فهرست مطالب

فصلنامه پاتوبیولوژی مقایسه ای
سال یازدهم شماره 46 (زمستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/12/19
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مهسا آل ابراهیم، اکرم عیدی، پژمان مرتضوی، سید محمد توانگر، داریوش مینایی تهرانی صفحات 1421-1428
    تجمع اسیدهای صفراوی آبگریز در مدل حیوانی انسداد مجرای صفراوی، نقشی اساسی در القاء فیبروز کبدی ایفا می کند. فیبروز کبد کلستاتیک که مشخصه آن تجمع بیش از حد پروتئین های ماتریکس خارج سلولی است، با استرس اکسیداتیو و پراکسیداسیون لیپید ناشی از اسیدهای صفراوی، در ارتباط است. مولیبدن یک عنصر کمیاب ضروری است که بعنوان یک کوفاکتور در ساختمان بسیاری از آنزیم های سیستم سم زدایی عمل می کند. بر اساس نتایج حاصل از مطالعه قبلی ما، مولیبدات سدیم می تواند بعنوان یک ماده محافظت کننده کبدی در مسمومیت ناشی از تتراکلریدکربن در موش های صحرایی بکار رود. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات درمانی یا ضد فیبروزی مولیبدات سدیم، در مدل فیبروز القاء شده با انسداد مجرای صفراوی در موش های صحرایی می باشد. پس از انسداد مجرای صفراوی، موش های صحرایی مولیبدات سدیم (05/0 یا 1/0 یا 2/0 گرم/کیلوگرم) یا یورسودی اکسی کولیک اسید (25 میلی گرم/کیلوگرم) را بصورت خوراکی و به مدت 45 روز متوالی (یک بار در روز) دریافت کردند. انسداد مجرای صفراوی بطور قابل توجهی تجمع کلاژن، همچنین نفوذ سلول های التهابی، نکروز کبدی و هیپرپلازی مجاری صفراوی را القاء نمود که با رنگ آمیزی تریکروم ماسون تعیین گردید. این اختلالات بطور معنی داری توسط تیمار با مولیبدات سدیم (1/0 و 2/0 گرم/کیلوگرم) بهبود یافت. مصرف همزمان مولیبدات سدیم می تواند فیبروز کبدی را در موش های صحرایی کلستاتیک مدل انسداد مجرای صفراوی مهار کند. نتایج حاصل از این تحقیق پیشنهاد می کند که مولیبدات سدیم احتمالا با مهار تولید پروتئین های ماتریکس خارج سلولی، اثرات ضد فیبروزی خود را اعمال می کند.
    کلیدواژگان: انسداد مجرای صفراوی، کلستاز، فیبروز کبدی، موش صحرایی، مولیبدات سدیم
  • فاطمه اربابی، باقر مینایی زنگی، مهرانگیز صدوقی صفحات 1429-1436
    هدف از این تحقیق تاثیردانه گیاه جو برتکوین بافت ریه در جنین موش های صحرایی دیابتی می باشد. مطالعه تجربی روی 60 سر موش صحرایی در 4 گروه به شرح زیر انجام گرفت: 1. کنترل، 2. غیر دیابتی + مصرف جو (روزانه 300 گرم بصورت مصرف خوراکی)، 3. دیابتی + غذای معمولی، 4. دیابتی + مصرف جو (روزانه 300 گرم بصورت مصرف خوراکی). القاء دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین ایجاد شد. در روز 21 بارداری جنین ها از شاخ رحمی خارج شدند؛ طول سری دمی و وزن جنین ها اندازه گیری شد؛ پس از آماده سازی بافتی، رنگ آمیزی هماتوکسین-ائوزین انجام شد و بافت ریه جنین ها با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرارگرفت. در گروه دیابتی + غذای معمولی برونشیول ها، آلوئل ها و نوموسیت ها تکوین کمتری نسبت به گروه کنترل داشت و بیشترین عروق پرخون و التهاب دیواره های بینابینی در این گروه دیده شد. گروه دیابتی + مصرف جو برونشیول ها، آلوئل ها و نوموسیت ها تکوین بیشتری نسبت به گروه دیابتی + غذای معمولی داشت، در این گروه عروق پرخون و التهاب دیواره های بینابینی کمتر از گروه دیابتی + غذای معمولی دیده شد. وزن جنین ها در گروه دیابتی + غذای معمولی افزایش یافته بود در حالی که در گروه دیابتی + مصرف جو این مقدار تا حدودی کاهش داشت ولی معنادار نبود. طول سری دمی در جنین های گروه دیابتی + غذای معمولی نسبت به گروه کنترل کاهش داشت که مصرف جو درگروه دیابتی + مصرف جو نیز تاثیری بر رفع آن نداشت. به نظر می رسد که مصرف دانه جو در تکوین بافت ریه جنین موش های دیابتی مفید باشد. مصرف جو میتواند تا حدودی افزایش وزن ناشی از دیابت را تعدیل بخشد ولی دررفع کاهش طول سری دمی ناشی ازافزایش قند بی تاثیر است.
