فهرست مطالب

فصلنامه طب مکمل
سال ششم شماره 2 (پیاپی 19، تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/06/31
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمد آقاجانی *، داود خیرخواه، حسین هاشمی صفحات 1303-1313
    مقدمه
    سندرم پای بی قرار، یکی از مشکلات و عوارض مهمی است که بیماران تحت همودیالیز به آن مبتلا می شوند؛ لذا انجام مداخلاتی در جهت بهبود آن ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر ماساژ با روغن گلیسیرین بر سندرم پای بی قرار در بیماران دیالیزی انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی بود که بر روی بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه تحت همودیالیز مراجعه کننده به بخش همودیالیز بیمارستان کامکار عرب نیا در شهرستان قم اجرا شد. 70 بیمار مبتلا به سندرم پای بی قرار پس از تکمیل فرم رضایت آگاهانه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به 2 گروه مداخله و شاهد تخصیص یافتند. از همه ی آن ها رضایت نامه ی کتبی آگاهانه دریافت شد. گروه مداخله به مدت 3 هفته ماساژ افلورچ پا با روغن گلیسیرین و گروه شاهد مراقبت های معمول بخش همودیالیز را دریافت کردند. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه ی سندرم پای بی قرار جمع آوری شد و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی (فیشر، تی مستقل و وابسته) در نرم افزار SPSS نسخه ی 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در شروع مطالعه، تفاوت معنی داری بین میانگین نمره ی سندرم پای بی قرار در 2 گروه مداخله (5/34±24/09) و شاهد (4/38±22/9) یافت نشد؛ درحالی که در پایان مطالعه، میانگین نمره ی سندرم پای بی قرار در گروه ماساژ با روغن گلیسیرین (4/64±9/54) در مقایسه با گروه شاهد (4/52±23/23) کاهش معنی داری یافت (0/0001p=).
    نتیجه گیری
    استفاده از روغن گلیسیرین و انجام ماساژ افلورچ می تواند به عنوان یک درمان مکمل در کنار سایر مراقبت ها در جهت کاهش علائم سندرم پای بی قرار به کار گرفته شود.
    کلیدواژگان: سندرم پای بیقرار، ماساژ افلورچ، روغن گلیسرین، همودیالیز
  • مولود فرمهینی فراهانی، زهرا پورفرزاد، محبوبه سجادی*، مریم سعیدی صفحات 1461-1469
    مقدمه
    شادکامی، نوعی ارزشیابی است که فرد از خود و زندگی اش به عمل می آورد و مواردی از قبیل رضایت از زندگی، هیجان و خلق مثبت، فقدان افسردگی و اضطراب را شامل می شود. فردی که از شادکامی بیشتری برخوردار است، آرامش و امنیت بیشتر، تصمیم گیری بهتر و در نهایت رضایتمندی بیشتری دارد. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر آرام سازی پیش رونده ی عضلانی بر شادکامی دانشجویان پرستاری است.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی یک سو کور، 60 نفر از دانشجویان پرستاری سال دوم و سوم وارد مطالعه شدند و به روش تصادفی ساده به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. ابتدا شادکامی هر دو گروه با پرسش نامه ی شادکامی آکسفورد سنجیده شد. در گروه مداخله، آرام سازی پیش رونده ی عضلانی یک بار در روز به مدت 4 هفته انجام شد. بعد از یک ماه مجددا اطلاعات هر دو گروه با پرسش نامه جمع آوری گردید. اطلاعات، با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مجذور کا، تی مستقل و تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    مطالعه نشان داد بین شادکامی دانشجویان در مرحله ی قبل و بعد از مداخله، در گروه آزمون اختلاف معنی داری وجود دارد (0/001=p). همچنین بعد از اجرای آرام سازی عضلانی در دو گروه مداخله و کنترل اختلاف معنی داری دیده شد (0/001=p).
