فهرست مطالب

فصلنامه مدیریت منابع در نیروی انتظامی
پیاپی 9 (بهار 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/03/19
  • تعداد عناوین: 7
|
  • وجه الله قربانی زاده، حسین علی اصغرزاده* صفحات 11-42
    زمینه و هدف
    با توجه به اهمیت و ضرورت وجود انواع سبک های مدیریتی که منطبق با اصول و ارزش های اسلامی ما باشد، این پژوهش در این راستا سعی دارد با بررسی سبک مدیریت جهادی که یک سبک مدیریتی بومی و ارزشی است، بتواند گامی هر چند کوچک در راستای ارائه مدل های بومی مدیریت بر دارد. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین ویژگی ها و مولفه های سبک مدیریت جهادی با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستمی (SD) برای ارائه یک مدل از این مولفه ها برای مدیریت جهادی است.
    روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، توسعه ای – کاربردی و از لحاظ روش شناسی، کیفی است که از روش پویایی شناسی سیستمی (SD) استفاده شده است. فرضیه های دینامیکی ویژگی های مدیریت جهادی پس از شناسایی وضعیت تبیین شده اند که در ادامه با توسعه فرضیه های دینامیکی مدل مفهومی مدیریت جهادی با استفاده از نرم افزار VSM ارائه می شود.
    یافته ها
    مدلی مفهومی اولیه به دست آمده از شناسایی وضعیت مدیریت جهادی، شش ویژگی خاص و منحصر به فرد را برای این سبک مدیریت متصور است. شش فرضیه دینامیکی اولیه از ارتباط بین این ویژگی ها وجود دارد که در ادامه با استفاده از توسعه فرضیه های دینامیکی می توان سناریوها و مدل نهایی مدیریت جهادی را تبیین نمود.
    نتیجه گیری
    یافته های به دست آمده از این پژوهش شش ویژگی خاص مدیریت جهادی را که عبارتند از تمایلات و ویژگی های فردی، رویکرد ساختاری ارزشی، رویکرد ارتباطاتی باز برمبنای اسلام، اولویت دادن به مسائل معنوی و ارزشی، توجه به مبانی اسلامی و انقلابی و نظارت و کنترل ارزشی است را در قالب یک مدل سیستمی مورد تحلیل قرار می دهد و سناریوهای لازم در این خصوص را ارئه می دهد.
    کلیدواژگان: مدیریت جهادی، پویایی شناسی سیستمی (SD)، فرضیه های دینامیکی
  • محمد جعفری* صفحات 43-66
    زمینه و هدف
    بازنشستگی به معنای نافعالی و بی تحرکی نیست بلکه نوع متفاوتی از فعالیت در عرصه اجتماعی است. بازنشستگی گذر از نقشی به نقش دیگر و تغییر نقش کارمند به نقش یک بازنشسته وآغاز مرحله جدیدی از زندگی است. هدف این پژوهش، تعیین مهم ترین عوامل رفتاری موثر بر منزلت اجتماعی بازنشستگان نیروی انتظامی است.
    روش شناسی: این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است که با روش توصیفی- پیمایشی در صدد تعیین ابعاد و شاخص-های عوامل رفتاری مرتبط با منزلت اجتماعی کارکنان بازنشسته نیروی انتظامی است. در این تحقیق، ضمن تعیین شاخص-های ابعاد رفتاری (ارتباطات اجتماعی، روابط خانوادگی و اوقات فراغت) به عنوان متغیرهای آشکار و منزلت اجتماعی به عنوان متغیر مکنون، میزان شدت و ضعف اثر شاخص ها تعیین می شود. تعداد آزمون شوندگان 96 نفر از اساتید دانشگاه و خبرگان بازنشسته نیروی انتظامی می باشد که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیده اند. جهت ارزیابی و سنجش اجزای مدل تحقیق و تایید روایی و پایایی آن با استفاده از نرم افزارهای لیزرل و سیمپلس از روش تحلیل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی) استفاده شده است.
