فهرست مطالب

فصلنامه تعلیم و تربیت
سال سی و دوم شماره 1 (پیاپی 125، بهار 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/01/18
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمود امانی طهرانی، مجید علی عسگری، عفت عباسی صفحه 9
    هدف اصلی این پژوهش،1 تدوین یک مدل آموزشی کارآمد برای آموزش علوم در مدارس است. طرح اولیه مدل بر اساس تجارب اولیه پژوهشگر در طول بیست سال برنامه ریزی و تالیف کتابهای درسی و آموزش ضمن خدمت معلمان و نیز مطالعه پیشینه ادبیات و پژوهش های بین المللی به دست آمده است. طرح اولیه مدل، شامل شش محور است که به تمامی عناصر اصلی برنامه درسی پوشش می دهد. این محورهای شش گانه عبارت اند از مرتبط ساختن موضوعات یادگیری با زندگی، بهره گیری از رویکرد ساختن گرایی، استفاده از راهبرد یادگیری مشارکتی و همکاری گروهی، تاکید بر فعالیتهای دست ورزی و ذهن ورزی (فکری)، تاکید بر ارزشیابی تکوینی و استفاده از شیوه های جدید در ارزشیابی پایانی. دستیابی به طرح نهایی مدل که شامل شناسایی راهکارهای اجرایی برای هر یک از محورهای ششگانه و سپس اعتبارسنجی آن بوده است با بهره گیری از نظرات ده تن از معلمان داوطلب علوم از مدارس دوره اول متوسطه مناطق مرکزی و جنوبی شهر تهران و طی چند کارگاه آموزشی انجام شده است. در این مرحله معلمان برای عملیاتی کردن این محورها در بدو امر 30 راهکار و در نهایت براساس ملاکهایی مانند سهولت، قابلیت اجرا، ارزشمندی فعالیت و نیز کارایی و موثر بودن، در نهایت 12 راهکار را پیشنهاد کردند. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که به منظور اطمینان از مناسب بودن این راهکارها و قابلیت تعمیم مدل، معلمان علوم این مدل را در چند مدرسه دوره اول متوسطه به مدت یک سال اجرا و مورد ارزشیابی قرار دهند.
    کلیدواژگان: علوم تجربی، آموزش علوم، مدل کارآمد در آموزش علوم
  • فاطمه عابدی، مرتضی منادی صفحه 33
    از دیرباز نوشتن روی کاغذ و در و دیوار و وسایل چوبی مدارس و اماکن عمومی، به عنوان ابزاری برای بیان ناکامی ها، آرزوها و خواسته های بشر و با هدف دیده شدن و آگاه کردن دیگران از دیدگاه ها و نگرشهای نویسنده، به کار رفته است. اگرچه یکی از ابعاد این نوشته ها برقراری نوعی ارتباط میان نویسنده و خوانندگان بوده است، اما از دیدگاه آسیب شناسی اجتماعی نوعی خرابکاری اموال عمومی نیز به شمار می آید و می تواند پیامهای متعددی را نیز همراه داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزنوشته های کلاسهای دبیرستانهای شهرستان کرج انجام گرفته است. جامعه پژوهش، تمام دبیرستانهای شهرستان کرج بودند که به طور تصادفی از 5 منطقه جغرافیایی شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکزی شهرستان، یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه انتخاب شدند. روش پژوهش کیفی توصیفی و ابزار پژوهش، اسنادی بود که به صورت عکسهایی بودند که از میزنوشته ها گرفته شده بود. برای تهیه نمونه پژوهش، ابتدا از نوشته های روی میزهای کلاسهای این 10 مدرسه، عکس برداری، سپس محتوای نوشته ها فیش برداری شدند و برگه ها بر اساس مقوله های اجتماعی (امید به زندگی، عشق، تقلب، رابطه دختر و پسر و...) به دسته هایی تقسیم شدند. نتایج بررسی میزنوشته ها نشان داد که دختران بیشتر از پسران روی میزها می نویسند و پسران در مقایسه با دختران بیشتر میزها را خط خطی و زخمی می کنند. محتوای نوشته ها بیشتر عشق و مفاهیم مربوط به آن بود که در مدارس دخترانه بیشتر به چشم می خورد. مفاهیم ناهنجاری های اجتماعی (فحش، هتک حرمت و...) نیز در همه مدارس بیشتر به زبان انگلیسی نوشته شده بود.
