فهرست مطالب

فصلنامه ادبیات و زبانهای محلی ایران زمین
پیاپی 1 (پاییز 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/09/25
  • تعداد عناوین: 8
|
  • یوسف اسماعیل زاده* صفحات 1-30
    از پیشینه ی آثار مکتوب به گویش گیلکی، چندان اتلاع دقیقی در دست نیست. بیشتر آثار گیلکی از دوره ی مشروته به بدد نوشته شده است. گویا دانشمندان زیادی در قرون سوم و چهارم هجری به زبان های گیلکی و تبری بر قرآن تفاسیری نوشته اند. در عهد دیالمه نیز ن ر دیلمی متداوی بود و قدیمی ترین شاعران گیلکی زبان در عهد آی بویه بوده اند. پیر شرفشاه دولائی، قاسم انوار، قدیمی ترین شاعرانی هستند که به گویش گیلکی شدر سروده اند. پیر شرفشاه دولائی از شاعران قرن هشتم هجری است که در گیلان می زیست. وی دیوانی دارد شامل 821 دوبیتی که تمام آن را به گویش گیلکی سروده است. در باب زندگی و احوای او مطالب مستندی وجود ندارد و زندگی او با افسانه ها آمیخته شده است. دیوان او تا کنون سه بار تصحیح و منتشر شده است. اشدار او آمیخته با مفاهیم و الفاظ عارفانه است که البته می توان مفهوم عاشقانه نیز بر آن حمل کرد. ماجرای عشق پیر شرفشاه به خوری سو، خواهر امیره ساسان گسکری در بین مردم شهرت فراوانی دارد. در این مقاله نخست مدرفی مختصری از پیشینه ی ادبیات گیلکی ارائه گردیده و سپس به بررسی احوای شاعر پرداخته شده است. در بخش دیگر این نوشتار، مفاهیم و مضامین اصلی و اندیشه های شاعر در دیوان او در 29 محور ارائه شده است.
    کلیدواژگان: شدر گیلکی، پیر شرفشاه دولائی، قرن هشتم، مضامین
  • محمدرضا پهلوان نژاد*، حسین نجاتیان صفحات 31-56
    گویش مشهدی یکی از موثرترین گویش ها در فارسی دری است و به نوعی خاستگاه ادبیات اصیل
    شاعرانی همچون رودکی، فردوسی، عطار، خیام و... می باشد. این گویش با دارا بودن واژگان
    اصیل فراوان یکی از گرانبهاترین گنجینه های زنده ی ادبیات و فارسی اصیل دری است. پژوهش
    حارر که اولین بررسی نظام مند درباره ی گویش مشهدی است، در راستای حفظ این میراث ملی و
    با هدف کاوشی زبانشناختی، نظام آوایی این گویش را، که شامل توصیف مشخصه های آوایی،
    فرایندهای واجی، ساخت هجا و واحدهای زبرزنجیری می شود، تجزیه و تحلیل می کند. برای
    گردآوری داده ها اتلاعات پرسشنامه ای مورد استفاده قرار گرفته و استخراج واج ها بر اساس قیاس
    جفت های کمینه صورت پذیرفته است. علاوه بر این یکی از نگارندگان که گویشور بومی است از
    شم زبانی خویش نیز بهره جسته است.
    کلیدواژگان: نظام آوایی، گویش مشهدی، فرایندهای واجی، ساخت هجا، واحدهای زبرزنجیری
  • ماندانا جمشیدیان* صفحات 57-94
    محور تحقیقات فرهنگ مردم، شیوه ی زندگی، آداب و رسوم، باورها، موسیقی و ادبیات است و در این میان ادبیات عامیانه که روح هنری هر ملتی است شامل عناصری همچون ررب الم ل، چیستان، ترانه، متل، تم یل، اشدار محلی و شدر کار است. شدر کار نسخه ی خوانای احساسات سرایندگان و چگونگی محیط کار آن ها است و اشدار خوانندگان در حین انجام کار که به تور انفرادی یا جمدی خوانده می شود بیانگر ورع مدیشت، دلتنگی ها، رن ها، آمای و آرزوها، عشق ها و نیایش ها است. در این مقاله قصدمان مدرفی جامده ی بختیاری و اشدار عامیانه ی آنان به خصوص اشداری است که مردم بختیاری در حین انجام کار درو به شکل آهنگینی می خوانند. روش جمع آوری اتلاعات به صورت کتابخانه ای، اینترنتی و تحقیقات میدانی صورت پذیرفت و حوزه مکانی جمع آوری اتلاعات میدانی استان های خوزستان و چهار محای و بختیاری بود که توایفی از ایل بختیاری در آن جا به صورت دائم یا به شیوه ی کوچندگی زندگی می کنند.
