فهرست مطالب

فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی ایران
سال ششم شماره 4 (پیاپی 24، پاییز 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/09/24
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مصطفی ازکیا، حبیب الله زنجانی، هادی برغمدی، سید محمد سیدمیرزایی صفحات 7-21
    در اوایل دهه ی 1990 سازمان ملل، گزارش توسعه ای را با رویکرد به توسعه انسانی منتشر کرد و از اواسط این دهه، به ویژه در پی صدور بیانیه ی آمستردام، مولفه های مربوط به توسعه اجتماعی نظیر سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی به ادبیات توسعه راه یافت. این پژوهش با هدف بررسی توسعه اجتماعی در شهر تهران و با سنجش دو متغیر اصلی توسعه اجتماعی(سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی) در این شهر انجام شده است. نوع مطالعه از نظر مسیر توصیفی تبیینی، از نظر هدف کاربردی، از نظر میزان ژرفایی پهنانگر و از نظر زمانی مقطعی بوده که با استفاده از روش پیمایش به گردآوری داده ها اقدام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنان شهر تهران و حجم نمونه را 400 نفر از ساکنان این شهر تشکیل داده اند که نمونه ها با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، انتخاب و با استفاده از ابزار پرسشنامه پژوهشگر ساخته، که اعتبار آن با استفاده از اعتبار صوری و ارزیاب ها و پایایی آن با استفاده از پایایی همسانی درونی سنجیده شده است، گردآوری شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیر کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی هر یک در سطح معناداری0.01 رابطه مستقیم و مثبت با توسعه اجتماعی داشته و افزایش هر یک از این دو متغیر باعث افزایش سطح توسعه اجتماعی شهر تهران و کاهش هر یک موجب کاهش آن خواهد شد. هرچند که نتایج این پژوهش از تاثیر بیشتر کیفیت زندگی نسبت بر سرمایه اجتماعی در افزایش یا کاهش میزان توسعه اجتماعی این شهر تاکید دارد (با توجه به نتایج رگرسیون چند متغیره)، اما توامان بودن تاثیر این دو متغیر بر توسعه اجتماعی شهر تهران را نمی توان نادیده گرفت و افزایش سطح توسعه اجتماعی شهر تهران نیازمند ارتقاء همزمان سطح این دو متغیر است.
    کلیدواژگان: توسعه اجتماعی، سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی، شهر تهران
  • سید محمد صادق مهدوی، علی عاشوری صفحات 23-36
    فرهنگ شهروندی دریافت نوین زندگی جمعی انسانی می باشد که حاوی تعاملات پایدارانسانی بوده و متاثر از مفاهیم فرهنگ و شهروندی در طول تاریخ بوده است که از دیدگاه جامعه شناسی، بازشناسی اجتماعی و فرهنگی، جایگاه مفاهیم فرهنگ و شهروند و به تبع آن فرهنگ شهروندی ضروری به نظر میرسد. از اینرو مطالعات فرهنگ شهروندی روند تازه ای گرفته و با بازیابی مفاهیم دوگانه فرهنگ و شهروند و اهمیت آنها در زندگی جمعی شهروندی، شکل و روح جدیدی در مطالعات فرهنگ شهروندی دمیده است. تحقیق حاضر درصدد شناسایی و بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی موثر بر ارتقاء فرهنگ شهروندی است. از این منظر ضمن مروری بر فضای مفهومی موضوع از تئوری شهروندی پارسونز، مارشال، ترنر و هابرماس برای تبیین موضوع بهره گرفته شده است و با عنایت به فرضیاتی که از این تئوری ها اخذ شده درصدد شناسایی تاثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی بر ارتقاء فرهنگ شهروندی است. با کاربرد روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه بر روی 458 نفر از شهروندان شهر بوشهر از طریق نمونه گیری خوشه ایبا سطح خطای 05/0 و ضریب اطمینان 95/0 انتخاب شده اند، اطلاعات و داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. نتایج بدست آمده حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر آن است که متغیرهای آگاهی از حقوق شهروندی، آگاهی از رویدادها و مناسبات داخلی و خارجی، مسئولیت پذیری و رسانه بر ارتقای فرهنگ شهروندی تاثیر دارند همچنین متغیرهای قانون مداری، منافع جمعی، عام گرایی، دسترسی به مراکز فرهنگی، درآمد و مسکن رابطه معنی داری را با متغیر وابسته نشان ندادند.
