فهرست مطالب

دامپزشکی ایران - سال دوازدهم شماره 51 (تابستان 1395)

فصلنامه دامپزشکی ایران
سال دوازدهم شماره 51 (تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/05/21
  • تعداد عناوین: 12
|
  • یدالله اسدپور *، مهدی رضایی، ابراهیم رحیم آبادی صفحات 5-10
    باکتری اورنیتو باکتریوم رینوتراکئال با بیماری تنفسی، کاهش رشد، تلفات و کاهش تولید تخم مرغ مرتبط است. هدف از مطالعه ی حاضر تعیین میزان شیوع، جداسازی و تشخیص مولکولی اورنیتوباکتریوم رینوتراکئال به روش واکنش زنجیره پلی مراز بود. در این مطالعه تعداد 355 نمونه سرم و 200 سوآب نایی از 20 گله ی گوشتی جمع آوری شد. نتایج جستجوی پادتن اختصاصی به روش الایزا نشان داد که تعداد 15 گله (75 درصد) نسبت به اورنیتوباکتریوم رینوتراکئال مثبت می باشند. اورنیتو باکتریوم رینوتراکئال از سوآب نای 5 گله (25 درصد) به وسیله ی کشت جدا شد و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی در واکنش زنجیره ی پلی مراز از 8 گله (40 درصد)، قطعه 784 جفت باز که بر روی ژن srRNA16 قرار داشت، تکثیر یافت. اختلاف معنی دار آماری بین میزان عیار گله و جداسازی باکتری وجود نداشت (05/0P>). نتایج این مطالعه نشان داد که شیوع عفونت اورنیتوباکتریوم رینوتراکئال در گله های گوشتی شهرستان ارومیه بالا بوده و واکنش زنجیره ی پلی مراز روش مناسبی برای تشخیص اورنیتوباکتریوم رینوتراکئال می باشد.
    کلیدواژگان: اورنیتوباکتریوم رینوتراکئال، PCR، الایزا، ماکیان، ارومیه
  • علیرضا البرزی*، مسعود قربانپور، حسین حمیدی نجات، سمیه چمن آرا، سپیده نوری صفحات 11-18
    لینگواتولا سراتا، انگل زئونوزی است که بالغ آن در مجاری تنفسی سگ سانان و مراحل لاروی در احشاء علفخواران زندگی می کند. این مطالعه برای تعیین میزان شیوع لینگواتولا سراتا در گوسفندان غرب ایران و با روش الایزا انجام گرفت. تعداد 1048 نمونه خون از گوسفندان دو استان غربی ایران، ایلام و کرمانشاه و از هر استان (حداقل از 5 شهر) گرفته شد. سرم ها با الایزا و استفاده از آنتی ژن دفعی - ترشحی نوچه های لینگواتولا سراتا و کنژوگه ضد IgG گوسفندی آزمایش شد. داده ها با توجه به جنس، مناطق، سن (2>-1، 3>-2 و 4≤-3 سال) و وجود سگ در گله با نرم افزار SPSS مورد آنالیز آماری قرار گرفت. از مجموع 1048 نمونه سرم از گوسفندان غرب ایران 317 نمونه (5/30 درصد) و به تفکیک از 450 نمونه از گوسفندان استان کرمانشاه 125 نمونه (8/27 درصد) و از 598 نمونه از استان ایلام 192 نمونه (1/32 درصد) به لینگواتولاسراتا آلوده بودند. در رابطه با شیوع آلودگی و مناطق تا حدی اختلاف معنی داری مشاهده شد (01/0P<). از کل تعداد 523 نمونه از جنس نر، 165 نمونه (5/31 درصد) و از 525 نمونه از جنس ماده، 152 نمونه (9/28 درصد) آلوده بودند. بین میزان آلودگی و جنسیت اختلاف معنی داری مشاهده نگردید (05/0P>). کم ترین میزان شیوع در گروه سنی 2>-1 سال با 1/12 درصد و بیش ترین میزان در گروه سنی 4≤-3 سال با 3/49 درصد مشاهده شد. در گروه های سنی اختلاف معنی داری در میزان آلودگی با افزایش سن مشاهده گردید (01/0P<). در گله های دارا و فاقد سگ به ترتیب میزان آلودگی 8/39 درصد و 4/23 درصد نشان داده شد. بین میزان آلودگی و بودن سگ در گله اختلاف معنی داری مشاهده گردید (01/0P<). این اولین گزارش در بررسی آلودگی گوسفند به روش الایزا است. با توجه به شیوع نسبتا بالای آلودگی لینگواتولا سراتا در بین گوسفندان که به طور غیرمستقیم نشان دهنده ی آلودگی سگ های منطقه به این انگل می باشد، اجرای برنامه های کنترلی در میزبانان واسط و اصلی ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: گوسفند، لینگواتولا سراتا، آنتی ژن، الایزا، ایران
  • رضا آویزه*، علیرضا غدیری، بهمن مصلی نژاد، مهدی پورمهدی، نیلوفر احمدیان صفحات 19-26
    آماده سازی روده ها پیش از انجام تصویربرداری با اشعه ایکس برای نیل به یک تشخیص صحیح الزامی است. به این دلیل این مطالعه به منظور مقایسه اثرات سنا و روغن کرچک در آماده سازی روده سگ ها پیش از رادیوگرافی از محوطه شکمی صورت گرفت. بیست قلاده سگ بالغ سالم از نژاد مخلوط، از هر دو جنس و با سن 18 تا 30 ماه یکی از دو رژیم آماده سازی سنا (20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم) یا روغن کرچک (چهار میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم) را یک روز قبل از رادیوگرافی از طریق لوله معدی دریافت کردند. در روز قبل از رادیوگرافی فقط آب در اختیار حیوانات گذاشته شد. رادیوگراف های استاندارد توسط رادیولوژیست غیر مطلع از نوع رژیم آماده سازی، بررسی و وجود مدفوع و گاز در کولون و راست روده، رادیواپسیته مدفوع و کیفیت رادیوگراف ها جهت تشخیص، با یک معیار از صفر تا سه (صفر = نامناسب تا سه = عالی) امتیازبندی شد. میانگین امتیاز آماده سازی کولون برای رژیم سنا و روغن کرچک به ترتیب برابر 53/0±5/2 و 48/0±3/2 بود. هم چنین میانگین امتیاز آماده سازی راست روده برای رژیم سنا و روغن کرچک به ترتیب برابر 53/0±5/2 و 52/0±4/2 بود. هر دو داروی سنا و روغن کرچک امتیاز آماده سازی روده در سگ ها را به شکل معنی داری بهبود بخشیدند (05/ 0 کلیدواژگان: آماده سازی روده، سنا، روغن کرچک، سگ
