فهرست مطالب

ادبیات پارسی معاصر - سال چهارم شماره 3 (پاییز 1393)

مجله ادبیات پارسی معاصر
سال چهارم شماره 3 (پاییز 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/10/13
  • تعداد عناوین: 7
|
  • حسین بخشی صفحات 1-14
    شعر فارسی در نتیجه آشنایی با ادبیات غرب، هم از لحاظ مضمون و محتوا، و هم از لحاظ فرم متحول شد. از گونه های تحول در شعر فارسی عصر مشروطه به کارگیری تعدادی قافیه جدید است که به شعر غرب تعلق داشت و در ادبیات کلاسیک ما بی سابقه بود. شعرای مشروطه از رهگذر شعر ترک، که پیش از ادبیات ایران به سبب ارتباط با دنیای غرب وارد عصر تجدد شده بود، با این نوع قوافی آشنا شدند و آن ها را در شعر خود به کار بردند. دل زدگی از یک نواختی ادبیات قدیم از یک سو، و شور تجدد و نوخواهی در این عصر و نیاز به ورود به ساحت های نوین شعری از سوی دیگر، از عوامل مهم دگرگونی هایی از این نوع بوده است. این گونه تحولات در شعر مشروطه سرآغاز تجدد در شعر فارسی بود که به همراه دیگر عوامل، شعر نوین فارسی را شکل داد. ما در این مقاله که به روش مطالعه کتاب خانه ای انجام گرفته است، به بررسی سه نوع قافیه شعر غربی در شعر مشروطه پرداخته ایم که عبارت اند از: قافیه چلیپا، قافیه حلزونی، و قافیه زنجیری. از میان سه نوع قافیه مذکور قافیه چلیپایی محبوبیت زیادی در میان شاعران عصر مشروطه داشت و بسیاری از شاعران پیش رو عصر، حتی سنت گرایان ، اشعار خود را بدان قافیه بستند. اما نوع دوم و سوم به نسبت کم تری به کار گرفته شد. شاعران ایرانی در این عصر انواع گوناگون قوافی مذکور و حتی دیگر انواع قافیه های بومی را در یک شعر واحد به کار بردند.
    کلیدواژگان: تجدد، شعر مشروطه، قافیه زنجیری، قافیه چلیپایی، قافیه حلزونی
  • غلامرضا پیروز، سروناز ملک صفحات 15-37
    بازی های شکلی و چاپی از شگردهایی است که نویسنده پسامدرن با استفاده از آن فرم آشنای داستان نویسی در دوره های گذشته را به چالش می کشد. پسامدرن ها با استفاده از روش هایی چون ایجاد علامت هایی خاص بین خطوط متن یا در حاشیه صفحات، گنجاندن تصاویر مربوط به مضامین متن در لابه لای صفحات کتاب، و تایپ کلمات و جملات به شکلی خاص، تغییراتی در شکل و ساختار رمان خود ایجاد می کنند. از این رو، این مقاله بر آن است تا این شگرد را در تعدادی از رمان های پسامدرن فارسی دهه هشتاد (آفتاب پرست نازنین، فرانکولا، رود راوی، و بازی) بررسی و تبیین کند که این نویسندگان چگونه و با چه اهدافی از بازی های شکلی و چاپی استفاده می کنند. بررسی ها نشان می دهد که این نویسندگان با به کارگیری این شگرد، علاوه بر نوآوری در ساختار رمان و از بین بردن انسجام، تلاش می کنند با استفاده از جلوه های بصری خواننده را به درکی عمیق، چندگانه، و گاه متفاوت از متن برسانند.
    کلیدواژگان: آفتاب پرست نازنین، بازی، بازی های شکلی و چاپی، پسامدرنیسم، رود راوی، فرانکولا
  • مسعود روحانی صفحات 39-62
    نحوه پایان بندی در تمام هنرها اهمیت بسیار دارد. شعر نیز از این ویژگی جدا نیست و از موارد مهم در ساختار شعر چگونگی پایان بندی آن است که علاوه بر تاثیر موسیقایی، در استحکام و انسجام بخشیدن به ساختار شعر نیز دخیل است. به همین سبب، شاعران در دوره های گوناگون به این بخش از شعر توجه کرده و کوشیده اند با آراستن آن، باعث تاثیر و ماندگاری بیش تر شعر در اندیشه خواننده شوند. پایان بندی در شعر کلاسیک به صورت به کارگیری آرایه هایی مانند حسن مقطع، شریطه، تخلص، و غیره نمود یافته است. در شعر معاصر نیز به چگونگی پایان بندی توجه ویژه ای شده و البته نیما و پیروانش نوآوری هایی در این زمینه ارائه داده اند. از شاعرانی که شعرش از نظر نحوه پایان بندی نوآوری هایی دارد م. سرشک است. او با ارائه شیوه های گوناگون سعی در ایجاد فرمی جدید در پایان بندی اشعارش داشته است؛ از شیوه های مورد استفاده شاعر عبارت اند از: برگردان، انتخاب عنوان از پایان شعر، طرح پرسش، حالت انتظار، خلاف انتظار، پایان نیافتگی، و غیره. به رغم نوآوری های فراوانی که در شیوه پایان بندی شعر شفیعی دیده می شود، او در تعداد اندکی از شعرهایش از روش های سنتی پایان بندی مانند شریطه و حسن مقطع نیز استفاده کرده که البته این را می توان ناشی از شناخت کامل شاعر با ادبیات کلاسیک و موانست با آن دانست.
