فهرست مطالب

مدیریت سازمان های دولتی - پیاپی 2 (بهار 1392)

فصلنامه مدیریت سازمان های دولتی
پیاپی 2 (بهار 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/03/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سیدعباس ابراهیمی، اصغر مشبکی صفحه 7
    مطالعات و پژوهش های گسترده ای در زمینه رفتار انحرافی کارکنان در ادبیات رفتار سازمانی موجود است. هر یک از این مطالعات با هدف شناسایی عوامل تاثیرگذار در بروز رفتارهای انحرافی کارکنان در محل کار انجام شده اند. هدف پژوهش حاضر این است که تاثیر دو پدیده ادراک سیاستهای سازمانی و حمایت سازمانی درک شده در بروز رفتارهای انحرافی در بین کارکنان را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. تحقیق حاضر از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، جزء تحقیقات پیمایشی (غیر آزمایشی) محسوب می شود. روش تحقیق و تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع همبستگی و به خصوص، معادلات ساختاری است. داده های گردآوری شده حاصل از توزیع 248 پرسشنامه در بین کارکنان دو دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه تهران به عنوان جامعه آماری، نشان می دهد که درک سیاستهای سازمانی تاثیر مثبتی در بروز ابعاد مختلف رفتارهای انحرافی همچون: طفره روی اینترنتی، رفتارهای مخرب اموال سازمان و همچنین اتلاف وقت و اتلاف منابع سازمان دارد. از سوی دیگر، نتایج نشان داد که حمایت سازمانی درک شده، تاثیر منفی در بروز طفره روی اینترنتی، رفتارهای مخرب اموال سازمان و اتلاف وقت و منابع سازمان دارد. در این پژوهش هیچ رابطه ای بین ادراک از سیاستهای سازمانی و همچنین حمایت سازمانی درک شده با پرخاشگری بین کارکنان مشاهده نشده است.
    کلیدواژگان: رفتار انحرافی در سازمان، درک سیاستهای سازمانی، درک حمایت سازمانی، طفره روی اینترنتی
  • رضا نجاری، حسن دانایی فرد، محمد جواد حضوری، علی صالحی صفحه 23
    به طور کلی هدف اصلی مدیران، بهبود پیامدهای سازمانی است. برای تحقق این امر، راهکارهای مختلفی از سوی صاحب نظران ارائه شده است. یکی از موضوعات جدیدی که در این ارتباط مطرح شده، سرمایه روان شناختی است. سرمایه روان شناختی بر توانمندی ها و داشته های فرد تاکید می کند و به موضوعات مثبت زندگی بشر نظیر شادکامی، خلاقیت، هوش هیجانی، خردمندی، خودآگاهی، بهزیستی، خوش بینی و نظایر آن می پردازد و سعی می کند با نگاهی علمی و عملی، حضور این مولفه های مثبت را در زندگی بشر هموارتر سازد. با توجه به گسترش روز افزون رویکرد سرمایه روان شناختی در سازمانها، مقاله حاضر به بررسی و تبیین نقش سرمایه روان شناختی در پیامدهای سازمانی (عملکرد شغلی، تعهد سازمانی، رضایت شغلی) پرداخته است. به این منظور، پژوهشگران ضمن مرور کامل مبانی نظری پژوهش و با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی و با انتخاب اعضای نمونه آماری به روش تصادفی از بین کارکنان سازمان های دولتی استان تهران، فرضیه های پژوهش را با استفاده روش معادلات ساختاری و رگرسیون، مورد سنجش قرار داده اند. یافته های مربوط به آزمون فرضیه های این پژوهش حاکی از آن است که سرمایه روان شناختی آثار و پیامدهای مثبتی بر عملکرد شغلی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی دارد. در این میان، مولفه تاب آوری دارای بالاترین رتبه و خوش بینی، پایین ترین رتبه را داشته اند. همچنین این بررسی نشان داد که جو سازمانی نقش متغیر تعدیل گر میان سرمایه روان شناختی و پیامدهای سازمانی ایفا می کند.