    کلیدواژگان: جامده ی بختیاری، فرهنگ مردم، ادبیات عامیانه، شدرکار، برزگری
  • عبدالغفور جهاندیده* صفحات 95-118
    زبان بلوچی یکی از زبان های ایرانی است که قدمتی دیرینه دارد. زبان و ادب فارسی از
    قرن ها پیش بر زبان و ادب بلوچی، تاثیر فراوانی گذاشته است. مردم بلوچ، فارسی را زبانی
    مقدس میدانستهاند و این زبان چندین قرن، مستقیم و نیرمستقیم بر ادب و اجتماع
    بلوچستان تاثیرگذار بوده است. این تاثیر و جایگاه سبب شده است که ارتباط واژگانی
    بلوچی با فارسی ارتباتی تنگاتنگ باشد. البته به دلیل همسایگی بلوچان با سرزمین خراسان
    بزرگ، تاثیرگذاری گویش فارسی خراسان محسوستر است و شدر شاعران فارسی سبک
    خراسانی، گواهی مستند بر این ادعاست.
    کلیدواژگان: زبان بلوچی، ادبیات بلوچی، زبان پارسی در بلوچستان، ارتباط واژگانی بلوچی با پارسی
  • کاووس حسن لی* صفحات 119-142
    در شهرستان خرمبید)استان فارس( بجز مردم صفاشهر )خرمی و دهبید( که در مجموع بیش از هفتاد درصد آنها به زبان ترکی صحبت میکنند، زبان مردم بسیاری از روستاها نیز ترکی است. گویشی که مردم ترک زبان صفاشهر، امروزه با آن گفتوگو میکنند، از راه درازی باز آمده، از پیچ و خمهای فراوان تاریخی عبورکرده، در گردنه ها وگریوه های گوناگون سخت جانی کرده و فراز و فرودهای بسیاری را آزموده است. اینک اما- با همهی فشارهایی که پذیرفته و همه ی دگردیسی هایی که یافته - هنوز زنده است و هنوز نفس میکشد. منابع تاریخی موجود، ترک زبانان شهرستان خرمبید را از ترکان خل میدانند که از مناتق مرکزی ایران به فارس آمده و در قنقری و بوانات ساکن شده اند. اما پژوهش های نگارنده، برای نخستین بار، نشان می دهدکه گویش کنونی ترکزبانان منطقهی قنقری قدیم و خرم بید کنونی با همه ی تفاوت هایی که با هم دارند ه به گویش خل ها نزدیک نیست. این خود نشان میدهد که اگر حتی نخستین خل هایی که به این منطقه آمدهاند، گویشی همانند گویش امروز خل های مناتق دیگر داشته اند، زبان آنها در آمیزش با گروه های دیگر ترک ه بویژه توایفی از ایل قشقایی ه و با تاثیرپذیری از زبان فارسی تغییر یافته و دیگرگون شده است. با همهی پژوهش هایی که تا کنون انجام گرفته، - اگر ساده انگاری را کنار بگذاریم ه هنوز به درستی و استواری نمیتوان دانست که خاستگاه راستین بسیاری از ترک های جنوب ایران، از آن جمله ترک های خرمبید و نیز ترک های قشقایی کجاست. آنان از چه زمان هایی و از چه مسیرهایی به فارس آمدهاند. و نژاد هر کدام از این تیره ها با نژاد چه تیره های دیگری پیوستگی خونی دارند. شاید علمی ترین راه فهم این موروع، بررسی ژنتیکی تیره های مختلف باشد.