    کلیدواژگان: دیابت، گیاه جو، تکوین، ریه، استرپتوزوتوسین
  • سهراب رسولی صفحات 1437-1446
    هدف از این مطالعه بررسی نماتودهای انگلی خانواده آنیزاکیده در شانک ماهیان زردباله (Acanthopagrus latus) وحشی و پرورشی سواحل شمالی خلیج فارس می باشد. طی یک دوره یکساله تعداد 276 قطعه ماهی شانک زردباله (169 وحشی و 107 پرورشی) در سواحل شمالی خلیج فارس از لحاظ بیماری ها و ضایعات انگلی مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع چهار گونه نماتود مختلف از خانواده آنیزاکیده شامل لارو آنیزاکیس( از روده، حفره صفاقی، کبد و مزانتر) لارو کنتراسکوم (از روده و محوطه بطنی) رافید آسکاریس (از روده) و هیستروتیلاسیوم (از روده) جداسازی و شناسایی شدند. بیشترین درصد آلودگی به کنتراسکوم در زمستان و کمترین آن در پاییز بود. در خصوص هیستروتیلاسیوم بیشترین و کمترین درصد آلودگی به ترتیب مربوط به زمستان و تابستان و در خصوص آنیزاکیسبه ترتیب مربوط به تابستان و پاییز بود. کلیه تفاوتهای فصلی در میزان آلودگی به انگل از لحاظ آماری معنی دار بود. یک ارتباط معنی دار و مثبت بین وزن ماهی و بار انگلی دیده شد. انگل جنس هیستروتیلاسیوم برای اولین بار از ماهی شانک زردباله گزارش می گردد.
    کلیدواژگان: ماهی، شانک زردباله، آنیزاکیده، وحشی، پرورشی
  • علی رضایی، ایلیاد عیسی بیگلو، مهرداد پاشازاده صفحات 1447-1452
    minor گیاهی است که در فارسی به پیچ تلگرافی معروف است. در این گیاه ماده ای تلخ به نام وین سین (Vincine) تانن، پکتین، کاروتین، آلکالوئیدهای وینکامی نین، وینکامین، وین سینین، کاتارین، و اسیدهای فرمیک، استیک، اسکوربیک و گلوکوزید و نوعی ساپونین و مقادیر زیادی از آلکالوئیدهای وینین Vinine و پوبسین Pubcine وجود دارد. تمام قسمت های این گیاه قابل مصرف اند بخصوص برگ هایش. هدف از این تحقیق بررسی اثرات تسکینی، پیش بیهوشی فراکسیون های قطبی، نیمه قطبی و غیر قطبی گیاه پیچ تلگرافی در مقایسه با میدازولام در موش صحرایی می باشد. در این روش از 60 سر موش رت نر نژاد ویستار در گروه های مختلف برای آزمون ها استفاده شد. نیم ساعت قبل از آزمون سه فراکسیون قطبی، نیمه قطبی، غیر قطبی و میدازولام با دوز (mg/kg 04/0) و دی متیل سولفوکساید (DMSO) به عنوان دارونما با حجم برابر به صورت داخل صفاقی تزریق شد. در آزمون بررسی اثرات تسکینی و پیش بیهوشی مدت Induction time وSleeping time بر حسب ثانیه با کورنومتر ثبت شد. نتایج به دست آمده بیانگر معنی دار خواب القاء شده با کتامین در گروه های تیمار با فراکسیون قطبی عصاره بود (05/0p<). با توجه به اثرات آرام بخشی این گیاه نتایج نشان داد که فراکسیون قطبی پیچ تلگرافی در دوز mg/kg 100 دارای اثرات تسکینی، بیش بیهوشی است.