    کلیدواژگان: برجستگی های ادبی، برگردان، پایان بندی، شعر معاصر، طرح پرسش، عنوان شعری، م، سرشک
  • سعید زهره وند، مرضیه مسعودی صفحات 63-96
    بحث از زیبایی و مصادیق آن موضوعی است که همواره در طی تاریخ به آن پرداخته شده و در متون عرفانی، فلسفی، روان شناسی، ادبیات، و غیره از آن سخن رانده اند. زیبایی امری نسبی است و هرکس تعریفی از آن دارد. فلاسفه ای چون افلاطون، ارسطو، هگل، کروچه، و دیگران هرکدام تعریفی از زیبایی داشته اند. گروهی زیبایی را نه در صورت، که در درون پدیده ها جست وجو می کنند و شهود را گامی در درک زیبایی های هستی می دانند. سپهری از کسانی است که در آثارش شهود و درک تجریدی پدیده ها نمود دارد و زیبایی را جز درک بی واسطه پدیده ها نمی داند. او برای بیان تجربه های شهودی اش از بسترهای گوناگونی چون زبان (شطح، پارادوکس، و حس آمیزی)، خواب و رویا، شعر، و هنر بهره می گیرد تا تجربه ذهنی و درونی خود را تجسمی بیرونی بخشد و همین تلاش او برای بیان تجارب است که زبان او را به سوی سمبلیسم سوق می دهد. سهراب با رسیدن به شهود زیباشناسانه به زیبانگری می رسد؛ و همه چیز را، حتی پدیده های ناگواری چون مرگ، غم، و اندوه، و پدیده های به ظاهر زشت و مانند آن را زیبا می بیند. در این مقاله کوشش ما بر آن است که جلوه های زیبایی شعر و نقاشی سهراب را نشان دهیم و ارتباط آن را با کشف و شهود هنری سهراب و نهایتا شهود عرفانی او دریابیم.
    کلیدواژگان: زیباشناسی شهودی، زیبایی، شهود عرفانی، شهود
  • نسرین سعیدی، نرگس محمدی بدر صفحات 97-116
    امروزه ادبیات، به ویژه داستان کوتاه، را نوعی صنعت می دانند که قواعدی دارد و می توان با خواندن و کوشش زیاد آن را فرا گرفت. داستان کوتاه را می توان از نظر شخصیت ها، نوع بیان داستان، و کوتاهی و بلندی آن بررسی کرد یا با استفاده از ادبیات نسبتا نوپای تطبیقی «روابط و تاثیرات ادبی» عناصر مشترک داستان ها را در زبان های گوناگون کاوید. ریموند کارور و مصطفی مستور دو نویسنده بزرگی اند که در میان مخاطبان ادبیات داستانی به مقبولیت هایی دست یافته اند و با نگاه پدیدارشناسانه و برون گرایانه تصویرگر مفاهیم مشترک زندگی انسان ها همچون رنج، عشق، ترس، خیانت، و غیره اند. هدف از ارائه این مقاله، که به روش تحلیل تطبیقی انجام گرفته است، بررسی آثار دو نویسنده ای است که به علت تفاوت فرهنگی و اجتماعی و نیز وسعت نظر و عمق دید و زبان، اشتراکات و افتراقاتی دارند. این دو نویسنده با وجود خاستگاه های جغرافیایی، تاریخی، و فرهنگی اجتماعی متفاوت به یاری زبان مشترک داستان و بازنمایی هنرمندانه تحول شخصیت ها، بازگشت به خویشتن و رجعت به ریشه های معنا آفرین و روح نواز آدمی در روزگار غلبه ناباوری ها، انکار تردید، و تنهایی و بی پناهی توفیق یافتند که خالق داستان های کوتاه ماندگار باشند.
