فهرست مطالب

پژوهش های انتظامی - اجتماعی زنان و خانواده - سال سوم شماره 2 (پیاپی 5، پاییز و زمستان 1394)

مجله پژوهش های انتظامی - اجتماعی زنان و خانواده
سال سوم شماره 2 (پیاپی 5، پاییز و زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/12/25
  • تعداد عناوین: 6
|
  • صغری ابراهیمی قوام، هاجر خباز صفحات 117-128
    زمینه و هدف
    کارکردهای اجرایی، ساختارهای مهمی هستند که در هدایت و بهنجار کردن رفتار، نقش مهمی ایفا می کنند و آسیب در کارکردهای اجرایی می تواند پیامدهای قابل ملاحظه ای در عملکرد اجتماعی، هیجانی و شناختی فرد داشته باشد. هدف از این پژوهش، مقایسه کارکردهای اجرایی- انعطاف شناختی- در دو گروه از بزهکاران با جرایم خشن و بزهکاران با جرایم غیرخشن در شهر تهران است.
    روش
    پژوهش حاضر یک مطالعه پس رویدادی علی - مقایسه ای به شمار می رود. کارکردهای اجرایی در خرده مقیاس انعطاف شناختی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه این پژوهش شامل 60 مددجوی بزهکار از کانون اصلاح و تربیت شهر تهران است که از طریق نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند و شامل بزهکاران با جرایم خشن (تعداد: 30) و بزهکاران با جرایم غیرخشن (تعداد: 30) بودند. پس از مصاحبه اولیه و برقراری ارتباط با افراد دو گروه بزهکاران، از آزمون ویسکانسین جهت سنجش انعطاف شناختی دو گروه استفاده شد. و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    بین میانگین حاصل از نمرات انعطاف شناختی در دو گروه بزهکاران مرتکب به جرایم خشن و غیرخشن تفاوت زیادی وجود نداشت. انحراف معیار نمرات انعطاف شناختی نیز در گروه بزهکاران مرتکب به جرایم خشن 16.9 و در گروه بزهکاران مرتکب به جرایم غیرخشن، 21.09 به دست آمد و در کل، بین میزان انعطاف شناختی بزهکاران مرتکب به جرایم خشن و بزهکاران مرتکب به جرایم غیرخشن تفاوت معناداری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    عدم تفاوت معنادار در انعطاف شناختی بین دو گروه (بزهکاران مرتکب به جرایم خشن و بزهکاران مرتکب به جرایم غیرخشن) را می توان ناشی از همگونی های بسیاری (همچون؛ سابقه سوءمصرف مواد، محیط های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فقیر، تربیت و وضعیت خانوادگی نامناسب، عدم داشتن مهارت های مهم) دانست که در میان این دو گروه وجود داشت. جهت پیشگیری از ازدیاد و شدت جرایم نیز، آموزش مهارت ها، مشاوره های فردی و تخصصی و گروه درمانی در کانون اصلاح و تربیت پیشنهاد شد.
    کلیدواژگان: کارکردهای اجرایی، انعطاف شناختی، بزهکاری، جرایم خشن، جرایم غیرخشن، کانون اصلاح و تربیت تهران
  • رحمت میرزایی، احمد بخارایی، فائزه محمدی صفحات 129-144
    زمینه و هدف
    همسر آزاری یکی از مشکلات مهمی است که اکثر جوامع، سنتی و مدرن، کم و بیش با آن مواجه هستند. لذا هدف تحقیق حاضر، نگرش زنان متاهل شهر پاوه نسبت به برخی عوامل اجتماعی موثر بر همسر آزاری است.
    روش
    این پژوهش از نوع پیمایشی است. نمونه این پژوهش، 200 نفر از زنان متاهل شهر پاوه در سال 1393 با روش نمونه گیری خوشه ایو سیستماتیک بودند. برای تامین اعتبار پرسش نامه، از روش اعتبار صوری و برای تعیین پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ که برابر با 82/0 است استفاده شد. داده های این پژوهش، به کمک پرسشنامه و با بهره گیری از آماره های توصیفی و همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شده اند.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین میزان خشونت رایج در جامعه مورد مطالعه، مربوط به خشونت روانی و کمترین میزان خشونت، مربوط به خشونت فیزیکی است.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد بین تصور اقتدارگرایانه مرد و تصورات فرمانبردارانه زن از نقش خود و خشونت علیه زنان، رابطه مستقیم و معنا داری وجود دارد و بین کمک و همکاری شوهر در کارهای منزل با خشونت علیه زنان، رابطه معنا داری مشاهده نشد. همچنین بین تحصیلات مرد و همسر آزاری تفاوت معناداری وجود دارد.
