، سرب حداکثر ppm404، مس حداکثر % 5<، نقره حداکثر ppm 3/5 و مولیبدن حداکثر ppm7/10 نشان می دهد. مقادیر بی هنجاری وابسته به منطقه ی دگرسانی آرژیلیکی و رگه های سیلیسی مرکز تا جنوب گستره ی بررسی هاست. شواهد زمین شناسی، دگرسانی، کانی سازی و ژئوشیمی حکایت از وجود یک کانی سازی وراگرما سولفید بالای وابسته به بخش های فوقانی یک سیستم مس پورفیری در منطقه دارد که می تواند برای پی جویی بیشتر مورد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: منطقه ی کانی سازی مس، طلای سرچاه، دگرسانی آرژیلیکی، وراگرما سولفید بالا، بلوک لوت
  • صدیقه زیرجانی زاده، محمدحسن کریم پور*، خسرو ابراهیمی صفحه 789
    گستره ی مورد بررسی در استان خراسان رضوی و شمال غرب گناباد و از نظر موقعیت زمین ساختی در شمال بلوک لوت واقع شده است. توده های آذرین نیمه عمیق در منطقه رخنمون دارند که سنگ های آتش فشانی آندزیتی و آذرآواری را قطع کرده اند. این سنگ ها عبارتند از سنگ های آذرین کوچک و بندهایی با بافت پورفیری و گستره ی ترکیبی کوارتز دیوریت، مونزودیوریت و گرانیت هستند. دگرسانی گسترده ای نیز در جنوب منطقه شناسایی شدند که بیشتر از نوع آرژیلیک اند. ترکیب کانی شناسی این دگرسانی به ترتیب فراوانی عبارتند از کوارتز، کائولن، دیکیت، مونتموریلونیت، هماتیت و آلونیت. بررسی های ژئوشیمیایی روی توده های سنگی نشان می دهد که گرانیت ها ماهیت آهکی- قلیایی با پتاسیم بالا داشته و در گستره پرآلومینوس و متاآلومینوس قرار می گیرند. الگوی عناصر خاکی نادر(REE)، غنی شدگی عناصر خاکی نادر سبک (LREE) (5/3-5/6 با میانگین 75/4) نسبت به عناصر خاکی نادر سنگین (HREE) (([Dy/Yb]n = 0.9-1.4 نشان می دهد. سنگ های آتش فشانی غنی شدگی LREE/HREEبا دامنه تغییرات LaN/YbN، گستره ای از 53/3 تا 47/15 و بیهنجاری منفی Eu، (با میانگین 54/0 = /Eu* EuN) نشان می دهند.
    کلیدواژگان: شمال غرب گناباد، آهکی، قلیایی، منطقه ی فرورانش
  • سیده مریم نیک تبار، عباس مرادیان، حمید احمدی پور صفحه 803
    مجموعه ی گرانیتوئیدی لاله زار، در جنوب شرق کمربند ماگمائی ارومیه-دختر و نوار دهج- ساردوئیه (استان کرمان) واقع شده است. این توده، از سنگ های آذرین درونی با ترکیب گرانیتوئیدی تشکیل شده و به درون سنگ های آتشفشانی-رسوبی ائوسن نفوذ کرده است. سنگ های آذرین درونی منطقه از گرانیت تا گابرودیوریت تغییر می کنند اما ترکیبات دیوریت و تونالیت در اکثریت هستند. کانی های مهم تشکیل دهنده ی سنگ های منطقه شامل پلاژیوکلاز سدیم، پتاسیم فلدسپار، بیوتیت، آمفیبول و کوارتز برای سنگ های گرانیت تا تونالیت و پلاژیوکلاز کلسیک، آمفیبول، بیوتیت و پیروکسن (کلینوپیروکسن، ارتوپیروکسن) برای سنگ های دیوریت تا گابرودیوریت هستند. تورمالین زایی ویژگی شاخص رخداد کانی است که در گرانیتوئیدها و آپلیت های وابسته به آن ها به صورت بلورهای منشوری متوسط تا خیلی درشت، بی شکل تا شکل دار، رگه ای، انباشت های شعاعی، نودولار و سوزنی دیده می شوند. تورمالین زایی درگرانیتوئیدهای این منطقه در مرحله ی گرمابی و پنوماتولیتی تحت تاثیر سیالات غنی از بور در شکستگی های این سنگ ها صورت گرفته است. در آپلیت ها تورمالین زائی به عنوان گرهک های سرشار از تورمالین احتمالا نتیجه ی جدایش گازی (پنوماتولیتیک) در سیالات غنی از بور-سیلیس در مراحل نهائی تبلور رخ می دهد. گاه جانشینی تورمالین از کناره ها، شکستگی ها و صفحات ضعیف شبکه فلدسپات ها (مانند رخ و ماکل) شروع شده و به قسمت های دیگر بلورهای یاد شده گسترش یافته است. بررسی های سنگ نگاری و ژئوشیمیائی نشان می دهند که این باتولیت از نوع Iو کلسیمی- قلیایی است. از نظر موقعیت زمین ساختی، وابسته به نوع قوس بوده و در یک کمان آتشفشانی حاشیه ی قاره ای تشکیل شده است و خاستگاه آن بر اساس بررسی های REE، یک گوشته ی گارنت دار یا اسپینل دار است.
