فهرست مطالب

نشریه جغرافیا و مطالعات محیطی
پیاپی 8 (زمستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/10/12
  • تعداد عناوین: 8
|
  • صیاد اصغری سرسکانرود، مهدی بلواسی، بتول زینالی، سعیده صاحبی وایقان صفحات 7-18
    امروزه کشاورزی یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی کشور به شمار می آید به طوری که می توان گفت رشد اقتصادی کشور بدون رشد کشاورزی امکان پذیر نیست. استان قزوین به لحاظ شرایط محیطی و اقلیمی یکی از قطب های اصلی تولید انگور در کشور محسوب می شود. بر این اساس در مطالعه حاضر جهت شناخت توانمندی های اقلیمی این استان در کشت و تولید انگور با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام شده است. در این رابطه با استفاده از مشخصه های مکانی همچون شیب، کاربری اراضی و عمق خاک و متغیرهای هواشناختی متعلق به 34 ایستگاه هواشناسی واقع در منطقه موردمطالعه و استان های پیرامون آن استخراج شده به محیط ArcGIS منتقل گردید و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شدند. آنگاه اولویت اهمیت هر یک از پارامتر در تولید انگور، اراضی استان قزوین از لحاظ میزان مطلوبیت برای عمل آوری این محصول مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ دما بیش ترین محدودیت مربوط به مراحل گریه مو و رشد جوانه ها و از لحاظ بارش بیش ترین محدودیت مربوط به مراحل گل دهی، گرده افشانی و تشکیل میوه است. از نظر رطوبت نسبی 31% از استان دارای شرایط محدودیت متوسط و 68% محدودیت نسبتا شدید مواجه می باشد. به لحاظ شیب شرایط متفاوتی حاکم می باشد به طوری که یک سوم در شیب بیش از 16% و بیش از نیمی از منطقه در شیب های کم تر از 8% قرار دارند. نتایج کاربری اراضی نمایانگر آن است که 95% اراضی بدون محدودیت و یا محدودیت کم هستند. عمق کم خاک باعث گردیده است تا تقریبا نیمی از استان با محدودیت شدید و نسبتاشدید مواجه باشد. همچنین نتایج حاکی از آن است که در بین پارامترهای تاثیرگذار در کشت انگور به ترتیب اقلیم، عمق خاک، شیب و کاربری بیشترین اهمیت را دارند. نتایج پهنه بندی نهایی نشان داد 9/59% از مساحت قزوین در وضعیت نامناسب 1/40% در وضعیت مناسب جهت کشت انگور قرار گرفته اند.
    کلیدواژگان: استان قزوین، آب وهوا، انگور، پهنه بندی، سامانه اطلاعات جغرافیایی
  • عباس امینی، سارا یوسفیان صفحات 19-34
    سرزمین ری با وجود تاریخ کهن و داشته های فرهنگی غنی، بدلیل مجاورت با تهران و گسترش بی رویه آن در دهه های اخیر و در سایه مدرنیته حاکم بر آن، نه تنها شهرت و نمود جغرافیایی خود را از دست داده، بلکه شکوه و آوازه فرهنگی و تاریخی اش نیز به فراموشی سپرده شده است. به علاوه این همسایگی مخاطره های زیست محیطی و معضلات اجتماعی جدی ای برای آن ایجاد نموده است. نوشتار حاضر مدعی آن است که رونق گردشگری فرهنگی و تاریخی، واجد پتانسیل تجدید حیات اقتصادی-اجتماعی، پایداری نسبی توسعه و سامان سکونتگاهی در این منطقه است. در این راستا با ملاحظه پتانسیل های فرهنگی و تاریخی شهرستان، که با وجود و شهرت بارگاه عبدالعظیم کمتر شناخته شده اند، به بررسی وضع موجود و ارائه راهکارهایی برای بهبود آینده توریسم فرهنگی-تاریخی شهرستان پرداخته شده است. با جمع آوری داده های کارشناسانه، عوامل مختلف تاثیرگذار در حوزه های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و سیاستگذاری، که از طریق سازوکارهای درونی و محیط بیرونی عملکرد فوق را مستقیم یا غیر مستقیم زیر تاثیر خود دارند، واکاوی و بگونه استراتژیک تحلیل شده اند. مطابق نتایج، شهرت، امنیت نسبی، دسترسی به بازار بالقوه گردشگری و برخی فرصت های فضایی در کنار تهدیدهای متعدد اجتماعی، محیط زیستی و سازمانی، عمده ترین عوامل کمک رسان و بازدارنده بالقوه و بالفعل در مسیر برپایی و رونق گردشگری شهرستان هستند که بر اساس ملاحظه و روابط متقابل بین آنها راهبردهایی برای رانش وضع موجود به سوی مطلوبیت بیشتر شناسایی و معرفی شده اند.