    کلیدواژگان: خرمبید، صفاشهر، خل، ترک، زبان ترکی
  • عباس قنبری عدیوی* صفحات 143-168
    فرهنگ شفاهی ایران زمین از فرهنگ های اقوام و گروه های اجتماعی آن تشکیل شده است این فرهنگ ننی و ماندگار برای انسان از زادن تا مردن حرف دارد. نم ها، شادی ها، آرزوها و آرمان های او را در بر می گیرد. آنچه انسان از آن خشنودتر خواهد شد شادی و سروری است که از راه کار، زندگی و امور فرهنگی و اقتصادی خودش دریافت می کند. این شادی یا شادمانه سرایی را در گونه ها )ژانرهای( ادبیات مردمی )فولکلور( او می توان دید. بررسی و تحلیل درونی و محتوایی این گونه ها کار متخصصان فرهنگ توده یا مردم است. کارکرد و نقش شادیانه ها در افزایش بهره وری، تولید، امنیت روحی و روانی فرد و جامده، ارتباط اجتماعی و انتقای میراث فرهنگی و نیرمادی اقوام ایرانی در این حوزه ارزش و اعتبار علمی والایی دارد. در این بین فرهنگ مردم بختیاری زبان ایران در گستره ی جغرافیایی قابل توجهی که از زاگرس میانی برخاسته است مورد توجه این نوشتار است. در این نوشتار با رویکرد متن شناسی و تحلیل درونی و کارکردهای فرهنگی هاجتماعی این گونه های ادبی بررسی و مورد کاوش علمی قرار خواهد گرفت. ترانه ها و نغمه های کار، لالایی و... مواد اصلی این تحقیق را تشکیل می دهند. در پایان رمن بررسی گونه ی ترانه در ادب محلی بختیاری، بخش قابل توجهی از متن های فولکلوری گردآوری، ارایه و بررسی خواهد شد.
    کلیدواژگان: بختیاری، فرهنگ مردم، شادی، ترانه، ادب عامه
  • محمد مرادی* صفحات 169-200
    ادبیات بومی از آن جا که بسترها و زمان های متفاوتی برای بروز و ظهور دارد همواره ویژگی هایی متفاوت و خاص خود داشته است. یکی از بسترهای اصلی برای واکاوی جنبه های ادبی گویش ها و زبان ها، تحلیل شدرهایی است که در قلم رو این گویش ها سرود شده اند. شدر شیرازی از آن جا که قدمتی نزدیک به 999 ساله دارد و با توجه به آثار کمی و کیفی که در پیوند با آن منتشر شده است ، به ویژه در قرن های هشتم، نهم و دوران مداصر، بستری مناسب برای پژوهش و تحقیق در حوزه ی ادبیات بومی است بنابراین در این مقاله سدی شده است با بررسی عنصر وزن عروری در اشدار دو تن از شاعران کهن گویش شیرازی )شمس پس ناصر و شاه داعی شیرازی( و پن تن از شاعران مداصر فارس در این زمینه )بیژن سمندر، یدالله تارمی، احد ده بزرگی، سیروس دادرس و محمدحسن شفاعت(، گونه های اصلی وزن در شدر گویش شیرازی )با تاکید بر قالب نزی( شناسایی شود و در مقایسه ی این وزن ها با گونه های رای در شدر رسمی هر دوره، تفاوت ها و شباهت های آن ها مقایسه شود علاوه بر این سدی شده است، سیر تحوی وزن نزی شیرازی از قرن هشتم تا دوران مداصر با ارائه ی نمونه ها و جدوی ها ترسیم و مدرفی شود.