    کلیدواژگان: میزنوشته های کلاس، مفاهیم، زبان، تصاویر، جنسیت، دانش آموزان دبیرستان
  • محمد امیری صفحه 49
    در سالهای اخیر جمعیت ‏شناسان اقدام به افزودن متغیر «سطح آموزش» به عنوان بعد سوم تحلیل های جمعیت‏ شناختی کرده ‏اند. در این پژوهش، براساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن سالهای متفاوت، ضمن واکاوی برخی شاخصهای مهم آموزشی همچون میزان ثبت ‏نام، میزان دسترسی به سطوح مختلف تحصیلی در میان گروه های مختلف سنی و جنسی، برابری جنسیتی آموزش، به تحلیل وضعیت پویایی های جمعیت لازم ‏التعلیم و دانش ‏آموزی ایران و آینده ‏نگری آن تا سال 1409 پرداخته شده است. نتایج این بررسی نشان می‏دهد که جمعیت دانش ‏آموزی ایران در دهه های اخیر تحولات جمعیت شناختی قابل توجهی را پشت سر گذاشته است و در مجموع، سیر رشد آن (در سه مقطع تحصیلی) تا میانه دهه 1370 ادامه داشته و پس از آن روند کاهشی پیدا کرده است. در تحلیل این تغییر و تحولات آماری، به خوبی آثار باروری بسیار بالای دوره 1357 تا 1364 و کاهش شدید بعد از آن دوره را مشاهده می‏کنیم. به خلاف رشد متوالی کل جمعیت ایران طی سالیان اخیر و تداوم آن در آینده، تعداد و همچنین سهم جمعیت لازم ‏التعلیم ایران از 4/30 درصد از کل در سال 1365 به 4/18 درصد در سال 1390 کاهش یافته است. برابر پیش ‏بینی های جمعیتی سازمان ملل(2012) با فرضیات نوع متوسط، سهم جمعیت لازم‏ التعلیم ایران از کل تا سال 1409، به 6/14 درصد کاهش خواهد یافت. براساس سناریوی «افزایش در سطح متوسط میزان‏ ثبت‏نام»، جمعیت دانش ‏آموزی 6 تا 17 ساله ایران، 12461249 نفر برای سال 1399، 12346772 نفر برای سال 1404، و 11071393 نفر برای سال 1409 برآورد می‏شود. چنانچه میزان‏ ثبت ‏نام در سال 1409 نسبت به سال 1390 تغییری نداشته باشد، با وجود حدود دو برابر شدن کل جمعیت ایران در 1409 نسبت به سال 1365، جمعیت دانش ‏آموزی این دو دوره تقریبا برابر خواهد بود. این پدیده به دلیل تغییرات قابل‏ ملاحظه در ساختار سنی جمعیت و سال خوردگی آن در سالهای آینده است که در پی آن اکثریت جمعیت کشور در سنین بزرگسالی و خارج از سن تحصیلات عمومی قرار خواهند گرفت.
    کلیدواژگان: پویایی جمعیت، جمعیت لازم التعلیم، میزان ثبت نام ویژ سنی، سطح تحصیلات، پیش بینی جمعیت
  • علی نوری، سهیلا فارسی صفحه 77
    هدف این پژوهش، ارزشیابی برنامه درسی هنر دوره ابتدایی بوده که با بهره گیری از روش خبرگی و نقادی تربیتی انجام شده است. داده های پژوهش با روش نمونه گیری ناهمگون طی 35 جلسه مشاهده فیزیکی فضای مدرسه و کلاس های درس هنر و مصاحبه با معلمان، مدیران و دانش آموزان دو مدرسه ابتدایی (یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه) در شهرستان ملایر در سال تحصیلی 93-1392 و همین طور منابع استنادی مرتبط (اسناد راهنمای برنامه درسی هنر، سند برنامه درسی ملی و راهنمای تدریس معلمان) گردآوری و مورد توصیف، تفسیر و ارزشیابی قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که معماری و فضای فیزیکی مدارس مورد مطالعه این پژوهش دارای جذابیت و تناسب کافی نبوده و زمینه مناسب برای رضایتمندی و پرورش قابلیت زیباشناختی دانش آموزان و معلمان را فراهم نمی کند. اگر چه درس هنردر اسناد برنامه درسی هنر و برنامه هفتگی مدرسه از جایگاهی مستقل و تعریف شده برخوردار است، اما در عمل، زمان درس هنر رابه آموزش دروس دیگر اختصاص می دهند. همچنین نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که نقاشی و کاردستی تنها حوزه های محتوایی هستند که در کلاس درس هنر و اغلب با روش توضیحی تدریس می شوند. علاوه بر این، در ارزشیابی از فعالیتهای هنری، از ابزارها و شیوه های گوناگون و متنوع سنجش بهره گیری نمی شود و به تفاوتهای فردی میان دانش آموزان نیز توجه نمی شود. با توجه به کمبود نیروی انسانی آموزش دیده در زمینه تربیت هنری و آشنایی ناکافی آنان با اصول تدریس هنر برگزاری دوره های آموزشی برای معلمان و همین طور آموزش معلمان هنر با تخصص تربیت هنری در موسسات تربیت معلم و دانشکده های علوم تربیتی ضروری است.
