فهرست مطالب

پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار) - سال شانزدهم شماره 2 (تابستان 1395)

فصلنامه پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار)
سال شانزدهم شماره 2 (تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/06/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • حسین راغفر، زینب واعظ مهدوی*، کبری سنگری مهذب صفحات 1-22
    خط فقر متمایز کننده خانوارهای فقیر از غیرفقیر است. برای تعیین خط فقر از یک سبد معین از کالاهای اساسی استفاده می شود. کسانی که مخارج آنها کمتر از خط فقر باشد فقیر و کسانی که کل مخارج آنها بالاتر از خط فقر باشد، غیرفقیر محسوب می شوند. تمایز خانوارهای فقیر از غیرفقیر تنها با مشاهده مخارج کل خانوار می تواند گمراه کننده باشد. خانواده ای که یک عضو با بیماری خاص دارد، می تواند با هزینه های درمان غیرمتعارف رو برو باشد که مخارج کل خانوار را متورم می کند؛ در حالی که ممکن است، این خانوار به دلیل تحمل هزینه بالای مصرفی در گروه خانوارهای غیرفقیر طبقه بندی شود. حال چنانچه این هزینه های نامتعارف از مخارج کل خانوار کسر شود، ممکن است مشاهده شود که این خانوار به زیر خط فقر سقوط کرده است. به این ترتیب، صرف تمرکز بر هزینه کل خانوار بدون توجه به نیازهای اساسی آن، نمی تواند ارزیابی دقیقی از توانایی خانوار در تامین این نیازها باشد. در بسیاری از موارد، تحمیل هزینه های نامتعارف به بودجه خانوار می تواند موجب کاهش مخارج کالاهای ضروری خانوار شود. در بسیاری از موارد نیز به دلیل حیاتی بودن تامین هزینه های درمان، خانوارها ممکن است مجبور به تحمل استقراض، استفاده از پس انداز یا فروش دارایی های اساسی شوند. این مطالعه می کوشد تا با کسر مخارج سلامت از مخارج کل خانوارها ارزیابی مجددی از وضعیت فقیر یا غیرفقیر بودن خانوارها ارائه کند.
    روش کار
    این مطالعه با استفاده از ریز داده های هزینه– درآمد خانوار، به بررسی تاثیر هزینه های سلامت بر فقر خانوارها می پردازد. بدین منظور با استفاده از شاخص های فوستر-گریر- توربک (1984) شاخص های فقر را قبل و پس از کسر هزینه های سلامت، محاسبه و آنها را با یکدیگر مقایسه می کند. این مقایسه در سه سناریو انجام می گیرد: نخست، تعیین شاخص های فقر بدون کسر مخارج سلامت، دوم، شاخص های فقر پس از کسر کل مخارج سلامت، و سوم، شاخص های فقر با در نظرگرفتن سهم 30 درصدی خانوار برای هزینه های سلامت مطابق ماده 90 قانون برنامه چهارم توسعه.
    یافته های تحقیق نشان می دهند که به طور کلی، پرداخت های مستقیم خانوار برای هزینه های سلامتی سبب افزایش نرخ فقر در مناطق شهری و روستایی شده است؛ به طوری که در سال 88 در مناطق روستایی نرخ فقر خانوارها در اثر تحمیل هزینه های سلامت 4 درصد افزایش یافته است که بیشترین میزان در سال های مورد بررسی بوده است. با فرض پرداخت سهم 30 درصدی از مجموع هزینه های سلامت توسط مردم، درصد خانوارهای فقیر از 4 درصد به 2 درصدکاهش می یابد.
    کلیدواژگان: خط فقر، شاخص فقر فوستر، گریر، توربک، هزینه های کمرشکن سلامت، سلامت در قانون برنامه چهارم توسعه
  • مریم فرمانی*، نظر دهمرده قلعه نو، جواد شهرکی صفحات 23-56
    نرخ بیکاری استان سیستان و بلوچستان که در سال 1375 به 9 درصد رسیده بود، به شدت افزایش یافته و در سال 1385 به 52/31 درصد رسیده است. بنابراین باید در جهت کاهش بیکاری این استان، اقداماتی صورت پذیرد و به دلیل محدودیت منابع تولیدی، باید به فعالیت هایی توجه شود که بیشترین اشتغال را ایجاد می نمایند.