  • سید جواد حسینی، محمد طاهر میرکزهی*، حسن صالح صفحات 27-42
    این آزمایش به منظور بررسی اثرات 1 و 25 دی هیدروکسی کوله کلسیفرول [1، 25 (OH)2 D3] (کلسیتریول) و عصاره ی هیدروالکلی میوه گیاه دارویی پنیر باد (Withania coagulans) بر پاسخ ایمنی و ریخت شناسی روده ی کوچک جوجه های گوشتی طراحی گردید. تیمارها در قالب فاکتوریل (2×3×2) شامل جیره ی کنترل مثبت با سطح کافی کلسیم و کنترل منفی (کاهش 30 درصدی سطح کلسیم)، 3 سطح عصاره ی پنیرباد (صفر، 100 و 200 میلی گرم در کیلوگرم جیره) و 2 سطح 1 و 25 دی هیدروکسی کوله کلسیفرول (صفر و 5/0 میکروگرم در کیلوگرم جیره) بود. تعداد 600 قطعه جوجه ی گوشتی یک روزه راس 308 به صورت تصادفی در 60 تکرار و 10 پرنده در هر کدام توزیع گردید. هر تیمار دارای 5 تکرار (50 پرنده در هر تیمار) بود. جیره های آزمایشی به طور نامحدود در اختیار جوجه ها از 1 تا 42 روزگی قرار گرفت. برای بررسی ایمنی هومورال، از ارزیابی پاسخ نسبت به SRBC استفاده گردید. برای این منظور دو تزریق در روزهای 25 و 32 دوره ی آزمایش برای تعیین پاسخ آنتی بادی اولیه و ثانویه انجام شد. برای بررسی ایمنی سلولی ازدیاد حساسیت تاخیری نسبت به فیتوهماگلوتینین در سن 37 روزگی ارزیابی گردید. در سنین 21 و 42 روزگی یک پرنده از هر تکرار کشتار و وزن اندام های لنفاوی اندازه گیری و 5/1 سانتی متر از بافت ژژونوم به منظور تعیین خصوصیات ریخت شناسی جدا گردید. نتایج آزمایش پاسخ ایمنی هومورال نشان داد کاهش سطح کلسیم جیره و مکمل سازی پنیرباد و کلسیتریول اثر قابل ملاحظه ای بر عیار آنتی بادی ضد SRBC ندارد. ارزیابی ایمنی سلولی نشان داد که مکمل سازی پنیر باد و کلسیتریول تاثیری بر ضخامت پوست محل تزریق (پرده ی بین انگشتان) ندارد. در 42 روزگی تغذیه ی جیره ی کنترل منفی منجر به کاهش معنی دار وزن طحال و مکمل سازی پنیرباد در سطح 200 میلی گرم در کیلوگرم منجر به افزایش معنی دار وزن تیموس گردید. نتایج ریخت شناسی روده نشان داد که مکمل سازی پنیرباد در سطح 200 میلی گرم در کیلوگرم منجر به کاهش طول پرز در سن 42 روزگی می گردد. به نظر می رسد سطح کلسیتریول مورد استفاده در این آزمایش کم تر از سطوح مورد نیاز آن برای تغییر پارامترهای ریخت شناسی روده و پاسخ ایمنی باشد.
    کلیدواژگان: کلسیتریول، پنیر باد، پاسخ ایمنی، ریخت شناسی روده، جوجه گوشتی
  • مژگان خدادادی*، شکوفه رنجبر صفحات 43-54
    در این بررسی تاثیر عملکرد گیاه چای سبز Camellia sinensis به عنوان یک فیتوبیوتیک بر فاکتورهای ایمنی ماهی کپور معمولی Cyprinus carpio مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 360 قطعه بچه ماهی کپور معمولی با میانگین وزن اولیه 1±22 گرم انتخاب و پس از سازگاری با محیط به صورت انتخابی در 12 مخزن و در هر مخزن 30 قطعه بچه ماهی ذخیره شد. گیاه چای سبز در 3 سطح 5/1 درصد (تیمار 2)، 3 درصد (تیمار 3) و 5 درصد (تیمار 4) به جیره ی غذایی اضافه گردید و جیره فاقد چای سبز برای تغذیه گروه شاهد (تیمار 1) مورد استفاده قرار گرفت. هر تیمار در 3 تکرار انجام گرفت. ماهیان روزانه به میزان 3 درصد از وزن بدن مورد تغذیه قرار گرفتند. در پایان دوره 45 روزه تعداد 15 قطعه ماهی از هر تیمار به صورت تصادفی انتخاب شده و خون گیری از آن ها از محل قطع ساقه ی دمی انجام گرفت. فاکتورهای ایمنی شامل شمارش تفریقی گلبول های سفید، ایمنوگلوبولین M (IgM) سرم و لایزوزیم و پروتئین های سرم شامل پروتئین تام و آلبومین مورد بررسی قرار گرفتند، نتایج نشان داد که میزان فعالیت لایزوزیم اختلاف معنی داری را با تیمار شاهد داشته است (05/0P<) و بیش ترین میزان آن 33/15±67/135 (واحد در میلی لیتر در دقیقه) در تیمار 5/1 درصد بوده است. در فاکتور پروتئین تام و ایمنوگلوبولین نیز بیش ترین میزان آن ها به ترتیب 48/0±89/4 (گرم در دسی لیتر) و 52/0±35/3 (گرم در دسی لیتر) در تیمار 5/1 درصد مشاهده شد (05/0P<). ولی میزان آلبومین تحت تاثیر هیچ کدام از موارد آزمایشی قرار نگرفت (05/0P>). به طور کلی تجویز پودر چای سبز در سطح 5/1 درصد به صورت خوراکی باعث تحریک برخی فاکتورهای ایمنی غیراختصاصی می گردد و این ماده به عنوان محرک ایمنی در بچه ماهی کپور معمولی قابل استفاده است.
