فهرست مطالب

مجله متن شناسی ادب فارسی
سال هفتم شماره 4 (پیاپی 28، زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/12/04
  • تعداد عناوین: 7
|
  • غلامرضا رفیعی، کاظم دزفولیان صفحات 1-24
    جستار حاضر می کوشد تا ضمن آشناساختن پژوهشگران با قصص الانبیای محمدبن عبدالله کسایی، به معرفی تفصیلی نسخ خطی ترجمه های فارسی آن بپردازد. بررسی نظام درون متنی این ترجمه ها به منظور دستیابی به ساختار سبکی (زبانی و ادبی) نیز یکی از اهداف راهبردی این پژوهش است. با عنایت به نبود اطلاعات کافی درباره زندگی مولف و هویت مترجمان فارسی این اثر، نقد نظرات فهرست نویسان و کتابشناسان در این باره نیز در این مقاله مطمح نظر بوده است. مهم ترین دلایل رویکرد نویسنده به طرح این موضوع را می توان شیوه روایی اثر کسایی؛ اشتهار آن در میان قصه پردازان جوامع اسلامی؛ وجود نسخ خطی متعدد از آن در کتابخانه های معتبر جهان و نیز ناشناخته بودن نسخه های خطی ترجمه های فارسی قصص الانبیای کسایی در ایران و جهان دانست.
    کلیدواژگان: قرآن، قصص الانبیاء، نسخه خطی، کسایی، دیدوزمی، نفایس العرایس
  • زهرا اختیاری* صفحات 25-40
    تصحیح مثنوی گوی و چوگان سروده قاسمی گنابادی (د.982) به ضمیمه دو فصلنامه آینه میراث، شماره 34، منتشر شده است. این جستار به نقد و بررسی آن اختصاص دارد. با احترام به مصححان ارجمند و سپاس از زحماتی که برای نوشتن برخی تعلیقات خوب کتاب کشیده اند. اما سخن گفتن در مورد تصحیح اثری از قاسمی گنابادی، شاعری توانمند و پرکار و از سادات آزاده خراسان که تمامی ثروت خود را که دو هزارتومان می شده، در قرن دهم به آستانه مقدس ثامن الحج هدیه کرده است و خویشتن را وامدار هیچ درباری ننموده، کار پر مسولیتی است. انتظار می رفت برای تصحیح آثار یا اثری از وی وقت و مایه شایسته گذاشته شود.
    در تصحیح مذکور نکاتی قابل بررسی و اصلاح است، از جمله: تاریخ سرایش مثنوی که در سال 947 سروده شده، اما به اشتباه سال 977 را استنتاج کرده اند. تاریخ تولد قاسمی گنابادی نیز سال 930 ذکرشده، که با توجه به سرایش مثنوی شاه اسماعیل نامه در سال 940، مثنوی های گوی و چوگان و لیلی و مجنون در سال 947، شاهرخ نامه، خسرو و شیرین و شاه طهماسب نامه در سال 950 و دیگر قراین و منابع، نادرستی تاریخ تولد ذکرشده برای قاسمی واضح است. مهم تر از همه در مقدمه و متن تصحیح شده، روش علمی در نظر گرفته نشده است و شیوه تصحیح، مشخص و یک دست نیست؛ علاوه بر وجود اشتباه هایی در تعلیقات، از ترقیمه خوانا و مهم نسخه ها تصویری و یا ذکری نیامده است. در این جستار، سهو و خطاها با دلیل، برشمرده شده است.