    کلیدواژگان: سرمایه روان شناختی، جو سازمانی، عملکرد، رضایت شغلی و تعهد سازمانی
  • علی اصغر پورعزت، آرمین فیروزپور، علی اصغر سعدآبادی صفحه 37
    از جمله تهدیدهای بالقوه ای که همواره سلامتی و دارایی افراد جامعه را مورد هدف قرار داده، وقوع حوادث و بلایای طبیعی است. این امر، لزوم توجه ویژه انواع ساختارهای دولتی و حکومتی را به نحوه طراحی و پیاده سازی نظامهای مدیریت بحران نمایان می کند. فراگرد مدیریت بحران در ایران دارای نوسانات فراوانی بوده است و دستیابی به یک نظام مدیریت بحران اثربخش و اجرای موفق آن، همواره یکی از چالش های موجود در این زمینه بوده است. از سوی دیگر، بررسی نحوه مواجهه با بلایای طبیعی در ایران، حاکی از آن است که دولتهای متفاوت، بیشتر به التیام بخشی پیامدهای ناشی از وقوع بلایا اکتفا و همت خود را بر مراحل مقابله و بازسازی در چرخه مدیریت بحران متمرکز کرده اند. رویکرد اجتماع محور مدیریت بلایا از جمله رویکردهایی است که می تواند با تمرکز بر ریشه یابی علل آسیب پذیری، در مقایسه با توجه صرف به وقوع بلایا، نقاط ضعف پیش گفته را تعدیل کند. از این رو، در این پژوهش تجارب پیاده سازی رویکرد اجتماع محور در کشورهای ترکیه، فیلیپین و ژاپن که از نظر گستردگی و نوع بلایای طبیعی، مشابه کشورمان هستند، به روش تحلیل محتوای کلان، بررسی شده و در پایان، با جمع بندی پیشنهادهای حاصل از مصاحبه با خبرگان به منظور تطبیق و به گزینی اقدامات صورت گرفته در این کشورها، راهکارهایی با هدف بهبود اجرای این طرح در شهر تهران و تبدیل شدن به الگویی برای پیاده سازی در سایر شهرهای کشور ارائه شده است.
    کلیدواژگان: بحران، مدیریت بحران، اجتماعات محلی، توانمندسازی، آسیب پذیری، رویکرد اجتماع محور
  • ناصر میرسپاسی، غلامرضا معمارزاده، مهدی نجف بیگی، مهدی علی زاده صفحه 53
    با توجه به کاستی های مدل های سنتی سنجش عملکرد سازمان و تحولات دوران معاصر در حوزه مدیریت، ارایه چارچوب های نوین سنجش عملکرد مدنظر قرار گرفته است. مدل های تعالی سازمانی از جمله مهمترین مدل هایی هستند که بر مبنای مجموعه ای از ارزش های محوری و معیارهای اساسی تشکیل شده اند. این مدل ها در پی معرفی مولفه های کلیدی عملکرد برتر سازمان هستند و به اذعان صاحبنظران چنین چارچوب هایی، حداقل در حوزه ارزش های محوری، جنبه تجویزی دارند. بر همین اساس و با توجه به این پیش فرض که طراحی مدل تعالی در هر کشوری با توجه به شرایط و عوامل زمینه ای حاکم بر آن صورت می گیرد، شناسایی و معرفی ارزش های محوری مدل تعالی سازمانی در بخش دولتی ایران، هدف اصلی این مطالعه می باشد.
    در این تحقیق، به منظور بررسی عوامل زمینه ای موثر در طراحی مدل تعالی، سیاست های کلی نظام اداری کشور، برنامه های تحول نظام اداری کشور، قانون مدیریت خدمات کشوری و سند چشم انداز بیست ساله کشور با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پژوهش تحلیل محتوا، تحلیل و بررسی شد. براساس مطالعه تطبیقی مدل های تعالی سازمانی در سطح دنیا و تحلیل عوامل زمینه ای حاکم در کشور، مفاهیم، مقوله های اصلی و مقوله های فرعی مشخص و طبقه بندی شد. داده های این تحقیق از طریق پرسشنامه و به روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی در بخش دولتی جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی ارزش های اصلی مدل شناسایی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مدل تعالی سازمانی در بخش دولتی دارای 10 ارزش محوری بوده که در سه حوزه کرامت انسانی، دانایی محوری و چشم انداز محوری دسته بندی شده است.