    کلیدواژگان: چای سبز، Camellia sinensis، کپور معمولی، Cyprinus carpio، فاکتور ایمنی، فیتوبیوتیک، گیاه دارویی
  • مهدی سلطانی*، غلامرضا شاه حسینی، مرضیه حیدریه، علی طاهری میر قائد، اشکان زرگر صفحات 55-63
    در این تحقیق از پرتو گاما با دوزهای 450، 600، 750، 900 و 1050 گری به منظور ماده زایی و جهت القای دیپلوئیدی از شوک دمایی زود هنگام در 28 درجه ی سانتی گراد استفاده شد. پس از طی دوره ی تکاملی درصد تخم گشایی، بدشکلی و بازماندگی ماهیان گروه های مختلف اندازه گیری شد. شاخص های رشدی و آنالیز تقریبی لاشه ی ماهیان نیز در پایان دوره ی پرورشی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری از گناد ماهیان انجام و از روش بافت شناسی برای اثبات میزان موفقیت القای ماده زایی استفاده گردید. این نتایج بیش ترین میزان بدشکلی و کم ترین میزان تخم گشایی و بازماندگی را در گروه تریپلوئیدی در مقایسه با گروه های مختلف نشان داد (05/0p<) و در سایر تیمارهای پرتودهی شده تفاوت معنی داری بین بازماندگی و درصد بدشکلی ملاحظه نشد. در بین گروه های پرتوتابی شده بیش ترین درصد تخم گشایی مربوط به گروه 450 گری است (05/0p<). شاخص های رشدی در تیمارهای ماده زایی شده نسبت به گروه شاهد و تریپلوئید افزایش معنی داری یافته است (05/0p<). نتایج حاصله اختلاف معنی داری را در پروتئین، چربی، خاکستر و ماده ی خشک لاشه در بین گروه های مختلف نشان نداد. تهیه ی مقطع بافت شناسی گناد ماهیان ثابت کرد که استفاده از روش پرتوتابی گاما در ماده زایی این گونه ماهی موفقیت آمیز بوده است. با توجه به نتایج فوق می توان نتیجه گرفت که ماده زایی قزل آلای رنگین کمان با استفاده از پرتو گاما در کلیه ی دوزها به خوبی صورت گرفته است و در مقایسه با روش تریپلوئیدی روشی مناسب برای افزایش بازده می باشد.
    کلیدواژگان: قزل آلای رنگین کمان، پرتو گاما، ماده زایی، شاخص های رشد، ترکیبات بدن
  • علیرضا غدیری*، رضا آویزه، مهدی پورمهدی بروجنی، حدیث میرزابیگی صفحات 64-71
    توانایی تعیین حجم دقیق مایع داخل صفاقی در موارد بالینی و تحقیقات سودمند است. هدف از انجام این تحقیق ایجاد روشی برای تخمین حجم مایع داخل صفاقی با اولتراسونوگرافی در سگ بود. در شش قلاده سگ ماده ی بالغ سالم (میانگین وزن 3/16 کیلوگرم)، 1000 و 2000 میلی لیتر محلول سرم نمکی 9/0 درصد درون حفره ی صفاقی تزریق شد. عمق مایع درون صفاق با اولتراسونوگرافی از سطح شکم، در سه محل اندازه گیری شد. با اندازه گیری عمق مایع تجمع یافته در هر ناحیه و با استفاده از فرمول هندسی حجم بخشی از یک کره، حجم مایع تخمین زده شد. به منظور تعمیم نتایج حاصل از اولتراسونوگرافی به کمک نرم افزار SPSS، برآورد نقطه ای و فاصله ای با 95 درصد اطمینان و درصد خطای محاسبه، تعیین شد. محاسبه ی برآورد فاصله ای نشان داد که به ازای هر میلی لیتر عمق مایع در اولتراسونوگرافی، در خلف جناغ حدود 11 تا 15 میلی لیتر، در ناحیه ی ناف حدود 14 تا 20 میلی لیتر و در ناحیه ی قدام لگن حدود 16 تا 28 میلی لیتر مایع تجمع یافته است. حجم مایع تخمین زده شده نسبت به حجم واقعی 1000 میلی لیتر در خلف جناغ، ناحیه ی ناف و قدام لگن به ترتیب 2/50 درصد بیش تر، 4/10 درصد کم تر و 8/12 درصد کم تر بود و نسبت به حجم واقعی 2000 میلی لیتر به همان ترتیب 9/56 درصد بیش تر و 31/5 درصد کم تر و 3/50 درصد کم تر تخمین زده شد. در نتیجه درصد خطای محاسبه در نواحی خلف و قدام شکم بسیار بیش تر از ناحیه ی ناف بود. بهترین محل برای اندازه گیری حجم مایع در ناحیه ی ناف می باشد.
