فهرست مطالب

فصلنامه پژوهش و نوآوری در علوم و صنایع غذایی
سال پنجم شماره 2 (تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/07/05
  • تعداد عناوین: 8
|
  • حمیده سادات عقیلی مقدم، باقر عمادی، فرشته حسینی، حسن صدرنیا صفحه 119
    به دلیل معایب متعدد مواد بسته بندی سنتزی از قبیل مهاجرت ترکیبات پلیمری به محتوی مواد غذایی، ایجاد آلودگی زیست محیطی، عدم بازیافت آسان، گران بودن مواد اولیه و بالا بودن هزینه تولید و غیره، در سالهای اخیر پلیمرهای طبیعی به عنوان جایگزین هایی ایمن و زیست تخریب پذیر برای پلاستیک های حاصل از مشتقات نفتی بسیار موردتوجه قرار گرفته اند. هدف این پژوهش تولید فیلم خوراکی از صمغ کتیرای بومی ایران و تعیین مشخصات فیزیکی و مکانیکی آن بود. همچنین تاثیر درصدهای مختلف پلاستی سایزر (30%،40% و 50%) بر ویژگی های فیلم های حاصل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد صمغ کتیرا دارای خاصیت فیلم پذیری مناسب بوده و فیلم های حاصل از آن شفافیت بسیار خوبی دارند. تغییرات درصد گلیسرول بر ویژگی های فیزیکی نظیر شفافیت، ضخامت و دانسیته فیلم تاثیر معنی داری نداشت، اما بر ویژگی های مکانیکی فیلم های کتیرا تاثیرگذار بود، به طوری که فیلم های کتیرای دارای 30% گلیسرول، از مقاومت به کشش بالاتری برخوردار بودند. همچنین در فیلم دارای 50% گلیسرول، درصد ازدیاد طول تا پارگی و سفتی کمتر نسبت به نمونه های دیگر بیشتر بود. حلالیت بالای فیلم های کتیرا از میزان مطلوبیت آنها برای تولید فیلم به تنهایی می کاهد، درعین حال، کتیرا گزینه ای مناسب در تهیه فیلم های کامپوزیتی می باشد.
    کلیدواژگان: زیست تخریب پذیر، کتیرا، فیلم خوراکی
  • الهام مهدیان، ملیحه دهقانی محمدآبادی صفحه 131
    برلینت گرین جزء رنگدانه های سمی بوده و برای گونه های مختلف آبزی مضر است و به راحتی در بافتهای ماهی جذب می شود. مصرف گوشت این ماهی ها، عوارضی همچون تهوع و استفراغ در دوز پایین و سرطان های گوارشی در دوز بالا خواهد داشت. در این تحقیق با استفاده از روش میکرواستخراج بر پایه تشکیل حلال در محل، مقدار برلینت گرین در آب های پرورش ماهی توسط اسپکتروفوتومتری فرابنش-مرئی تعیین گردید. در این تکنیک از حلال اسخراج مایع یونی استفاده شد. مقدار 127 میلی گرم از سدیم هگزافلوئوروفسفات به محلول نمونه حاوی مقدار 70 میلی گرم از 1-هگزیل-3-متیل ایمیدازولیوم تترافلوئوروبورات اضافه شد. یک محلول ابری در نتیجه تشکیل قطرات 1-هگزیل 3-متیل ایمیدازولیوم هگزافلوئوروفسفات تشکیل گردید. بعد از سانتریفوژ کردن، قطرات ریز فاز استخراج کننده در ته لوله سانتریفوژ ته نشین گردید. بعد از رقیق سازی فاز استخراج شده با اتانول، جذب برلینت گرین با استفاده از میکروسل و دستگاه اسپکتروفوتومتری فرابنفش-مرئی اندازه گیری شد. پس از بهینه سازی پارامترهای مختلف، حد تشخیص 1/0 میکروگرم بر لیتر و انحراف استاندارد نسبی 3/3 و فاکتور غنی سازی 70 درصد به دست آمد.