    کلیدواژگان: لاله زار، کلسیمی قلیایی، گرانیت، گابرودیوریت، تورمالین
  • محبوبه جمشیدی بدر، مهناز خادمی پارسا، فریبرز مسعودی صفحه 819
    توده ی نفوذی سرویان در شمال شرق دلیجان و در کمربند ماگمایی ارومیه-دختر رخنمون دارد. این توده شامل واحدهای اسیدی و حدواسط بوده و از سنگ های گرانیت، گرانودیوریت، تونالیت و کوارتز دیوریت تشکیل شده است. کانی های اصلی تشکیل دهنده توده نفوذی پلاژیوکلاز، آمفیبول، بیوتیت، کوارتز و فلدسپار پتاسیم است. در این پژوهش بر اساس تجزیه نقطه ای کانی های آمفیبول و فلدسپار، زمین فشار-دماسنجی سنگ های تونالیتی و کوارتز دیوریتی توده ی گرانیتوئیدی سرویان تعیین شده است. ترکیب آمفیبول های بررسی شده، در گروه آمفیبول های کلسیک و از نوع منیزیوهورنبلند تا اکتینولیت هورنبلند قرار می گیرند. پلاژیوکلازهای منطقه در گستره ی آندزین تا لابرادوریت قرار دارند. میانگین فشار تشکیل سنگ های تونالیتی، کوارتز دیوریتی و آمفیبول های نسل اول که به شکل ادخال در آمفیبول های نسل دوم قرار دارند، با استفاده از روش فشارسنجی آلومینیم در هورنبلند به ترتیب 4/1، 56/1 و 6/2 کیلوبار برآورد شد. میانگین دمای تشکیل این سنگ ها با استفاده از روش زمین دماسنجی هورنبلند-پلاژیوکلاز نیز به ترتیب 7/759، 795 و 2/875 درجه ی سانتیگراد محاسبه شدند. توده ی نفوذی سرویان در محیطی با گریزندگی اکسیژن بالا تشکیل شده و میزان کمیLog ƒO2 در حدود 06/11- تا 76/15- است.
    کلیدواژگان: دما، فشارسنجی، آمفیبول، پلاژیوکلاز، گریزندگی اکسیژن، دلیجان
|
  • Page 625
    The Simorgh area is located about 113 km southwest of Nehbandan. Initial prospecting conducted by satellite data ASTER sensor with spectral angle mapper method, in order to identify probable alteration zones. The data, compared with field observations, have provided satisfactory results. This area consists of Eocene volcanic units in which various sub volcanic rocks have intruded in them. The major alteration includes propylitic, argillic, silicified and sericitic. Mineralzation at the surface is observed in the form of disseminated and hydrothermal breccias. The maximum distributed gold element is 93 ppb, Arsenic 35 ppm and molybdenum 33 ppm. Disseminated mineralization, associated with hydrothermal breccias, widespread alteration and their relationship with lithology and structural geology indicates the presence of a type of epithermal gold deposit hosted breccia.
    Keywords: Hydrothermal breccia, sericite alteration, epithermal gold, Simorgh
  • Page 639
    The study area is located about 220 km southwest of Mashhad and 80 km south of Neyshabur, at 54° 42' 15" to 54° 43' 40" longitude. Initially, remote sensing is carried out based on the SAM method and it denotes propylitic, carbonitization, silicification and argillic alterations. This area comprises of outcrops of Paleocen-Eocene volcanics. Golcheshmeh area also shows copper mineralization at surface such as malachite, chrysocolla and chalcocite. The copper minerals are seen as filling voids and thin veinlets in association with volcanic rocks in the study area. In some parts of the district, the movement of copper solutions is controlled by linear structures and fault zones, and the amount of solutions’ penetration-which differs from a few centimeters to several meters - in the host rocks is dependent on the wall rock composition, texture and the volume of the solutions. Based on the analysis, 80% of the samples show more than 1% copper.