    کلیدواژگان: نقادی تربیتی، تربیت هنری، برنامه درسی، ارزشیابی برنامه درسی
  • شهره حسین پور طولازدهی، حسن رضا زین آبادی، اکرم علیمردانی، فهیمه کرد فیروزجایی صفحه 117
    پژوهش آمیخته حاضر با هدف شناسایی نشانگان رفتارهای ضد تولیدی معلمان در تدریس و ارزیابی وضع موجود این رفتارها در میان معلمان مدارس شهر تهران انجام شده است. در بخش کیفی از طریق روش های نمونه گیری هدفمند، با معلمان و کارشناسان مصاحبه شد. پس از آن با تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها، 32 رفتار ضدتولیدی اساسی در سه بعد دانش، رفتار و تعهد حرفه ای شناسایی شدند. در مرحله کمی از طریق رفتارهای شناسایی شده، پرسشنامه ای با روایی محتوایی تایید شده و پایایی مناسب (آلفای کرونباخ69/95) تدوین شد و 397 معلم آن را تکمیل کردند. در رویکرد کمی پژوهش روش توصیفی- همبستگی، تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون فریدمن به کار گرفته شده است. یافته های پژوهش در مجموع حاکی از وجود معنادار رفتارهای ضد تولیدی در معلمان مورد مطالعه است. تجزیه و تحلیل کمی نتایج نشان می دهد که رفتارهای ضدتولیدی معلمان در سه بعد مورد مطالعه به صورتی معنادار در مدارس وجود دارند. رفتارهای شناسایی شده بر اساس آزمون فریدمن در بعد دانش حرفه ای به ترتیب اهمیت مربوط به گویه های« ایجاد زمینه های رقابت با دیگران به جای پرورش روحیه همکاری و مشارکت»، «استفاده از روش های تدریس سنتی و غیرفعال به جای روش های تدریس فعال، مشارکتی و مبتنی بر خلاقیت»، در بعد عمل حرفه ای «پرهیز از ایجاد موقعیتهای نقدکننده» و « تمایل به ایجاد فضای الزام و اجبار در کلاس به جای آزادی و انتخاب »، و در بعد تعهد حرفه ای «پوشاندن و مخفی نگه داشتن ضعف های آموزشی و ارائه آموزش نادرست به دانش آموزان » و « بی انگیزه کردن دانش آموزان به تحصیل» بوده اند.