    کلیدواژگان: اسپکتروفوتومتری فرابنفش، مرئی، برلینت گرین، تشکیل حلال در محل ماهی، مایع یونی، میکرواستخراج
  • بهروز محمدزاده، مسعود رضایی، مرضیه حسینی نژاد، محسن برزگر بفرویی صفحه 141
    در این تحقیق استفاده از ترکیب پری بیوتیک اینولین در پوشش خوراکی فیله ماهی با هدف بهبود ویژگی های فراسودمند محصول بررسی گردید. فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان با پوشش خوراکی حاوی آلژینات سدیم 5 درصد و اینولین در سطوح 0، 10، 20، 30 و 40% به روش غوطه وری پوشش دهی شدند. پس از سرخ کردن عمیق نمونه ها، ویژگی های حسی به روش آنالیز توصیف کمی و آنالیز پروفیل بافت فراورده نهایی با دستگاه آنالیز بافت و طی آزمون فشرده شدن بررسی گردیدند. در ارزیابی حسی صفات گروه طعم شامل طعم ناشی از سرخ کردن، طعم ماهی و شیرینی و همچنین صفت رنگ داخلی محصول تغییرات بیشتری را نشان دادند. طبق نتایج آزمون آنالیز بافت نمونه های سرخ شده بیشترین میزان صفات سختی، قابلیت جویدن و صمغی بودن در نمونه های بدون پوشش ثبت گردید. تغییرات صفات به هم پیوستگی و الاستیسیته نمونه های سرخ شده در تیمار های مختلف معنی دار نبوده و روند تغییرات دو پارامتر سختی و قابلیت جویدن شبیه یکدیگر و برخلاف صفت الاستیسیته بود. در مجموع نتایج نشان داد که ترکیب فراسودمند اینولین می تواند در سطوح 30 و 40% در پوشش خوراکی فیله ماهی به کار برده شود بدون آنکه اثر قابل توجهی بر خواص حسی، چشایی و ویژگی های بافتی فراورده سرخ شده نهایی داشته باشد.
    کلیدواژگان: اینولین، پوشش خوراکی، سرخ شدن عمیق، فیله ماهی
  • علیرضا صادقی، عباس عابدفر صفحه 153
    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مقدار شکر (5/0، 1، 5/1 درصد) و زمان تخمیر (8، 16، 24 ساعت) خمیرترش حاوی کشت آغازگر اختصاصی لاکتوباسیلوس پلانتاروم بر ویژگی های کیفی و بیاتی نان بربری حاصل از آردهای گندم سبوس گرفته و ستاره با دو درجه استخراج مختلف (69 و 76) به اجرا در آمد. تاثیر عوامل مذکور در تخمیر خمیرترش حاصل از این دو نوع آرد گندم در قالب طرح آماری کرت های خرد شده مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، سطوح مختلف زمان تخمیر و درصد شکر، تاثیر معنی داری (05/0P≤) بر میزان تغییرات اسیدیته قابل تیتر خمیرترش دو نوع آرد مصرفی داشت. پس از فراوری نان های بربری با استفاده از تیمارهای خمیرترش ، سفتی بافت (بافت سنجی) و میزان تخلخل (پردازش تصویر) نان های تولیدی نیز در یک بازه زمانی چهار روزه بررسی شد. بر اساس نتایج حاصل، کمترین و بیشترین میزان سفتی بافت پس از 96 ساعت نگهداری به ترتیب مربوط به نان بربری فراوری شده با آرد ستاره و خمیرترش حاصل از تخمیر 24 ساعت و دارای 1 درصد شکر و همچنین نان بربری فراوری شده با آرد سبوس گرفته و خمیرترش حاصل از تخمیر 24 ساعت و دارای 5/1 درصد شکر بود. روند تغییرات تخلخل و حجم مخصوص نان بربری حاصل از آرد ستاره نیز نسبت به نان بربری حاصل از آرد سبوس گرفته بیشتر و پذیرش کلی آن کمتر بود.