    Keywords: Chalcocite, Golcheshmeh, malachite, mineralization, Aster
  • Page 651
    Temperature and pressure of pelitic metamorphic rocks (metapelites), from the Jandaq area in NE Isfahan, are studied using pseudosection approach. The data used in this research are from already published data by other researchers; however the applied method is reported for the first time. The metamorphism temperature is estimated to be about 400 to 670°C and pressure to be 2-6 kbar in the published study. Our study confirming these results, indicates the pressure and temperature more precisely. Also garnet and biotite chemical zoning is studied. Since garnet and biotite are the main ferromagnesian minerals in these rocks, the chemical zoning are determined for these two minerals, based on Fe and Mg content, and the P-T is estimated using Fe and Mg mole fraction in the minerals. Using the whole rock chemistry, the stability of the mineral phases is modeled considering metamorphic grade increase.
    Keywords: metamorphism, pelites, pseudosection, phase stability modeling
  • Page 661
    Noghan granitoid intrusion is located at the NW of Boin- Miandasht and lies in the Sanandaj-Sirjan structural zone (SSZ). Based on field evidence and petrographic studies, the pluton is considered as two-mica granite that has been strongly affected by deformation and shows a good mylonitic foliation study area. The main minerals in the pluton are quartz, alkali feldspar (microcline and perthite), plagioclase, biotite, muscovite and the accessory minerals are monazite, apatite, epidote, zoisite, clinozoisite, allanite and opaque minerals which form the rock groundmass. Petrographic and geochemical studies indicate that the Noghan bridge plutonic rocks are of MPG and PLGS types, having calc-alkaline to high potassium calc-alkaline and peraluminous nature. On chondrite and primitive mantle-normalized spider diagrams, the REE pattern has a negative slope and definite negative anomaly of Eu, and they display enrichment of LILE and LREE and depletion of HREE and HFSE, along with negative anomalies of Nb, Sr, P, Ti and positive anomalies of Cs, K, Pb which are typical of magmatism in subduction-zone environment especially leucogranites in the active continental-margin.The tectonic settings of the leucogranite is post orogenic environment. The geochemistry of accessory and trace minerals suggest derivation from partial melting of meta pelites in the upper part of thickened crust.
    Keywords: Two mica granite, peraluminous, post-orogenic granitoid, Noghan Bridge, Sanandaj-Sirjan Zone
  • Page 673
    Ophiolitic belt of Northern Sabzevar is invaded by basic, intermediate and acidic post-ophiolitic magmtism as dome, dyke and cone. Microscopically, the texture of the studied samples is porphyric and trachytic. Phenocryst mostly consists of amphibole, feldspar and clinopyroxene. All researchers that have investigated basic to acidic post ophiolitic magmatism of northern Sabzevar have consensus about their subduction related genesis. According to geochemical characteristics, basic and intermediate samples are resemble to normal arc island magma whilst rhyolitic and dacitic samples display adakitic nature. According to the binary diagrams, adakitic characteristic of these samples are as a consequence of amphibole, titanite and zircon fractionation. The existence of amphibole phenocryst and titanite and zircon as accessory minerals confirming this process as well. According to the barometry results, amphibole fractionation from water-rich melt of subduction zone at depth of equivalent to the middle and lower continental crust led to creation of adakitic signatures in the ultimate dacitic and rhyolotic magma.
    Keywords: acidic, intermediate dome, adakitic, amphibole fractionation, ophiolitic belt of Northern Sabzevar
  • Page 689
    In this work, Cobalt doped Nickel Ferrite nanostructures (Ni1-xCoxFe2O4; (x = 0.0, 0.05, 0.15, 0.2, 0.3) were synthesized by Microwave assisted combustion method and then the powder obtained was pressed to form disk shape sample with 2.5cm in diameter. The samples were annealed at 700°C for 4 h. Structure, surface morphology and gas sensing properties of the samples were studied using X- ray diffraction (XRD), Filed Emission Scanning Electron Microscope (FESEM) and Gas Sensing Reactor (GSR). The XRD spectra of the samples indicate the formation of spinal phase. Sensors response at different temperatures were investigated for acetone gas (2500ppm) and the results indicate that the optimum work`s temperature for samples is about 300°C. The results showed that the as grown samples have the higher response compared to the annealed samples. The maximum response achieved in sample with %5 Cobalt doping.