    کلیدواژگان: سگ، اولتراسونوگرافی، آسیت، مایع داخل صفاقی
  • زهرا غیاثوند*، راضیه میهن، فریبرز قجقی، رضا چنگیزی صفحات 72-84
    به منظور مطالعه ی اثر عصاره ی سیر بر تازه مانی فیله ی ماهی کپور نقره ای، تعداد 20 قطعه ماهی خریداری و پس از تهیه ی فیله با وزن متوسط 100 گرم، آزمایش انجام شد. طرح آماری شامل سه تیمار آزمایشی هر یک در سه تکرار به ترتیب شامل 5/0، 1 و 5/1 درصد عصاره ی سیر و یک تیمار شاهد بدون عصاره ی سیر اجرا گردید. عصاره ی سیر در آب مقطر حل شده و سپس فیله های ماهی کپور نقره ای درون حمام محلول تهیه شده به مدت 10 دقیقه غوطه ور شدند. سپس همه ی نمونه ها درون کیسه های پلی اتیلنی قرار داده شده و به یخچال با دمای 1±4 درجه ی سانتی گراد منتقل شده و به مدت 21 روز نگهداری شدند. در فواصل زمانی هفت روزه از فیله ها نمونه برداری به عمل آمد. نمونه ها برای اندازه گیری شاخص های کیفی به آزمایشگاه مجهز منتقل شدند. نتایج این مطالعه به وضوح حاکی از تاثیر معنی دار عصاره ی سیر بر بهبود تازه مانی فیله ی ماهی بود. بر این اساس بهترین نتایج مربوط به کاربرد عصاره ی سیر 5/1 درصد بود. بدین ترتیب شاخص تعداد کل باکتری های قابل مشاهده، تعداد کل باکتری های سرمادوست، عدد پراکساید، شاخص تیوباربیتوریک اسید، مقدار مواد ازته فرار، pH و مقدار اسیدهای چرب آزاد در تمامی موارد بهبود نشان داد. در نهایت با اندکی محافظه کاری طول دوره ی 14 روزه با نسبت عصاره ی سیر 5/1درصد، طی دوره ی نگهداری در یخچال پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: ماهی کپور نقره ای، شاخص های کیفی، عصاره سیر، ماندگاری
  • حسن مروتی*، محمود خاکسار مهاباد، آمینه عارفی صفحات 85-93
    در این مطالعه تعداد 10 قطعه ماهی شیربت تازه و سالم تهیه و از بخش های بالایی، میانی و پایینی کمان آبششی آن ها نمونه برداری شد؛ سپس به روش متداول تهیه مقاطع بافتی، برش هایی به ضخامت 5 تا 6 میکرومتر تهیه و مورد رنگ آمیزی معمول هماتوکسیلین- ائوزین(H&E) و اسید پریودیک شیفت (PAS) قرار گرفتند. نتایج نشان داد آبشش ماهی شیربت از 4 جفت کمان آبششی تشکیل شده است. هر کمان آبششی از دو ردیف لاملاهای اولیه (هولوبرانش) که لاملاهای ثانویه از آن ها منشعب شده اند، تشکیل شده است و در طرف مقابل خار های آبششی وجود دارد. لاملاهای اولیه توسط بافت پوششی سنگفرشی مطبق پوشیده شده اند. در بافت پوششی لاملاهای اولیه سلول های تمایز نیافته، سلول های پوششی کناری مکعبی و سنگفرشی، لایه ی سلول های کلراید و موکوسی وجود دارد. لاملاهای ثانویه دارای یک مرکز عروقی حاوی سلول های ستونی هستند و بافت پوششی آن ها از یک تا دو لایه سلولی شامل سلول های تمایز نیافته و سلول های پوششی کناری تشکیل شده است. خار آبششی دارای بافت پوششی مطبق است که حاوی سلول های موکوسی زیادی می باشد و توسط استخوان حمایت می شود. نتایج هیستومتریک نشان داد که ضخامت بافت پوششی لاملاهای اولیه آبشش راست و چپ با ضخامت بافت پوششی لاملاهای ثانویه آبشش چپ و راست دارای تفاوت معنی دار است (p≤0.05). ضخامت بافت پوششی بخش بالایی لاملاهای اولیه ی آبشش سمت راست با ضخامت بافت پوششی لاملاهای اولیه ی بخش پایینی و میانی آبشش سمت راست تفاوت معنی دار دارد. ضخامت بافت پوششی بخش میانی لاملای اولیه ی آبشش سمت راست با تمام بخش های بافت پوششی سمت راست و چپ لاملاهای اولیه تفاوت معنی دار دارد. ضخامت بافت پوششی لاملاهای ثانویه با هم تفاوت معنی دار نداشتند. ساختمان بافتی آبشش ماهی شیربت مشابه سایر ماهیان استخوانی است و تفاوتی با سایر ماهیان هم خانواده ی خود ندارد.