    کلیدواژگان: رفتار ضد تولیدی، سوء رفتار سازمانی، دانش حرفه ای، رفتار حرفه ای، تعهد حرفه ای
  • مرتضی سمیعی زفرقندی، فردوس خجسته صفحه 145
    در جهت گیری کلی سازماندهی محتوای علوم در برنامه درسی ملی ذکر شده است که این حوزه به پرورش مهارتهای فرآیندی علمی می پردازد وبه انتقال فرآورده های دانش اکتفا نمی کند. همچنین این برنامه آموختن روش و مسیر کسب علم را یکی از اهداف اصلی آموزش علوم می داند(سند ملی برنامه درسی جمهوری اسلامی ایران ،1391). یکی از اقدامات اساسی برای دستیابی به این مقصود تالیف کتاب بر مبنای تقویت فرآیندهای شناختی است که به زعم صاحب نظران توجه به مراحل حل مسئله از آن جمله است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب علوم پایه هفتم از نظر میزان توجه به این رویکرد است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. ابزار تحقیق فرم تحلیل محتوا با توجه به مراحل حل مسئله شامل: برخورد با موقعیت مبهم(مسئله)،گردآوری اطلاعات، ساختن فرضیه، آزمایش فرضیه و نتیجه گیری است. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش آنتروپی شانون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در مجموع محتوای کتاب 35 درصد فعال (حداقل به یک مرحله توجه شده است) و 65 درصد غیر فعال است. همچنین محتوای کتاب در مقوله های تصاویر ومتن با مراحل حل مسئله انطباق لازم را ندارد، اما از نظر فعالیتها (تکالیف وتمرینها) انطباق لازم را داراست و در محتوای فعال، مراحل اول تا چهارم با ضریب اهمیت به ترتیب 378/0،257/0، 253/0 و 125/0بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: کتاب درسی علوم، حل مسئله دیویی، تحلیل محتوا، روش آنتروپی شانون
  • الهه ابراهیمی درچه، مظفر چشمه سهرابی، محمدرضا نیستانی صفحه 169
    این پژوهش1 با هدف تعیین میزان به کارگیری مولفه های سواد اطلاعاتی در کتابهای درسی پایه چهارم رشته های ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی دوره متوسطه انجام شده است که مطالعه ای با روش تحلیل محتوای کمی است. جامعه پژوهش،همه کتابهای درسی پایه اول تا چهارم رشته های ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی، و معارف اسلامی دوره متوسطه (96 عنوان) سال تحصیلی 1392-1391 بوده است. با روش نمونه گیری هدفمند،کتابهای درسی پایه چهارم رشته های ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی (19 عنوان) به منزله نمونه انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات سیاهه وارسی محقق ساخته ای است که مفهوم سواد اطلاعاتی در آن با الهام از استاندارد قدرت اطلاعات به مقوله های اصلی و فرعی تقسیم شده و فراوانی هر مقوله در کتابهای درسی شمارش شده است.تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس شاخصهای آمار توصیفی و با استفاده از نرم افزار SPSS 16انجام پذیرفته است. طبق یافته هادر هر سه رشته ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی، کتاب زبان و ادبیات فارسی بیشترین کاربرد استانداردهای سواد اطلاعاتی را به خود اختصاص داده است. مولفه های سواد اطلاعاتی در کتابهای درسی هر سه رشته مشاهده شده و با توجه به اینکه فراوانی استانداردهای سواد اطلاعاتی در رشته ریاضی 127، در رشته تجربی 141 و در رشته انسانی 124 مرتبه است، بیشترین فراوانی به رشته علوم تجربی اختصاص یافته است. از مجموع یافته های سه رشته پیداست که استاندارد کاربرد اطلاعات به طور موثر و خلاقانه بیشترین فراوانی (11/47 درصد) را دارد.
    کلیدواژگان: سواد اطلاعاتی، کتاب درسی، تحلیل محتوا، دوره متوسطه، ایران
|
  • M. Amaani Tehrani M. Aliasgari E. Abbaasi Page 9
    To construct an efficient teaching model for high school science, in addition to the use of the personal experiences of the author and a literature review, the findings of the recent international studies were also utilized. The model consists of six main dimensions: relating learning experiences with life experiences, utilizing a constructivist approach, using collaborative learning strategies, emphasizing both hands-on and minds-on activities, formative assessment, and use of new methods in summative evaluation. To identify the strategies for its implementation, the views of ten volunteer science teachers working in Junior Highs in Tehran were sought in a number of workshops. The result was initially a set of 30 strategies which were reduced to 12 considering their ease of utility and effectiveness. It is suggested that the model be experimentally used in a number of Junior High schools for a period of one year to ascertain its generalizability.
    Keywords: experimental sciences, science education, efficient teaching model
  • F. Aabedi M. Monaadi Page 33
    Writing graffiti on the walls and furniture as a means of expressing disappointments, wishes, and ideals is an old habit. From a sociopathological perspective it may be considered a delinquent act, it is a way of communication between the writer and the readers of the graffiti. To analyze the content of the graffiti written on the school desks, a sample of 10 schools from five different districts of Karaj city was selected, and the graffiti therein photographed. The contents of the graffiti was then categorized along the lines of boy-girl relationship, love, cheating, perspective on life, etc. It was found that girls write more graffiti than boys, but boys do more scratching and vandalizing than girls. Girls’ graffiti mostly deals with the topic of love and related concepts. Cussing and being disrespectful of others was seen in all schools and mostly in English.