    کلیدواژگان: ادبیات تطبیقی، داستان کوتاه، ریموند کارور، مصطفی مستور
  • غلامحسین شریفی، لیلا کردبچه صفحات 117-140
    از دیرباز، رویکرد به ایجاز، به پیدایش کوتاه نوشته های بسیاری در ادبیات قدیم منجر شده است. در ادبیات معاصر، در تداوم همین رویکرد و نیز تحت تاثیر عوامل اجتماعی و ادبی گوناگون، توجه و اقبال شایانی به ایجاز در کلام شده است و ایجاز در کلام به گرایش روزافزون به کوتاه نوشته ها و کوتاه سروده ها انجامیده است. از سویی دیگر، بخش عظیمی از صنایع ادبی در ادبیات قدیم، علاوه بر زیربنای زیبایی شناسانه، روی در ایجاز داشته و با اقتصاد واژگان در پیوندی تام بوده است. «کاریکلماتور» از معدود متون ایجازی است که علاوه بر رویکرد صرفه جویی در واژگان، بر مبنای صنایع ادبی، که خود روی در ایجاز دارند، بنا شده است و به این طریق از دو شیوه ایجاد ایجاز استفاده کرده تا علاوه بر موجز بودن وجهه هنری یک اثر ادبی را نیز از دست ندهد؛ وجهه ای که در اغلب کوتاه نگاشته ها وجود ندارد.
    کلیدواژگان: ایجاز، صنایع ادبی، کاریکلماتور، متون ایجازی
  • فاطمه مدرسی، قاسم مهرآور گیگلو صفحات 141-160
    سلمان هراتی (1338-1365) از شاعران متعهد صاحب سبک معاصر در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی و پایداری است. شعر سلمان زلال و یک دست و در عین حال صادقانه و صمیمی است. زبان شعری سلمان زبان شعر انقلاب است؛ ساده و بی آلایش و دل نشین؛ اما او از شیوه های گوناگونی برای ادبی شدن زبان خود بهره می برد. از شگردهایی که سلمان برای ارتقای سطح عادی زبان شعری خویش به سطح ادبی به کار می گیرد استفاده از وجوه گوناگون فعل و نقش های متمایز وجوه افعال است. وجه فعل مقوله ای نحوی معنایی است که نظر و دیدگاه گوینده را به محتوای آن چه می گوید نشان می دهد. درواقع، وجه فعل صورتی از ساختار فعل است که آن را به اعتبار چگونگی بیان مفهوم آن، که خبری را به طور قطعی برساند، یا وقوع کاری را با احتمال همراه کند، یا امری بودن فعلی را برساند، یکی از سه وجه اخباری یا التزامی یا امری به شمار می آورند. بنابراین، در فارسی امروز سه وجه بیش تر وجود ندارد: اخباری، التزامی، و امری. این پژوهش بر آن است تا با روشی کیفی کمی به بررسی کاربرد وجوه افعال در اشعار سلمان هراتی بپردازد تا نشان دهد که سلمان برای شعریت بخشیدن به کلام خود تا چه حد و چگونه از آن بهره برده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سلمان از برخی نقش های وجه التزامی چون نقش دعایی، نقش منظوری، نقش بایدی، میزان قطعیت و امکان انجام عمل، و نیز از نقش های وجه امری مانند وجه هشداری و وجه اجازه ای در سرایش اشعار خود سود جسته است. با وجود این، کاربرد وجه اخباری در اشعار سلمان هراتی در مقایسه با وجه التزامی و امری بیش تر است.
    کلیدواژگان: اشعار سلمان هراتی، وجه اخباری، وجه التزامی، وجه امری، وجه فعل
|
  • Pages 1-14
    Persian poetry evolved as a result of the familiarity with western literature in terms of both content and form. One of the types of evolution in Persian poetry in Mashrouteh era is to utilize several new types of rhymes that belonged to the west literature and was unprecedented in our classic literature and Mashrouteh poets were familiar with these types of rhymes through Turkish poetry which entered into modernity age before the Iranian literature in association with the western world and were applied in their poems.
    Reluctance from the monotony of the old literature on the one hand¡ and the enthusiasm for modernity and novelty and the need of entry into the new fields of poetry in that age on the other hand¡ were important factors of evolution in this type. In Mashrouteh poem¡ these evolutions were the beginning of modernity in Persian poem which new one were shaped by these evolutions along with other factors. In this article¡ we examined three types of rhymes of western poem in Mashrouteh poem¡ namely:1. Alternate rhyme
    2. Enclosed rhyme
    3. Chain rhyme
    Through these three mentioned rhymes¡ cruciform rhyme had high popularity among Mashrouteh era poets and many pioneer poets even their traditionalists in that era employed this rhyme¡ but the other types were used less than the first one.