    کلیدواژگان: تسکینی، پیش بیهوشی، قطبی، نیمه قطبی، غیر قطبی، پیچ تلگرافی
  • نازیلا فرهنگی قلعه جوقی، محمدرضا فرهپور، مسلم نیریزنقده صفحات 1453-1462
    عفونت های زخم ناشی از کاندیدا آلبیکنس (Candida albicans) در سال های اخیر رشد چشمگیری داشته است. گران بودن داروها، عوارض جانبی ناشی از آن ها و به ویژه توسعه مقاومت دارویی، سبب شد تا استفاده از مواد بیولوژیک به عنوان راه حل های جایگزین مطرح گردد. بررسی ها نشان می دهند که اسانس برگ گیاه نعناع فلفلی (Mentha piperita) به دلیل داشتن فلاونوئید و منتول اثرات ضدباکتریایی از خود نشان می دهد. در این مطالعه که بر روی 100 موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 205-195 گرم انجام گرفت، پس از ایجاد بیهوشی عمومی، یک زخم مربع شکل با ابعاد 5/1 در 5/1 سانتیمتر در محل بین دو کتف ایجاد شده و بلافاصله با 1/0 میلی لیتر از محلول حاوی107×5/1 واحد تشکیل دهنده پرگنه مخمر کاندیدا آلبیکنس عفونی گردیدند. سپس موش های صحرایی آزمایش در چهار گروه 25 تایی (شاهد، کنترل و گروه های تحت درمان با پمادهای 5/1% و 3%)، و هرگروه خود به 5 زیرگروه 5 تایی (گروه های نمونه برداری در روزهای مختلف) به طور تصادفی تقسیم شدند. در طول اجرای طرح، در پایان روزهای 4، 8، 12، 16 و 20 از زخم های گروه های مختلف، به منظور بررسی های هیستوپاتولوژیک، توسط پانچ مخصوص بیوپسی، نمونه اخذ گردید. بر اساس یافته های آسیب شناختی، اسانس نعناع فلفلی در شکل موضعی موجب کاهش معنی دار میزان آماس، مهاجرت لکوسیت ها، و همچنین افزایش معنی دار نوزایش عروقی، بافت پوششی، مهاجرت فیبروبلاست ها در مقایسه با گروه شاهد گردید. اسانس نعناع بخصوص در دوز بالاتر (3%)، موجب افزایش فاکتورهای آسیب شناختی موثر بر روند ترمیم زخم عفونی با کاندیدا آلبیکنس در موش صحرایی گردید.
    کلیدواژگان: نعناع فلفلی، کاندیدا آلبیکنس، التیام زخم، موش صحرائی
  • بابک قائدنیا، منصور بیات، ایرج سهرابی حقدوست، عباسعلی مطلبی، ابوالفضل سپهداری صفحات 1463-1472
    هدف از این مطالعه بررسی تغییرات بافتی ناشی از تغذیه با جیره های حاوی مقادیر مختلف آفلاتوکسین B1 در میگوی سفید هندی می باشد. در این مطالعه میگوهای سفید هندی (Fenneropenaeus indicus) با وزن (گرم 76/1 ± 79/11) با جیره های غذایی حاوی مقادیر 0، 20، 50، 100، 200، 400، 800 و ppb 1600 آفلاتوکسین B1 (AFLB1) بمدت 8 هفته تغذیه شدند. تغییرات آسیب شناسی بافتی در هپاتوپانکراس، بافت عضله و روده میانی در پایان هفته چهارم و هشتم بررسی شد. تغییرات بافت شناسی در هپاتوپانکراس، شامل تغییر شکل مقطع ستاره ای توبول های هپاتوپانکراس و کاهش سلول های پوششی و تغییرات دژنراتیو و آتروفی سلول های ترشحی پوششی این توبول ها، نکروزه شدن بافت هپاتوپانکراس و تجمع سلول های فیبروبلاست در دیواره توبولهای هپاتوپانکراس مشاهد شد. در بافت عضله، جدا شدن دستجات عضلانی از یکدیگر و ایجاد فاصله بین آنها مشاهد گردید که تایید کننده کاهش وزن و لاغری در تیمارهای ppb 800 می باشد. در بافت روده میانی نکروزه و کنده شدن مخاط روده در میگوهای تغذیه شده با جیره های ppb 1600 آفلاتوکسین B1، در پایان هشتم مشاهده گردید.