    یافته ها
    بررسی رابطه منزلت اجتماعی بازنشستگان با عوامل رفتاری از طریق محاسبه آماره zبه مقدار 10.76 نشان می-دهد که پارامتر مربوطه نه تنها در فاصله بحرانی «1.96- و 1.96+» قرار ندارد، بلکه مقدار آن بزرگتر از 2.56 بوده و در سطح 1 درصد معنادار است و جهت آن نیز مثبت و مستقیم می باشد.
    نتیجه گیری
    نتایج تحقیق نشان می دهد که 72 درصد از واریانس منزلت اجتماعی بازنشستگان نیروی انتظامی می تواند از طریق عوامل رفتاری و مناسبات اجتماعی کارکنان در ابعاد: ارتباطات اجتماعی، کیفیت روابط خانوادگی و نحوی گذران اوقات فراغت آنان تبیین گردد.
    کلیدواژگان: عوامل رفتاری، منزلت اجتماعی، بازنشستگی، بازنشستگان پلیس
  • مهرداد بذرپاش*، سید حبیب الله طباطباییان صفحات 67-84
    زمینه و هدف
    مقاله حاضر درصدد بررسی و تحلیل مولفه های موثر در حوزه منابع انسانی سازمانی برای اکتساب فناوری برتر تحت شرایط تحریم می باشد.
    روش شناسی: این تحقیق با توجه به نحوه گردآوری داده ها در زمره تحقیقات کیفی و از نوع اکتشافی می باشد. جامعه هدف این تحقیق مجموعه افراد خبره و صاحبنظر در حوزه صنعت واکسن می باشد که به صورت نمونه گیری گلوله برفی با تعداد 11 نفر به اشباع رسیده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز توسط مصاحبه مشتمل بر مجموعه از سئوالات باز گردآوری شده است. روایی ابزار تحقیق به روش روایی صوری و بر اساس نظر خبرگان دانشگاهی و مدیران صنعت واکسن تایید شده است.
    یافته ها
    نتایج تحقیق نشان داد که مولفه های موثر در حوزه منابع انسانی برای اکتساب تکنولوژی بر حول چند محور اساسی از قبیل تاثیر ساختار سازمانی بر انگیزه های فردی، پیچیدگی تکنولوژیکی و نیاز به ظرفیت جذب در افراد دانشی، تحریم به عنوان مانع محیطی، نقش نیروی انسانی در عوامل توسعه دهنده تکنولوژی، یادگیرندگی سازمانی و فردی، توجه به شکاف های تکنولوژیک و شدت دانش کارکنان قرار گرفته است.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد ضعف منابع انسانی و کمبود تجربه لازم در جهت تحقیق و توسعه، اولویت بندی منابع در سطح بنگاه، مذاکره جهت دوره های مهارتی و آموزش های تخصصی از طریق عقدتفاهم نامه تخصصی، سرمایه گذاری کافی به منظور تحقق پروژه مهمترین عوامل در جلوگیری از نارسایی های ملی ناشی از انتقال تکنولوژی است.
    کلیدواژگان: منابع انسانی، تحریم، اکتساب فناوری، یادگیری سازمانی
  • محمد جواد کاملی*، محمدرضا رحیمی صفحات 85-108
    زمینه و هدف
    پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر سرمایه فکری و توسعه مدیریت دانش با در نظر گرفتن نقش میانجی نوع ساختار سازمانی(ارگانیکی یا مکانیکی) حاکم در سازمان فروشگاه های زنجیره ای شهروند و اتکا شهر تهران (پرداخته است.
    روش
    تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی – توسعه ای واز نظر روش پژوهش پیمایشی توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان و مدیران فروشگاه های زنجیره ای شهروند و اتکا شهر تهران (حدود 2100 نفر) تشکیل می دهند. حجم نمونه تحقیق با بهره گیری از جدول مورگان 342 نفر مشخص شده، ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد می باشد.به منظور ارزیابی روایی(اعتبار) پرسشنامه از دو معیار روایی همگرا و روایی واگرا استفاده گردید. همچنین میزان پایایی ابزار آزمون با استفاده از روش الفای کرونباخ به ترتیب سرمایه اجتماعی(81/0) سرمایه فکری(91/0) توسعه مدیریت دانش(91/0) بدست آمده است.