    کلیدواژگان: ماهی شیربت، آبشش، هیستولوژی، هیستومتری
  • بهمن مصلی نژاد*، رضا آویزه، محمد راضی جلالی، آرشام جهانمردی صفحات 94-102
    هدف از انجام تحقیق حاضر، ارزیابی اثر سیر و آتورواستاتین بر تغییرات پروفایل های لیپیدی سرم سگ و نیز تاثیر زمان بر روند درمان بود. بدین منظور، 15 قلاده سگ نر 2-1 ساله، به صورت تصادفی به 3 گروه 5 تایی تقسیم بندی شدند. گروه A (کنترل) شامل 5 قلاده سگ بود که با پودر کلسترول (4 گرم/کیلوگرم و برای مدت 10 روز جهت القای هیپرلیپیدمی) تغذیه شده بود. گروه B مشابه گروه A بود، اما علاوه بر آن، آتورواستاتین (5 میلی گرم/ کیلوگرم) برای مدت 45 روز تجویز گردید. گروه C مشابه گروه B بود، با این تفاوت که سیر (100 میلی گرم/ کیلوگرم) به جای آتورواستاتین تجویز شده بود. نمونه های خون، 4 بار و در زمان های صفر، 10، 40 و 55 روز بعد از شروع تحقیق جمع آوری شدند. سپس میزان کلسترول تام، تری گلیسرید، HDL-C و LDL-C سرم با کیت های تجاری معمول اندازه گیری شدند. آتورواستاتین (001/0p<) و سیر (01/0p<) هر دو، فعالیت هیپولیپیدمی موثری را در کاهش تری گلیسرید خون نشان دادند. در مقایسه بین دو دارو و اثر آن ها بر تری گلیسرید، آتورواستاتین نسبت به سیر تفاوت معنی داری را نشان داد (01/0p<). در رابطه با اثر داروها بر میزان کلسترول خون، در روز 40 کاهش معنی داری در گروه دریافت کننده ی آتورواستاتین نسبت به گروه سیر دیده شد (05/0p<). گروه های درمان شده (B و C)، نتایج خوبی را در کاهش LDL-C، در روز 55 نشان دادند (001/0p<). در مقایسه ی بین دو دارو و اثر آن ها بر HDL-C، در روز 55، تنها بین گروه A و B، تفاوت معنی دار مشاهده گردید (01/0p<). مطالعه ی حاضر نشان داد که آتورواستاتین و سیر هر دو فعالیت کاهش دهنده ی چربی خون در سگ ها دارند، اما آتورواستاتین موثر تر از سیر است.
    کلیدواژگان: آتورواستاتین، سیر، تری گلیسرید، کلسترول، سگ
  • نغمه موری بختیاری*، زهرا طولابی دزفولی، بهاره سلیمانی، تکاور محمدیان صفحات 103-108
    پرورش دهندگان ماهی، سالیانه به دلیل تلفات ناشی از عفونت های ایجادی توسط باکتری های مقاوم به آنتی بیوتیک متحمل میلیون ها دلار خسارت می شوند. فعالیت متابولیت های ثانویه گیاهان بر گونه های مختلفی از باکتری های گرم مثبت در مقیاس میکرومولار و کم تر از آن گزارش شده است و عصاره ی گیاهان به عنوان عوامل مهمی در جلوگیری از توسعه ی مقاومت آنتی بیوتیکی می باشند. از این جهت در مطالعه ی حاضر، اثر ضد باکتریایی عصاره ی پوست درخت گردو بر برخی باکتری های بیماری زای مهم جداسازی شده از ماهی مانند: آئروموناس هیدروفیلا، یرسینیا راکری، استرپتوکوکوس اینیایی، استافیلوکوکوس آرئوس و سالمونلاتایفی موریوم مورد بررسی قرار گرفته است. جهت انجام این تحقیق در ابتدا عصاره ی هیدروالکلی پوست درخت گردو در آزمایشگاه فارماکولوژی دانشکده ی دامپزشکی دانشگاه شهید چمران بر اساس دستورالعمل استاندارد، تهیه گردید. سپس جهت تعیین کنترل مثبت برای هر باکتری از روش کربی- باور با دیسک های آنتی بیوتیکی استاندارد استفاده گردید. ارزیابی برون تنی اثر عصاره ی هیدروالکلی پوست درخت گردو نیز با روش کربی-باور انجام و حداقل غلظت مهاری عصاره با روش انتشار دیسک (E-test) و ماکرودایلوشن (رقت سازی در لوله) تعیین گردید. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، منطقه ی عدم رشد واضح در مقایسه با کنترل مثبت، تنها در مورد آئروموناس هیدروفیلا و یرسینیا راکری مشاهده گردید. اما واکنش واضحی در خصوص باکتری های دیگر مشاهده نگردید. حداقل غلظت مهاری با روش انتشار دیسک در خصوص یرسینیا راکری و آئروموناس هیدروفیلا به ترتیب 9/3 و 5/62 میلی گرم بر میلی لیتر و با روش ماکرودایلوشن به ترتیب 9/3 و 5/62 میلی گرم بر میلی لیتر و حداقل غلظت باکتری کشی آن به ترتیب 81/7 و 125 میلی گرم بر میلی لیتر ارزیابی گردید. یرسینیا راکری و آئروموناس هیدروفیلا از باکتری های مهم در صنعت پرورش آبزیان می باشند و تاثیر عصاره ی پوست درخت گردو بر آن ها مثبت ارزیابی گردید اما قطعا کارهای بیش تری در خصوص بررسی ایمنی و سمیت آن مورد نیاز می باشد. در خصوص باکتری های دیگری که تاثیر مناسبی از این عصاره بر آن ها مشاهده نگردید، پیشنهاد می گردد که از عصاره پوست درخت گردو که با روش های دیگر تهیه شده اند، استفاده شود زیرا نوع حلال و روش تهیه ی عصاره می تواند اثر ضد باکتریایی آن را تحت تاثیر قرار دهد.