    این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که فعالیت های اقتصادی کلیدی اشتغالزای استان سیستان و بلوچستان کدامند؟ و آیا سیاست های رشد محور لزوما بیشترین اشتغال را ایجاد می کنند؟ برای دستیابی به پاسخ، با استفاده از جدول داده - ستانده این استان مربوط به سال 1386، شاخص های پیوند مربوط به تولید و اشتغال و کشش داده - ستانده محاسبه شد. شاخص چند رتبه ای (MRI) برای تولید و اشتغالزایی نیز محاسبه شد تا تمامی شاخص های ذکر شده را همزمان در نظر بگیرد. نتایج با توجه به شاخص MRI نشان می دهد که فعالیت های «کشاورزی، شکار و جنگلداری»، «معدن»، «صنعت»، «هتل و رستوران»، «عمده فروشی، خرده فروشی، تعمیر وسایل نقلیه و کالاها» و «بهداشت و مددکاری اجتماعی» از نظر اشتغالزایی کلیدی هستند؛ در حالی که بخش های کلیدی از نظر تولید «کشاورزی، شکار و جنگلداری»، «صنعت»، «تامین آب، برق و گاز طبیعی»، «هتل و رستوران»، «عمده فروشی، خرده فروشی، تعمیر وسایل نقلیه و کالاها»، «حمل و نقل، انبارداری و ارتباطات» و «سایر خدمات عمومی، اجتماعی، شخصی و خانگی» تعیین شد. لذا سیاست های رشد محور لزوما بیشترین اشتغال را ایجاد نمی کنند.
    کلیدواژگان: داده، ستانده، اشتغالزایی، استان سیستان و بلوچستان، فعالیت کلیدی، شاخص MRI
  • مجید مداح*، سارا ابراهیمی صفحات 57-72
    با توجه به آنکه سرمایه گذاری بخش خصوصی با استفاده از سپرده های مردم نزد بانک ها انجام می شود، مقدار این سپرده ها بر میزان سرمایه گذاری و تولید کشور اثر دارد. عوامل مختلفی حجم سپرده های بخش خصوصی نزد بانک ها را تحت تاثیر قرار می دهند که در این مقاله رابطه بین فرصت های رانت جویی و حجم سپرده ها با استفاده از الگوی رگرسیون خود توضیح با وقفه های گسترده در اقتصاد ایران طی سالهای (1389-1350) مورد تحلیل و آزمون تجربی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تخمین مدل های تحقیق نشان می دهند: اختلاف نرخ ارز غیر رسمی و رسمی با ضریب (1486/0-) و اختلاف نرخ بهره در بازار غیر رسمی و رسمی با ضریب (3468/0-) حجم سپرده ها را در کوتاه مدت تحت تاثیر قرار می دهند. همچنین بر اساس رابطه تعادلی بلند مدت برآوردی، کشش حجم سپرده های بانکی نسبت به اختلاف نرخ ارز غیر رسمی و رسمی و اختلاف نرخ بهره در بازار غیر رسمی و رسمی، به ترتیب (0166/0-) و (0389/0-) است که این یافته، اثر منفی و معنی دار متغیرهای نمایانگر رانت جویی بر حجم سپرده های کوتاه مدت بخش خصوصی نزد بانک ها را تایید می کنند و نشان می دهند که فرصت های رانت جویانه مردم را تشویق می نمایند تا به منظور کسب سود بیشتر، سپرده های خود را از بازار رسمی پول خارج کرده و به بازارهای غیر رسمی انتقال دهند.
    کلیدواژگان: سپرده های بانکی، رانت جویی، مدل رگرسیون خود توضیح با وقفه های گسترده، اقتصاد ایران
  • مرتضی عزتی*، الله مراد سیف، نادر مهرگان، مجتبی ملکی شهریور صفحات 73-98
    دراین مقاله، به بررسی رابطه کوتاه مدت و بلندمدت اثر درآمدهای نفتی بر فساد اقتصادی در ایران می پردازیم. دوره زمانی بررسی سال های 1390-1358 و روش تحلیل روش خودتوضیح با وقفه های گسترده (ARDL) است. یافته های این بررسی در بلندمدت نشان می دهند که یک درصد افزایش (کاهش) در درآمدهای نفتی، باعث افزایش (کاهش) 0.29 درصد در فساد اقتصادی سرانه می شود. همچنین افزایش یک درصدی متغیرهای مقررات و اندازه دولت، به ترتیب باعث کاهش 1.95و1.63 درصدی درسرانه فساد اقتصادی و افزایش یک درصدی متغیر آزادی تجارت بین المللی با افزایش1.26 درصدی سرانه فساد اقتصادی همراه بوده است.