    کلیدواژگان: آفلاتوکسین B1، میگوی سفید هندی، تغییرات آسیب شناسی
  • خسرو محمدی صفحات 1473-1480
    مصرف مواد غذایی حاوی انتروتوکسین های استافیلوکوکی، اغلب موجب مسمومیت غذائی می شوند. انتروتوکسین A شایع ترین سم در مسمومیت های استافیلوکوکی شناخته شده است. هدف از این مطالعه تعیین میزان آلودگی پنیرهای سفید آب نمکی تهیه شده به روش سنتی به استافیلوکوکوس اورئوس و شناسایی ژن کد کننده انتروتوکسین A (sea) بود. در مجموع تعداد 120 نمونه پنیر آزمایش شدند که از این تعداد استافیلوکوکوس اورئوس از 11 (1/9%) نمونه جداسازی شد. نتایج شمارش در محدوده cfu/g 101 × 5/1تا 104 × 6/8 متغیر بود. هیچ کدام از نمونه ها از نظر شاخص مسمومیت با استافیلوکوکوس اورئوس در حد بحرانی (cfu/g 105>) نبود. از هر نمونه پنیر پنج کلونی مشکوک با آزمایش های بیوشیمیایی تایید شدند. شناسایی استافیلوکوکوس اورئوس در سطح گونه براساس ژن 23S rRNA، ژن ترمونوکلئاز و ژن انتروتوکسین A به روش PCR چندگانه ارزیابی شدند. در مجموع 55 جدایه مورد مطالعه قرار گرفتند. همه جدایه ها بعنوان استافیلوکوکوس اورئوس تایید شدند. ژن انتروتوکسین A (sea) در 6 (9/10%) جدایه مشاهده شد. طبق نتایج این مطالعه ژن sea در استافیلوکوکوس اورئوس های پنیر سفید سنتی آب نمکی وجود دارد و درصورتیکه شرایط مساعد برای رشد و تولید انتروتوکسین فراهم شود می تواند بعنوان یک مخاطره بالقوه مطرح شود.