    کلیدواژگان: خشونت، همسرآزاری، عوامل اجتماعی، تفکیک نقش های جنسیتی، زنان، پاوه
  • وحیده سادات فر خجسته، راشن عبداللهی صفحات 145-160
    زمینه و هدف
    سازه شخصیتی سخت کوشی، مفهوم روان شناختی است که به شیوه خاص فرد در واکنش به رویدادهای زندگی اشاره دارد و بازتاب اعتقاد درونی فرد به توانایی مقابله با شرایط مختلف است. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر سخت کوشی بر هوش معنوی و سلامت روان در زنان شاغل یکی از ارگان های دولتی شهر تهران بود.
    روش
    پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی همبستگی بود. از بین زنان شاغل یکی از ارگان های دولتی، تعداد 120 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های این پژوهش به کمک پرسشنامه های زمینه یابی دیدگاه های شخصی کوباسا، هوش معنوی کینگ و سلامت روان(GHQ)گردآوری و با بهره گیری از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون، متغیرهای پژوهش تحلیل شده اند.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که بین مولفه های هوش معنوی(تفکر وجودی، معناسازی شخصی، هشیاری متعالی، بسط حالت هوشیاری) با سلامت روان در سطح 01/0>P، رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. بنابراین، هر اندازه افراد از هوش معنوی بالاتری برخوردار باشند، در نتیجه از سلامت روان بالا برخوردار خواهند بود. بین سخت کوشی به همراه مولفه های آن(تعهد، کنترل، چالش) نیز در سطح 01/0>P، با سلامت روان رابطه معنا داری مشاهده شد که می توان انتظار داشت با افزایش سخت کوشی، سطح سلامت روان ارتقاء یابد. همچنین، بین هوش معنوی و سخت کوشی نیز در سطح 01/0>P، به صورت مثبت، رابطه معنا داری مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    تاثیر مستقیم سازهشخصیتی سخت کوشی بر سلامت روان و هوش معنوی معنادار بوده و سه مولفه تعهد، کنترل و چالش در مجموع کیفیتی را در فرد ایجاد می کنند تا بتواند در برابر شرایط استرس زا که جزء جدایی ناپذیر زندگی بشر است مقاوم و در برابر پیامدهای آن موثر باشد.
    کلیدواژگان: سخت کوشی، هوش معنوی، سلامت روان، زنان شاغل
  • شهلا باقری صفحات 161-175
    زمینه و هدف
    هدف از پژوهش حاضر، تعیین موقعیت دین داری در انتخاب معیارهای مختلف سبک زندگی زنان دانشجوی دانشگاه خوارزمی است.
    روش
    با روش پیمایش و از طریق تکنیک پرسشنامه(محقق ساخته) و با بهره گیری از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب و تصادفی ساده، نمونه 200 نفری از دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از رگرسیون ضرایب همبستگی تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد معیارهای سبک زندگی دانشجویانی که از میزان دین داری بالاتری برخوردار بوده اند، برحسب «مصرف و اولویت های هزینه ای»، «اوقات فراغت» و «مدیریت بدن»، تبعیت بیشتری از توصیه های دینی دارد و دانشجویانی که از میزان دین داری پایین تری برخوردارند، به لحاظ معیارهای سبک زندگی، وضعیت متفاوت تری را تجربه می کنند.
    نتیجه گیری
    بین دین داری و (معیارهای) سبک زندگی رابطه معناداری وجود داشت(05/0< p).تاثیر دین داری (با مدل سنجش گلاک و استارک) بر سبک زندگی دانشجویان نیز قابل توجه است (480/0=Beta). یافته های تحقیق دلالت بر آن دارد که سنجش دین داری لازم است با مدل های بومی و ایرانی انجام شود.