    کلیدواژگان: شهروندی، فرهنگ شهروندی، حقوق شهروندی، عام گرایی، قانون گرایی
  • سید موسی پور موسوی، انوشیروان ناصر مستوفی، محمد صالح شکوهی بیدهندی صفحات 37-57
    رویکردهای نوین توسعه شهری، برای حفظ محیط زیست و افزایش سرزندگی، اجازه ی گسترش افقی شهرها را نمی دهند. در این رویکردها، پیشنهاد می شود که به جای زیر ساخت و ساز بردن زمین های حاشیه ای شهرها، اراضی خالی مانده ی درون شهری هدف توسعه قرار گیرند. در این چارچوب، انگاره ی توسعه ی میان افزا، پیشنهاد ساخت و ساز در زمین های بایر درون شهری و کاربری های نامتجانس (همچون پادگان ها، زندان ها و صنایع بزرگ مقیاس آلاینده) را با هدف تامین کمبودهای شهر (به ویژه کمبودهای خدماتی و فضای سبز) مطرح می سازد. از سوی دیگر، می توان به جای ساخت و ساز مسکونی در حومه های شهر، این ساخت و سازها را به سوی بافت های فرسوده ی درون شهر هدایت نمود، مشروط به اینکه ساخت واحدهای مسکونی، با افزایش سرانه ی خدمات شهری نیز همراه گردد. طرح جامع شهر تهران، موضوع «ساماندهی و صیانت از محدوده و جلوگیری از هرگونه گسترش شهر» را به عنوان نخستین راهبرد خود معرفی کرده است. علاوه بر این، محدوده هایی نیز به عنوان اراضی ذخیره نوسازی شهری در این طرح در نظر گرفته شده اند. بر این مبنا، مطالعه ی حاضر به این پرسش می پردازد که آیا می توان اصول توسعه میان افزا را به عنوان یکی از ابعاد توسعه شهری پایدار، در شهر تهران به کار گرفت؟ به منظور پاسخ به این سوال، در ابتدا مبانی نظری و تجارب جهانی توسعه ی میان افزا مورد بحث و بررسی قرار می گیرد و آموزه هایی که می توان از این مبانی و تجارب برای شهر تهران برگرفت استخراج می شوند. سپس، ویژگی های تاریخی توسعه شهر تهران مرور می شوند و بر مبنای آن، به منظور نیازسنجی توسعه ی میان افزا، این ویژگی ها در سه بعد اجتماعی- اقتصادی، کارکردی- عملکردی و کالبدی- محیطی تحلیل می گردند. در نهایت، با اتکا به شرایط تهران، راهبردها و سیاست هایی برای توسعه ی میان افزای تهران ارائه می شود. این راهبردها می توانند در زمان بازنگری در طرح جامع مورد استفاده قرار گیرند.