    کلیدواژگان: ری، تاریخ و فرهنگ، گردشگری، توسعه
  • محمد نقیبی، سید فخرالدین فخرحسینی صفحات 35-52
    از آنجایکه کشور ما دارای شرایط غیر همگن و امکانات طبیعی متنوع، نیازمند برنامه ریزی منطقه ای بویژه برای مناطق همگن می باشد . سیاست گذاری صنعتی منطقه ای، موضوعی است که با وجود تغییر و تحول در نظام اجرایی آن، طی دهه های گذشته، هنوز هم به عنوان مبنای شناخت توانمندی ها و اتخاذ استراتژی توسعه هماهنگ با آن، امری ضروری است.
    تحقیق حاضر به تعیین اولویتهای سرمایه گذاری در بخش صنعت استان آذربایجان غربی برای دوره زمانی 1386-1389 پرداخته است. این اولویت بندی به وسیله روش های تحلیل عاملی، تاپسیس و تاکسونومی عددی و با استفاده از کدهای دورقمیISIC و براساس توانمندی صنایع جهت تحقق مجموعه اهداف و خواستهای سیاستگزاران و صاحبان صنایع (از جمله، توان تولید بالا، اشتغال زایی، توانمندی در زمینه صادرات و... )صورت گرفته است. روش های یاد شده صنایع استان را به ترتیب زیر اولویت بندی می نماید(پنج صنعت برتر): کدهای 15، 20، 26، 25، 31 یا 33.
    کلیدواژگان: اولویت های سرمایه گذاری، تاکسونومی، تاپسیس، تحلیل عاملی، توسعه منطقه ای
  • غلامعلی خمر، سمیه رنجبر بینوا صفحات 53-64
    فضای عمومی از جمله مکانهای ساخته شده توسط بشر است که نقش حیاتی آن از دید همگان پنهان نمی باشد. قلمرو عمومی نقطه تصادف و تعارض عرصه حکومتی و عرصه شهروندی است. بنا بر این همان اندازه که حکومتگران برای اشغال آن تلاش می کنند، مردم نیز تلقی و خواست های خود را در این قلمرو پی گیری می کنند. درک مردم از شهر و فضاهای عمومی (قلمرو عمومی) حائز اهمیت ویژه ای در تداوم و چگونگی بقاء زندگی شهری است. فضاهای عمومی در زمان ها و شرایط متفاوت توان های نوینی را ارئه می دهند بنابراین فراهم کردن امکانات زیر بنایی برای بهره بری بیشتر عامه مردم از این تسهیلات در راستای عدالت اجتماعی همواره مورد توجه برنامه ریزان شهری برای رسیدن به توسعه پایدار بوده است. این پژوهش به دنبال اندازه گیری کیفیت د سترسی به امکانات و تسهیلات شهری) پارک، مدارس ابتدایی، مراکز بهداشت و کلینیک، مسجد، اماکن ورزشی محله ای و مراکز خرید روزانه (است، هر چند اهداف فرعی از جمله مقایسه کیفیت دسترس در بافت های مختلف شهر مشهد) قدیم، جدید، سکونتگاه های غیر رسمی) نیز مورد بررسی قرار گرفته است. روش به کار رفته در این مقاله توصیفی - تحلیلی بوده است و برای انتخاب محلات از نمونه گیری خوشه ایاستفاده شده است بعد از انجام مطالعات کتابخانه ای وبررسی و استخراج نقشه ها واطلاعات لازم از سازمان های زیربط،با استفاده از GIS و استفاده از منطق فازی کیفیت دسترسی به تسهیلات شهری در محلاتی که به صورت تصادفی و در بافت های گوناگون بودند اندازه گیری گردیدواز مدل TOPSISنیز در تحلیل ابعاد عینی ونتیجه گیری بهتر استفاده گردید. نتایج نشان می دهد ارتباط معنادار قوی و میان ارزش همپیوندی محلی و میانی (یکی از شاخص های شناخت ارزش های فضایی) حاصل از تحلیل چیدمان مستقیم فضا و تغییر درجه توسعه یافتگی محلات شهر مشهد برقرار است
    کلیدواژگان: کیفیت دسترسی، ابعادعینی، فضای عمومی
  • هدایت الله نوری، حجت الله صادقی، هادی راستی، هدایت الله درویشی صفحات 65-78