    یافته ها
    تحلیل نتایج آزمون معادلات ساختاری بیانگر تایید فرضیه های اصلی تحقیق می باشد.اما اثر میانجی نوع ساختار سازمانی در رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه مدیریت دانش مورد تایید واقع نگردید.
    نتیجه گیری
    در مجموع توسعه و بهبود سرمایه اجنماعی، سرمایه فکری و مدیریت دانش در سازمان نه تنها مستلزم بهبود ارتباطات و تعاملات مبتنی بر اعتماد میان اعضا سازمان می باشد، بلکه نیازمند ساختار و فناوری مطلوب و مناسب هر سازمان می باشد. ضمن اینکه تشکیل سرمایه اجتماعی در سازمان تحت هر نوع ساختار سازمانی می تواند منجر به شکل گیری شاخص های سرمایه فکری و نیز توسعه مدیریت دانش در آن سازمان گردد.
    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، سرمایه فکری، توسعه مدیریت دانش، ساختار ارگانیکی، ساختار مکانیکی
  • ارزیابی چارچوب های معماری سازمانی و انتخاب چارچوب برتر برای معاونت فاوا ناجا
    غلامرضا شاه محمدی* صفحات 109-140
    زمینه و هدف
    معماری سازمانی روشی موثر برای تطبیق اهداف راهبردی سازمان ها با فناوری اطلاعات می باشد. مهمترین کاربرد معماری سازمانی، ایجاد هماهنگی میان لایه های ماموریتی و فناوری اطلاعات سازمان، با هدف استفاده بهینه از امکانات فناوری اطلاعات برای کمک به اهداف و ماموریت های سازمان می باشد. با توجه به گستردگی ماموریت معاونت فاوا و افزایش مطالبات پلیس های تخصصی در بهره گیری از فناوری اطلاعات، معماری سازمانی می تواند نقش اساسی در این راستا ایفا کند. چارچوب معماری سازمانی، الگوهای تعریف شده و ساختاری منطقی برای دسته بندی خروجی های معماری و تنظیم مراحل کاری سازمان ارائه می دهند.
    هدف
    هدف این تحقیق ارزیابی چارچوب های مهم معماری سازمانی و انتخاب مناسب ترین چارچوب برای استفاده در معاونت فاوا ناجا می باشد.
    روش
    در این تحقیق براساس مطالعات انجام شده با پیشنهاد معیارهایی که اهمیت آنها با اخذ نظر کارشناسان فناوری اطلاعات معاونت فاوا ناجا مشخص می گردد، چارچوب های مطرح در حوزه معماری سازمانی ارزیابی شده و با توجه به اهمیت معیارها و نتایج ارزیابی با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی رتبه بندی شده و چارچوب مناسب برای معاونت فاوا ناجا انتخاب می گردد.
    یافته ها
    با توجه به نتایج ارزیابی چارچوب ها براساس معیارها و وزن معیارها، و محاسبات روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، چارچوب معماری سازمانی زکمن دارای بهترین رتبه می باشد و رتبه های بعدی به ترتیب مربوط به چارچوب های معماری سازمانی سی فور آی اس آر/دوداف، فدرال و توگف می باشد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که مناسب برین چارچوب معماری سازمانی برای استفاده در معاونت فاوای ناجا، چارچوب معماری سازمانی زکمن می باشد.
    کلیدواژگان: معماری سازمانی، چارچوب معماری، ارزیابی چارچوب، انتخاب چارچوب، معاونت فاوا ناجا
  • ابراهیم داودی دهاقانی*، حمید متقی، سعید کوچی صفحات 141-166
    زمینه و هدف
    توانمندسازی کارکنان یکی از فنون موثر برای افزایش بهره وری کارکنان و استفاده از ظرفیت ها و توانایی های فردی و گروهی آنها در راستای اهداف سازمانی است. یکی از جدیدترین الگوهای رهبری در توانمندسازی کارکنان، الگوی رهبری تحول آفرین است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر این الگو در توانمندسازی کارکنان پلیس پیشگیری ناجا نگارش یافته است.
    روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، کلیه کارکنان شاغل در ستاد پلیس پیشگیری ناجا هستند که همه این کارکنان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه های استاندارد شده رهبری تحول آفرین «بس و آوالیو» و توانمندسازی «اسپریتزر» استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های همبستگی و تی و آزمون های الگوسازی معادلات ساختاری به وسیله نر م افزار لیزرل استفاده شد و فرضیه ها و مدل مفهومی تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. همچنین از طریق آزمون فریدمن اولویت بندی ابعاد مورد بررسی در هر یک از متغیرهای تحقیق انجام شد.
    نتیجه گیری و
    یافته ها
    یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهند که رهبری تحول آفرین و همه ابعاد آن، زمینه ساز بهبود مستمر و افزایش توانمندی کارکنان پلیس پیشگیری است و تاثیر مستقیم و قابل توجهی بر توانمندسازی کارکنان این حوزه دارد؛ همچنین اولویت تاثیر ابعاد الگوی رهبری تحول آفرین به ترتیب شامل ترغیب ذهنی رهبر، انگیزش الهام بخش، نفوذ آرمانی رهبر و ملاحظات فردی هستند. همچنین اولویت ابعاد متغیر توانمندسازی کارکنان پلیس پیشگیری، به ترتیب شامل احساس معنی داری در شغل، احساس موثر بودن، احساس داشتن حق انتخاب، احساس اعتماد و احساس شایستگی در شغل به دست آمده است.
    کلیدواژگان: رهبری تحول آفرین، توانمندسازی، کارکنان، پلیس پیشگیری ناجا
  • احمدرضا اسماعیلی، حجت الله مرادی پردنجانی* صفحات 167-188
    زمینه و هدف
    در عصر حاضر سرمایه های فکری به عنوان یک ابزار موثر برای افزایش رقابت در سازمان ها در نظر گرفته می شود. نقش و سهم سرمایه فکری در پیشرفت مدیریتی، فنی و اجتماعی و اقتصادی مورد توجه قرار گرفته و روزانه شاهد رشد سرمایه های فکری به عنوان یک ابزار موثر برای افزایش رقابت در سازمان هستیم و نیروی انتظامی به عنوان گسترده ترین نهاد ماموریت محور در کشور از این قاعده مستثنی نیست. مقاله حاضر به تبیین تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مدیران و فرماندهان انتظامی استان چهارمحال و بختیاری می پردازد.
    روش شناسی: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ طرح از نوع توصیفی می باشد و از آن جائی که به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مدیران می پردازد از نوع همبستگی و معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری تحقیق را کلیه مدیران و فرماندهان انتظامی استان چهارمحال و بختیاری تشکیل می دهد که از بین آن ها 62 نفر به عنوان نمونه انتخاب و برای گردآوری آوری اطلاعات نیز از پرسش نامه ای که روایی و پایایی ان مورد تایید قرار گرفته استفاده شد و داده های به دست آمده نیز با استفاده از نرم افزار ویژوال پی ال اس(PLS) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها و
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که مدل معادلات ساختاری به کار گرفته شده، مدلی قوی برای تبیین تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مدیران و فرماندهان انتظامی استان چهارمحال و بختیاری می باشد. نتایج همچنین نشان داد که می توان از طریق تغییر در سرمایه انسانی، به طور مستقیم سرمایه مراجعه کنندگان را تغییر و بهبود داد اما قادر به تغییر سرمایه ساختاری از طریق سرمایه انسانی نخواهیم بود در صورتی تغییر مذکور را می توان از طریق سرمایه مراجعه کنندگان بر سرمایه ساختاری اعمال نمود و همه این تغییرات، موجبات تغییر و بهبود عملکرد مدیران و فرماندهان انتظامی استان چهارمحال و بختیاری را فراهم خواهم نمود.
    کلیدواژگان: سرمایه فکری، عملکرد، مدیران و فرماندهان انتظامی، چهارمحال و بختیاری