    کلیدواژگان: توسعه، توسعه میان افزا، توسعه شهری پایدار، شهر تهران
  • مریم ثابتی، محمد همایون سپهر، فخرالدین احمدی صفحات 59-69
    در عصر جدید و در کشاکش رقابت میان جوامع ، کشورها در تلاش هستند تا نقش آموزش و به ویژه آموزش عالی را در توسعه ملی و ارتقای دانش و تکنولوژی مورد توجه قرار دهند. از این رو نقش آموزش عالی در توسعه اجتناب ناپذیر است. در واقع می توان گفت که یکی از پرارزش ترین منابعی که جامعه در اختیار دارد، دانشگاه است. در غالب کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه، حل مسائل و رفع نیازمندی های اهداف توسعه ملی را دانشگاه و دانشگاهیان تحقق بخشیده اند. اختلاف اصلی که باعث تفاوت معنادار بین وضعیت کشورهای پیشرفته و توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه شده است، نوع نگرش آنها به توسعه علمی و ارزش گذاری آنان به این عامل حیاتی و پایه اصلی توسعه است. هر چه آموزش بیشتر و با کیفیت بهتر ارائه شود، توسعه ملی سریع تر صورت خواهد پذیرفت. در مقاله حاضر سعی می شود تغییر و تحول خدمات دانشگاهی در طول زمان در اروپا و ایران و نیز رابطه دانشگاه و توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، انسانی و فرهنگی و تاثیر متقابل آنها در رسیدن به توسعه ملی مورد بررسی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: توسعه ملی، آموزش عالی، دانشگاه، سرمایه انسانی
  • محسن نیازی، مرتضی جعفرپور برزکی، الهام شفایی مقدم صفحات 71-85
    امروزه، فرهنگ شهروندی به عنوان مولفه ی کلیدی توسعه اجتماعی و فرهنگی مورد توجه اندیشمندان و صاحب نظران قرار گرفته است. در این میان، احساس تعلق به یک جامعه نتیجه عناصر عینی و ذهنی تشکیل دهنده هویت فرد و اجتماع است که با ارجاع به مفهوم و مولفه های شهروندی می توان آن را شناسایی کرد. این مفاهیم دارای ارتباط نظام دار با یکدیگر و با مفاهیم اصلی شهروندی می باشند. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه ابعاد سه گانه هویت (هویت فردی، اجتماعی و ملی) با میزان پایبندی افراد به فرهنگ شهروندی در جامعه مورد مطالعه می باشد. این مطالعه از نوع پیمایش بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توام با مصاحبه جمع آوری گردیده است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان واقع در سنین فعالیت شهر تهران در نیمه سال 1393 می باشد. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 1112 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری سهیمه ای و به صورت تصادفی افراد نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رابطه مثبت و معنی دار بین هر یک از متغیرهای هویت فردی، هویت اجتماعی و هویت ملی با میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی به ترتیب برابر با 0.312، 0.382 و 0.279 در سطح اطمینان 99 درصد را تایید نموده است. با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه بر روی متغیرهای تحقیق، در مجموع، سه متغیر فوق 18 درصد از تغییرات متغیر وابسته تحقیق را تبیین نموده است.
    کلیدواژگان: شهروندی، فرهنگ شهروندی، هویت فردی، هویت اجتماعی، هویت ملی
  • علیرضا کلدی، حمیده کبیران عین الدین، سید حسین محققی کمال، پوریا رضا سلطانی صفحات 87-95
    شیوه زندگی سالم منبعی ارزشمند برای کاهش شیوع و تاثیر مشکلات بهداشتی و ارتقای سلامت، تطابق با عوامل استرس زای زندگی و بهبود کیفیت زندگی است. سبک زندگی به ما کمک میکند تا آنچه را که مردم انجام می دهند، دلیل انجامشان و معنی عملشان برای خودشان و دیگران را درک کنیم. در پژوهش حاضر، رابطه بین سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت با کیفیت زندگی در دانشجویان، مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعه حاضر، 140 دانشجو با روش غیر تصادفی سهمیه ای از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی انتخاب و با پرسشنامه SF36 و پرسشنامه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت مورد آزمون قرار گرفتند. تجزیه تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و با آزمونهای آنالیز واریانس یکطرفه، آزمون همبستگی اسپیرمن و آزمونهای تی تست نرمال و غیرنرمال و تحلیل رگرسیون، تحلیل شدند. بین سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و کیفیت زندگی دانشجویان رابطه معناداری وجود داشت (00/0 p=). از میان شش بعد رفتارهای ارتقادهنده سلامت، «مسئولیت پذیری در مقابل سلامت خود»، با میانگین 54/28 بیشترین و «مدیریت استرس» با میانگین 03/9 کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. از میان هشت بعد کیفیت زندگی، «عملکرد جسمی» با میانگین 64/26 بیشترین و «محدودیت در ایفای نقش ناشی از وجود مشکلات جسمانی» با میانگین 82/4 کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. نتایج نشان داد که سبک زندگی ارتقادهنده سلامت با کیفیت زندگی دانشجویان رابطه مثبت قوی دارد و همچنین سبک زندگی و کیفیت زندگی دانشجویان با مقطع تحصیلی، وضعیت اشتغال و وضعیت تاهل دانشجویان رابطه معناداری دارد و تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت پیش بینی کننده خوبی برای کیفیت زندگی می باشد.