    کشاورزی ازجمله بخش های مهم اقتصاد روستایی است. به گونه ای که این بخش، تاثیرات فراوانی بر روی وضعیت اقتصادی و فعالیت های دیگر روستایی دارد. کشاورزی در صورت وجود شرایط مناسب، از عوامل تثبیت جمعیت، جلوگیری از مهاجرت و همچنین از ارکان مهم در راستای توسعه پایدار روستایی به شمار می رود. هدف این پژوهش بررسی نقش و تاثیرگذاری کشاورزی در پایداری جمعیت روستایی، به صورت مطالعه موردی در بخش دهدز، شهرستان ایذه است. روش تحقیق برمبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش 1930 خانوار ساکن در بخش دهدز بوده که بر اساس فرمول کوکران، نمونه آماری مورد پرسش تعداد 234 سرپرست خانوار تعیین گردید. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شاخص های اقتصادی و زیربنایی (کمبود اشتغال زایی، کمبود درآمد، کمبود تسهیلات و ضعف ساختاری و... در بخش کشاورزی، در زمینه ناپایداری جمعیت و روند افزایشی مهاجرت ها تاثیرگذار بوده است. از طرف دیگر باوجود بهبود متوسط تولید در برخی محصولات با توجه به تغییرات کشت و زرع، کمک قابل توجهی به پایداری و ثبات جمعیت روستایی نشده است؛ بنابراین بخش کشاورزی منطقه موردمطالعه با توجه به آزمون (T تک نمونه ای) و عدد به دست آمده (کمتر از 05/0)، به دلیل ضعف ساختاری و شاخص های وابسته به آن، در جلوگیری از مهاجرت ها و پایداری جمعیت تاثیرگذار نبوده است و این بخش با توجه ضعف های آن، دلیل استواری برای ماندن روستاییان نمی باشد.
    کلیدواژگان: نقش کشاورزی، اقتصاد روستایی، پایداری جمعیت
  • رامین غفاری، مریم موسی رضایی صفحات 79-98
    بر این مبنا در مقاله ی فرارو با بهره گیری از مدل اکولوژیکی توریسم و استعانت از مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی؛ نخست توان اکولوژیکی پهنه ی جغرافیایی استان چهارمحال و بختیاری در محیط GIS مشخص شده، سپس میزان تطبیق کانونهای گردشگری موجود و ثبت شده در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با بستر مکانی استقرار هر یک به لحاظ ارزش بوم شناختی تعیین و سرانجام بر اساس توان سرزمین تاسیسات، تجهیزات و امکانات زیر بنایی و روبنایی لازم با ارائه ی اولویت اجرایی هر یک جهت شفاف سازی و تضمین نسبی روند سرمایه گذاری در قلمرو تحقیق مشخص شده است.
    کلیدواژگان: توان سنجی، اکولوژیکی، صنعت گردشگری، کانون های گردشگری، استان چهارمحال و بختیاری
  • فضل الله کریمی قطب آبادی، حسن بیک محمدی صفحات 99-114
    نظام های سکونتگاه های شهری در بلند مدت تبعیت از انتظام فضایی سلسله مراتب گونه دارد. روند رو به رشد شهرنشینی در دهه های اخیر، مطالعه را درساختار فضایی شهرها الزامی نموده است. در این راستا، بررسی الگوی نظام شهرنشینی و نحوه توزیع اندازه جمعیت سکونتگاه های شهری یک ضرورت تلقی می شود. هدف از این مقاله بررسی و تحلیل نظام شهری استان فارس با تاکید بر نحوه پراکندگی جمعیت شهرهای این استان با استفاده از مدل ها و تکنیک های رایج در زمینه تحلیل نظام شهری (قانون مرتبه- اندازه، اندازه زیپف و الگوی نخست شهری) درپنج دوره سرشماری 90- 1355 می باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی می باشد و اطلاعات مورد نیاز از مراکز آماری معتبر مانند سرشماری های دوره زمانی مزبور گردآوری شده است. از مهمترین نتایج این پژوهش این است که نظم فضایی موجود در نحوه پراکنش شهرهای استان فارس در انطباق کامل با نظام ها و تئوری های تجربه شده در سطح جهانی نیست و نظام شهری استان فارس در دوره مورد مطالعه، منطبق بر الگوی نخست شهری نمی باشد و از قانون مرتبه اندازه نیز پیروی نمی کند و درنظام شهری استان فارس عدم تعادل فضایی حکمفرماست.