    کلیدواژگان: ادبیات بومی، گویش شیرازی، شاه داعی شیرازی، شمس پس ناصر، بیژن سمندر، وزن
  • زهره نجفی* صفحات 201-218
    یکی از بخش های گویش شناسی بررسی ویژگی های نحوی یک گویش است و در میان مباحث نحوی، مبحث حروف، همسانی بیشتری در گویش های مختلف دارد زیرا حروف گروه بسته ی دستوری به شمار می رود. با این حای می توان گویش هایی را یافت که این مبحث در آن تفاوت های چشمگیری با گویش های دیگر دارد. یکی از این گویش ها، گویش یکی از روستاهای استان اصفهان، به نام نیسیان، است که با وجود همجواری با روستاهای دیگر کاربرد حروف در آن منحصر به فرد است. در این پژوهش کوشش شده است مبحث حروف در این گویش و تفاوت های چشمگیر آن با فارسی مدیار بررسی گردد. به این منظور ابتدا حروفی که کاربرد متفاوتی با زبان فارسی دارند مشخص و سپس نوع کاربرد و مدانی گوناگون آن در جمله با ذکرشواهد بیان گردید.
    کلیدواژگان: گویش، گویش های اصفهان، گویش نیسیان، حروف
|
  • Yosouf Esmailzade* Pages 1-30
    It is no available an exat information of the Gilaki Dialect. The most Gilaki’s works have been written in the Mashrute era to present. The zeidi’s scientists have written Quran interpretations in Gilaki and Tabari languages in third and fourth of Hejra centuries . These interpretations was common in prose at Dailami era. The most ancient Gilaki poets were at Alebuye age. A poet named Divarehvarz who has lived in the Majdoldouleh Deilami era. Pirsharafsha, Dulaee, Qasemanvar are the poets who have composed poems in Gilaki dialects. Pir Sharafsha dolaee lived in 9th century of Hejrah in Gilan. His poetry includes 821 couplets in Gilaki dialect. There is no information on his life. His Divan was edited 2 times. His poems is mixed with gnostic concepts and words and lyric. The advenyure of Pirsharafsha love to Khori – the Amireh Sasangakeri’s sister is famous among people. In this article, the summary of the literature of Gilaki background is presented the poet’s biography is introduced. In othrer section the cncepts and the poet’s thoughts in 29 categories are stated.
    Keywords: Gilaki's poetry, Pirsharafsha, concepts, 9th century of Hejrah
  • Mohamadreza Pahlavan Nezhad*, Hosein Nejatian Pages 31-56
    The Mashhad’s dialect is one of the most influenced dialects of the Dari Persian. It is the origin of the great poets such as Rudaki, Firdausi, Attar, etc. This dialect has great lexicon. This article is the first systematic study about this dialect. It investigated the phonetic system, the characteristics of the sounds, phonemes, the syllabus structure and then analyze them. A questionnaire was used to collect the data. On the basis of the double minimum , the phonemes were applied. In addition one of the speakers of the dialect has helped to identify the phonemes.
    Keywords: the phonetic system, Mashhad's dialect, phoneme, syllabus
  • Mandana Jamshidian* Pages 57-94
    This study investigated the culture, the way of living, beliefs, traditions, music, and the literature in the Bakhteyary society. The colloquial literature which is the spiritual art of any nation includes proverbs, riddle, songs, allegory, local poetry and work poem. The work poem consists of the singer emotions and the circumstance of the work position. The poems of the singers while they are working lonely or together indicate the people life situation, their pains, sorrow, wishes, loves and their praise. This article aims to introduce the Bakhteyary society and their poetry specially when they are reaping and they sings tonic, to collect data the internet, library and the people were used in the Khozestsn and Chahar Mahale Bakhteyary provinces where the bakhteyary tribes are living in the form of migration.
    Keywords: Bakhteyary society, people culture, colloquial literature, reap poem work
  • Abdolghafoor Jahandideh* Pages 95-118
    The Baluchi language is one of the Iranian language that it has existed many years ago. The Persian language greatly influenced on Baluchi language and literature.the Balhch people has known the Persian language as a holy language and this language directly or indirectly impacted on Baluch literature and society. This causes that both languages greatly correlated each other. The persian influence increased since Baluchestan was the big Khorasan neighbor so that the impact of Pesian Khorasan dialect is more than the other Persian dialects and the Khorasani’s poetry style is the witness.