    کلیدواژگان: درخت گردو، عصاره هیدروالکلی، ماهی، پاتوژن های باکتریایی
  • کاوه خزاییل *، یزدان مظاهری، رضا رنجبر، محمود خاکساری مهابادی، جمال نوری نزاد، علیرضا غدیری صفحات 109-114
    در مراجعه به کشتارگاه اهواز جهت جمع آوری نمونه های جنینی، یک مورد جنین گاو ماده ی دی سفالوس دو رگه ی هلشتاین مشاهده شد. پس از انتقال نمونه به بخش آناتومی و جنین شناسی دانشکده ی دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، سن جنین بر اساس طول فرق سر تا ریشه ی دم برای سر چپ 39 و سر راست 37 سانتی متر، حدودا 5/5 ماه تخمین زده شد. قبل از شروع تشریح از نمونه ی رادیوگراف تهیه شد که نشان دهنده ی جدا بودن مهره های سینه ای و گردنی برای هر سر جنین و مشترک بودن مهره های کمری برای هر دو بود. در تشریح قفسه ی سینه، دو قلب با اندازه ی نا برابر در یک آبشامه ی مشترک، دو ریه، یک سیاهرگ میان خالی پیشین، دو سیاهرگ میان خالی پسین، دو مری، دو آئورت که با هم ادغام شده و یک آئورت سینه ای را تشکیل می دادند مشاهده گردید. در حفره ی شکمی کبد راست طبیعی بوده اما کبد چپ به حفره ی سینه وارد شده بود که کبد نابجا تشخیص داده شد. اگر چه موارد دی سفالوس در جنین و نوزاد دام های اهلی در ایران چندین بار گزارش شده است، اما به نظر می رسد جنین دی سفالوس گاو همراه با کبد نابجا برای اولین بار است که در ایران گزارش می گردد.
    کلیدواژگان: جنین دی سفالوس، گاو، کبد نابجا
  • |
    • Yadollah Asadpour *, Mehdi Rezaei, Ebrahim Rahimabadi Pages 5-10
      Ornithobacterium rhinotracheale (ORT) a bacterium is known to be associated with respiratory disease, growth retardation, mortality and decrease egg production. The aim of the present study was conducted seroprevalence, isolation, and molecular diagnosis of O. rhinotracheale by PCR method. In this study, 355 serum samples were collected from 20 broiler flocks. Serological results showed that 15 flocks (75%) were positive to O. rhinotracheale infection by ELISA. Total of 200 tracheal swabs (20 samples) were collected. The O. rhinotracheale was isolated from tracheal swabs of 5 flocks (25%) by culture and but with using specific primers of ORT in PCR method was detected A 784 bp fragment of the 16SrRNA gene from 8 flocks (40%). By statistical, there was no significantly different between correlation of the isolates and flocks ORT titers (P>0.05). The results of this study indicated that the prevalence of Ornithobacterium rhinotracheale antibodies is high in the broiler flocks in Urmia city and PCR is a suitable method for diagnosis of the O. rhinotracheale
      Keywords: Ornithobacterium Rhinotracheale, PCR, ELISA, Broiler, Urmia
    • Alireza Alborzi *, Masoud Ghorbanpoor, Hossein Hamidinejat, Somayeh Chamanara, Sepideh Noori Pages 11-18
      Linguatula serrata is one of the parasitic zoonoses. The adults, larval stages of the parasite live in nasal airways of canids and visceral organs of herbivors respectively. The aim of this study was to determine the seroprevalence of L. serrata nymph infection in sheep from west of Iran by indirect enzyme-linked immunosrobent assay (ELISA). Blood samples (n=1048) were taken from sheep of two province (Ilam (n= 598) and Kermanshah (n=450)) in west of Iran ( at least five different cities of each province). The collected sera were tested by ELISA using excretory-secretory antigens of L. serrata nymph and anti IgG sheep conjugate. Data were classified according to sex, ages of the animals (1-0.05). Seroprevalence was significantly increased with the increase of age, lower (12.1%) in 1-
      Keywords: Sheep, Linguatulla serrata, Antigen, ELISA, Iran
    • Reza Avizeh *, Alireza Ghadiri, Bahman Mosallnejad, Mahdi Pourmahdi, Niloofar Ahmadian Pages 19-26
      A clean bowel preparation prior to X-ray examination is essential to obtain an accurate diagnosis. This study was performed to compare the effect of senna and castor oil on the bowel preparation of dogs for abdominal radiography. Twenty adult healthy mongrel dogs from each sex ranging in age from 18 to 30 months received either a senna (20mg/kg) or a castor oil (4ml/kg) regimen through an orogastric tube the day before abdominal radiography. Only water was given ad libitum to animals during the day before radiography. Radiologist unaware of the method of bowel preparation, reviewed the standard radiographs and graded the feces and gas in the colon and rectum, fecal radio-opacity and quality of radiographs on a scale of 0 to 3 (0=inadequate to 3=excellent). The cleanliness scores of colon for the senna and castor oil groups were 2.5±0.53 and 2.3±0.48, respectively. Also the cleanliness scores of rectum for the senna and castor oil groups were 2.5±0.53 and 2.4±0.52, respectively. Both senna and castor oil significantly improves bowel cleansing score in dogs (p
      Keywords: Bowel Preparation, Senna, Castor Oil, Dog
    • Sayed Javad Hosseini, Hassan Saleh, Mohamadtaher Mirkazhi * Pages 27-42
      This study was carried out to investigate the effects of 1, 25-Dihydroxycholecalciferol (1, 25 (OH)2 D3) (calcitriol) and root hydroalcoholic extract of Withania coagulans (WC) root on immune response and small intestinal morphology of broiler chickens. Treatments were arranged factorially (2×3×2) consisted of a positive control with adequate Ca and a negative control diet (Ca level reduced by 30%), three levels of WC (0, 100 and 200 mg/kg diet), and two levels of 1, 25 (OH)2 D3 (0 and 0.5 g/kg diet). Six hundred male day old Ross 308 broiler chicks were randomly distributed into 60 floor pens, 10 birds each. Each treatment was replicated 5 times (50 birds). Each diet was fed ad libitum to chicks from day one to 42 d of age. Sheep red blood cells (SRBC) test was used as measure of humoral immunity. So, at 25 and 32 days of age chicks were injected to evaluate the primary and secondary antibody response. At 37 days of age, the cutaneous basophil hypersensitivity (CBH) test was used to evaluate cell-mediated immune response. On d 21 and 42, one bird per replicate was killed to determine small intestinal morphology and lymphoid organ weights. The results of humoral immune response showed that reduction of dietary Ca level by 30% and supplementation of WC did not significantly influence total antibody levels. The CBH response showed that supplementation of WC and calcitriol had no significant effect on interdigital skin thickness. At 42 d of age, the weight of spleen significantly reduced by feeding of negative control diet. Also, supplementation of WC at 200 mg/kg significantly increased the weight of thymus at this age. It was found that supplementation of WC at 200 mg/kg resulted in shorter villus length at 42 d of age.