    کلیدواژگان: آغازگر خمیرترش، بیاتی، تخلخل، درجه استخراج آرد، نان بربری
  • مهران نوری، بهزاد ناصحی، وحید سماواتی، سامان آبدانان مهدی زاده صفحه 171
    طی چند دهه اخیر، استفاده صنعتی و خانگی از مایکروویو ها به دلیل صرفه جویی در هزینه و زمان و همچنین حفظ کیفیت تغذیه ماده غذایی، توجه چشم گیری پیدا کرده است. بااین وجود، یکی از محدودیت های استفاده از مایکروویو در پخت فراورده های غلات، سرعت بالای بیاتی در این فراورده ها است. یکی از راهکارهای بر طرف کردن این محدودیت، بهبود فرمولاسیون با افزودن فیبرهای خوراکی است. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تاثیر جایگزینی منابع فیبر خوراکی صمغ فارسی (20/1 درصد) و پودر تفاله هویج (45/6 درصد) بر نرخ بیاتی دونات پیش فرایند شده توسط مایکروویو (در توان 400 وات و به مدت 60 ثانیه) بود. همچنین محتوی چربی دونات پس از پخت، تحت تاثیر افزودن منابع فیبر خوراکی و پیش فرایند مایکروویو اندازه گیری شد. پس از پخت، شاخص های بیاتی دونات شامل سفتی مغز، ارتجاعیت، محتوی رطوبت و عدم پذیرش مصرف کننده طی پنج روز نگهداری با استفاده از طرح آماری کاملا تصادفی موردارزیابی قرار گرفت (در سطح آماری 5 درصد). نتایج نشان داد که منابع فیبر خوراکی و پیش فرایند مایکروویو تاثیر قابل توجهی بر کاهش جذب روغن داشت. همچنین مطالعه ارزیابی بیاتی نشان داد که طی مدت زمان نگهداری سفتی مغز و عدم پذیرش مصرف کننده افزایش و ارتجاعیت و محتوی رطوبت دونات کاهش قابل توجهی یافت. همان طوری که انتظار می رفت نتایج نشان داد که پیش فرایند مایکروویو تاثیر معنی داری بر افزایش نرخ بیاتی نمونه های دونات طی مدت زمان نگهداری داشت. در مقابل، نرخ بیاتی نمونه-های دونات به طور قابل توجهی با افزودن منابع فیبر خوراکی کاهش یافت.
    کلیدواژگان: بیاتی، پودر تفاله هویج، پیش فرایند مایکروویو، دونات، صمغ فارسی
  • سارا آقاجان زاده سورکی، امان محمد ضیایی فر، مهدی کاشانی نژاد صفحه 183
    حالت ابری و کدورت در آب لیموترش و سایر مرکبات به عنوان یک خصوصیت مطلوب به شمار می رود. پکتین موجود در عصاره مهم ترین عامل ایجاد کدورت در این دسته از محصولات است. آنزیم پکتین متیل استراز (PME) با تجزیه پکتین، موجب از بین رفتن کدورت آبمیوه می شود. استفاده از فرایند حرارتی مرسوم ترین روش جهت غیرفعال سازی PME است. مرحله افزایش دمای محصول (CUT)، اولین مرحله فرایند حرارتی، نقش قابل ملاحظه ای در غیرفعال سازی این آنزیم دارد. هدف از این تحقیق بررسی غیرفعال سازی PME، تغییرات میزان کدورت و بعد فرکتال (FD) طی فراوری آب لیموترش با استفاده از گرما دهی مرسوم (حمام آب گرم) و امواج مادون قرمز (IR) در دماهای 60، 70، 80 و 90 درجه سانتی گراد می-باشد. نتایج این بررسی نشان داد که با افزایش دمای نمونه طی هر دو روش به کاربرده شده، میزان غیرفعال سازی PME و درنتیجه میزان کدورت آبمیوه افزایش یافت. ازاین رو، ذرات ابری به صورت معلق در نمونه باقی ماندند و میزان تجمع آنها برای تشکیل ساختارهای فرکتالی کاهش یافت که نتیجه آن توزیع یکنواخت تر ذرات ابری و کاهش میزان FD بود. به دلیل کوتاه-تر بودن CUT در گرما دهی با استفاده از امواج IR، میزان فعالیت باقی مانده PME و FD بیشتر از روش گرما دهی مرسوم بود.