    Keywords: desk graffiti, high school students, concepts, language, gender
  • M. Amiri Page 49
    In recent years, population experts have started to add the “level of education” as a variable to their demographic analyses. To analyze the dynamics of the student population and its prospects for the next 15 years, factors such as number of registered students, the accessibility of different levels of education across different ages and genders, as well as gender parity index are utilized. The results show that during the recent decades the Iranian student population has been increasing steadily up to the middle of the 1980’s from where a decrease can be detected. This is mainly due to the general increase in birth rate during the previous two decades and the following steep decrease. Despite the steady increase in total population, the school age population has decreased from 30.4% of the total population in 1986 to 18.4% in 2011. According to the UN estimates this figure will decrease to 14.6% in 2030. If the registration levels are maintained at an average, the student population of 6-17 years olds will be 12,461,249 in 5 years’ time, and 11,071,393 in 2030. If the same registration level is maintained, in 2030, despite the doubling of the general population as compared to 1986, the student population in 2030 would be the same as then. That is because the majority of the population would be old and beyond the school age by then.
    Keywords: population dynamics, school age population, registration level, educational level, population prediction
  • A. Noori S. Faarsi Page 77
    This study was conducted to evaluate the art curriculum in elementary schools through educational connoisseurship and criticism. Two elementary schools in Malaayer were selected, one with male and the other with female students, and their physical atmosphere, as well as that of the art classes, were observed and art teachers and students were interviewed in 35 sessions. Furthermore, documents related to the art curriculum were also utilized. The findings indicate that the physical atmosphere of the schools is not appropriate enough to satisfactorily help with the development of esthetic potentials of the students. Although there is a course designated for teaching the arts within the curriculum, in practice the art period is used for teaching other subjects. The only areas that are covered in art classes are drawing and handicrafts mainly through lectures. In evaluating the student art activities, individual differences are overlooked as are various methods and instruments of measurement. Considering the shortage of well-trained art teachers, it is necessary to offer courses in teaching of the arts in teacher training center and colleges of education.
    Keywords: educational criticism, art education, curriculum, curriculum evaluation
  • S. Hosainpoor Toolaazdehi, H.R. Zainaabaadi , A. Alimardaani, F. Kord Firoozjaaee Page 117
    To evaluate the current conditions of schools in Tehran in terms of counterproductive behaviors of teachers initially a number of teachers and experts were interviewed from which a set of 32 counterproductive behaviors along the three dimensions of knowledge, behavior, and professional commitment was drawn. A questionnaire containing these behaviors, and with adequate validity and internal consistency, was completed by a sample of 397 teachers. The data analysis revealed that counterproductive behaviors such as “emphasizing competition instead if cooperation, using traditional methods of teaching instead of new creative approaches, avoiding criticism, tending towards compulsory tasks rather than elective ones, covering up weaknesses and giving wrong information to students, and demotivating students” were observable among teachers.
    Keywords: counterproductive behavior, organizational misbehavior, professional knowledge, behavior, commitment
  • M. Samiee Zafarghandi , F. Khojasteh Page 145
    The national curriculum in science is not geared solely toward the development of scientific skills and transfer of knowledge products. Accordingly the learning of scientific methods is among the main objectives of science education. To reach this goal, writing textbooks aimed at strengthening cognitive processes and attending to the stages of problem solving is paramount. To ascertain the extent to which the 7th grade science textbook does this, its content was analyzed. The data analysis shows that 35% of the content actively covers the topic. Furthermore both the text and the illustrations therein fail to correspond with the stages of problem solving adequately. Nevertheless, in terms of exercises and homework given adequate correspondence is maintained and the stages 1-4 are differentially covered.
    Keywords: science textbook, 7th grade, problem solving, content analysis
  • E. Ebraahimi Dorcheh, M. Cheshmeh Sohraabi , M. R. Neyestaani Page 169
    To determine the extent to which information literacy is utilized within the 10th grade textbooks across different disciplines, a sample of 19 textbooks from among 96 high school textbooks was selected. The instrument used in the study consisted of two sets of major and minor categories of information power as related to information literacy. Results show that across the three major areas of humanities, science, and mathematics the Farsi textbook contains the highest frequency of referring to information literacy. As for the disciplines, the textbooks in experimental science show the highest frequency (141) while the humanities have the lowest (124). The creative and effective use of information has the highest frequency (47.11%) across three disciplines.
    Keywords: information literacy, textbook, content analysis, high school, Iran