فهرست مطالب

مهندسی معدن - پیاپی 28 (پاییز 1394)

فصلنامه مهندسی معدن
پیاپی 28 (پاییز 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/09/30
  • تعداد عناوین: 10
|
  • عبدالله دینی، مرتضی احمدی* صفحات 1-7
    مشبک کاری با لیزردر استخراج هیدروکربورها در حال تحقیق می باشد. ازمزایای استفاده از لیزر در مشبک کاری می توان به افزایش تراوایی سنگ مخزن به دلیل ایجاد شکستگی اشاره نمود. تعدادی از مخازن هیدروکربوری در ایران در سازندهای متشکل از لایه های آهکی می باشد. لذا نمونه مورد بررسی از آهک لایه های نفتی بوده است. به منظور کامل کردن مطالعه در سنگ ها از یک نمونه گرانیت نیز استفاده شده است. در این تحقیق مدل المان محدود برای مدل سازی تاثیر نوع اشباع در تنش های حرارتی و مکانیکی ناشی از سوراخ کاری با لیزر ND:YAG در نمونه سنگاستفاده شده است. لذا نرم افزار آباکوس (ABAQUS) برای تحلیل های حرارتی و مکانیکی انتخاب شده و در آن، خصوصیات حرارتی سنگ مخزن از قبیل هدایت حرارتی، چگالی و ظرفیت گرمایی در نظر گرفته شده اند. نتایج تحقیق مشخص نمود که در نمونه سنگ های آهک و گرانیت، بیشترین تغییرات حرارت در حالت اشباع از آب می باشد. در صورتیکه تنش ماکزیمم ایجاد شده در اثر لیزرکاری در حالت خشک بیشتر از حالت های اشباع است. تنش ایجاد شده در سنگ با حرارت و انرژی ویژه حفاری رابطه عکس دارد. همچنین سنگ آهک نسبت به گرانیت حساسیت بیشتری در برابر تغییرات حرارت از خود نشان می دهد.
    کلیدواژگان: لیزرکاری، تنش حرارتی و مکانیکی، اشباع از آب و نفت، تحلیل عددی و آباکوس
  • حسن بخشنده امنیه *، حمیدرضا مالکی نژاد صفحات 9-18
    خردشدگی ناشی از انفجار نقش بمهمی در کنترل و کاهش هزینه های عملیات بارگیری، باربری و سنگ شکنی دارد. بنابراین پیش بینی خردشدگی حاصل از انفجار در طراحی عملیات انفجار بهینه بسیار موثر خواهد بود. سد گتوند علیا بزرگ ترین سد سنگریزه ای کشور با هسته رسی است که روی رودخانه کارون در دست ساخت است. بر اساس مشخصات فنی طرح برای مصالح بدنه سد دانه بندی ویژه ای در نظر گرفته شده است. بنابراین تامین مصالح مورد نیاز آن نیازمند طراحی الگوی عملیات انفجاری مناسب است. هدف اصلی این تحقیق ارائه روشی کاربردی برای طراحی پارامترهای طرح عملیات انفجار است به گونه ای که تامین کننده خردشدگی مورد نیاز باشد. در این تحقیق از مدل تجربی ck برای پیش بینی توزیع خردشدگی حاصل از انفجار استفاده شده است. این مدل با استفاده از نتایج تجزیه سرندی مصالح سنگریزه معادن سد گتوند علیا تصحیح و پس از اعتبارسنجی به عنوان مدل مبنا برای تعیین پارامترهای طرح عملیات انفجار استفاده شده است. قرار گرفتن منحنی توزیع خردشدگی الگوهای پیشنهادی در پوش مجاز خردشدگی مصالح بدنه سد نشان می دهد که روش به کار گرفته شده، روشی مناسب برای دست یابی به خردشدگی مورد نیاز در انفجارهای معادن روباز است.