    کلیدواژگان: گوی و چوگان قاسمی، نقد تصحیح، شیوه تصحیح، ترقیمه
  • خدابخش اسداللهی*، شکرالله پورالخاص، ولی علی منش صفحات 41-64
    صائب تبریزی و بیدل دهلوی از نامدارترین شاعران سبک هندی هستند که هر کدام به نوبه خود در شاخه ایرانی و هندی سبک هندی، شعر این دوره را متحول کرده اند. اکثر محققانی که در شعر بیدل به تحقیق و پژوهش پرداخته اند، ترکیبات خاص را به عنوان یکی از مهمترین عوامل غموض زبان در انحصار شعر بیدل دانسته و در نوع ساخت و معنی این نوع ترکیبات کمتر تامل کرده اند. در اینجا با تکیه بر اشعار صائب و بیدل، ترکیبات خاص در هر دو شاخه ایرانی و هندی شعر سبک هندی بررسی شده است. ترکیبات هر دو شاعر ابتدا از نظر «هسته معنایی» در دو گروه ترکیبات «برون مرکز» و «درون مرکز» طبقه بندی شده، سپس بر اساس «روابط نحوی ترکیب»، مدل های گوناگونی از ژرف ساخت ترکیبات هر دو شاعر ارائه شده است.
    ترکیبات خاص صائب و بیدل در ژرف ساخت دارای روابط نحوی گوناگونی مانند رابطه مسندی، فاعلی، مفعولی، متممی و... است. از نظر ساختار معنایی، ترکیبات خاص این دو شاعر متنوع تر از ترکیبات عادی در زبان معیار هستند، به طوری که بعضی از این ترکیبات از نظر معنا در زبان وجود ندارند.
    کلیدواژگان: صائب، بیدل، ترکیبات خاص، زایاگشتاری، روابط نحوی، هسته معنایی
  • آرش امرایی صفحات 65-82
    شرح و تفسیر متون ادبی یکی از کارهای دشواری است که هر ادبیات شناسی توان و همت وارد شدن به آن را ندارد. برای شرح یک دیوان لازم است به مجموعه ای از اطلاعات و آگاهی ها تسلط داشت تا آن گونه که لازم است، به شرح و تفسیر و تبیین آن اشعار پرداخت. دیوان ناصرخسرو یکی از دیوان هایی است که تعداد اندکی از محققان به شرح آن پرداخته اند. یکی از شروحی که بر این دیوان نگاشته شده است، شرحی است که آقایان محمدحسین محمدی و محمدرضا برزگر خالقی منتشر کرده اند. چاپ سوم جلد اول این شرح در تابستان 1391 به وسیله انتشارات زوار منتشر شده است. در بین شروحی که بر دیوان ناصرخسرو نوشته شده، این کتاب شرحی خوب است؛ اما در کنار فواید و ارزش های این کتاب، لغزش های فراوانی از جمله بی توجهی به اشارات قرآنی، سکوت در برابر ابیات دشوار، برداشت های نادرست از برخی ابیات، اشتباهات تایپی فراوان نیز به آن راه یافته که در این مقاله می کوشیم به برخی از آنها اشاره کنیم.
    کلیدواژگان: ناصر خسرو، دیوان ناصرخسرو، شرح اشعار، نقد
  • سیدعلی رضا حجازی، عباس علی کرمی صفحات 83-100
    این مقاله با هدف معرفی یکی از شخصیت های بزرگ ولی گمنام در عرصه تعزیه سرایی در ایران به نام میرزا محمد روحانی معروف به «میر انجم» و متخلص به «انجم» به رشته تحریر درآمده است. ابتدا زندگی میر انجم بررسی می شود. سپس با ذکر نمونه هایی از شاهکار هنری و ادبی او شیوه شاعری اش ارزیابی می شود. در ادامه ویژگی های نسخه های تعزیه های این شاعر تعزیه سرا همراه با شواهدی از مجموعه قدمگاه انجم که بخشی از اثر فاخر اوست، تبیین می شود و به دنبال آن درونمایه های مجالس تعزیه های او با استفاده از نمونه های شعری مشخص می گردد. در خاتمه نیز ویژگی های زبانی تعزیه ها تجزیه و تحلیل می شود.