    کلیدواژگان: آب لیموترش، آنزیم پکتین متیل استراز، امواج مادون قرمز، بعد فرکتال، مرحله افزایش دمای محصول
  • مریم غیور کاظمی، سیدمهدی زیارت نیا، مجید رجبیان صفحه 197
    در این پژوهش به منظور افزایش تولید کومین آلدئید به روش کشت سلولی تعلیقی از سیستم کشت توام سلولی دو گیاه زیره سیاه کوهی [Boiss] Bunium persicum و زیره سیاه اروپاییL. Carum carvi استفاده شد. براین اساس بذور دو گیاه در یک محیط کشت ساده و در شرایط دمایی 4 و 25 درجه سانتی گراد جوانه زنی انجام دادند. جهت القای کالوس از بذر جوانه زده دو گیاه در محیط کشت جامد MS استفاده شد. سپس برای رسیدن به حداکثر بیوماس سلولی در محیط کشت جامد MS، غلظت های مختلف ساکارز 6-1 درصد موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که غلظت 3 درصد ساکارز پس از 2 هفته به حداکثر وزن تر سلول به میزان 21/0 گرم می رسد. پس از استقرار کشت تعلیقی سلولی هر کدام از گیاهان به طور جداگانه، سلول های حاصل از کشت تعلیقی دو گیاه زیره سیاه کوهی و زیره سیاه اروپایی به نسبت درصدهای مختلف (75:25، 50:50، 75:25، 100:0) با یکدیگر مخلوط شده و روی شیکر در شرایط محیطی همانند مرحله کشت کالوس قرار گرفتند. اندازه گیری کومین آلدئید به روش کروماتوگرافی گازی از عصاره حاصله از نمونه های کشت توام سلولی طی 7 هفته مشخص نمود که بیشترین میزان تولید کومین آلدئید در تمام نسبت درصدها مربوط به ترکیب 25 درصد زیره سیاه کوهی و 75 درصد زیره سیاه اروپایی به میزان 1/23 میلی گرم در 100 گرم در هفته پنجم می باشد که در مقایسه با زیره سیاه کوهی که 61/7 میلی گرم در 100 گرم بود در همین مدت سه برابر افزایش تولید را نشان می دهد. همچنین کمترین میزان کومین آلدئید در این ترکیب مربوط به هفته اول بود.
    کلیدواژگان: زیره سیاه کوهی، زیره سیاه اروپایی، کشت توام سلولی، کشت سوسپانسیون سلولی، کومین آلدئید
  • نعیمه کاظمی طاسکوه، محمدحسین حدادخداپرست، محمد جواد وریدی، فریده طباطبایی یزدی صفحه 211
    در این پژوهش، تاثیر استفاده از آب ازن دار در غلظت های (2/0، 5/0 و 1) پی پی ام در 3 سطح زمانی (5، 10 و 15) دقیقه و همچنین ترکیب آب ازن دار در غلظت های (2/0، 5/0 و 1) پی پی ام و اسید لاکتیک 1% در زمان ثابت 10 دقیقه روی کاهش باکتری اشریشیاکلی (به عنوان یک باکتری گرم منفی شاخص آلودگی لاشه)، استافیلوکوکوس اورئوس ( به عنوان یک باکتری گرم مثبت شاخص آلودگی و مولد توکسین) و شمارش کلی میکرو ارگانیسم ها، در دمای مشابه سردکن آبی (4-0) درجه سانتی گراد، موردبررسی قرار گرفت و نمونه ها بلافاصله از لحاظ آزمایش های میکروبیولوژیکی موردبررسی قرار گرفتند، نتایج نشان داد که در تمامی سطوح اختلاف معنی داری (05/0>P) بین نمونه های شاهد و نمونه های تیمار دیده وجود داشت، علاوه براین اثر ترکیبی ازن و اسید لاکتیک نسبت به ازن در حالت جداگانه، تاثیر بیشتری بر کاهش باکتری اشریشیاکلی، استافیلوکوکوس اورئوس و شمارش کلی میکروارگانیسم ها داشت، بنابراین استفاده از ازن با غلظت 1 پی پی ام به صورت جداگانه و ترکیب با اسیدلاکتیک 1% می تواند در بخش سردکن آبی لاشه مرغ در کشتارگاه مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: ازن، استافیلوکوکوس اورئوس، اسیدلاکتیک، اشریشیاکلی، لاشه مرغ
|
  • Hamideh Sadat Aghili Moghaddam, Bagher Emadi, Fereshteh Hosseini, Hassan Sadrnia Page 119