    کلیدواژگان: انفجار، پیش بینی خردشدگی، مدل ck، پردازش تصویر
  • اردشیر هزارخانی *، سید سعید قنادپور صفحات 19-26
    به منظور جدایش مقادر آنومال از مقادیر زمینه و برای جداسازی و تشخیص محدوده های آنومالی، روش های آماری مختلفی ارائه شده است. این روش ها از انواع ساده تا پیچیده تغییر می کنند و شامل روش هایی چون روش پارامترهای آماری توزیع (به عنوان روش های غیر ساختاری)، روش آماره فضایی U (به عنوان روش های ساختاری) و روش جداسازی تفریق و غیره است. روش های ساختاری شامل روش هایی است که موقعیت نقاط نمونه برداری و ارتباط فضایی آن ها را در تخمین مناطق آنومال در نظر می گیرد. روش آماره فضاییUاز جمله مهم ترین روش های ساختاری محسوب می شود که با در نظر گرفتن موقعیت فضایی نمونه ها و بدون قضاوت کارشناسی ژئوشیمیست به تجزیه و تحلیل آماری داده ها پرداخته و اقدام به جداسازی زیرجوامع و تشخیص مناطق آنومال می کند. در این مطالعه به منظور مقایسه روش پارامترهای آماری توزیع با روش آماری U برای جدایش مقادیر آنومال از زمینه و تهیه نقشه آنومالی در مورد عیار دو عنصر سرب و روی، نمونه های سطحی محدوده پرکام استفاده شده است. نتایج این دو روش نشان می دهد نمونه های تعیین شده به عنوان نمونه های آنومال از روش آماره U، دارای نظم زیاد و پراکندگی کمتری نسبت به روش پارمترهای آماری توزیع می باشند، بنابراین به کمک روش آماره U نقشه مناطق امید بخش منطقه در مورد عناصر سرب و روی تهیه شده است. همچنین مشاهده شد در مقایسه دو معیار U+S و U+2S، معیار U+S هاله های وسیع تری را نسبت به معیار U+2S، به نمایش می گذارد.
    کلیدواژگان: پرکام، آماره U، جدایش آنومالی، نقشه آنومالی، سرب و روی
  • فردیس نخعی، مهدی ایران نژاد * صفحات 27-33
    پارامترهای انتشار گاز نظیر نرخ ظاهری سطح حباب(Sb) و ماندگی گاز (εg) در کارایی عملکرد ستون های فلوتاسیون موثر هستند. در این مقاله تاثیر سرعت جریان گاز و خوراک ورودی، غلظت کف ساز، ارتفاع کف، ابعاد ذرات و درصد جامد خوراک ورودی روی پارامترهای انتشار گاز بررسی شده است. آزمایش ها در ستونی با جنس پلاکسی گلاس با قطر 10 و ارتفاع 400 سانتیمتر انجام شد. ماندگی گاز با استفاده از روش اختلاف فشار اندازه گیری شد و اندازه حباب از روش تحلیل جابجایی شار تخمین زده شد. نتایج آزمایش ها نشان داد که با افزایش سرعت ظاهری گاز و میزان کف ساز، نرخ ظاهری سطح حباب افزایش می یابد، در حالیکه افزایش درصد جامد خوراک ورودی کاهش Sb و εg را به دنبال دارد. اگرچه ماندگی گاز به دلیل افزایش در سرعت جریان خوراک کاهش می یابد ولی تاثیر آن در مقایسه با سرعت جریان گاز و میزان کف ساز قابل چشم پوشی است. با کاهش ارتفاع ناحیه کف ستون فلوتاسیون از 110 به 70 سانتیمتر، کاهش جزئی در ماندگی گاز در منطقه جمع آوری مشاهده می شود و این نرخ با افزایش سرعت جریان گاز افزایش می یابد. تاثیر ابعاد ذرات بر ماندگی گاز در دو دامنه ابعادی 100-150 میکرون و 45-63 میکرون نشان داد که با کاهش ابعاد ذرات ماندگی گاز کاهش می یابد. با استفاده از روش های آماری، مدلی برای پیش بینی نرخ ظاهری سطح حباب بر اساس ماندگی گاز با دقت بسیار بالایی ارائه شده است.