    کلیدواژگان: فساد، رانت، درآمدهای نفتی، ایران
  • یگانه موسوی جهرمی*، الهام غلامی صفحات 99-116
    یکی از مسائل مهم هنگام بودجه ریزی، دسترسی به درآمدهای قابل تحقق است که این موضوع مستلزم پیش بینی های دقیق از انواع درآمدها در آینده می باشد. یکی از منابع درآمدی پر اهمیت دولت مالیات بوده که در این مقاله، پیش بینی مالیات بر ارزش افزوده ناشی از مصرف بنزین مدنظر قرار گرفته است. هدف اصلی، دستیابی به روشی کارا جهت پیش بینی مصرف بنزین و مالیات بر ارزش افزوده ناشی از آن در ایران می باشد. در این مقاله، برای پیش بینی مصرف بنزین، از یک الگوی ترکیبی روش شبکه عصبی چندلایه (MLP) با الگوی خودتوضیح میانگین متحرک انباشته (ARIMA) استفاده شده است. سپس با تایید عملکرد مناسب این روش در مقایسه با روش ARIMA، از طریق اعمال نرخ های مالیات بر مصرف پیش بینی شده بنزین، مالیات بر ارزش افزوده ناشی از مصرف بنزین در کشور به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که طی سال های 1392 الی 1395، مالیات بر ارزش افزوده از این محل، به طور متوسط در حدود 6/31 درصد رشد خواهد داشت.
    کلیدواژگان: مالیات بر ارزش افزوده، مصرف بنزین، شبکه عصبی چندلایه، روش ARIMA، روش ترکیبی
  • سید ابوالقاسم مرتضوی *، علیرضا علی پور، مهدی قربانی صفحات 117-135
    در پژوهش حاضر، با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده 150 بهره بردار گندم منطقه زرقان فارس در سال زراعی1390-1389 مهم ترین عوامل موثر بر کارآیی زیربرداری نهاده آب در تولید این محصول شناسایی شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور محاسبه کارآیی زیربرداری آب از رهیافت تحلیل پوششی داده ها استفاده گردید. سپس، با کمک شبکه عصبی مصنوعی تابع پایه شعاعی (RBF) مهم ترین عوامل اثرگذار بر کارآیی زیربرداری آب شناسایی شد. در ادامه، با به کارگیری مدل توبیت، اثرگذاری مهم ترین عوامل شناسایی شده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج خروجی شبکه عصبی به کار برده شده نشان داد که متغیرهای سطح زیر کشت محصول، درآمد ناخالص هر هکتار و مدت زمان میان دو آبیاری، اثرگذارترین عوامل بر کارآیی زیربرداری آب هستند. همچنین، نتایج حاصل از کاربرد مدل توبیت نیز نشان دهنده اثرگذاری مثبت متغیرهای سطح زیر کشت و درآمد ناخالص هر هکتار محصول و تاثیر منفی مدت زمان میان دو آبیاری بر کارآیی استفاده از نهاده ی آب است. در پایان، پیشنهاد گردید که به منظور افزایش کارآیی استفاده از آب در منطقه، یکپارچه سازی اراضی مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
    کلیدواژگان: شبکه عصبی مصنوعی تابع پایه شعاعی، کارآیی زیربرداری آب، مدل توبیت، زرقان
  • ابراهیم هادیان، مجید اسلامی اندارگلی* صفحات 135-154
    وابستگی دو سویه رشد اقتصادی و تامین اجتماعی و دستیابی به نرخ بهینه مالیات بر درآمد بخش خصوصی، نیازمند هماهنگی پایدار بین سیاست های کلان اقتصادی با برنامه های تامین اجتماعی است. به همین منظور، در این مقاله تلاش شده تا با استفاده مدل تعادل عمومی قابل محاسبه، آثار رفاهی ناشی از افزایش پوشش تامین اجتماعی که منابع مالی مورد نیاز آن از طریق افزایش مالیات بر درآمد بخش خصوصی تامین می گردد، بر اقتصاد ایران مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور سناریوهای مختلف از افزایش در نرخ مالیات بر بخش خصوصی و تخصیص آن به تامین اجتماعی بخش خصوصی، در نرم افزار GAMSشبیه سازی، و آزمون شده است. نتایج شبیه سازی تمامی سناریوهای افزایش در نرخ مالیات بر درآمد تا سقف دو برابر نرخ موجود و در مقابل گسترش پوشش تامین اجتماعی، با استفاده از منابع کسب شده از طریق این افزایش نرخ مالیات، نشان می دهد که تولید ناخالص داخلی، به عنوان مهمترین شاخص رفاه اقتصادی به صورت کاهنده افزایش خواهد یافت. در میان سناریوهای مختلف افزایش نرخ مالیات، افزایش 70 درصدی، بیشترین تاثیر را بر تولید ناخالص داخلی به جای خواهد گذاشت. در نتیجه، سناریوی افزایش 70 درصدی در نرخ مالیات را می توان به عنوان سناریوی بهینه در دستیابی به هدف مورد نظر در اقتصاد ایران معرفی نمود. همچنین، نتایج کلی این مطالعه حکایت از این دارد که از منظر عکس العمل بخش خصوصی، اثر تغییرات یکباره نرخ های مالیاتی مناسب تر از تغییرات تدریجی آن می باشد.
