فهرست مطالب

کهن نامه ادب پارسی - سال ششم شماره 3 (پیاپی 17، پاییز 1394)

فصلنامه کهن نامه ادب پارسی
سال ششم شماره 3 (پیاپی 17، پاییز 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/09/25
  • تعداد عناوین: 6
|
  • ابوالقاسم قوام، ثمین اسپرغم صفحه 1
    استعاره ی شناختی نه تنها به بررسی زبان می پردازد بلکه در نگاهی کلان تر چگونگی کارکردهای ذهن بشر در درک مفاهیم، فرایند مفهوم سازی در ذهن و بازتاب های آن در زبان را بررسی می کند. این نظریه می تواند به عنوان ابزاری مناسب در بررسی های ادبی مورد استفاده قرار گیرد و پژوهشگر را در رسیدن به شناختی عمیق تر از متون و آفرینندگان آنها یاری رساند. ادبیات شفاهی و ترانه های عامیانه بخش هایی از ادبیات و فرهنگ این سرزمین هستند که کمتر مورد توجه و بررسی جدی قرار گرفته اند. در این مقاله به بررسی استعاره های «عشق» به عنوان یکی از مفاهیم بنیادی زندگی بشر در دوبیتی های عامیانه ی منطقه ی خراسان می پردازیم. این بررسی، چگونگی برداشت و درک عامه از مفهوم «عشق» و «معشوق» را به خوبی نشان می دهد و مشخص می کند که این مفاهیم بر اساس کدام حوزه های مفهومی توسط عامه دریافت می شوند. تبیین و تحلیل این استعاره ها و مصادیق آنها تاثیر فرهنگ، اقلیم و ایدئولوژی سرایندگان را در نوع استعاره ها آشکار می نماید. همچنین نتایج این بررسی، سلسله مراتب استعاری و نظام حاکم بر این استعاره ها را مشخص می کند.
    کلیدواژگان: دوبیتی عامیانه، نظریه ی استعاره ی شناختی، عشق، معشوق
  • مهدی هادی، ابوالقاسم رادفر، روح الله هادی صفحه 2
    عیار دانش ابوالفضل ابن مبارک دکنی دومین اثر بازنویسی شده از مجموعه داستان های کلیله و دمنه است که مولف بر اساس انوار سهیلی کاشفی و کلیله و دمنه نصر الله منشی گردآوردی کرده است . این اثر در هندوستان به وسیله شخصی غیر ایرانی نوشته شده است اما یکی از نمونه های پیشتاز ساده نویسی در قرن یازدهم به شمار می رود. عیار دانش تا کنون به شکل انتقادی در ایران تصحیح و چاپ نشده است تنها یک چاپ بازاری از آن موجود بود، این مقاله که در حین تصحیح این اثر فراهم آمده است علاوه بر معرفی نسخه های موجود در ایران به مقایسه آن با دو اثر پیشین می پردازد و تغییرات را در مقایسه با انوار و کلیله ودمنه با ذکر نمونه شرح می دهد. در ادامه نیز به بعضی از ویژگی های سبکی، زبانی و واژگانی اثر می پردازد .
    کلیدواژگان: عیار دانش، انوار سهیلی، کلیله و دمنه، مقایسه، داستان، سبک
  • تیمور مالمیر، غلامرضا شمسی صفحه 3
    کنوز الودیعه من رموز الذریعه ترجمه ای کهن از کتاب الذریعه إلی مکارم الشریعه، اثر راغب اصفهانی است. این کتاب به فرمان شاه شجاع مظفری ترجمه شده است و مترجم با افزودن مقدمه و موخره ای مزین به آیات و احادیث و اقوال حکمای مشهور عرب و عجم، ساختار و محتوای الذریعه را با آثاری از قبیل جاودان خرد تلفیق نموده و کتابی با پیکره و محتوایی تازه پدید آورده است. بررسی گفتمانی این ترجمه می تواند بیانگر انگیزه مترجم برای اطاعت از فرمان شاه شجاع و مبنای طلب ترجمه متن الذریعه باشد. برای دریافت این انگیزه و طلب، مقدمه مترجم را با مولفه های تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه بررسی کرده ایم. نتیجه بررسی ما نشان می دهد کنوز الودیعه با توجه به اوضاع و زمینه های فرهنگی و اجتماعی حکومت شاه شجاع مظفری، به غیریت سازی آیین حکمرانی پادشاهان عجم، مغولان و امیر مبارزالدین محمد پرداخته است و با «مفصل بندی هژمونیک» گفتمان خلیفه-پادشاه، تضادهای موجود میان واقعیت و تصویر اسطوره ای را در فضای استعاری گفتمان پنهان می سازد تا گفتمان رایج در حکومت شاه شجاع را الگوی آرمانی هواداران اخلاق اسلامی و ایرانی گرداند.