    کلیدواژگان: میرزا محمد روحانی میر انجم، تعزیه، قدمگاه انجم، درونمایه، زبان تعزیه
  • امیرعباس عزیزی فر صفحات 101-118
    داراب نامه طرسوسی از جمله قصه های عامیانه بلندی است که ظرفیت پژوهشی بالایی دارد؛ نقد نمادین و ظرفیت های رمزی آن، نقد اسطوره ای، نقد حماسی و نقد سوررئالیستی از جنبه های پژوهشی این داستان است که اهمیت آن را نشان می دهد. طرسوسی در این قصه با اقتباس از حماسه ملی ایران، نوعی حماسه تاریخی-دینی منثور به دست داده است. بی تردید نقش حماسه ها و شخصیت های حماسی ملی در این قصه، بسیار تاثیرگذار بوده است. اسکندر در این قصه کنش هایی حماسی-پهلوانی همچون کنش های رستم، اسفندیار و سام(در سام نامه خواجو) دارد. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و به صورت کتابخانه ای انجام گرفته است، درپی آنیم تا با بررسی بن مایه های اساطیری و تاریخی این قصه، دریابیم که طرسوسی تا چه میزان با اساطیر ملی و فراملی آشنا بوده است و آیا می توان به تفکیک و دسته بندی انواع اساطیر و باورها پرداخت. پس از بررسی به این دسته بندی ها رسیدیم: اساطیر و باورهایی که منشا ایرانی دارند، اساطیر و باورهایی که منشا اسلامی دارند و اساطیر و باورهایی که منشا سامی دارند.
    کلیدواژگان: داراب نامه طرسوسی، اسطوره، اسکندر، داراب
  • میلاد چشمی*، مصطفی موسوی صفحات 119-138
    انتشار شاهنامه خالقی مطلق تحول بزرگی در عرصه شاهنامه شناسی و تصحیح متن در ایران بود. دعوت صریح خالقی از منقدان در مقدمه متن شاهنامه اش برای بررسی بیت بیت تصحیح او و بحث های گوناگون تصحیح متن در یادداشت های شاهنامه توسط او، باب جدیدی را در مقابل پژوهشگران این عرصه گشود. ما بر مبنای شیوه های تصحیحی جناب خالقی، سبک فردوسی و با کمک از دستنویس سن ژوزف و منابع حاشیه ای دیگر چند نکته انتقادی را درباره متن جلد اول شاهنامه تصحیح شده او مطرح کرده، به فراخور آن گهگاه به نقد بعضی برداشت های محتوایی خالقی در یادداشت های شاهنامه نیز پرداخته ایم.
    کلیدواژگان: شاهنامه، فردوسی، تصحیح متن شاهنامه، یادداشت های شاهنامه، جلال خالقی مطلق
|
  • Gholamreza Rafieei *, Kazem Dezfooliyan Pages 1-24
    This research aims to familiarize the researchers with “Qisas Al-anbiya” written by "Mohammad Ibn Abdollah Kisai", to introduce detailed Persian translations of this book manuscript. Study within the text of the translations in order to achieve the structure of style (language and literature) is also one of the strategic objectives of this research. Considering the lack of information on the author's life and identity of the Persian translators work, cataloging and bibliographers critical comments about it in this article are intended. The main reasons for the author's approach to this issue can be the narrative style and the popularity of Kisai's work of fiction among Muslim communities and numerous manuscripts in the libraries of the world, as well as translations of Persian manuscripts unknown in Iran and the world considered
    Keywords: the Quran, Qisas Al anbiya, manuscripts, Kisa\'i, Diduzami, Nafayes Al arayes
  • Zahra Ekhtiari Pages 25-40
    The correction of “ Gouy va chowgan” (karnameh)made by the Ghasemi Gonabady published as enclosed to two volumes of seasonal journal of Ayeneye Mirath. This manuscript is aimed to make a critical correction on the matter with respect to the correctors, some points must need modification including: the year of versifying the “Gouy va chowgan mathnavi” is 947 instead of 977. The birthday of the Ghasemi Gonabadi mistakenly noted at 930, while versifying of Mathnavi of Shah Esmael Nameh “ is 940,” the Gouy va chowgan “ and “ Leili va Majnun was versified in 947, “ Shahrokh Nameh “,” Khosrow va Shirin “ and ShahTahmasbnameh “ in 950. Furthermore, the scientific method hasn’t been applied in the correction of the book especially in the preface and also the correctional method throught the book is not uniform and even sometimes the citations from other manuscripts are in the square bracket, but other times arent. Even the important part from different manuscript is not shown as footnote or inside the manuscript. The present research has corrected the errors and faults of the correctors based on a logical and scientific method.