    کلیدواژگان: مالیات بر درآمد، تامین اجتماعی، رفاه عمومی، ایران
  • گلنار خالصی *، خسرو پیرایی صفحات 155-172
    یکی از مشکلات اساسی در برنامه ریزی های منطقه ای با هدف توسعه اقتصادی، تعیین روش هایی است که دولت به کمک آنها بتواند منابع جامعه را به گونه ای اختصاص دهد تا رشد اقتصادی و کاهش در نابرابری های درآمدی بین استانی به صورت همزمان میسر گردد. بررسی امکان تحقق این موضوع، هدف اصلی این تحقیق می باشد. در این مطالعه، از داده های سری زمانی فصلی مربوط به سال های 89-1379 و یک الگوی خود همبسته برداری استفاده شده و نابرابری درآمدی بین استانی یک بار با استفاده از ضریب جینی و بار دیگر با استفاده از شاخص تایل به دست آمده است. نتایج حاکی از آن است که نابرابری درآمدی بین استانی، رشد اقتصادی را در کوتاه مدت کاهش می دهد که تنها بخشی از این کاهش در بلند مدت از بین خواهد رفت. رشد اقتصادی در کوتاه مدت، نابرابری درآمدی بین استانی را افزایش و در بلند مدت آن را کاهش می دهد. به کارگیری شاخص تایل در اندازه گیری نابرابری درآمدی بین استانی، نتایج حاصل از برآورد الگو را با استفاده از ضریب جینی تایید می کند.
    کلیدواژگان: رشد اقتصادی، نابرابری درآمدی بین استان ها، ضریب جینی، شاخص تایل
  • سید ابراهیم حسینی نسب، سولماز عبدالهی حقی*، علیرضا ناصری، لطفعلی عاقلی کهنه شهری صفحات 175-200
    در این مقاله، از طریق طراحی یک مدل تعادل عمومی قابل محاسبه پویا (DCGE)، به بررسی آثار افزایش درآمدهای نفتی و همچنین تاثیر مدیریت این درآمدها توسط دولت به منظور تبدیل آن به یک منبع درآمدی پایدار بر مسیر بهینه اقتصاد ایران، پرداخته شده است. به منظور مدیریت درآمدهای نفتی، سناریوهایی مبتنی بر تخصیص این درآمدها میان پس انداز در صندوقی تحت عنوان صندوق نفت و یا مصرف درآمدهای نفتی، پیشنهاد شده است. نتایج نشان می دهد که با افزایش 50 درصدی سطح قیمت جهانی نفت نسبت به سال پایه، تولید ناخالص داخلی کشور افزایش می یابد؛ ولی تولید ناخالص داخلی بدون صادرات نفت خام، کاهش می یابد. همچنین واکنش بلندمدت اقتصاد ایران در مقابل شوک دائمی قیمت جهانی نفت مطابق با تئوری بیماری هلندی است. به واسطه بروز بیماری هلندی، عوامل تولیدی در بخش قابل مبادله کاهش و در بخش های غیرقابل مبادله و نفتی افزایش می یابد. ولی افزایش اشتغال در بخش های نفت و کالاهای غیرقابل مبادله، جبران کننده کاهش اشتغال در بخش قابل مبادله نخواهد بود و در مجموع، اشتغال کاهش خواهد یافت. بررسی نتایج حاصل از آثار مدیریت درآمدهای نفتی توسط دولت بر اقتصاد کشور، نشان می دهد که در صورت پس انداز درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام در صندوق نفت، تولید ناخالص داخلی و مصرف کل در بلندمدت و وضعیت یکنواخت افزایش می یابد. پس انداز درآمدهای نفتی در صندوق نفت، ضمن جلوگیری از بروز بیماری هلندی، منجر به افزایش اشتغال نیز می گردد.