    کلیدواژگان: ستون فلوتاسیون، ماندگی گاز، نرخ ظاهری سطح حباب، انتشار گاز
  • والح آقازاده *، علی نبی زاده صفحات 35-42
    معدن مس اکسیدی قره تپه با عیار مس 21/1 درصد با باطله کربناته در شهرستان ماکو و در استان آذربایجان غربی واقع شده است. برای لیچینگ مس از این معدن از عوامل لیچینگ اسیدی و قلیایی استفاده شد. در ابتدا چندین آزمایش لیچینگ با اسید سولفوریک در pH های ثابت 8/0، 3/1 و 5/1 و به مدت 2 ساعت انجام شد که در نتیجه آن بازیابی بالای 95 درصد مس به دست آمد، علی رغم بازیابی بالای مس، مشکل مصرف بسیار زیاد اسید و فیلتراسیون محلول و جامد باقی مانده مشهود بود. برای غلبه بر این مشکلات، آزمایش هایی در رآکتور لیچینگ با عوامل انحلال آمونیاک و کربنات آمونیوم روی این کانسنگ انجام شد. نتایج این مرحله بیانگر آن بود که غلظت آمونیاک، کربنات آمونیوم، نسبت جامد به مایع و ابعاد ماده معدنی مهم ترین عوامل موثر در لیچینگ آمونیاکی کانسنگ مذکور هستند. در شرایط مناسب 3 مول آمونیاک، 3/0 مول کربنات آمونیوم، نسبت جامد به مایع 1:10، سرعت همزنی 500 دور بر دقیقه، دمای 20 درجه سانتی گراد و 60 دقیقه زمان لیچینگ، بازیابی بیش از 94 درصد به دست آمد. محلول و جامد باقی مانده در لیچینگ آمونیاکی به راحتی فیلتر شد. مدل سینتیکی مناسب برای لیچینگ این کانسنگ در محیط آمونیاکی ارائه شد و مقدار انرژی فعال سازی واکنش طبق مطالعات سینتیکی 16 کیلوژول بر مول محاسبه شد. مقایسه لیچینگ اسیدی و آمونیاکی برای کانسنگ اکسیدی مس قره تپه با باطله کربناته نشان داد که لیچینگ آمونیاکی مناسب ترین روش برای انحلال مس از این کانسنگ است.
    کلیدواژگان: کانسنگ اکسیدی مس، باطله کربناته، لیچینگ، آمونیاک، اسید سولفوریک، سینتیک
  • طلا طاهرنیا، مجید عطایی پور* صفحات 43-51
    امروزه برای تعیین محدوده نهایی و بهینه استخراج روش های کامپیوتری استفاده می شود. در حالی که استفاده از روش های کامپیوتری مستلزم بلوک بندی کانسار و محاسبه ی ارزش اقتصادی بلوک ها است. با توجه به اینکه تعیین ارزش اقتصادی بلوک در روش های استخراج زیرزمینی پیچیده است، تا کنون کمتر به توسعه الگوریتم های بهینه سازی برای روش های زیرزمینی پرداخته شده است. تاثیرگذارترین عوامل بر ارزش اقتصادی بلوک ها در روش های زیرزمینی، روش استخراج و مکان قرار گیری بلوک ها است. در این مقاله مدل بلوکی به گونه ای ساخته شده است که ارزش اقتصادی بلوک های آن وابسته به جانمایی طبقه یا کارگاهی است که در آن قرار گرفته است یا به عبارتی بلوک ها با توجه به عمق و موقعیت شان به گونه ای دسته بندی شده اند که هزینه های استخراج آن ها برابر باشد. بدین منظور هزینه ها به دو دسته هزینه های وابسته به موقعیت و هزینه های مستقل از موقعیت دسته بندی شده اند. هزینه های وابسته به موقعیت در برگیرنده هزینه های باربری و بالابری است. در حالی که سایر هزینه های استخراجی جزو هزینه های مستقل از موقعیت بلوک هستند و بیشتر به روش استخراجی انتخاب شده بستگی دارند. با استفاده از روابط ارائه شده در این تحقیق برنامه ای بوسیله نرم افزار MATLABنوشته شده است و بوسیله آن می توان ارزش اقتصادی بلوک را برای کانسارهای مختلف تعیین کرد.