      Keywords: Calcitriol, Withania coagulans, Immune response, intestine morphology, broiler chickens
    • Mojgan Khodadadi *, Shokufeh Ranjbar Pages 43-54
      In this experiment the effects of Camellia sinensis as a phytobiotic on the immunity factors of the Cyprinus carpio was examined. For this purpose 360 juvenile Cyprinus carpio with the average weight of 22± 1g were selected and after being adapted to the environment the fish were stored in 12 tanks (30 fish in each tank). The Camellia sinensis was added to the diet in three levels 1.5% (treatment 2) 3% (treatment 3) and 5% (treatment 4) and the diet without Camellia sinensis was used for the control group (treatment 1). Each treatment was recurred 3 times a day. The fish were fed 3% of their weight. At the end of the 45 day treatment period, 15 fish were randomly selected from each treatment and their blood sample was taken from the caudal vein. The immunity factors including differential white blood cell count, total protein, immunoglobulin M (IgM) serum, albumin and lysozyme were analyzed and the results showed that the lysozyme activity had Significantly difference in compared with control treatment (P0.05). In general that prescribing Camellia sinensis at 1.5% level orally stimulates some non-specific blood and immune factors and it can be used as the immunity stimulant for the juvenile Cyprinus carpio.
      Keywords: Camellia sinensis, Cyprinus carpio, Immunity factor
    • Mahdi Soltani *, Gholamreza Shahhosseini, Marzieh Heidarieh, Ali Taheri Mirghaed, Ashkan Zargar Pages 55-63
      Gamma radiation at doses 450, 600, 750, 900 and 1050 Gry were used. Also, early thermal shock to induce diploid was used at 28°C. Hatching, deformity and survival rates were measured after developing period in different groups. Growth performance and chemical body analysis in fish were measured at the end of trail. Histological studies on the gonads were undertaken to demonstrate the success of gynogenesis induction. The highest and the lowest hatching and survival were obtained in the triploid group (p
      Keywords: Trout, Gamma radiation, Gynogenesis, growth indicators, body composition
    • Alireza Ghadiri *, Reza Avizeh, Mehdi Pourmahdi Borujeni, Hadis Mirzabeigee Pages 64-71
      The ability of accurately determine intraperitoneal fluid volume would be useful in both research and clinical practice. The purpose of this study was to develop a method by which intraperitoneal fluid volume in dog can be estimated, using ultrasonography. In this survey volume of intraperitoneal fluid in six adult healthy female dogs (mean weight 16.3 kg) were determined after injection of 1000 and 2000 ml of saline 0.9% solution, in their abdominal cavities. Depth of peritoneal fluid was measured in three regions, ultrasonographically. In each region of abdomen, volume was estimated based on geometric formula, using a segment of a sphere volume. In order to generalize the results of ultrasonography, point and interval estimations with 95% confidence interval and calculation error's percent were also calculated using SPSS software. Interval estimation showed each millimeter of ascitic fluid in ultrasonography is equal to 11 to 15 ml fluid in cranial abdomen, 14 to 20 ml in mid-abdomen and 16 to 28 ml in caudal abdomen. The volume estimation with ultrasonography in caudal to the sternum, umbilical area and cranial to the pelvis were 50.9 higher, 10.4 lower and 12.8 lower than actual volumes of 1000 ml, respectively and were 56.9 higher, 5.3 lower and 50.3 lower than actual volumes of 2000 ml, respectively. In conclusion, calculation error percentage was much more in caudal to the sternum and cranial to the pelvis than in umbilical area. As a result, the best location for volume estimation of intraperitoneal fluid was in around the umbilicus.
      Keywords: Dog, Ultrasonography, Ascites, Intraperitoneal fluid
    • Zahra Ghiasvand *, Reza Changizi Pages 72-84
      In order to determine the effect of garlic extract on some freshness parameters of silver carp filet, twenty numbers of silver carp were bought and after preparation of fillet with average weight (100±10 g) the experiment in laboratory was conducted. The statistical method containing 4 treatments which had various concentration of garlic extract including control (0), 0.5, 1 and 1.5%. Each treatment was performed in tree replications. Garlic extract was dissolved in distilled water then, the prepared fillets were deep bathed and immersed in experimental solutions for 10 minutes. All of the samples (fillets) were packed in polyethylene bags and were stored in refrigerator at 4 ± 1 °C for 21 days. The fillets were measured at every 7 days during storage period in equipped laboratory to determine the overall quality of fish fillets for 21 days. The results of this study clearly confirmed the role of garlic extract to improve the microbial and biochemical characteristics of silver carp fillet during the experiment. Based on analysis of total viable bacteria counts, total psychotropic bacteria counts, peroxide value, thiobarbituric acid reactive substances, total volatile basic nitrogen, pH and free fatty acids, best treatment which improved these parameters was seen in 1.5% garlic extract. Overall it can be proposed that the 1.5% garlic extract can preserve the quality of refrigerated silver carp fillet in a 14 days period.