    Keywords: Nanostructure, Nickel Cobalt Ferrite, Microwave, Gas sensor, Acetone
  • Page 699
    Chah-Shoor kaolin mine is located about 150 km southeast of Isfahan and also located in the central Iran structural zone, Urumieh-dokhtar volcanic belt. Eocene Igneous rocks consist of andesite, tuffs and quaternary deposits have covered the area. Based on petrographic studies, the main minerals in the volcanic rocks are K- feldspar, quartz and plagioclase. Hydrothermal alteration has produced industrial soil. The major phases in this reservoir are kaolinite, illite, muscovite and residual of quartz, albite, and orthoclase and minor phases are montmorillonite, chlorite and hematite. Geochemical studies and physical tests show the clay soils of the mine have the range of color after firing from cream to brown, medium absorption of the water and high drying resistance, high firing resistance. The samples of Chah-Shoor Varzaneh have compared with industries standard. Industrial soil in Chah-Shoor is suitable for tile and ceramic industries; while for other application need to procreation.
  • Page 709
    The most important geological units in East of Sarbisheh are Upper Cretaceous ophiolites assemblages that are predominantly serpentinized ultramafic in composition (dunite, harzburgite and pyroxenite). Chromite deposits in these rocks have generally various forms such as lenticular, layered and disseminated with varying dimensions. Textural studies on Golab Chromites show that they have primary textures such as massive and disseminated as well as secondary textures including cataclastic, mylonites, bereccia and extensional. Geochemistry of Golab Chromites points to average amounts of Cr2O3 (42.26%), MgO (17.23%), TiO2 (0.36%) and Al2O3 (10.5%). The ratio Cr/Cr + Al (0.79 to 0.93) indicates that these chromites are enriched in Cr and depleted in Al. The high Cr2O3 and MgO contents in the Golab Chromite suggest that they were crystallized from a magma having relatively high degree of partial melting. High MgO content and Cr#, Mg# in Golab Chromites are comparable with typical parental boninitic magma. Podiform Chromitite deposits in East of Sarbisheh were probably formed in the mantle sequence, the latter was generated in the supra- subduction zone (SSZ). Golab Chromite are formed similar to Lubasa Ophiolite South Tabat.
    Keywords: Supra-subduction zone, boninitic magma, geochemistry of Golab chromite, East Sarbisheh
  • Page 723
    Shelgerd area is located south of Mashhad, N.E of Iran, within Binalud Structural Zone. This region is affected by regional metamorphism, slate and phylite are the main metamorphic rocks of the area. Teriassic slate, phyllite, sandstone and Jurassic conglomerates crop out parallel to Sang bast- Shandize fault. Mineralization occurred as vein type, with trend of N65E to N50W with 75 degrees to the south west. In superficial zones slags are common. primary ores are quartz, pyrrhotite, chalcopyrite, galen, orpiment, realgar and secondary minerals are malachite, azurite, covellite, goethite, hematite, limonite and covellite. Stream sediment geochemical sampling method shows anomalities of Ag, Cu, Pb, Zn, Fe elements. In The heavy mineral samples, some mineral such as orpiment, realgar, gold, pyrite and cassiterite are recognized. Also, geochemical analysis conducted on the small rock samples from surface of gold veins and old tunnel show the amount of gold is about 4.424 ppm, silver 8.42 ppm, copper %4.4964, iron %1.4349, laed %0.6939, and zinc %0.2825. Chemical analysis of galena shows high concentration of Ag, Sb, Bi. Depends on the ratio of Sb/Bi, mineralization temperature is low to medium and epigenetic type. According to mineral galena, crystals are the primary type.