    کلیدواژگان: ارزش اقتصادی بلوک، روش استخراج زیرزمینی، موقعیت بلوک، هزینه های وابسته به موقعیت بلوک، مدل بلوکی اقتصادی
  • حمید گرانیان، سید حسن طباطبایی*، هوشنگ اسدی هارونی، آرمان محمدی صفحات 53-65
    محدوده اکتشافی داشکسن از دو کانسار ساری گونای و آق داغ تشکیل شده است. کانسار طلای اپی ترمال ساری گونای با ذخیره 120 میلیون تن با عیار متوسط 2 گرم بر تن مهم ترین کانسار طلای ایران در کلاس جهانی است. با استفاده از داده های ژئوشیمیایی محیط خاکی و به کمک دو روش طبقه بندی آنالیز تمایز (LDA و QDA) و ماشین بردار پشتیبان (c-SVM و nu-SVM) وضعیت کانی زایی طلا در این کانسار مدل سازی شده است. پارامتر شاخص تولید (مجموع حاصل ضرب عیار بلوک ها در ارتفاع آن ها) برای سلول هایی به ابعاد 25×25 متر در سطح زمین تعریف شده است. این متغیر وابسته به سه کلاس زمینه، شاخص تولید متوسط و بالا طبقه بندی شده است. سپس به منظور محاسبه توابع کلاسه بندی از داده های ژئوشیمیایی که با سلول ها بالا همپوشانی دارند، استفاده شده است. 70% داده ها، به عنوان داده های آموزشی و 30% باقیمانده به عنوان داده های آزمایشی به کار رفته اند. نتایج نشان داده است که در داده های آزمایشی روش nu-SVM با صحت 6/78%، روش LDA با صحت 80% و روش های nu-SVM، c-SVM و LDA با صحت 9/57% به ترتیب برای تفکیک نواحی زمینه، شاخص تولید متوسط و بالا کاربرد دارد. بنابراین ترکیب دو روش آنالیز تمایز و ماشین بردار پشتیبان می تواند کانی زایی طلا را در تپه ساری گونای مدل سازی نماید. با مدل سازی به کمک کلیه داده ها ژئوشیمیایی ضمن شناسائی موقعیت کانی زایی طلا در تپه آق داغ مشابه ساری گونای ولی با گسترش کمتر، اتصال این دو کانی زایی در عمق مشخص شده است. در نهایت دو ناحیه در تپه ساری گونای، یک ناحیه در تپه آق داغ و یک ناحیه در دره بین این دو تپه برای حفاری تکمیلی پیشنهاد شده است.
    کلیدواژگان: کلاسه بندی مرحله ای، آنالیز تمایز، ماشین بردار پشتیبان، مدل سازی طلا، کانسارهای طلای داشکسن
  • حامد ملاداودی صفحات 67-81
    رفتار غیر خطی و برگشت ناپذیر سنگ ها تحت بارگذاری ناشی از ایجاد، رشد و انتشار ریزترک ها در سنگ یا فرآیند خرابی است. اغلب برای بررسی فرآیند خرابی از مدل های خرابی پدیدارشناسانه استفاده می شود. در این تحقیق به دلیل کارایی بیشتر مدل های خرابی ریزمکانیکی در برقراری ارتباط بین رفتار ریزمقیاس و بزرگ مقیاس سنگ از مدل های خرابی ریزمکانیکی استفاده شده است. در این مقاله دو الگوی توزیع رقیق و Mori-Tanaka ریزترک ها معرفی، بررسی و مقایسه شده اند. بدیمنظور مدل های خرابی دو الگوی توزیع رقیق و Mori-Tanaka در شرایط میدان تنش های کششی (ریزترک های باز) فرمولبندی شد. سپس فرمولبندی این مدل ها در محیط C++ کدنویسی شد و مدل رفتاری ریزمکانیکی توسعه داده شده در قالب یک فایل DLL در محیط نرم افزار UDEC به عنوان یک مدل رفتاری جدید فراخوان شد.به منظور استفاده عملی از مدل توسعه داده شده و اعتبارسنجی آن، از آزمایش مقاومت کششی تک محوره انجام شده بر سنگ گرانیت به عنوان مبنا استفاده شد. تلاش شد هندسه و شرایط آزمایش مطابق با واقعیت شبیه سازی شود. براساس نتایج شبیه سازی ها، مدل خرابی ریزمکانیکی براساس الگوی توزیع Mori-Tanaka توانسته است رفتار غیر خطی سنگ از شروع خرابی تا مقاومت حداکثر را به خوبی مطابق داده های آزمایشگاهی شبیه سازی کند. در صورتی که مدل خرابی براساس الگوی توزیع رقیق به دلیل محدودیت در لحاظ مقادیر بالای متغیر خرابی نتوانسته است رفتار غیرخطی سنگ را مدل سازی نماید. از سوی دیگر نتایج شبیه سازی با مدل خرابی بر مبنای الگوی توزیع Mori-Tanaka و تابع مقاومت خرابی کاهشی در مقایسه با تابع مقاومت خرابی افزایشی تطابق بهتری با داده های آزمایشگاهی دارد. بنابراین مدل خرابی با الگوی توزیع Mori-Tanaka و تابع مقاومت خرابی کاهشی رفتار غیر خطی سنگ در تنش هایی نزدیک به مقاومت حداکثر را بهتر مدلسازی کرده است.