    کلیدواژگان: تعالی سازمانی، ارزیابی عملکرد، سازمان دولتی و رویکرد تحلیل محتوا
  • محمد موسوی، مهدی میربلوک صفحه 71
    امروزه دانش، نقش اساسی در تحقق اهداف راهبردی سازمان و کسب مزیت رقابتی ایفا می کند. دانش هم مانند هر منبع سازمانی دیگر، باید مدیریت شود. مقاله حاضر، بخشی از یافته های یک طرح تحقیقاتی با هدف بررسی عوامل موثر بر آمادگی کارکنان دانشگاه پیام نور استان خراسان رضوی، قبل از پیاده سازی سیستم مدیریت دانش است.
    در تحقیق حاضر، تاثیر عوامل فردی، زمینه ای، محتوایی و فرایندی بر تعهد و بدبینی نسبت به مدیریت دانش (به عنوان عناصر آمادگی برای مدیریت دانش) مورد آزمون قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه پیام نور خراسان رضوی، به تعداد 500 نفر بودند که بر اساس تعیین حجم نمونه، 85 نفر لازم بود که بر اساس150 پرسشنامه توزیع شده با استفاده از نمونه گیری طبقه ای تصادفی، 129 نفر پرسشنامه با نرخ 86 درصد برگشت داده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
    برای جمع آوری داده ها در این تحقیق از پرسشنامه استفاده شد و برای تعیین روایی آن، در اختیار چند تن از استادان صاحب نظر قرار گرفت. سپس برای سنجش پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ توسط نرم افزار SPSS محاسبه شد که برابر با 6/74 درصد به دست آمد که مقدار مناسبی بود.
    در بخش تجزیه و تحلیل داده ها، از مقایسه میانگینها، تحلیل همبستگی و در نهایت، از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد.
    نتایج نشان داد که عوامل فردی بر بدبینی و تعهد مستمر، عوامل زمینه ای بر بدبینی، تعهد عاطفی و مستمر، عوامل محتوایی بر بدبینی و تعهد مستمر و هنجاری نسبت به مدیریت دانش تاثیر مستقیم دارند و عوامل فرایندی بر بدبینی و تعهد عاطفی نسبت به مدیریت دانش تاثیر منفی دارد.
    کلیدواژگان: مدیریت دانش، عوامل موثر بر آمادگی کارکنان، تعهد، بدبینی، برنامه های دانش محور
  • طاهره فیضی، سلیمه لطیفی، مرتضی معصومی صفحه 89
    تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه خصوصی سازی و توانمندسازی روان شناختی کارکنان بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام شده است. همچنین در این تحقیق سعی شده است تاثیر شاخصهای «راهبردهای مدیریتی»، «منابع خود کارامدی» و «شرایط سازمانی» بر توانمندسازی روان شناختی به عنوان متغیرهای مداخله گر توانمندسازی، سنجش شود. برای تحلیل داده های آماری از تحلیل عاملی به روش مولفه های اصلی و تحلیل مسیر استفاده شده است تا راهکارها و پیشنهاد هایی برای افزایش توانمندسازی کارکنان در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی گیلان ارائه شود. برای سنجش مولفه های خصوصی سازی و توانمندسازی از پرسشنامه استفاده شده است. از بین 7500 تن از کارکنان بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی گیلان، 400 تن با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین خصوصی سازی و توانمندسازی روان شناختی وجود دارد. همچنین بین عوامل مداخله گر، شرایط سازمانی و راهبردهای مدیریتی با توانمندسازی روان شناختی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد ولی رابطه ای بین منابع خود کارامدی و توانمندسازی کارکنان وجود ندارد.
    کلیدواژگان: توانمندسازی روان شناختی، خصوصی سازی، منابع خودکارآمدی، شرایط سازمانی، راهبردهای مدیریتی
  • یوسف محمدی مقدم، حسین ذوالفقاری، میثم علی پور، پریسا رسولیان صفحه 107
    در عصر ارتباطات و فناوری، دانش به مثابه منبع حیاتی سازمان ها در عرصه رقابت و عاملی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار محسوب می گردد. همگام با گذر از اقتصاد مبتنی بر صنعت به اقتصاد مبتنی بر دانش، سازمان ها نیز خود را بر آن داشته اند تا با تکیه بر دانش و اطلاعات و استفاده از آن در فراگرد ارایه محصولات،کیفیت محصولات خود را افزایش دهند. در همین امتداد، این مقاله به بررسی ارتباط بین اقتصاد مقاومتی،گرایش کارآفرینانه و مدیریت دانش پرداخته است. به همین منظور با استفاده از مبانی نظری موجود، ابعاد مدیریت دانش، اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی احصاء شده و با استفاده ازاستراتژی پیمایش، از این ابعاد پرسشنامه ای برای گردآوری اطلاعات در میان100 نفراز کارآفرینان و صنعتگران شهرک صنعتی سلیمی، واقع در شهر تبریز توزیع شده است. در ادامه، برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون، استفاده شده است. خروجی های تحلیل نشان می دهد که اقتصاد مقاومتی، گرایش کارآفرینانه و مدیریت دانش دارای رابطه مثبت و معناداری با یکدیگرند. براین اساس، سازمان های دولتی برای گذار از تاخیر در ارائه خدمات و نارضایتی ارباب رجوع، باید ضمن پای بندی به ابعاد اقتصاد مقاومتی، از ابزارهایی چون مدیریت دانش به مثابه بستری برای تشویق گرایش های کارآفرینانه افراد استفاده کنند.