    کلیدواژگان: پنیر سفید سنتی آب نمکی، استافیلوکوکوس اورئوس، ژن، انتروتوکسین، واکنش زنجیره ای پلیمراز چندگانه
  • محمدرضا محمدی ملایری، سعید حصارکی، پیام جمال لیوانی صفحات 1481-1490
    تاثیرات مفید چای سیاه در درمان بسیاری از بیماری ها نشان داده شده است. اثرات محافظتی چای احتمالا مربوط به ویژگی های آنتی اکسیدانی و یا اثر مهاری آن بر اکسیداسیون لیپیدها می باشد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات محافظت کبدی چای سیاه ایرانی در مسمومیت کبدی ناشی از کادمیوم می باشد. برای این منظور 30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بطور تصادفی به شش گروه 1- کنترل منفی،2- کنترل تیمار(دریافت کننده دمنوش 10% چای سیاه )،3- کنترل مثبت (دریافت کننده روزانه کادمیومmg/kg 5بصورت خوراکی)، 4 تا 6- گروه های تیمار (دریافت کننده دمنوش های چای سیاه به ترتیب با غلظت های 2، 5 و 10% بعنوان آب آشامیدنی علاوه بر کادمیوم) تقسیم شدند. پس از چهار هفته موش ها آسان کشی شده و نمونه خون آنها جهت سنجش بیومارکرهای عملکرد کبد جمع آوری گردید. نمونه های بافتی کبد جهت مطالعه آسیب شناسی در فرمالین بافر10% تثبیت و سپس به روش رایج بلوک های پارافینی تهیه و با هماتوکسیلین ائوزین رنگ آمیزی و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده افزایش معنی دار فعالیت آنزیم های ALT،AST و ALP در گروه کنترل مثبت و القاء موفق آسیب کبدی بواسطه کادمیوم بود. در بررسی آسیب شناسی بافت کبد تغییرات دژنراتیو گرانولر، متراکم شدن کروماتین ها و هسته و همینطور نکروز هپاتوسیت ها در این گروه مشاهده شد. در مقابل تجویز خوراکی چای در غلظت های 5 و 10% بطور معنی دار از افزایش فعالیت آنزیم های سرمی مذکور جلوگیری کرد و نتایج آسیب شناسی نیز موید آنها بود. ولی چای 2% تاثیر محافظتی معنی دار ی ایجاد نکرد. نهایتا نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که نوشیدن روزانه چای سیاه می تواند در پیشگیری از بروز ضایعات کبدی القاء شده بوسیله کادمیوم در موش صحرایی موثر باشد.
    کلیدواژگان: مسمومیت کبدی، کادمیوم، چای سیاه، موش صحرایی
  • مهدی مرجانی، علی کاظمی، امیررضا هاشم پور صفحات 1491-1494
    زایلازین داروی پیش بیهوشی می باشد که دارای اثرات استفراغی است. این مطالعه به منظور ارزیابی اثر دگزامتازون، متوکلوپرامید و ترکیب دگزامتازون- متوکلوپرامید در جلوگیری از تهوع متعاقب تزریق زایلازین انجام شد.
    15 قلاده سگ نر نژاد مخلوط با متوسط وزن 5 ± 9/18 کیلوگرم درسه گروه پنج تایی شامل گروه دگزامتازون وریدی(mg/kg 1)، گروه متوکلوپرامید وریدی (mg/kg 5/0) و ترکیب دگزامتازون- متوکلوپرامید(mg/kg1-5/0) متعاقب بیهوشی سگ ها، به صورت تصادفی انتخاب شدند. در تمام گروه ها ابتدا توسط دیازپام (mg/kg 2/0 ) وریدی به عنوان آرام بخش، سپس زایلازین (mg/kg 2) وریدی و بالاخره مورفین (mg/kg 2) وریدی استفاده شد. بلافاصله داروهای دگزامتازون، متوکلوپرامید درگرو ه های مذکور تزریق و تحت عمل لاپاراتومی قرارگرفتند. زمان بیهوشی، زمان بازیابی و علائم مربوط به تهوع در زمان های30 دقیقه، 2، 4، 8 و24 ساعت پس از بیهوشی ارزیابی و نتایج با استفاده ازآزمون آماریANOVA بررسی و (50/0 P <) معنی دار در نظر گرفته شد.
    در گروه دگزامتازون طول دوره بیهوشی 8/2±2/48 دقیقه، درگروه متوکلوپرامید 3/2±7/51 دقیقه و درگروه دگزامتازون- متوکلوپرامید 5±7/45 دقیقه بود. اختلاف آماری معنی داری بین سه گروه از لحاظ طول دوره بیهوشی مشاهده نشد(05/0< P ). در هیچ یک از سه گروه تهوع و استفراغ مشاهده نشد. تجویز داروهای دگزامتازون و متوکلوپرامید به صورت تنها یا ترکیب با یکدیگر به طور کامل رخداد استفراغ را در طول بیهوشی و زمان بازیابی کنترل می کند.