    کلیدواژگان: مدل خرابی ریزمکانیکی، همگن سازی، الگوی توزیع رقیق، الگوی Mori، Tanaka، تابع تسلیم خرابی
  • کیانوش سلیمانی، علیرضا عرب امیری*، ابوالقاسم کامکار روحانی، محمود شمس الدینی نژاد صفحات 83-91
    تلفیق اطلاعات اکتشافی متنوع (زمین شناسی، سنجش از دور، ژئوفیزیک، ژئوشیمی، حفاری و غیره) مساله مهمی در شناسایی دقیق تر ذخایر معدنی است. هدف از این تحقیق، پردازش و تفسیرداده های زمین شناسی، سنجش از دور و ژئوفیزیک در منطقه معدنی بوکسیت جاجرم، تلفیق نتایج این داده های اکتشافی در سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و تهیه نقشه پتانسیل معدنی منطقه است. پردازش و تفسیر داده های ماهواره ای و ژئوفیزیکی در محدوده مورد مطالعه به صورت جداگانه انجام شد؛ که از هر یک، نتایج جداگانه ای حاصل شد و هر کدام مناطق خاصی را به عنوان مناطق بی هنجار (آنومالی) پیشنهاد کردند. در مطالعات سنجش از دور انجام شده، روش نسبت گیری باندی برای شناسایی دولومیت ها و سنگ های سیلیسی در منطقه استفاده شد. داده های ژئوفیزیکی منطقه نیز شامل 82 سونداژ ژئوالکتریکی در طول 3 خط برداشت با فاصله 25 متر از هم و فاصله بین خطوط برداشت 10 متر بود. بعد از انجام مدل سازی یک بعدی سونداژها، یک مدل سه بعدی با کمک مدل های مذکور و با استفاده از نرم افزار Rock work تهیه شد. در نهایت لایه های اطلاعاتی حاصل از داده های اکتشافی مختلف با استفاده از روش منطق فازی و عملگر گاما، در GISبا یکدیگرتلفیق شده و نقشه پتانسیل کانی سازی بوکسیت در منطقه تهیه شد. نقشه های پتانسیل کانی سازی مربوطه، مناطقی را که ارزش فازی بالاتری دارد، به عنوان مناطق مستعد برای حضور کانی سازی بوکسیت پیشنهاد کرده است.
    کلیدواژگان: بوکسیت، سنجش از دور، ژئوفیزیک، مدل سازی، سامانه اطلاعات جغرافیایی، منطق فازی
  • پریسا قبادی، علی اکبر عبدالله زاده * صفحات 93-103
    تعیین مقدار پارامترهای مختلف در یک مدار فرآوری از طریق اندازه گیری مستقیم یا نمونه گیری امری رایج برای بررسی پایداری مدار و تشخیص خصوصیات فیزیکی و شیمیایی بخش های مختلف آن است. اما با توجه به وجود خطاهای سیستماتیک، تصادفی و یا اتفاقی در هنگام اندازه گیری، همواره مقادیر اندازه گیری شده دقیق و صحیح نیستند. اگرچه با اندازه گیری مجدد و تکرار نمونه گیری می توان مقادیر مذکور را تصحیح و خطاهای احتمالی را حذف نمود، اما باید توجه داشت که انجام مجدد مراحل نمونه گیری و آنالیز نمونه علاوه بر زمان بر بودن، هزینه بر نیز می باشد. بکارگیری روش های محاسباتی از جمله معادلات موازنه جرم برای بررسی صحت داده های در اختیار و در صورت نیاز تصحیح آنها به عنوان روشی سریع و کم هزینه بسیار حائز اهمیت خواهد بود. از آنجایی که معمولا بیش از یک متغیر (دبی جریان مواد) برای اطلاع از عملکرد متالورژیکی مدار اندازه گیری می شود، برقراری معادلات موازنه جرم از حالت خطی خارج شده و محاسبات پیچیده می گردد. از این رو، در تحقیق حاضر به ارائه روشی سریع و قابل اعتماد برای برقراری موازنه جرم در حالت چند خطی و تصحیح مقادیر اندازه گیری شده چند متغیر مختلف در یک مدار فرآوری با بکارگیری یک الگوریتم سلسله مراتبی پرداخته می شود. همچنین به منظور ارزیابی قابلیت روش مذکور، مقادیر اندازه گیری شده دبی حجمی، عیار و دانسیته یک مدار فلوتاسیون در قالب مدار نمونه، مورد بررسی قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: اصلاح داده ها، موازنه جرم چند خطی، فلوتاسیون، الگوریتم سلسله مراتبی
|
  • M. Ahmadi Pages 1-7
    Laser perforating in rocks is a very complex phenomenon that its performance depends on many factors. Since it’s not possible to consider all of these factors in laboratory, numerical modeling is used. In this study, a finite element code (FEM) have been taken to model the thermal and mechanical stresses induced by laser drilling ND:YAG in the hydrocarbon reservoir rock samples. For this purpose the software ABAQUS was used to analyze the thermal and mechanical stresses induced by laser. It is found that Numerical models, show good agreement with the actual observation for holes with diameter of 2 millimeter. In addition, the larger the diameter of the hole is, the vaster the effective zone of stress concentration is. Therefore fracturing occurs in larger zone around the hole.Laser perforating in rocks is a very complex phenomenon that its performance depends on many factors. Since it’s not possible to consider all of these factors in laboratory, numerical modeling is used. In this study, a finite element code (FEM) have been taken to model the thermal and mechanical stresses induced by laser drilling ND:YAG in the hydrocarbon reservoir rock samples. For this purpose the software ABAQUS was used to analyze the thermal and mechanical stresses induced by laser. It is found that Numerical models, show good agreement with the actual observation for holes with diameter of 2 millimeter. In addition, the larger the diameter of the hole is, the vaster the effective zone of stress concentration is. Therefore fracturing occurs in larger zone around the hole.