    نتیجه گیری
    با توجه به اثرات مفید آرام سازی عضلانی بر شادکامی دانشجویان پرستاری، توصیه می گردد روش آرام سازی پیش رونده ی عضلانی از سوی دانشجویان پرستاری مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: آرام سازی پیشرونده عضلانی، شادکامی، دانشجویان پرستاری
  • سارا موسوی*، احمد محمودیان صفحات 1470-1479
    مقدمه
    شیوع بیماری دیابت نوع 2 و گرایش گسترده ی مردم به استفاده از طب مکمل و جایگزین برای درمان آن، موجب اهمیت یافتن شناسایی روش های مختلف درمان این بیماری شده است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی استفاده از طب مکمل و جایگزین در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در اصفهان در سال 1392 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه ی تحلیلی - مقطعی است که در آن 400 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2با کسب رضایت نامه کتبی به روش نمونه گیری غیر احتمالی آسان انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه پرسش نامه ی محقق ساخته جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    در طب مکمل از روش های گوناگونی جهت درمان استفاده می شود. در این مطالعه که با رضایت شرکت کنندگان صورت گرفت تعداد 85/8% از بیماران مبتلا به دیابت، حداقل از یکی از انواع طب مکمل استفاده کردند. فراوانی استفاده از روش های طب مکمل، به تفکیک، شامل مصرف مواد طبیعی (41/8%)، روش های فیزیکی و حرکتی (35/9%)، درمان معنوی (34/1%)، روش های سنتی (18/4%)، طب ذهن و بدن (12/8%)، سیستم های کامل درمانی (4/1%)، سایر روش ها (6/2%) و درمان های انرژیایی (2/3%) بوده است.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج به دست آمده اکثر بیماران مبتلا به دیابت در کنار درمان دارویی از درمان مکمل و جایگزین نیز استفاده کردند. درصورتی که پزشکان بخواهند در جهت استفاده ی مناسب از این درمان، بیماران خود را راهنمایی کنند، به اطلاعات علمی بیشتری نیاز خواهند داشت. همچنین تحقیقات بیشتر در مورد اثربخشی طب مکمل و جایگزین به منظور استفاده و آموزش جامعه و کنترل بهتر قند خون توصیه می شود.
    کلیدواژگان: دیابت، طب مکمل، جایگزین
  • سلیمان زند، مختار محمودی *، محمد خواجه گودری، پروانه عسگری، مهدی عبداللهی، فاطمه رفیعی صفحات 1480-1489
    مقدمه
    اختلالات لیپیدی از مهم ترین عواملی هستند که در ایجاد و پیشرفت ضایعات قلبی- عروقی نقش دارند. هدف از این مطالعه بررسی نقش و کاربرد اثر ترکیبی عسل و سرکه ی سیب بر چربی های خون بیماران مبتلا به هایپرلیپیدمی است.
    روش ها
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی است که در بیمارستان های آموزشی ولی عصر (عج) و امیرالمومنین (ع) شهرستان اراک انجام شد. نمونه های پژوهش 30 نفر بودند. از همه ی آن ها رضایت نامه ی اخلاقی دریافت شد و به شیوه ی تک گروهی قبل و بعد، تحت آزمون قرار گرفتند. ابتدا میزان چربی های خون (کلسترول، تری گلیسیرید، LDL و HDL) آن ها بررسی شد. سپس، 2 بار در روز در یک لیوان حاوی 200 سی سی آب، یک قاشق غذاخوری عسل طبیعی و یک قاشق غذاخوری سرکه ی سیب به آن ها داده شد. بعد از 4 هفته سطح چربی خون آن ها مجددا ارزیابی شد و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج آزمون تی زوجی نشان داد که بعد از مداخله، میانگین و انحراف معیار تری گلیسرید قبل و بعد، به ترتیب 42/9±164/56 و 79/8±314/13 بود، میانگین و انحراف معیار کلسترول قبل و بعد، به ترتیب 58/13± 256/8و 31/26±137/7بود و میانگین و انحراف معیار کلسترول LDL قبل و بعد، به ترتیب 48/6±185/4و 25/07±120/43 بود که در هر سه مورد، کاهش معناداری را بعد از مداخله نشان می دهد؛ ولی میانگین HDL قبل 10/6± 43/30و میانگین بعد آن 16/1±64/03بود که نشان دهنده ی افزایش معنادار آن بعد از مداخله است (0/001p=).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که اثر ترکیبی عسل و سرکه ی سیب، نقش بسیار موثری در کاهش چربی های مضر و افزایش چربی خوب در بیماران مبتلا به چربی خون بالا دارد.