    کلیدواژگان: اخلاق، الذریعه، تحلیل گفتمان، مفصل بندی هژمونیک، سیاست، کنوز الودیعه
  • ایوب مرادی، سارا چالاک صفحه 4
    حکایت شاه و کنیزک یکی از محوری ترین حکایت های مثنوی است که با توجه به قرار گرفتنش بعد از نی نامه و نیز تاکید خود مولانا بر اهمیت آن، بسیار مورد توجه مفسران مثنوی قرار گرفته است. قاطبه ی مولوی پژوهان این حکایت را داستانی نمادین دانسته اند که مولانا در قالب آن تلاش کرده به موضوع پراهمیت آفرینش و کمال انسان اشاره کند. در این مقاله با روش تحلیل- مقایسه ای تلاش شده با بهره گیری از چند داستان عرفانی دیگر همچون حکایت شیخ سمعان از عطار، رمان سیذارتا اثر هرمان هسه شرق شناس شهیر آلمانی و همچنین روایت زندگی مولانا و دیدار او با شمس تبریزی، ضمن ارائه ی تفسیری نو از نمادهای حکایت شاه و کنیزک، به بررسی موضوع جایگاه دنیا در رسیدن به کمال از منظر مولانا نیز پرداخته شود.
    مطابق تفسیر ارائه شده در این مقاله به نظر می رسد به عکس آن چیزی که تفکر صوفیانه ی منحط، درباب کناره گیری و عزلت از دنیا به مخاطبانش القا می کند، از نگاه تفکر اصیل اسلامی، دنیا به منزله ی مزرعه و متجری است که آدمی برای رسیدن به بهشتی صدچندان بهتر و بالاتر از بهشتی که در آغاز در آن سکنی داشته، بدان هبوط کرده است.
    کلیدواژگان: مولوی، مثنوی، حکایت شاه و کنیزک، شیخ سمعان، سیذارتا، شمس تبریزی
  • محمد امیر مشهدی، مقداد گلشنی صفحه 5
    روایت شناسی رویکردی ست ساختار گرا که به دنبال یافتن نظام حاکم بر انواع روایی و ساختار بنیادین روایت است. یکی از بر جسته تر ین پژوهش ها در زمینه روایت شناسی، پژوهش پراپ روی صد قصه فولکلور روس است که به صدور حکم هایی در مورد ساخت بنیادین قصه های پریان و رده بندی آن ها انجامیده است. پژوهش حاضر، با نگاه به نظریه پراپ، به دنبال بر رسی وجود یا عدم ساختار روایی کلی در حکایت های عاشقانه بخش «مکر زنان» در «هزار و یک شب» و بر رسی کار آمدی یا نا کار آمدی نظریه روایی پراپ در تبیین ساختار های روایی این حکایت ها بر آمده است. بدین منظور ابتدا روایت و برخی عناصر ساختاری آن تعریف شده و پس از مروری بر تاریخچه روایت شناسی و مهم تر ین آراء روایت شناسان، نظریه روایتی پراپ و برخی نقد های صورت گرفته به آن بیان شده است. سپس تک تک قصه ها تحلیل و به قصد مقایسه، جدول بندی شده است. نتایج برآمده از جدول بندی قصه ها نشان داده است حکایت های بر رسی شده، از نظر نوع خویشکاری ها، ساختار مشابهی منطبق بر الگوی پراپ دارند، اما از نظر توالی خویشکاری ها، از توالی مورد نظر پراپ پیروی نمی کنند.
    کلیدواژگان: روایت شناسی، پراپ، حرکت داستانی، خویشکاری، هزار و یک شب
  • یک نکته تاریخی در شعر خاقانی
    مصطفی موسوی* صفحات 125-134
    خاقانی در شعر خود لااقل در پنج موضع اشاره کرده است که کسانی حرمت بیت المقدس را نادیده گرفته اند و قطار خوکان را به این مکان مقدس آورده اند. این موضوع در منشآت خاقانی، دیوان سوزنی سمرقندی و غزلیات شمس نیز منعکس شده است. شارحان آثار خاقانی در توضیح این ابیات موضوعات مختلفی طرح کرده اند که بیش از آن که مبتنی بر اسناد و مدارک باشد بر حدس و گمان استوار است. حدس هایی که با واقعیات نسبتی ندارد و معقول هم به نظر نمی رسد. در این مقاله نظر شارحان یادشده نقد شده است و نهایتا با استناد به اسناد قابل اعتنا، این اتفاق تاریخی مربوط به حمله نبوکدنصر یا همان بخت النصر به بیت المقدس دانسته شده است.
    کلیدواژگان: بیت المقدس، خاقانی، قطار خوک، نبوکدنصر، بخت النصر