    Keywords: Mashrouteh poem, Alternate rhyme, enclosed rhyme, chain rhyme
  • Pages 15-37
    Form games is one of the new techniques that postmodernist authors use to challenge the familiar forms of writing. Postmodernists using methods like creating special signs between lines or margin of pages, inserting images between the texts or typing the words and sentences in particular ways make changes in the shape of their novels. This article intends to consider this technique in a number of Persian postmodern novels in the 80’s. (Aftabparast-e-nazanin, Frankoula, Rood- e- ravi and Bazi) and explain how and why these writers use this method. After the research, we conclude that these authors using this technique innovate in the structure of novels and creating incoherence, with the use of visual effects attempt to make the readers to achieve deep layers of perception and somehow distinct from the text.
    Keywords: form games, Aftabparast, e, nazanin, Frankoula, Rood, e, ravi, Bazi
  • Pages 39-62
    Ways of ending is very important in all arts and poetry is not an exception. One of the elements in the structure of the poem, is ways of ending that in addition to musical features which is also important in the cohesion of the text. For this reason, this part of the poem has gained much attention by the poets in different periods and poets have tried to decorate it to get to more lasting effect of poetry in thought of the reader. In classical poetry ending has appeared like purple patch, sharite, signature, etc. In contemporary poetry, the ending was paid special attention to as well. Of course Nima and his followers presented innovations in this area. One of the poets whose poem endings have innovations is Mim. Sereshk. He presented various ways trying to create new forms in his poem. Methods that this poet used are: refraining, selection of title based on the poem’s ending, suspension, the unexpected and the underdevelopment, etc. Despite this very in novations that are seen as ways of ending in Shafiee’s poem, he has used traditional methods such as Sharite and purple patch in a few poems. That Is related to complete recognition of poetry in the classical Persian literature and as a result of being familiar with it.
    Keywords: Contemporary poetry, Mim. Sereshk, ending, refrain, poem title
  • Pages 63-96
    Beauty and its evidences have always been a controversial issue among the scholars throughout the history of philosophy, Psychology, literature, mysticism, etc. Mysticism is evident in Sohrab Sepehri's viewpoint of beauty perception and understanding abstract phenomena which eventually leads him to a type of mystical approach and roots in his belief of direct experience through different contexts such as language, paradox and dream. This attitude directs him to a type of symbolic language. His journey to discover the aesthetics of life results in a personal view of death, sorrow and other seemingly unwanted phenomena to see them as beautiful aspects of life. This paper tries to depict Sohrab’s display of beauty in his poetry and painting revealing its connection with his artistic intuition of art and personal mysticism.
    Keywords: beauty, intuition, aesthetic intuition, mystical intuition, symbolic language, expression
  • Pages 97-116
    Nowadys, Literature and in particular, short-story is considered as a kind of art that has its own rules which can be learned by hard reading and lots of efforts. We can study short stories focusing on characters, quality of expressions and length. Also It can be studied using the relatively neoteric comparative literature in the “relations and influences” of literature in common elements of literature at different languages.
    Raymond Carver and Mostafa Mastoor are two great writers that have achieved some success in the contemporary literature and they were indicated the common concepts of human life such as suffering, love, fear, treachery, etc. The goal of this article is to comparatively study the two writers’ works that have similarities and differences because of difference in experience and depth in their point of view. These two writers, in spite of different geographical, historical and socio-cultural origins using common story language and skillful representation of character change, turning inward on oneself and a change into meaningful and spirited human origins, in the time of unbelievable things, denial, doubt, solitude and defenselessness succeeded in creating everlasting short stories
    Keywords: short story (Novel), comparative literature, Raymond Carver, Mostafa Mastoor
  • Pages 117-140
    Since long ago, the predisposition to brevity has resulted in the creation of many short-written texts. In contemporary literature, accordingly, along with other social or literary factors, brevity has gained currency, leading to shortening both verse and prose. On the other hand, a considerable majority of past literature, through an aesthetics look, has always been closely linked with brevity and pose of frugality. Karikalamator is amongst the few brief prose works which not only enforces a small number of words, but also fundamentally roots from the principles of literature, and through this, utilizes the creation of brevity in two approaches that in addition to shortness, the artistic criteria are well-preserved, though rarely observed in most other short-written ones
    Keywords: short, written texts, Karikalamator, brevity, Figures of speech
  • Pages 141-160
    Salman Harati (1365-1338), one of the poets committed to the Islamic Revolution literature in contemporary style and resistance. Salman’s poetry is clear and smooth, honest and sincere. Salman poetic language is that of the Islamic Revolution. He uses many techniques to promote his poem. The use of different verb moods and its distinct roles. Verb mood is a syntactic-semantic issue which is a means of expressing the narrator’s view of the content. In fact the declarative, potential and imperative moods show the potentiality of an action taking place. In Persian today: we have these three moods. Using a qulatitative-quantitaive approach this paper tries to show the function of these moods to in order for him to give it a poetical feature. The results of this study indicate that although he uses many mood functions the declarative mood is applied more in comparison to potential and imperative moods.
    Keywords: Salman Harati, declarative mood, potential mood, imperative mood