    کلیدواژگان: عسل، سرکه ی سیب، هایپرلیپیدمی
  • اکرم امراللهی*، طاهره سلیمی، فرحناز فرنیا، محمدحسن لطفی صفحات 1490-1499
    مقدمه
    مشکلات خواب در بیماران، اهمیت بسیاری دارد؛ بنابراین نیاز به روشی برای رفع این مشکل احساس می شود. هدف این مطالعه، مقایسه ی تاثیر رایحه درمانی با اسانس اسطوخودوس و موسیقی درمانی بر کیفیت خواب بیماران مبتلا به سوختگی است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی است که بر روی 48 بیمار مبتلا به سوختگی بستری در بیمارستان شهدای محراب یزد، از پایان آبان ماه 1392 تا پایان فروردین ماه 1393 انجام شد. نمونه ها به صورت تصادفی ساده در 2 گروه و به مدت 20 دقیقه در 3 شب، تحت مداخله ی رایحه درمانی و موسیقی درمانی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها مشتمل بر پرسش نامه ی اطلاعات دموگرافیک و مقیاس تطابق دیداری بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 انجام شد.
    یافته ها
    بین میانگین نمرات کیفیت خواب نمونه ها در گروه موسیقی درمانی، قبل و بعد از مداخله، تفاوت معناداری مشاهده شد (0/005p=)؛ اما در گروه رایحه درمانی چنین تفاوتی وجود نداشت(0/17p=). همچنین، بین میانگین نمرات کیفیت خواب نمونه ها در هر دو روش مداخله ای، قبل و بعد از مداخله، تفاوت معناداری مشاهده نشد؛ درحالی که تغییر نمرات کیفیت خواب، قبل و بعد از مداخله، در گروه موسیقی درمانی بیشتر از گروه رایحه درمانی بود؛ اما این تغییر نمرات، معنادار نبود (0/40p=).
    نتیجه گیری
    با توجه به عدم تاثیر مداخله ی 20 دقیقه ای موسیقی درمانی و رایحه درمانی بر کیفیت خواب بیماران، پیشنهاد می شود دفعات و طول مدت جلسات مداخله افزایش یابد و خانواده ی مددجویان نیز در اجرای مداخله ها شرکت داده شوند تا بتوان به نتایج مطلوب تری دست یافت.
    کلیدواژگان: کیفیت خواب، بیماران سوختگی، موسیقی درمانی، رایحه درمانی
  • ابوالفضل پورصدوقی، اصغر دادخواه، سعید عباسی، زاهد کنعانی، سعید دهقانیزاده، مهدی مزیدی، الهام ناظمیان صفحات 1511-1521
    مقدمه
    خواب، امری مهم جهت رشد و تکامل انسان در دوران کودکی محسوب می گردد. ازآنجایی که اختلال خواب یکی از شکایت های شایع در کودکان مبتلا به فلج مغزی است، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی دوسا-هو بر کیفیت خواب این کودکان در سنین 4 تا 12 سال انجام شد.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری آن را کلیه ی کودکان پسر مبتلا به فلج مغزی شهر یزد تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 کودک به شکل تصادفی انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و کنترل تخصیص یافتند. قبل از آغاز درمان، والدین کودکان با اعلام رضایت، پرسش نامه ی کیفیت خواب را تکمیل، و در پایان درمان نیز مجددا پرسش نامه را تکمیل کردند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. دوره ی درمان در گروه آزمایش 12 جلسه بود که هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 50 دقیقه انجام شد. آزمون های پژوهش نیز مشتمل بر آزمون های توصیفی و استنباطی بود.
    یافته ها
    یافته های حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که دوسا-هو باعث ارتقاء کیفیت خواب کودکان فلج مغزی شده است. نمرات کیفیت خواب قبل و بعد از اجرای مداخله، به ترتیب 7/74±19/35 و 7/0±13/64 بود که تفاوت آن ها معنادار است (0/005p=).
    نتیجه گیری
    ازآنجایی که شیوع بیماری فلج مغزی رو به افزایش است و منجر به بروز علائم وسیعی می شود بیماران مبتلا ممکن است در آینده نیاز بیشتری به توان بخشی داشته باشند و دوسا-هو، به عنوان روش مکمل در توان بخشی روانی، می تواند درمان موثری برای ارتقاء کیفیت خواب این بیماران باشد.