    کلیدواژگان: سبک زندگی، دین داری، اولویت های هزینه ای، اوقات فراغت، مدیریت بدن
  • اکبر سلیمی، عباس خورشیدی، حسین ذوالفقاری، نوذر امین صارمی صفحات 176-192
    زمینه و هدف
    پیشگیری بین نهادی که مشارکت پلیس و خانواده یکی از نمونه های آن است، از اثربخش ترین راهبردهای پیشگیری از بزهکاری است که در جامعه ما کمتر مورد توجه و استفاده قرار می گیرد. هدف این تحقیق، میزان تاثیر مشارکت پلیس با خانواده ها در زمینه پیشگیری از بزهکاری نوجوانان است.
    روش
    این تحقیق از نظر نوع، توصیفی- پیمایشی، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کمی است. جامعه آماری، کلیه کارکنان دوایر مشاوره کلانتری های فاتب به استعداد 250 هستند و نمونه به صورت تمام شمار انتخاب شده است. اطلاعات تحقیق به صورت کتابخانه ای و اسنادی و داده ها توسط پرسشنامه محقق ساخته از نوع طیف لیکرت 5 گزینه ای که تایید روایی و پایایی آن صورت گرفته جمع آوری شده است.
    یافته ها
    در بین چهار مولفه آموزش و آگاه سازی، آموزش آسیب ها و تهدیدات، بالاترین میانگین پاسخ دهندگان و آموزش پیشگیری از بزه دیدگی، کمترین میانگین جواب ها را داشته اند. میانگین پاسخ به مولفه همایش علمی، به مراتب بالاتر از همایش تعاملی تشخیص داده شد و میانگین پاسخ های داده شده به مولفه مشاوره در محلات توسط پلیس با مولفه مشاوره در کلانتری ها بسیار متفاوت برآورد شد.
    نتیجه گیری
    ارائه آموزش عمومی به خانواده ها از سوی پلیس در خصوص آسیب و تهدیدهای پیرامون نوجوانان و آموزش والدین و برپایی نشست علمی با خانواده ها و همچنین راه اندازی دفاتر مشاوره در محلات برای خانواده ها، مهم ترین محورهای تعامل بین دو نهاد مورد بحث که از اثربخشی بالایی در پیشگیری از بزهکاری برخوردارند، تشخیص داده شدند
    کلیدواژگان: نوجوانان، خانواده، پلیس، آموزش همگانی، مشاوره، بزهکاری
  • محمدحسن شربتیان، پویا طوافی صفحات 193-218
    زمینه و هدف
    خشونت از عواملی است که سلامت و امنیت خانواده را تهدید می کند. این نوشتار با هدف تحلیل جامعه شناختی خشونت خانگی علیه زنان و مطالعه عوامل اثرگذار بر آن صورت گرفته است.
    روش
    روش پژوهش پیمایشی، از زنان 15 تا 44 ساله شهر ملایر، 374 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب و با ابزار پرسشنامه خود محقق ساخته که مقدار روایی آن 75/0 است، موردسنجش قرارگرفته اند. فرضییه ها با استفاده از نرم افزار spss 22 و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    رابطه بین خشونت خانگی علیه زنان و کلیه عوامل مورد بررسی، معنادار به دست آمده است. نگرش مردسالارانه بیشترین ضریب همبستگی (59/0 درصد) را بر خشونت علیه زنان داشته است و رابطه بین این دو متغیر نیز بر اساس تحلیل رگرسیونی و تحلیل مسیر، معنادار و مستقیم به دست آمده است.
    نتیجه گیری
    خشونت های عاطفی، کلامی و روانی، شایع ترین نوع خشونت علیه زنان هست. معادله پیش بینی میزان خشونت علیه زنان، متشکل از عوامل پایگاه اقتصادی – اجتماعی، تجربه خشونت، نگرش مردسالارانه و تحریک شوهر، می تواند 5/57 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کند.
    کلیدواژگان: خشونت خانگی، زنان، پایگاه اقتصادی، اجتماعی، پدرسالاری، تجربه خشونت، تحریک شوهر، ملایر