    کلیدواژگان: استفراغ، دگزامتازون، متوکلوپرامید، زایلازین
|
  • M. Ale Ebrahim, A. Eidi, P. Mortazavi, S.M. Tavangar, D. Minai Tehrani Pages 1421-1428
    The accumulation of hydrophobic bile acids in bile duct ligation (BDL) animal model¡ plays a pivotal role in the induction of hepatic fibrosis. Cholestatic liver fibrosis¡ characterized by excessive accumulation of extracellular matrix (ECM) proteins¡ is associated with bile acidinduced oxidative stress and lipid peroxidation. Molybdenum is an essential trace element which acts as a cofactor in many detoxification system enzymes. The results of our previous study suggested that sodium molybdate could be used as a hepatoprotective agent against toxicity caused by carbon tetrachloride in rats .The aim of the present study was to evaluate the therapeutic or the anti-hepatofibrotic effects of sodium molybdate in a bile duct ligation (BDL)- induced cholestatic fibrosis model in rats .After BDL¡ rats were given sodium molybdate (0.05 or 0.1 or 0.2 g/kg) or urosodeoxycholic acid (UDCA¡ 25 mg/kg) orally for 45 consecutive days (once per day). BDL markedly induced the accumulation of collagen¡ as well as infiltration of inflammatory cells¡ hepatocyte necrosis and bile duct hyperplasia¡ as determined by Masson’s trichrome staining. These alterations were significantly attenuated by sodium molybsdate administration (0.1 and 0.2 g/kg). Simultaneously treatment of sodium molybdate may inhibit the liver fibrosis in a BDL model of cholestatic rats. Our data suggest that sodium molybdate may exert its antifibrotic effects via inhibition of ECM proteins.
    Keywords: Bile duct ligation (BDL), Cholestasis, Liver fibrosis, Rat, Sodium molybdate
  • F. Arbabi, B. Minae Zangi, M. Sadooghi Pages 1429-1436
    The goal of this research is to see how barley grains affect the development of lung tissues in the embryo of diabetic albino rats. An empirical study was done on 60 albino rats in four groups: 1. Control, 2. Healthy barely diet, 3. Diabetic normal food, 4. Diabetic barely diet. A peritoneal injection of streptozotocin was used to develop diabetes in the rats. In the 21st day of pregnancy the embryos were removed from the uterine horns, weighed and measured from head to tail. After tissue processing, H&E staining was done and the embryos’ lung tissues were analyzed using an optical microscope. The diabetic normal food group showed less development in bronchioles, alveoli and pneumocyte compared to the control group and had hyperemic vessels and the most inflamed alveolar interstitial tissue. The diabetic barely group had more developed bronchioles, alveoli and pneumocyte compared to the diabetic normal food group. This group has fewer hyperemic vessels and inflamed alveolar interstitial tissue compared to the diabetic normal food group. The embryos in the diabetic normal food increased in weight while the diabetic barely group had a slight decrease in weight.However, the decrease in weight was not significant. The head to tail length of the embryos in the diabetic normal food decreased compared to the control group and barely had no effect on the head to tail length in the diabetic barely group. It seems that barely is beneficial on the development of lung tissues in the embryo of diabetic albino rats. Barely can regulate the excess weight caused by diabetes to some extent; however, it has no effect on the reduction of head to tail length caused by high glucose.
    Keywords: Diabetic, Barely, Development, Lung, Streptozotocin
  • S. Rasouli Pages 1437-1446
    In one year period, 276 wild (n=169) and cultured (n=107) yellow-fin seabream fish were studied for parasitic diseases and associated intestinal lesions in north coasts of Persian Gulf. Overall, 4 different nematode species of Anisakidae family isolated including Anisakis larvae (from intestine, abdominal cavity, liver and intestine surface), Contracaecum larvae (from intestines and abdominal cavity), Raphidascaris spp. (from intestines) and Hysterothylacium spp. (from intestines). The highest and lowest rate of infection with Contracaecum spp. was seen in winter and autumn, respectively; and that of Hysterothylacium spp. occurred in winter and summer, respectively; and with Anisakis spp. such rates were seen in summer and autumn, respectively. All of seasonal variations in infection rates were significant. A significant positive correlation was found between weight of fish and parasite burden. This is the first report of Hysterothylacium spp. in the yellow-fin seabream.