    کلیدواژگان: فلج مغزی، کیفیت خواب، توان بخشی روانی (دوساهو)
  • مهدی بصیری مقدم، شهلا خسروان، سید جواد مجتبوی، محبوبه اسماعیلی* صفحات 1522-1534
    مقدمه
    دفع مکونیم یک پدیده ی مهم در روزهای نخست زندگی نوزادان است و تسریع در دفع آن می تواند از بروز عوارض آن جلوگیری کند. ماساژ بازتابی پا یکی از درمان های طب مکمل است که می تواند به ارتقاء سلامت کمک کند. هدف از این مطالعه، تعیین تاثیر ماساژ بازتابی پا بر دفع مکونیم در نوزادان سالم است.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی شاهددار، 60 نوزاد واجد شرایط انتخاب و به طور تصادفی به 3 گروه آزمون، شم و کنترل تخصیص یافتند. ماساژ بازتابی پا به مدت 30 دقیقه در 4 نوبت، برای گروه آزمون در ناحیه ی روده ها و کولون و برای گروه شم در ناحیه ی خنثی انجام شد. قبل از آغاز مطالعه از والدین نوزادان رضایت نامه ی کتبی دریافت شد. ابزار پژوهش، فرم ثبت اطلاعات دموگرافیک و چک لیست محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار spss نسخه ی 5/14 با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و با تکرار مشاهدات انجام شد.
    یافته ها
    مدت زمان دفع اولین مکونیم در گروه آزمون با میانگین 1/78±6/95 نسبت به گروه شم با میانگین(1/80±9/17) و گروه کنترل با میانگین(1/31±9/55) کوتاه تر(0/001=p) و دفعات آن نیز در روز اول تولد بیشتر بود(0/009=p)؛ اما در روز دوم تا چهارم اختلاف معناداری بین گروه ها وجود نداشت(0/05>p). بروز عدم تحمل تغذیه ای در نوزادان گروه کنترل بیشتر از دو گروه دیگر بود(0/04=p).
    نتیجه گیری
    نتایج، نشان دهنده ی تاثیر مثبت ماساژ بازتابی پا در بهبود زمان، دفعات دفع مکونیم و تحمل تغذیه ای در نوزادان است؛ بنابراین، می توان این روش غیر دارویی را به عنوان روشی مکمل در نوزادان سالم توصیه کرد.
    کلیدواژگان: ماساژ بازتابی پا، مکونیوم، نوزادان سالم
|
  • M. Aghajani*, D. Kheyrkhah, H. Hashemi Pages 1303-1313
    Introduction
    One of the major complications of hemodialysis patients is restless legs syndrome (RLS). Therefore, interventions are essential to its improvement. This study aimed to determine the effect of massage with glycerin oil on RLS in hemodyalysis patients.
    Methods
    The present study is a randomized clinical trial in chronic renal failure patients undergoing hemodyalysis in Kamkar hospital, Ghom, Iran, 2014. Seventeen patients with RLS were selected after obtaining the informed consent by continuous method and randomly assigned into 2 groups. The intervention group received effleurage massage with glycerin oil, and the control group received the routine care of hemodyalysis ward. Data were collected by RLS questionnaire and analyzed by descriptive and analytical (Exact Fisher, dependent and independent t-test) statistic in Spss v16.
    Results
    No significant difference found in RLS score between intervention (24.09±5.34) and control (22.9±4.38) groups in beginning of study. While mean of score RLS had significant decrease in massage with glycerin oil group (9.54±4.64) in comparison with the control group (23.23±4.52) (p=0/0001).
    Conclusion
    it is recommended to use effleurage massage with glycerin oil as a complementary therapy to decrease the RLS in hemodyalysis patients.
    Keywords: Restless leg syndrome, Effleurage massage, Glycerin oil, Hemodyalysis
  • Moload Farahani, Zahra Purfarzad, Dr Mahbobeh Sajadi *, Maryam Saeedi Pages 1461-1469
    Background And Objective
    Happiness, an evaluation of the individual and his life work, and issues such as life satisfaction, excitement and positive mood, lack of depression and anxiety are included. A person who is more than happiness, peace and security, making life better and finally there is hunky-dory. The purpose of this study was the effect of progressive muscle relaxation on nursing student's happiness.