    Keywords: Baluchi language, literature, Baluchestan, Baluch lexicon
  • Kavoos Hasanali * Pages 119-142
    In the Khorambid (Fars province) except inhabitants of Safa-shahr (Khorami & Dehbid) which are more than 207 speak in Turkish other villages speak in Turkish too. Their present accent comes from long distance and origin from various historical fluctuations and survives in various u-turns and tests different ups and downs. However, it is still alive and breathes with lots of pressures and transformations. Available historical references know Turkish-speaking Khorambid inhabitants of Khalaj Turkish people who came from central region of Iran to Fars and settled in Ghonghori and Bavanat. But the researches of the writer for the first time indicate that the present accent of Turkish-speaking people of ancient Ghonghori region and recent Khorami with lots of differences didn’t approach the Khalaj’s accent. This shows even the first Khalajis who have came to this area have the same accent of present Khalajis of other areas. Their language in company with other Turkish groups – particularly tribes of Ghashghayee race – changes in regard to the Persian languages. Considering all the performed researches – if removing the ignorance – we cannot express accurately where the origins of the most southern Turkish people are such as Khorambid and other Ghashghayee Turkish people. From where and when they came to Fars and with whom the race of each tribe has blood dependency. Perhaps, the most scientific way for comprehending this matter is to genetically analyze various races.
    Keywords: Khorambid, Safa, shahr, Khalaj, Turkish people, Turkish language
  • Abas Ghanbari Odivi * Pages 143-168
    The Iranian oral culture consists of different social groups and families. This culture continue of birthday to death and has something to say. It includes Sorrows. Happiness, wishes. ideas. The happiness that are created 0f works, living and cultural and economical behaviors make the individual pleased. This singing and the songs of happiness are found in colloquial literature. The study of such works and the their criticism are the specialists and people task. The function and the role of the happy songs impacts on increasing of products spiritual safe, social relationships, Iranian cultural inheritance transition and has valuable scientific validity. In this article the Bakhteyary’s colloquial literature in the Zagros area is studied and the texts are criticized. The work songs, lullabies forms the basic subjects of the investigating.
    Keywords: Bakhteyary, people culture, happiness, song, colloquial literature
  • Mphamad Moradi * Pages 169-200
    The local literature that has various time and places it consists different and special characteristics. One of the places for study on different aspects in local languaes and dialects is the poem criticism which has been composed there. The Shirazi poem that nearly has been composed 800 years ago and with respect to the quality and quantity of its works espeacialy in 8th and 9th centuries of Hejrah and in the cntemporary time is a good domain for investigation and study in local literature. In this paper it has been tried to recognize the prosodist rtheme of two old poets- shams pos naser and Shahdaee Shirazi – and five fars contemporary poets- Bijan Samandar, Yadolah Taremi, Ahad Dehbozorgi, Siroos Dadras and Mohammad Hassan Shafaat- and introduce the main theme of shirazi dialect especialy Ghazal Rhythm. They are compared with the the contemoprary types of Farsi poems and they also are compared with the similarities and differences to them. In addition, the development of the Ghazal in 8th century of Hejrah to contemporary with tables and samples are introduced.
    Keywords: local literature, Shirazian literature, Shadaee Shirazi, Shamsposnaser, Mijan Samadar, rhythme
  • Zohre Najafi * Pages 201-218
    One of the parts of dialectology is the study of syntax and in this study subject of prepositions in dialects is more similar to each other because prepositions are closed category. but there are dialects which in prepositions are very different from norm. One of these dialects is Neysianian which in despite of being neighbors to other villages prepositions are perfectly determined. This paper tries to review prepositions and their different from normal Farsi in this dialect. For this at first the propositions which differ from normal language are determined and then the application and meaning of them are explained by examples.
    Keywords: dialect, Esfahanian dialects, Neysianian dialect, prepositions