    Keywords: Geological, mineralization, geochemical, Sangbast Shandiz Fault, Shelgerd, South of Mashhad
  • Page 737
    The Zeytoon clay deposit is located 30 Km northeast of Abadeh at Fars province. In this study, investigated physical, chemical, mineralogical and firing characteristics to evaluate their potential suitability as raw materials in various ceramic applications. Physical properties were identified by consistency limits and cation exchange capcity (CEC). Chemical and mineralogical properties were carried out by XRF and XRD. To evaluate their ceramic behavior, the samples were fired at temperatures 1156°C. Firing characteristics were determined by flexural strength, linear firing shrinkage, and water absorption. A Malaysian clay (BBC), which is a common raw material in ceramic tiles manufacturing, was used as reference sample. Results show that the main oxides in the samples were SiO2, Al2O3 and Fe2O3, whereas the other oxides were present only in small quantities. The amount of Fe2O3 in Zeytoon clays ranged from 2 to 11 wt.%, whereas Fe2O3 in BBC clay is about 2 wt.%. Kaolinite, Pyrophillite, Illite and Quartz were present as dominant mineral phases and different minor minerals. From the results of the fired properties, and analyses of chemical and mineralogical composition along with the mechanical properties of Zeytoon clays demonstrated that they are most appropriate to be used as raw materials for the production of structural ceramics.
    Keywords: Clay Minerals, Zeytoon, Abadeh, Tiles, Ceramic
  • Page 743
    The Baba Ali deposit is located about 39 km to the north west of Hamadan city. The syenitic pluton intruded and metamorphosed the diorite host rock producing the skarn deposit. Geochemical considerations indicate that the concentration values of rare earth elements in the syenite and diorite range from 35.4 to 560 ppm. Rare earth elements variation in syenitic, skarn and diorite rock are similar indicating the similar source of the REE. Eu and Ce anomalies show varying values within the range 0.29 -1.24 and 0.8-1.09, respectively. Positive Ce anomalies occurred in the ores of low REE content and negative Ce anomalies occurred in the ores of high REE content. The concordance of the values of CaO with those of Eu revealed that the degree of plagioclase alteration. The Eu anomaly decreases with decreasing intensity of alteration. The La/Y values (suitable parameter for determination of pH in the environment of ore formation) range from 0.37 to 2.89. REE mobility depends on changes in pH. As a whole, epidote has been enriched in REE contents and actinolites, magnitite, are depleted in REE. These REE signatures indicate that hydrothermal fluids responsible for epidote were mostly magmatic origin and for actinolite and phlogopite were magmatic origin with low REE concentration or meteoric water involved in formation of these minerals.
    Keywords: Baba Ali, Almoughlagh, syenite, skarn, magnetite, epidote
  • Page 759
    The Astarghan copper-gold deposit is located about 50 km north of Tabriz, southeast of Kharvana, East-Azarbaidjan. The most important lithologic units in the area are a hypabyssal prophyritic granodioritic intrusive stock (Oligo-Miocene) and flysch-type sedimentry sequence consisting of limestone, limy sandstone and marl (Paleocene-Eocene). The plagioclases range in composition from oligoclase to andesine and K-feldspars are mainly orthoclase. Amphiboles are principally of calcic-type and vary in composition from magnesio-hastingsite to edenite. The stock is of I-type granites and meta-aluminous, belonging to high-k calc-alkaline to shoshonitic magma series, which are related to post-colission volcanic arcs. Intrusive body shows enrichment in elements such as La, Nd, Rb, U, Pb, Zr, Cs and P and depletion of Ce, Pr, Ta and Nb. LREEs relative to HREEs are also enriched. Electron probe micro-analyses of ore minerals proved the presence of native gold within sulfides (stibnite and tetrahedrite) and quartz veinlets. The highest gold content is within the structure of sulfosalts (tetrahedrite-tenantite) and low-temperature sulfides (stibnite). The presence of high values of gold-tracing elements such as Sb, Hg, Bi and As within the studied ores is in accordance with the studied geochemical halos of these elements in the area which, in turn, may indicate a low temperature for the formation of the ore minerals.
    Keywords: Petrography, geochemistry, ore chemistry, Astarghan, East-Azarbidjan
  • Page 775
    Sarchah Cu-Au mineralization area is located in South Khorasan Province, about 180 km southwest of Birjand city, and in Lut Block Tertiary magmatism assemblages. Geology of the area consists of Eocene to Holocene volcanic lavas with basalt – andesite composition and crystal tuff. Landsat and ASTER data detected alunite, jarosite, sericite, epidote, and kaolinite alteration minerals using"standard and selective principal component analysis" and "spectral angle mapping"methods. Then the detected argillic (illite, Kaolinite and montmorillonite), jasproid and silicification alteration zones in the study area were proved by the following field, petrography and X-ray diffraction studies. The range of elements variation in the stream sediments is: Au <5 to138 ppb, Zn 48 to144 ppm, Pb 7 to 40 ppm, Cu 20 to 51 ppm and Ag 0.18 to 0.31 ppm. The high values are related to argillic zones and silicified veins. The result of chip composite geochemistry shows values of Au (max 75 ppb), Zn (max665 ppm), Pb (max 404 ppm), Cu (max <5%), Ag (max 5.3 ppm) and Mo (max 10.7 ppm). The high contents related to argilic alteration zone and silicified veins in center to south of the study area. Evidence of geology, alteration, mineralization, and geochemistry indicate a high sulphide epithermal mineralization associated with the upper parts of a copper porphyry system in the area that could be considered for the detailed exploration.