    Keywords: The date of versifying Gouy va Chowgan, Ghasemi Gonabadi birthday, critism, correction
  • Dr Khodabakhsh Asadollahi *, Dr Shokrollah Pouralkhas Pages 41-64
    Saebe Tabrizi and Bidele Dehlavi of the most famous poets in Hindi, which each in turn, the Iranian branch and Hindi Hindi style, the lyrics have been changed in this period. Most scholars who have studied the poetry Biddle to research, Specific compounds as one of the most important factors in a monopoly ambiguity Biddle poetry and in the making and meaning of these compounds have less reflection. Here are the lyrics to rely on dictionary and Biddle, the Iranian branch of specific compounds in both Hindi and Hindi poetry style is investigated. Combining both his first two exocentric and endocentric compounds is assorted, Based on Syntactic relations, various models of deep structure and composition relationships is presented. Saeb specific compounds and Biddle in deep syntactic relations as diverse as the relationship between the finite, nominative, accusative, amendment and so on.The semantic structure, certain combinations of the two poets more varied combinations are commonplace in standard language, so that some of the compounds exist in terms of meaning in language
    Keywords: Saeb, Biddle, specific compounds, Generative, Transformation, exocentric, endocentric compounds
  • Arash Amraeei Pages 65-82
    The description and interpretation of literary texts are one of the difficult works that every literature scholar has not the ability and endeavor to deal with it. To describe a divan, the mastery of items of information and facts is necessary in order to describe or interpret the intended poems in the best possible way. Naser Khosrow’s divan is one of the divans that is described by few researchers. One of the written descriptions on the divan is a description by Mohammad Hussein Mohammadi (PhD) and Mohammad Reza Barzegar Khaleghi (PhD). The third edition of the first volume of this description is published by Zavvar Publication in the summer of 2012. The book is almost the most complete description with abundant benefits and values among the written descriptions on Naser Khosrow’s divan. Undoubtedly, alongside the benefits and values of the book, a number of slips are found in it that it is attempted to mention some of them in this paper.
    Keywords: Naser Khosrow, Divan, Description, Criticism
  • Amir Abas Azizifar Pages 101-118
    Darab name tarsusi is one of the most known of Persian folktales that has a high research capacity. Symbolic criticism and its cryptic capacity, myth criticism, epic criticism and surrealistic aspects of this story is that it will shows its important. Tarsusi brought out a prose religious- historical epic, with adaptation of national epic, that it show his knowledge and acquainted. The role of epics and national epic characters in this fiction, no doubt, is very effective. In this fiction iskandar, however, has same epic- heroic function as rustam, isfandyar and sam(in sam name of khajo- kermani). This research done in a descriptive-analytical and library attitude, and we sought to understand to know that how many acquainted tarsusi with national and transnational mythology and are we can separate and sort mythology and beliefs. After reviewing we are sorted them in this kind: myths and beliefs that are Iranian origin, myths and beliefs that are Islamic origin and myths and beliefs that are sami origin.
    Keywords: darab name of tarsusi, mythology, iskandar, darab
  • Milad Cheshmi *, Mostafa Moosavi Pages 119-138
    The publication of Shahnameh by Khaleghi-Motlagh was a grand evolution in the study of Shahnameh and manuscript editing in Iran. Khaleghi’s direct invitation of critics in his introduction to investigate all the verses of his edit and also various discussions about manuscript editing in Notes on the Shahnameh by him has opened a new horizon for the scholars of this field. We presented some criticisms on the first volume of Shahnameh edited by Khaleghi-Motlagh using Khaleghi’s editing method, Ferdowsi style and San Jozeph manuscript along with other marginal resources. And based on it, we criticized some of Khaleghi’s meaning understandings in Notes on the Shahnameh.
    Keywords: Shahnameh, Ferdowsi, edit of Shahnameh, Notes on the Shananmeh, Djalal Khaleghi, Motlagh