    Keywords: Fish, Yellow, fin Seabream, Anisakide, Wild, Cultured
  • A. Rezaei, E. Issabeagloo, M. Pashazadeh Pages 1447-1452
    Periwinkle is a plant known as a Vinca minor in Persian. This plant contain bitter substance called Vincine, Tannin, Pectin, Carotene, vincamine Alkaloids, Vinci nine, Catarin, and a kind of Saponin and large amount of Vinine Alkaloids and Pubcine. All parts of this plant can be used; especially the leaves that can be picked in any season and seared by heat. The purpose of this study is evaluating sedation and pre-anesthetic effects of polar fractions, semi polar and non-polar of Vinca minor plant in comparison with midazolam found in rats. 60 Wistar rat head in different groups is applied in these tests. Three polar, semi-polar, and non-polar fractions and 0.04 mg/kg dose of midazolam and dimethyl sulfoxide (DMSO) with equal volume are transfused into peritoneum as a drug, half an hour before experiment. In a test the sedation and pre-anesthetic induction time and sleeping time effects are surveyed by seconds and recorded by chronometer. Findings show that in medical team the mentioned doses of extract meaningful both in infused dream by ketamine and increase in life time (p
    Keywords: Sedation, Pre, anesthetic, Polar, Semi, polar, Non, polar, Vinca Minor
  • N. Farhangi Ghaleh Joughi, M.R. Farahpour, M. Neiriz Naghadeh Pages 1453-1462
    Wound infections caused by Candida albicans has grown substantially in recent years. Expensive medications, side effects, and particularly, the development of drug resistance, led to the use of biological materials may be considered as an alternative solution. Studies show that Mentha piperita essential oil contains flavonoids and menthol and hence it has antibacterial properties. We used 100 male Wistar rats (weight 195-205 g). One square surgical wound with dimensions of 1.5×1.5 cm were performed on the back of each animal and immediately became infected whit 0.1 ml of 1.5×107 CFU Candida albicans suspension. Then the rats were divided into 4 groups (control, placebo, treatments 1.5% and 3%) each with 25 rats and randomly distributed into 5 subgroups each whit 5 rats (sample groups on different days). Wound healing activity was performed by histological studies and yeast counts at the end of 4th, 8th, 12th, 16th and 20th days after surgery. According to the pathological findings, Mentha piperita essential oil topically, significantly reduces inflammation and migration of leukocytes, and also significantly increase in vascular regeneration, epithelialization and migration of fibroblasts, compared control group. Mentha piperita essential oil, especially in higher doses (3%), increased pathological factors affecting wound healing in rats was infected with Candida albicans.
    Keywords: Mentha Piperita, Candida albicans, Wound Healing, Rat
  • B. Ghaednia, M. Bayat, I. Sohrabi Haghdoost, A. Motallebi, A. Sepahdari Pages 1463-1472
    Histological alterations in Fenneropenaeus indicus fed diets containing different doses of Aflatoxin B1 ˜یÏå [English] In this study Indian white shrimp, Fenneropenaeus indicus, (11. 79 ± 1. 76 g) were fed with diets containing 0, 20, 50, 100, 200, 400, 800 and 1600 ppb levels of AFB1 for 8 weeks. Histopathological alterations in the hepatopancreas, such as hepatopancreas tubules stellar cross section deformation, reduce degenerative changes and atrophy of epithelial cells and secretory cells lining the tubules, hepatopancreas tissue necrosis and infiltration of fibroblasts in the walls of hepatopancreas tubules were observed. In Muscle tissue, muscle bundles separated from each other and create a gap between them was observed, which confirms the weight loss in 800 ppb AFLB1 treatment. Intestinal mucosal necrosis and detachment were observed in midgut tissue at the end of 4 and 8 weeks.