    کلیدواژگان: سلسله مراتب شهری، نخست شهری، اندازه زیپف، مرتبه، اندازه، استان فارس
  • رضا مختاری ملک آبادی صفحات 115-136
    شهر مفهومی مدنی دارد و ساخت مدنیت و الگوهای توسعه شهری نیازمند رجوع به منابع دینی، نظریه پردازی، الهام از گذشته و داشتن پیشینه ی تاریخی و متناسب سازی آن با نیازهای پیچیده و گوناگون انسان معاصر است.هویت در شهر به واسطه ی ایجاد و تداعی «خاطرات عمومی» در شهروندان، تعلق خاطر و وابستگی را نزد آنان فراهم می نماید و شهرنشینان را به سوی شهروند شدن، که گستره ای فعال تر از ساکن شدن صرف دارد، هدایت می کند. در این میان نمادهای شهری در میان نسل ها انتقال داده می شود و در حافظه جمعی افراد ابدی می شوند. بنابرین شهر نیز دارای حافظه است. اگر شهری فاقد حافظه تاریخی باشد نمی توان گفت که آن شهر باهویت است. حافظه تاریخی شهر یعنی اینکه شهر، دارای خاطره است و معانی را به مکان ها حوالت می دهد و با شکل تعاملی، از این مکان ها اخذ معنا می کند. شهر به این ترتیب خاطره مند می شود و شهر بی خاطره به شهری بی هویت بدل می شود. شهرها و فضاهای شهری گذشته از استقلال، شخصیت و هویت ویژه ای برخوردار بوده اند. مفاهیمی که نهایتا منجر به تعریف مفاهیم بزرگ تری چون تعلق خاطر و حس شهروندی گشته اند. در حالی که آنچه از اغلب شهرهای کنونی در ذهن عموم شکل می گیرد چیزی جز مجموعه ای از آسمان خراشها، خیابان ها، ادارات و پارکها و... نیست که هویت و معنای خاصی را در ذهن تداعی نمی کند. شهر اصفهان بواسطه قدمت دیرینه خود و اهمیت تاریخی آن در دوره های مختلف همواره از هویت بالایی بر خوردار بوده است. این شهر دارای نشانه های فراوانی است که موجب تمایز این شهر از سایر شهرها می گردد و در جای جای دنیا، این شهر را به نشانه های ارزشمندش می شناسند. از طرف دیگر هنر که نماد هویت ایرانی در طول تاریخ بوده است بوفور در شهر اصفهان یافت می شود.
    روش تحقیق در مطالعه حاضر توصیفی–تحلیلی و مبتنی بر داده های پیمایشی است. تکنیک جمع آوری اطلاعات، استفاده از پرسشنامه و در صورت لزوم مصاحبه بوده است. جامعه آماری، 384 نفراز شهروندان شهر اصفهان هستند. حجم نمونه پژوهش بر پایه فرمول کوکران با سطح اطمینان 95 درصد و درجه دقت 5 درصد محاسبه گردید. شیوه انتخاب نمونه ها ترکیبی از روش خوش های و سهمیه ای است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری نظیر توزیع فراوانی، آزمونT، محاسبه میانگین هویت و ضریب همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفته اند. در این راستا متغیرهای مهمی همچون مهمترین اثر تاریخی شهر، مهمترین نشان دفاع مقدس، میزان انطباق فضاهای شهری با آیات قرآن و فرمایشات پیامبر اکرم (ص) همچون «دنیا مزرعه آخرت است»، نشان یادآوری خاطرات انقلاب اسلامی، نقش آفرینی فضاهای شهری در ماه محرم، ماه رمضان و در ایام حج به عنوان یک شهر اسلامی، نماد معماری گذشته اصفهان و... از دیدگاه شهروندان به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که میزان رضایت شهروندان از متغیرهای مورد مطالعه در زمینه نمادهای فرهنگی اسلامی- ایرانی و هویت بخشی آن ها در سطح نسبتا بالایی قرار دارد و نمادهای شهر جنبه اسلامی – ایرانی خود را حفظ نموده اند که این امر نکته ای مثبت در نمادهای فرهنگی شهر می باشد و همچنین مهم ترین عامل هویت بخش تمدن اسلامی- ایرانی شهر اصفهان، آثار تاریخی همچون میدان امام، سی و سه پل، سبزه میدان، چهارباغ و.. می باشد.
    کلیدواژگان: نماد، هویت، فضاهای شهری، فرهنگ ایرانی، اسلامی، اصفهان