    کلیدواژگان: اقتصاد مقاومتی، گرایش کارآفرینانه، مدیریت دانش، دانش ضمنی، اقتصاد دانش بنیان
|
  • Page 7
    So far, extensive works on Deviant Work Behavior have entered the organizational behavior literature, and all of them aimed to identify influential factors in the emergence of deviant work behavior in workplace. Similarly, the purpose of the current study is to examine the possible effects of perception of organizational politics and perceived organizational support on the emergence of Deviant Work Behavior among employees. According to the method of data collection, this study is based on a survey. According to the method of data analysis, this is a correlation study with emphasis on structural equation model. Data gathered by 248 questionnaires distributed among the employees of “Tarbiat Modares” and “Tehran” universities, reveal that the perception of organizational politics has a positive influence in the emergence of several and different dimensions of deviant work behavior like Cyber Loafing, Financial Destructive Behavior, and also the misuse of time and resources. On the other hand, the results show that there is no significant relationship between perception of organizational politics and perceived organizational support with Aggressive behavior.
    Keywords: Deviant Work Behaviors, Perception of Organizational Politics, Perceived Organizational Support, Cyber loafing
  • Page 23
    Generally, the main objective of managers is improving organizational outcomes. Review the literature of organization and management shows that various ways have been offered to accomplish this purpose. One of the newest ways is offered in Psychological capital. Psycap is one of the new concepts recent years, and it has entered in the field of management since new century. Psycap emphasizes the individual abilities and positive things of life, such as happiness, creativity, emotional intelligence, wisdom, consciousness, well-being, optimism, etc. It tries to facilitate the use of these indices in human life. Due to the developing of psycap approach in organizations, this paper has studied and identified the role of psycap in organizational outcomes in the Iranian public organizations. Therefore, first the researchers reviewed the research literature, then, with the use of descriptive-survey method, statistical sample of the population who were the employees of public organizations in Tehran, were selected and the research hypotheses were tested using structural equations and regressions. The findings of this research show that psycap has a significant positive relation with organizational outcomes such as performance, job satisfaction and organizational commitments. The results also show that, resiliency and optimism has the highest and lowest ranks, respectively. Finally, Psycap has the moderating role between organizational climate and organizational outcomes.
    Keywords: Psychological capital, organizational climate, performance, job satisfaction, organizational commitment
  • A.A. Pourezat, A. Firoozpour, A.A. Sadabadi Page 37
    Natural disasters and events are of the potential factors threatening the health and properties of the people of a community. This requires special attention of governmental and public structures to the manner of planning and implementing crisis management systems. Process of crisis management in Iran has had oscillations and achieving an efficient crisis management system and its successful execution have been one of the existing challenges in this regard. On the other hand, the investigation of the manner of encountering natural events in Iran indicates that different governments have contented themselves with healing consequences of the natural disasters and have concentrated their efforts on the confrontation and renovation stages in crisis management cycle. The Community-based Disaster Management (CBDM) Approach is of the approaches which could adjust predicated weak points, concentrating on vulnerability causes in comparison of exclusive attention to the occurrence of disasters. In this research, therefore, the experience of implementing community-based approach in countries of Turkey, Philippines, and Japan, which are similar to our country, regarding the expansion and type of natural disasters, was investigated with of macro content analysis method, and at the end, some suggestions and practical solutions resulting from interviewing with experts, in order to correspond and select the best of actions done in those countries, are provided with the aim of improving the execution of this plan in Tehran city and becoming a pattern for implementing the plan in other cities of the country.