    Keywords: Aflatoxin B1, Fenneropenaeus Indicus, Histopathological Alterations
  • Kh Mohammadi Pages 1473-1480
    The consumption of food containing staphylococcal enterotoxins is regularly identified as the cause of intoxication. Enterotoxin A is considered as the most common toxin in staphylococcus– related food poisoning. The purpose of this study was to determine the prevalence of S. aureusin traditional white–brined cheese and distribution of enterotoxin A gene (sea) among them. A total of 120 samples was examined and S. aureus was isolated from 11 (9.1%) of the samples. According to the results, load of S. aureus was estimated from 1.5×101 to 8.6×104 cfu/g. No sample was in the critical cell density of >105 cfu/g. From each sample, five suspected colonies were confirmed by biochemical tests. S. aureus isolates were further identified based on 23S rRNA, themonuclease and enterotoxin A genes using multiplex PCR. Based on multiplex PCR results all 55 isolates were identified as S. aureus. The enterotoxin A gene (sea) was detected in 6 (10.9%) of the isolates. In conclusion, S. aureus and sea gene was found in traditional white– brined cheese. It seems that if the favorable growth conditions are provided, S. aureus could proliferate and produce enterotoxin and could be regarded as a potential risk for human health.
    Keywords: Traditional White–Brined Cheese, Staphylococcus aureus, Gene, Enterotoxin, Multiplex PCR
  • M.R. Mohammadi Malayeri, S. Hesaraki, P. Jamal Livani Pages 1481-1490
    Useful effects of black tea in treatment of many diseases have been shown . the protective effects of tea are possibly related to its antioxidant properties or its inhibition of lipid oxidation. The aim of the present study was to investigate hepatoprotective effects of black Iranian tea on cadmium(cd)-induced hepatotoxicity .For this purpose 30 male wistar rats were randomly divided to six study groups including 1-negative control, 2-treatment control (received 10% black tea brewed drink (BTBD)),3-positive control which received cd(5 mg/kg body weight (bw.)/day) and 4 to 6-treatment groups in which BTBD was administered orally (2,5 and 10%) with oral cd(5mg/kg bw./day). The rats were sacrificed after 4 weeks and blood samples were collected to assess liver biomarkers. liver samples were fixed in buffered formalin solution . They were then conventionally embedded in paraffin and stained with Hematoxilin - Eosin for pathology studies as well. In positive control group, activities of alanine transaminas (ALT), aspartate transaminase(AST) and alkaline phosphatase (ALP) significantly increased in compare with negative control group. Granular degeneration, chromatin and nucleus concentration and necrosis were evidenced in pathological study of the liver sections of this group. On the other hand, 5 and 10% BTBD administration significantly prevented ALT,AST and ALP increasing activity. Pathological study confirmed the latter serological results. Whereas, 2% BTBD administration didnt have any significant protection. in conclusion, our results suggest that daily black tea drinking may prevent cd-induced hepatic lesions.
    Keywords: Hepatotoxicity, cadmium, Black Tea, Rat
  • M. Marjani, A. Kazemi, A.R. Hashempour Pages 1491-1494
    Xylazine is preanesthetic drug that have nausea and vomiting effects. This study was done in order to assessment of the effects of dexamethasone, metoclopramide and the combination of dexamethasone - metoclopramide administrations in prophylaxis of nausea and vomiting afterxylazine administration in dogs. 15 mixed breed dogs with average weight 18.9±5 Kg were randomly selected in 3 groups including intravenous (I.V) dexamethasone 1mg/kg , I.V metoclopramide 0.5 mg/kg and combination of dexamethasone - metoclopramide (0.5 -1 mg/kg). For induction of anesthesia in all groups, initially I.V diazepam (0.2 mg/kg) then I.V xylazine ( 2 mg/kg) and I.V morphine (2 mg/kg) were administrated and dexamethasone, metoclopramide and combination of dexamethasone-metoclopramide were injected and dogs were underwent the laparotomy technique. Anesthetic and recovery times, also nausea and vomiting effects at 30 min, 2, 4, 8 and 24 h after anesthesia were recorded and results were analyzed by ANOVA and (P 0.05) none was seen nausea and vomiting. Single or co-administration of dexamethasone and metoclopramide prevents nausea and vomiting in operation and recovery period.
    Keywords: Vomiting, Dexamethasone, Metoclopramide, Xylazine