    Materials And Methods
    This research is a Single blind clinical trial conducted on 60 of Second and third year nursing students of Arak University of medical sciences. Participants were randomly allocated into intervention and control groups. Happiness levels in both groups are measured using the Oxford Happiness questionnaire. Then the experimental group is trained progressive muscle relaxation. Intervention group were applying progressive muscle relaxation once a day for 4 weeks. After a month, the happiness questionnaire in two groups was filled out. Data using SPSS software and chi-square tests, t-test and t-test were analyzed.
    Results
    The results showed that the happiness of students before and after the relaxation in intervention group, was significant differences (p
    Conclusion
    Relaxation effects on student's happiness. So, it is recommended that progressive muscle relaxation use by nursing students.
    Keywords: Progressive muscle relaxation, happiness, nursing students
  • Dr Sara Mousavi *, Dr Ahmad Mahmoudian Pages 1470-1479
    Introduction
    The present study aims to assess the relative frequency use of complementary and alternative medicine (CAM) among the patients with Type 2 diabetes, during the prevalence of type 2 diabetes in Isfahan in 2013.
    Methods
    The study considers a descriptive-cross sectional study. Four hundred patients with type 2 diabetes were selected with improbable sampling. Data were collected by the method of interviewing and use of questionnaire after taking consent from patients and analyzed by SPSS20 Software.
    Results
    In CAM we have different approaches to manage the disease. In our study 85.8% of the patients with type 2 diabetes used at least one of CAM methods. The frequency of various CAM methods was included natural product (41.7%), Manipulative & Body based practices & Movement-based approaches (35.9%), Spiritual practices (34.1%), Practices of traditional healers (18.4%), Mind & body medicine (12.8%), Whole medical system (4.1%), other methods (2.6%) and Putative energy field (2.3%), respectively.
    Conclusion
    Based on the obtained results, the majority of the patients with diabetes used CAM along with drug therapy. If the doctors want to consult their patients properly they will need more scientific data. In addition, the need for advance research for recognition of CAM effects is necessary in order to teach and manage blood sugar level better among the patients with Type 2 diabetes.
    Keywords: complementary, alternative medicine, diabetes
  • Soleiman Zand, Mokhtar Mahmoudi *, Mohammad Khajeh Goodari, Parvaneh Asgari, Mahdi Abdollahi, Fatemeh Rafiei Pages 1480-1489
    Introduction
    Lipid disorders of the most important factors involved in the development and progression of cardiovascular lesions, The aim of this study was to evaluate the role and use of a combination of honey and apple cider vinegar on blood lipids in patients with hyperlipidemia is.
    Methods
    This study was clinical trial and its demonstrate in in Amiralmomenin and Vali- Asr hospital. 30 samples were selected that For one group before and after the intervention by ethical satisfaction. For subsequent investigations, levels of blood lipids are measured at the beginning of and 4 weeks after the intervention for the participants in groups using blood tests, in the intervention group administered one tablespoon each honey and apple vinegar in a glass containing 200cc water twice a day in addition to their usual lipid-lowering drugs. After 4 weeks, levels of blood lipids were measured in groups and were analyzed by SPSS v.20.
    Results
    after intervention, result shown that TG Min & Sd before 314.13(79.8) and after164.56(42.9), CHOL(Min & Sd before 256.8(58.13) and after137.7(31.26), LDL Min & Sd before 185.4(48.6) and after120.43(25.07), have significant difference with group, and HDL) Min & Sd before 43.30(10.6) and after64.03(16.1), increased after intervention.
    Conclusion
    This study demonstrated that a combination of honey and apple vinegar is very effective role in reducing bad fats and good fats increase in patients with high blood fat.
    Keywords: apple vinegar, honey, hyper lipoproteinemia
  • Akram Amrollahi *, Tahere Salimi, Farahnaz Farnia, Mohammad Hassan Lotfi Pages 1490-1499
    Introduction
    Sleep difficulties in patients are considered as a major problem. So, it is necessary to know and treat the patients suffering from sleep disorders. Therefore, this study aims to compare the effect of lavender oil aromatherapy and music therapy on sleep quality of burn patients.
    Methods
    In this clinical trial, 48 patients admitted in burn ward of Shohadaye Mehrab Hospital of Yazd were randomly allocated into Music therapy or Aromatherapy groups. The study was carried out since November 2013 till April 2014. Aromatherapy and music therapy in each groups were performed for 20 minutes in three consecutive nights. Data collection was done using demographic information questionnaire and Visual Analog Scale(VAS). Data was analyzed using SPSS software version 18.