    Keywords: laser perforating, thermal, mechanical stresses, saturation kinds, numerical analysis, ABAQUS
  • Hassan Bakhshandeh*, Hamidreza Malekinezhad Pages 9-18
  • Ardeshir Hezarkhani *, Seyyed Saeed Ghannadpour Pages 19-26
    There have been several statistical methodologies presented for separating anomalous values from background values leading to determination of anomalous areas. These methods range from simple approaches to complex ones and include methods such as Statistical Parameters of Distribution (as a nonstructural method) and U Spatial Statistic (as a structural method). The second group takes the sampling locations and their spatial relation into account for estimating the anomalous areas. The U Spatial Statistic method is one the most important structural methods which by considering the spatial location of the samples and without judging from a geochemical point of view carries out the statistical analysis of the data and separates the subpopulations and determines the anomalous areas. In present study, the surface samples from the Parkam exploration district were used in order to draw a comparison between the capability of two methods of nonstructural methods (Statistical Parameters of Distribution and Gap Statistic) and U Statistic (structural method) in separating anomalous values from background and providing the map of anomaly for grade values of Pb and Zn. Results suggest that the samples indicated by U Statistic and Gap Statistic methods as anomalous are more regular and less dispersed compared to those indicated by the method of Statistical Parameters of Distribution. Both Gap Statistic and U Statistic methods have shown almost similar results for estimating threshold and separation, but U Statistic method is even better than Gap Statistic because the U Statistic method devotes a new value to each sample which can be combined with other methods. Thus the map of prospective areas for Pb and Zn in the exploration district has been prepared using the U Statistic method.
    Keywords: Parkam, U statistic, Gap statistic, anomaly separation, Pb, Zn
  • Pages 27-33
    The pivotal role of bubble surface area flux (Sb) and gas hold-up (εg) in flotation columns efficiency has been proved. This paper examines the effect of variables of gas flow rate, feed rate, frother concentration, froth height, particle size and solid percent on gas dispersion parameters (gas hold-up and bubble surface area flux). Test work has been conducted in a column with 10 cm diameter and 400 cm height. Feed to flotation column has been provided by rougher mechanic cell concentrate of Miduk copper complex. Gas hold-up has been measured by pressure difference method and bubble size has been estimated by drift flux analysis. The results of the study reveal that superficial gas velocity and frother rate have a positive impact on bubble surface area flux; however, the increase of pulp solid percent leads to the decrease of Sb. Studies on the gas dispersion parameters in flotation columns show that although gas hold-up decreases due to the improvement of feed flow rate, its effect, in comparison to the air flow rate and frother rate, is negligible. Gas hold-up decreases in collection zone when solid percent increases and this decreasing rate has become more significant when particle size increases. Likewise, by decreasing the froth height, low reduction can be observed in gas hold-up. Finally, a model for prediction of Sb on the basis of εg has been carefully presented by the use of statistical methods.
    Keywords: Flotation Column, Gas Hold, up, Bubble Surface Area Flux, Gas Dispersion
  • Tala Tahernia, Majid Ataee, Pour * Pages 43-51
  • Kianoosh Soleymani, Ali Reza Arab, Amiri *, Abolghasem Kamkar, Rouhani, Mahmoud Shamsaddini Pages 83-91