    کلیدواژگان: افزایش درآمدهای نفتی، مدیریت درآمدهای نفتی، صندوق نفت، بیماری هلندی، مدل تعادل عمومی قابل محاسبه پویا
  • سید عبدالمجید جلایی، مهدی نجاتی، فرخنده باقری* صفحات 201-220
    نرخ ارز در ایران در طول سالیان متمادی، با فراز و نشیب های فراوانی رو به رو بوده، به گونه ای که ساختار اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده است. لذا بررسی تغییرات این متغیر مهم اقتصادی، در جهت برنامه ریزی های اقتصادی حائز اهمیت می باشد. در همین راستا، مقاله حاضر تاثیر تکانه های نرخ ارز را بر سرمایه گذاری و اشتغال، در قالب یک مدل سیستمی چند منطقه ای قابل محاسبه ، با استفاده از نرم افزارGTAP.8 و داده های سالانه 2007 مورد مطالعه قرار می دهد. برای بررسی تاثیر این تغییرات، دو سناریوی افزایش 10 درصدی نرخ ارز و کاهش 10 درصدی آن در نظر گرفته شده است. نتایج، همجهت بودن قیمت با تغییرات نرخ ارز را تایید می کند. افزایش نرخ ارز، در بخش های کشاورزی، صنعت و معدن، همراه با کاهش تولید، اشتغال را نیز کاهش و در بخش های خدمات، نفت و گاز، همراه با افزایش تولید، اشتغال را نیز افزایش داده است. کاهش نرخ ارز، تولید و به دنبال آن، اشتغال را در بخش های خدمات، نفت و گاز، کاهش و در بخش های کشاورزی، صنعت و معدن، این دو متغیر را افزایش می دهد. سرمایه گذاری کل در همه مناطق مورد بررسی، با تغییرات نرخ ارز همجهت می باشد. بنابراین با توجه به هدف مطالعه، تکانه های مثبت نرخ ارز می تواند به طور کلی اشتغال را افزایش دهد. این مساله از آنجا دارای اهمیت است که سهم اشتغال در بخش های خدمات، نفت و گاز نسبت به بخش کشاورزی، صنعت و معدن بیشتر و همچنین تکانه مثبت نرخ ارز با توجه به ساختار صادرات و واردات، موجب افزایش سرمایه گذاری می شود.
    کلیدواژگان: نرخ ارز، سرمایه گذاری، اشتغال، مدل تعادل عمومی چند منطقه ای
|
  • Hossein Raghfar, Zeinab Vaez Mahdavi *, Kobra Sangari Mohazab Pages 1-22
    The high cost of health care services indicates that the households are mainly responsible for the financial burden of their treatment rather than health insurance companies, and the policy holders often bear the catastrophic expenditure that might drive them below the poverty line. According to the Fourth development plan Act of Islamic Republic of Iran, Out of Pocket Payment (OOP) of households should not exceed 30% of their total health expenditure. This study uses household micro data provided by income-expenditures household survey in order to consider the impact of health care expenditure on the households’ poverty. The findings show that increases in the health care expenditure have led poverty to increase from 1 to 4 percent in different urban and rural areas during the period of study. According to our calculation, if OOP decreases to 30 % of total health care expenditure, then the share of population under poverty line will decrease to 2% of whole population.
    Keywords: Poverty line, F.G.T index, Catastrophic health care payments, Health, Fourth development plan
  • Maryam Farmani *, Nazar Dahmardeh Ghaleno, Javad Shahraki Pages 23-56
    In Sistan and Baluchestan province, unemployment rate has been increased from 9 percent in 1996 to 31.52 percent in 2006. Thus, in order to reduce unemployment rate and because of limitation of resources, the attention should be paid to activities, which create the highest employment opportunities.