      Keywords: Silver carp, Qualitative indicators, Garlic extract, Storage
    • Hassan Morovvati *, Mahmood Khaksary Mahabad, Ameneh Arefi Pages 85-93
      In this study, a total number of 10 fish freshly prepared Barbus grypus and samples from proximal, middle and distal portions of gill arches were dissected. The 5-6 µm sections were made using paraffin embedding techniques and stained by haematoxylin & eosin (H&E) and periodic acid shiff (PAS). The results showed Barbus grypus gill has consisted from 4 gill arches. Gills are located in gill compartment on fish head lateral regions and covered by gill operculum. There are gillrakers on the cranial part and there is a holobranch on the caudal part of the each gill arch. A gill arch has consisted from primary lamellae that secondary lamellae diverge from them at one side and gill rakers at other side. Primary lamellae were covered by stratified squamous epithelium. As secondary lamellae are diverged from their axis, the primary lamellae are interrupted. There are undifferentiated cells, squamous to cuboid-shaped epithelial cells, chloride and mucous cells layer in the primary lamellae epithelium. Secondary lamellae have a vascular center containing pillar cells. Secondary lamellae epithelium is very thin and consisted of 1 or 2 cell layer which including undifferentiated and pavement cells. Gill raker has a stratified epithelium which including a lot of mucous cells. Their central part is supported by bone. Histometrical results showed that primary lamellae epithelial thickness is different from secondary lamellae epithelial thickness significantly (P≤0.05). There is a significant difference between primary lamellae in proximal portion with distal and middle portions of the right gill. The middle portions of the right primary lamellae are different with whole parts of right and left sides of the primary lamellae. There was no significant difference between secondary lamellae epithelial thickness. In conclusion, histological structure of Barbus grypus gill is similar to other teleostei and has no difference with Cyprinidea family.
      Keywords: Barbus grypus, Gill, Histology, Histometry
    • Bahman Mosallanejad *, Reza Avizeh Pages 94-102
      The purpose of the present study was to evaluate the effects of garlic and atorvastatin on lipid profile changes in dogs and the influence of time on treatment process. For this purpose, 15 male dogs, 1- 2 years old were randomly divided into 3 groups with 5 animals in each group. Group A (control) included five dogs were fed with cholesterol powder (4 g/kg for 10 days) to induce hyperlipidemia. Group B was similar to group A, but in addition cholesterol, atorvastatin (5 mg/kg) was administered for 45 days. Group C was similar to group B, with the difference that garlic (100 mg/kg body) was administered instead of atorvastatin. Blood samples were collected four times during zero, 10, 40 and 55 days after start of study. Serum total cholesterol, triglycerides, HDL-C and LDL-C were measured by using commercial kits. Atorvastatin (p
      Keywords: Atorvastatin, Garlic, Triglyceride, Cholesterol, Dog
    • Zahra Tulabi Dezfuli, Bahare Soleimani, Naghme Mooribakhtiyari * Pages 103-108
      Fish farmers are losing millions of dollars annually due to the large scale mortality of fish due to diseases caused by antibiotic resistance pathogens. Plant secondary metabolites show activity in the micro to submicromolar range to Gram-positive species. Plant extracts decrease the selective pressure for developing antibiotic resistance. Hence, in the present study antibacterial effect of hydroalcoholic extract of Juglans regia Li. compound against Aeromonas hydrophila, Yersinia ruckeri, Streptococcus iniae, Staphylococcus aureus and Salmonella typhimurium were screened. By standard protocol, hydroalcoholic extract of Juglanse regia Li. stem bark in pharmacology department of Shahid Chamran Veterinary School was prepared. To determine the positive control for each bacterial, antibiogram was done. In vitro evaluation of antibacterial effect of extract was done by disc diffusion method (Kirby bauer) and minimum inhibitory concentration was determind by E-test and macrodilution method. According to result in this study, clear inhibition zone compared with the positive control was seen about A.hydrophila and Y.ruckerii. But no strong effect on other studied bacteria was observed. By E-test, minimum inhibitory concentration of extract in Y.ruckerii and A.hydrophila was evaluated,3.9 and 12 mg/ml,respectively. Minimum inhibitory concentration of extract in Y.ruckerii and A.hydrophila by macrodilution was 3.9 and 62.5 mg/ml and minimum bactericidal concentration was 7.81 and 125 mg/ml, respectively. Y.ruckerii and A.hydrophila are important bacteria in the aquaculture industry and hydroalcoholic extract of this plant was effective on them but more work should be done on its safety and toxicity. Other studied bacteria which extract had any effect on them, should be examined with other form (alcoholic or aqueous) of stem bark Juglans regia Li. extract because type of solvent or the method of preparation can affect antibacterial activity of extract.
      Keywords: juglans regia li, hydroalcoholic extract, fish, bacterial pathogens
    • Kaveh Khazaeel* Pages 109-114
      One apparently female dicephalus fetus of a hybrid Holstein cow have been carried to division of anatomy & embryology, faculty of Veterinary Medicine, Shahid Chamran University from Ahvaz slaughter house. Fetus age was estimated about 5.5 month, based on CRL = 39 cm for left fetus and CRL = 37cm for right ones. Some radiographs were prepared before dissection which revealed separated cervical and thoracic vertebra and a common lumbar vertebra. Two unequal hearts in a common pericardium, one pair lungs, one cranial vena cava, two caudal vena cava, two esophagus and two aorta which were blended each other and were made thoracic aorta, in thorax dissection were seen. Right liver was normal and was located in the abdominal cavity, but left ones was located in the thoracic cavity and were diagnosed ectopic liver. There are several reports about dicephalus fetuses in cows and other domestic animals, but it seems this case is the first report of this kind of malformation with ectopic liver in Iran.
      Keywords: Dicephalus fetus, Cow, Ectopic liver