    Keywords: Crisis, Crisis Management, Local Communities, Enabling, Vulnerability, Community, Based Approach
  • N. Mirsepasi, G.R. Memarzadeh, M. Najafbeigi, M. Alizadeh Page 53
    Considering the shortcomings of traditional models of organizational performance measurement and contemporary challenges in the field of management, offering new performance measurement frameworks have been considered. Organizational excellence models are one of the most important new models that based on a set of core values, offering the main critical dimensions of organizational excellence performance. These models introducing the key components of organizational excellence performance and according to experts’ acknowledgment, such frames, at least in the area of core values, are perspective. In the first stage of the research, for assessing context factors in excellence model, comprehensive policies of Administrative system of Iran, Administrative system reform Plans of Iran, the civil service management, and twenty-year vision of Iran were analyzed with Qualitative approach utilizing content analysis. The basic model of the research was concluded on the basis of literature review and context factors in Iran. This model is introduced to managers of public sectors for being assessed and verified. Sampling method of this research was judgmental and purposeful. Statistical Sample was public sectors managers. The instrument of the research was Questionnaire. Statistical analysis methods Was explorative factor analysis. The proposed model of excellence includes ten core values. This study show that core values are in three areas (i.e. human dignity, wisdom orientation and vision orientation).
    Keywords: Organizational excellence, Performance evaluation, Public organizations, Content analysis approach
  • M. Moosavi, M. Mirblook Page 71
    Nowadays, knowledge plays a major role in achieving strategic goals of organization and competitive advantage. It needs to be managed like other organizational resources. The current research investigates the factors affecting employees’ readiness before the implementation of knowledge management system in Payam Noor University of Khorasan Razavi. This research tested the effects of personal, field, contextual and process factors on commitment and pessimism toward knowledge management. Statistical population of this research includes 500 people and 85 respondents were determined as statistical sample of the study. After distribution of 150 questionnaires with Stratified random sampling among them, 129 usable questionnaires were returned. Related experts and university professors were asked to determine the validity of questionnaires. Then, to measure the reliability of the questionnaire, Cronbach’s alpha coefficients were value. For data analyses, the authors used Mean analysis, Path coefficients, and Regression analysis. Findings indicated that there is a direct relationship between personal factors factors and pessimism, and continuous commitment in regard to knowledge management. Further, process factors have negative effects on pessimism and affective commitment to knowledge management.
    Keywords: Knowledge management, Factors affecting employee's readiness, Commitment, Pessimism, Knowledgemanagement plans
  • T. Feizy, S. Latifi, M. Masoomi Page 89
    The present study aims to assess the relationship between employee empowerment and privatization of the Hospital of Gilan Medical Science University. Further, this study on the psychological empowerment as empowerment intervening variables. Data analyses were carried out utilizing suggestions are proposed for increasing staff’s empowerment in the Hospital of Gilan Medical Science University. The questionnaire has been used for measuring dimensions of privatization and empowerment. 400 people were selected with Stratified random sampling among 7500 Hospital staff. The results show that there is significant positive relationship between privatization and empowerment. Further, there is a significant positive relationship among the Intervening factors (i.e. organizational conditions and management strategies) and empowerment. But, no significant relationship was established between Efficiency Resources and employee Empowerment.
    Keywords: Psychological Empowerment, privatization, Efficiency Resources, organizational conditions, management strategies
  • Y. Mohammadi Moghaddam, H. Zolfaghari M. Alipour, P. Rasoulian Page 107
    In the age of communication and technology, knowledge is a vital resource in competition of organizations and is a factor for obtaining competitive advantage. As economies have passed from industrial form to knowledge-based form, organizations have had themselves to use knowledge and information and redesign their process to improve quality of their products and services. Then, this paper investigated the relationship among resistive economy, entrepreneurial orientation and knowledge management. Further, to gather necessary data, questionnaires were distributed among 100 cases of entrepreneurs and industrialists of Salimi industrial town, located in Tabriz. While analysis results show positive correlation between three variables, the relationship between entrepreneurial orientation and knowledge management is negative. Accordingly, public organizations have to pay attention to dimensions of resistive economy and encourage entrepreneurial orientation for reducing client's complaints.
    Keywords: Resistive Economy, Entrepreneurial Orientation, Knowledge Management, Impilicit Knowledge, Knowledge Based Economy