    This research answers to these questions: What are the key economic sectors with regard to employment generation in Sistan and Baluchestan province? Do the growth-centered policies necessarily create the highest employment? In order to answer these questions, the linkage indexes related to production and employment, and input – output elasticities were calculated using the provincial input – output table in 2007. In addition, Multi – rank index (MRI) was calculated for the production and the employment generation in order to include all mentioned indexes simultaneously. The findings show that the activities "Agriculture, hunting and forestry", "Mining", "Manufacturing", "Hotels and restaurants", "Wholesale and retail trade; repair of motor vehicles, motorcycles", "personal and household goods" and "Health and Social Work" are key sectors in creating employment. While key producing sectors are the "Agriculture, hunting and forestry", "Manufacturing", "Electricity, gas and water supply", 'Hotels and restaurants", "Wholesale and retail trade; repair of motor vehicles, motorcycles", "personal and household goods", "Transport, storage and communications" and "other community, social, personal and family services". Therefore, growth-centered policies do not necessarily create the most employment opportunities.
    Keywords: input – output_creating employment_Sistan_Bluchestan province_key sector_MRI index
  • Majid Maddah *, Sara Ebrahimi Pages 57-72
    Since private sector investment is dependent on people deposits with banks, the amount of deposits affects national investment and product. The various factors influence private deposits with banks. This paper investigates the relationship between rent-seeking opportunities and bank deposits using the Auto Regressive Distributed Lag Model (ARDL) in Iranian economy during 1971-2010. The results show that the exchange rate premium and interest rate premium affect quantity of deposits with banks in the short-run with coefficients of orders -0.1486 and -0.3468, respectively. Moreover, the long-run equilibrium relationship indicates that the elasticity of deposits relative to rent-seeking opportunities in exchange and money markets are -0.0166 and -0.0389, respectively. These findings show that rent-seeking indicators have significant and negative effects on private deposits with banks. In fact, rent-seekingopportunities stimulate individuals to shift away their deposits from formal money market towards informal markets in order to make more profits.
    Keywords: Banks deposits, Rent, seeking, Auto Regressive Distributed Lag model, Iranian economy
  • Morteza Ezzati *, Allahmorad Seif, Nader Mehregan, Mojtaba Maleki Shahrivar Pages 73-98
    This paper investigates the short-term and long-term effects of oil revenues on economic corruption in Iran using Autoregressive Distributed Lags (ARDL) model during 1979-2011. Findings indicate that increase (decrease) in oil revenues by one percent increases (decreases) per capita economic corruption by 0.29 percent in the long run. In addition, increases in government regulations indicator and government size by one percent reduce the per capita economic corruption by 1.95 and 1.63 percent, respectively. Moreover, one percent increase in trade openness results in increase in economic corruption per capita by 1.26 percent.
    Keywords: Corruption, Rents, Oil revenues, Iran
  • Yeganeh Mousavi Jahromi *, Elham Gholami Pages 99-116
    One of the major problems in budgeting is to predict the various kinds of future income precisely as possible. Since tax revenue is very important component in the combination of state income, the present paper considers the forecasting of VAT on gasoline consumption. The main purpose is to achieve an efficient method to forecast gasoline consumption and VAT on it in Iran. Hence, a Hybrid ARIMA- Neural Network model is used to forecast gasoline consumption. After confirming the good performance of this method compared with autoregressive integrated moving average processes(ARIMA), VAT on gasoline consumption is calculated by applying its tax rate. Results indicate that during the years 2013 to 2016, VAT on gasoline consumption will grow by 31.6 percent on average.
    Keywords: Value Added Tax (VAT), Gasoline Consumption, Multilayer Neural Networks, Hybrid Methods
  • Seyed Abolghasem Mortazavi *, Ali Reza Alipour, Mehdi Ghorbani Pages 117-135
    In the present study, by using information of 150 wheat beneficiaries in Zarghan, Fars region collected in the 2010-2011 crop year, the most important factors affecting the sub-vector water efficiency in wheat production were analyzed. In order to measure the water use efficiency, data envelopment analysis was used. Afterward, the most important factors affecting sub-vector water efficiency were identified by using radial basis function (RBF) artificial neural network. Then, the most important factors were analyzed by applying the Tobit model. The results of neural network model showed that variables yield cultivated area, gross income per hectare and time interval between each two subsequent irrigations have been the most important factors affecting sub-vector water use efficiency. In addition, results from Tobit model suggested the positive impact of variables yield cultivated area and gross income per hectare and negative impact of time interval between each two subsequent irrigations on water use efficiency. Finally, paying more attention to the land integration for increasing sub-vector water efficiency was proposed.