    کلیدواژگان: سبک زندگی، سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت، کیفیت زندگی، دانشجویان
  • سیده خدیجه خضری، اسحق ارجمند سیاهپوش صفحات 97-105
    هدف از این پژوهش مقایسه میزان رضایت از زندگی زناشویی زنان شاغل و خانه دار و بررسی عوامل موثر بر آن در شهر ایذه می باشد. دیدگاه های نیاز مازلو، دورکیم، پارسونز و نظریه فشار نقش به عنوان چارچوب نظری انتخاب شدند. روش تحقیق، پیمایشی، واحد تحلیل فرد پاسخگو(زنان متاهل 20 تا 50 ساله) و سطح تحلیل، خرد است. شیوه نمونه گیری، خوشه ایچندمرحله ای است و حجم نمونه طبق فرمول کوکران 295 نفر می باشد. ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه است. روش تجزیه و تحلیل داده ها،آزمون تی مستقل، ضریب همبستگی اسپیرمن، پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره و از نرم افزار SPSS استفاده شده است. از اعتبار صوری و ضریب آلفای کرونباخ جهت سنجش اعتبار (روایی)و اعتماد(پایایی) استفاده شده است که برای متغیر وابسته ضریب آلفای کرونباخ برابر با 714/0 است. نتایج نشان می دهد که میانگین میزان رضایت از زندگی زناشویی برابر 26/3 بوده است که تقریبا در حد متوسط رو به بالا می باشد. نتایج آزمون مقایسه میانگین نشان می دهد که بین میزان رضایت زندگی زناشویی زنان شاغل و خانه دار تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین رضایت از زندگی زناشویی در بین زنان شاغل بیشتر از زنان خانه دار است. بین متغیرهای میزان تعادل در ساختار قدرت در خانواده، میزان احساس فشار نقش در انجام نقش و تعداد فرزندان با میزان رضایت از زندگی زناشویی رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. بین میزان درآمد با میزان رضایت از زندگی زناشویی رابطه منفی و معکوس ضعیفی وجود دارد. تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که 2/54 درصد از تغییرات میزان رضایت از زندگی زناشویی به متغیرهای مستقل مربوط می شود و متغیرهای میزان احساس فشار نقش در انجام نقش، میزان تحصیلات و میزان تعادل در ساختار قدرت در خانواده سهم بیشتری در تغییرات متغیر وابسته دارند.
    کلیدواژگان: رضایت از زندگی زناشویی، تعادل در ساختار قدرت خانواده، میزان احساس فشار نقش، زنان شاغل و خانه دار
  • مهناز صابریان، محمد صادق صبوری صفحات 107-115
    این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های کارآفرینی زنان روستایی عضو صندوقهای اعتباری خرد سمنان صورت پذیرفته است. این مطالعه بر حسب هدف کاربردی و از لحاظ نوع انتخاب روش، سرشماری می باشد (N=170). از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردیده است. برای سنجش روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید راهنما و مشاور و متخصصین و صاحب نظران در امر ترویج و آموزش کشاورزی و همچنین مسئولین صندوق اعتباری استان سمنان استفاده شده است. برای بررسی پایایی، پرسشنامه در اختیار تعدادی از زنان عضو صندوق قرارگرفت و نتایج آن بررسی و آلفای کرونباخ 5/88% به دست آمده که بیانگر آن است که قسمتهای مختلف پرسشنامه از اعتبار لازم برخوردار است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل عاملی استفاده شده است براساس نتایج به دست آمده، ویژگی های کارآفرینان در 9 عامل دسته بندی شدند. سخت کوشی به عنوان عامل اول به تنهایی 33/14درصد از واریانس کل را تبیین نمود که حاکی از اهمیت بالای این عامل دارد. سایر عوامل نیز به ترتیب اهمیت شامل: کانون کنترل درونی، ریسک پذیری روانی، ریسک پذیری مالی، نوآوری، تحمل ابهام، خلاقیت، پشتکار، فرصت طلبی بوده که به ترتیب 26/11، 49/9، 55/8،850/7، 57/7، 98/6، 16/6، 39/5 درصد از واریانس کل را تببین نمودند.
    کلیدواژگان: زنان روستایی، صندوق اعتباری خرد، کارآفرینی، ویژگی های کارآفرینان