    Keywords: Sarchah Cu-Au mineralization area, argilic alteration, high sulfidation epithermal, Lut Block
  • Page 789
    The study area is located in Khorasan Razavi Province, NW Gonabad and based on tectonic setting, it is situated in the north of Lut Block zone. Subvolcanic bodies intruded the andesitic lava flows and the pyroclastics rocks. These intrusive bodies consist of small stocks and dykes with composition from quartz diorite, monzodiorite to granite. Widespread alteration identified in southern region that is mainly argillic. Mineralogical composition of this alteration to the abundance is quartz, kaolin, dickite, montmorillonite, hematite and alunite. According to geochemical studies, the granitoids and volcanic rocks are high-K calc-alkaline per-aluminous rocks. REE patterns in all of intrusions rocks show enrichment in LREE (3.5-6.5; ave., 4.75) rather than HREE. Volcanic rocks show high value of LREE/HREE, with LaN/YbN = 3.53 to15.47 and negative Eu anomaly (mean EuN/Eu*= 0.54).
    Keywords: NW Gonabad, calc-alkaline, subduction zone
  • Page 803
    Lalezar Granitoid Complex is located in the south-east of Urumieh-Dokhtar volcanic belt and Dehaj-Sarduieh belt (Kerman Province). It contains plutonic rocks with granitoid composition and has been intruded into the Eocene volcano-sedimentary rocks. The plutonic rocks have granite to gabbrodiorite composition with dominance of tonalite and diorite rocks. The main mineral phases are sodic plagioclase, k-feldspar, quartz, biotite and amphibole in granite to tonalite, and calcic plagioclase, amphibole, biotite, clinopyroxe and orthopyroxene (hypersthene) minerals in diorite to gabbrodioritic rocks. Tourmalinization is a common feature in the granitoides and related aplites. The tourmalines are seen as medium to coarse-grained prismatic crystals, veinlets, radial assemblages, euhedral to anhedral, nodular and needles. The tourmalinization in granitoids of this area is occurred in hydrothermal and pneumatolitic stages due to infiltration of boron rich fluids in rock fractures. In the aplites, probably, tourmalinization occurred as tourmaline rich nodules due to gas (pneumatolitic) differentiation in silicic- boron rich fluids at the late stage of crystallization. Sometimes the tourmaline emplacement has begun from margins, fractures and weak planes of feldspars lattices (such as cleavage and twining) and extended to other parts of crystals. The geochemical data reveal that the granitoids belong to I-type and Calc-alkaline series. They have emplaced in continental arc and REE studies show that the source rocks could have been garnet or spinel bearing mantle peridotites.
    Keywords: Lalezar, calc-alkaline, granite, gabbrodiorite, tourmaline
  • Page 819
    Sarvian intrusion is located in northeast of Delijan in the Orumieh-Dokhtar magmatic belt. Sarvian pluton consists of acidic and intermediate units and is composed of granite, granodiorite, tonalite and quartz-diorite. Main minerals of the intrusion are plagioclase, amphibole, biotite, quartz and K-feldspar. In this research, based on the EPMA analyses, thermobarometry of the rocks investigated. Based on microprobe analysis, the amphibole is in calcic amphibole group and its composition varies from magnesiohornblende to actinolitehornblende. The plagioclase composition is also in the range of andesine to labradorite. The average crystallization pressure of amphibole inclusions, quartz-diorite and tonalite are estimated 2.6, 1.56 and 1.4 Kbar respectively, using aluminum in hornblende barometer. The average equilibrium temperatures are 875.2, 795 and 759.7 ºC respectively. The intrusion is formed in high oxygen fugacity condition and Log ƒO2 is estimated to be about -11.06 to -15.76.
    Keywords: Thermobarometery, amphibole, plagioclase, oxygen fugacity, Delijan