    Keywords: Radial Basis Function Network, Sub, vector Water Efficiency, Tobit Model, Zarghan
  • Ebrahim Hadian, Majid Eslami Andargoli* Pages 135-154
    The mutual dependence of economic growth and social security and achieving optimal rate of tax on private income require persistent coordination between macroeconomic policies and social welfare programs. To do this, we survey the welfare effects of various scenarios of the social security on Iranian economy. For this purpose, these scenarios have financed by increasing private income tax rate and simulated by use the computable general equilibrium model and GAMS software. The simulation results show that the GDP, as the main indicator of economic welfare, will increase in all of these scenarios. Among these scenarios, a 70 percent increase in in income tax rate has highest effects on the GDP. Consequently, this scenario is introduced as the optimizing income tax rate in the Iranian economy. In addition, the overall results of this study indicate that the sudden change in tax rates is better than a gradual change in view of private sector.
    Keywords: Income tax, Social security, Economic welfare, Iran
  • Golnar Khalesi *, Khosrow Piraee Pages 155-172
    One of the fundamental problems in regional economic development is determining the ways in which government can allocate resources of society so that economic growth and income equality among provinces can be achieved simultaneously. In this study, a Vector Auto Regressive Model is estimated using seasonal data during Q1: 2000- Q4:2009. Inter-provincial income inequality is obtained with both Gini Coefficient and Theil Index. The results show that, in short run, income inequality among provinces accelerates economic growth and in long run decelerates it, however, it does not return to its initial level. Economic growth in short run accelerates income inequality among provinces, but decelerates it in long run. Robustness tests with Theil Index, confirm our primary results applying Gini Coefficient.
    Keywords: Economic growth, Income inequality, Gini Coefficient, Theil Index, Vector Auto Regressive Model
  • Ebrahim Hosseininasab, Solmaz Abdullahi Haghi *, Alireza Naseri, Lotfali Agheli Pages 175-200
    In this paper, we try to analyze the effects of oil boom and management of oil revenues by government in a sustainable manner on optimal path of Iranian macroeconomic variables by designing a dynamic computable general equilibrium (DCGE) model. This paper considers several scenarios of utilizing oil revenues in terms of allocating these revenues between savings in the form of oil fund on the one hand and consumption of oil revenues on the other hand. The results show that the a 50 percent increase in world oil price leads to higher optimal level of GDP, but the level of GDP excluding oil exports is reduced. According to the results, the long-term reaction of Iranian economy in the face of permanent shocks of oil price is consistent with the theory of Dutch disease. Due to the Dutch disease, production factors are decreased in tradable sectors and increased in oil and non-tradable sectors. However, the increase in employment in the oil and non-tradable sectors will not compensate for the fall of employment in the tradable sectors, thus total employment will decline. The analysis of oil revenue management shows that saving oil revenue in an oil fund leads to higher level of total consumption and gross domestic product in the long run. Saving oil revenues in an oil fund not only ensures precautionary measures against the so-called Dutch Disease syndrome, but also leads to increase in total employment.
    Keywords: Oil Boom, Management of Oil Revenues, Oil Fund, Dutch Disease, Computable General Equilibrium Model
  • Sayyed Abdolmajid Jalaee, Mehdi Nejati, Farkhondeh Bagheri* Pages 201-220
    Exchange rate in Iran has been facing fluctuations for many years, and has been affected the economic structure. Therefore, studying the changes in Exchange rate is of great importance. In this regard, the present paper studies the effects of exchange rate shocks on investment and employment within a systematic multi-regional computable model using GTAP.8 in 2007. To assess the impact of these changes, two scenarios of a 10% increase and reduction in the exchange rate are considered. The results confirm the same movements of price and exchange rate. Increase in the exchange rate in agriculture, industry and mining sectors has caused a reduction in production and employment, but has caused an increase in both variables in the service, oil and gas sectors. The decline in the exchange rate has resulted in fall of production and consequently and employment in the service, oil and gas, sectors, but it has caused an increase in both variables in agriculture, industry and mining sectors. The total investment in all areas examined is in line with exchange rate changes. Therefore, positive exchange rate shocks can increase overall employment rate. The issue is important because the share of employment in the service, oil and gas sectors is more than its share in agriculture, industry and mining ones. In addition, the positive exchange rate shock results in an increase in investment, regarding the structure of exports and imports.
    Keywords: Natural gas export, Game theory, Competition, Natural gas market