    Results
    According to the findings, there was a considerable mean difference in sleep quality score before and after intervention in patients in music therapy group(p=0/005), while there was no significant difference in mean sleep quality score before and after intervention in aromatherapy group(p=0/17). According to the statistical test, there was no significant difference in mean sleep quality score between two experimental groups before and after intervention. The difference between sleep quality score before and after music therapy was much more than sleep quality score before and after aromatherapy but the difference was not significant(p=0/40).
    Conclusions
    According to the findings, music therapy and aromatherapy for 20 minutes did not have a considerable effect on sleep quality of burn patients. Therefore, in order to get a better result, increasing the time, duration of the intervention and the participation of the patient 's family in the interventions would be suggested.
    Keywords: Sleep quality, Burn patients, Musictherapy, Aromatherapy
  • Abolfazl Poorsadooghi, Asghar Dadkhah, Saeid Abbasi, Zahed Kanani, Saeid Dehghanizade, Mehdi Mazidi, Felham Nazemian Pages 1511-1521
    Introduction
    Introduction
    Sleep plays an important role in children’s growth and development. Since sleep disturbance is a common complaint in children with cerebral palsy, the present study was conducted to investigate the effectiveness of Dosaho on sleep quality in children with cerebral palsy with the age range of 4 to 12.
    Methods
    The present research is a semi-experimental study with a pretest-posttest design and a control group. The population of the study consisted of all children with cerebral palsy in Yazd. 30 male patients were selected using convenience sampling method and divided into the experimental and control groups. Before the beginning of the treatment, parents filled the quality of sleep questionnaire and at the end of the treatment period in the post-test phase the same assessment was filled out again. The treatment period in the experimental group was 12 sessions (three sessions a week and each session 50 minutes). Also the statistical analysis used in this study included descriptive and inferential studies.
    Results
    results obtained from the analysis of covariance showed that psychological rehabilitation of children with cerebral palsy improves the quality of sleep. The sleep quality scores before and after the intervention were 7.74±19.35 and 7.0±13.64 respectively, indicating a significant difference (p=0.005).
    Conclusion
    since the outbreak of cerebral palsy is raising and results in a wider set of symptoms, in the future, patients may have an increased need for rehabilitation. Dohsa-hou, as a complementary psychological rehabilitation approach, is an effective treatment to improve the quality of sleep of these patients.
    Keywords: cerebral palsy, quality of sleep, psychosocial rehabilitation (Dohsa, hou)
  • Mehdi Basiri, Moghaddam, Shahla Khosravan, S. Javad Mojtabavi, Mahboobeh Esmaeili* Pages 1522-1534
    Introduction
    In the infants, meconium passage is an important phenomenon in the first days of life and acceleration its excretion can prevent complications. Foot reflexology is one of complementary therapies that can help to improve health status. The purpose of this study was to determine effect of foot reflexology on meconium passage in healthy infants.
    Methods
    In this controlled clinical trial, 60 infants with written informed consent from parents were selected and divided randomly into three experiment, sham and control groups. Reflexology was performed for experiment group on the intestines and colon area for 30 minutes 4 times and reflexology was carried out for sham group on the neutral area for the same duration. Data collected using demographic form and a researcher-made checklist. Data were analyzed using one-way and repeated measure ANOVA tests by spss-14.5.
    Results
    In the experiment group, time of first meconium passage with mean of 6.95±1.78 was shorter than sham (9.17±1.80) and control (9.55±1.31) groups (p=0.001) and frequency of meconium passages in the first day of life was more than two groups (1.90±0.64, 1.30±0.57 and 1.60±0.68 in the experiment, sham and control groups respectively p=0.009). But there were no significant differences between groups in mean frequency of meconium passages in second, third and fourth days (p>0.05). Feeding intolerance in the infants of control group was more than another two groups (p=0.04).
    Conclusion
    The results showed positive effects of foot reflexology on improvement first time and frequency of meconium passage and feeding tolerance in healthy infants. Therefore this non-pharmacological method should be recommended as a supplement treatment in the healthy infants.
    Keywords: foot reflexology, meconium, healthy infant