    Due to the disadvantages of synthetic packaging materials such as migration into food, polluting the environment, difficult recovery, high costs of raw materials and production, natural biopolymers have recently been paid more attention as alternatives to the petroleum-derived plastics for packaging. The aim of this study was producing biodegradable edible films based on native tragacanth from Iran and determining their physical and mechanical properties. Also, the effects of different percentages of glycerol as a plasticizer (30%, 40% and 50%) on the films properties were investigated. According to the results, tragacanth based films showed appropriate mechanical properties and high transparency. Different percentage of glycerol did not affect the physical properties of the samples, but made some changes in mechanical properties. Among all treatments, films with 30% glycerol showed higher tensile strength in comparison to the other samples. Also, films with 50% glycerol showed more %E and lower stiffness. Because of high solubility of tragacanth films, they cannot be used in film production alone, but it is an appropriate candidate for composite films.
    Keywords: Biodegradable, Edible film, Tragacanth
  • Elham Mahdian, Malihe Dehghani Mohammad Abadi Page 131
    In situ solvent formation microextraction (ISFME) as a green¡ simple and sensitive method has been proposed for preconcentration of trace quantities of hazardous brilliant green in aqueous samples containing very high salt concentrations by UV-Vis spectrophotometry. In this technique¡ the extraction phase is simultaneously formed in situ. A water-miscible ionic liquid (IL) ([Hmim][BF4])¡ is first added to the sample¡ followed by addition of sodium hexafluorophosphate (NaPF6¡ as an ion-pairing agent) to obtain the hydrophobic IL ([Hmim][PF6]). As a result¡ a cloudy solution is formed due to the formation of hydrophobic IL ([Hmim][PF6]). All the critical parameters affecting the analytical performance of the method were investigated. Under the optimized conditions¡ the enhancement factor was 70. The detection limit and precision (RSD) were 0.1 µg L−1 and 3.3% (n=6) respectively. The applicability of the proposed method was evaluated by determination of trace amounts of brilliant green in various water samples for fish farming.
    Keywords: In situ solvent formation microextraction, Brilliant green, Ionic liquid, UV, Vis spectrophotometry, Fish farming
  • Behrooz Mohammadzadeh, Masoud Rezaei, Marzieh Hossininezhad, Mohsen Barzegar Page 141
    In this research¡ application of prebiotic inulin compound in edible coating of fish fillet and its impact on the functional properties of the product was studied. Rainbow fillet was coated by 5% alginate and inulin in concentrations of 0¡ 10¡ 20¡ 30 and 40% (w/w). After deep frying¡ sensory properties were investigated by quantitative descriptive analysis and textural properties were tested by texture analyzer instrument via compression test. Based on sensory assessment more alteration was shown in flavor group attributes including flavor of frying¡ fish flavor and sweetness and also internal product color. Results of texture analyzing showed that maximum amounts of hardness¡ chewiness and gumminess was related to fillets with no coating. Cohesiveness and springiness changes of fried fillet in various treatments were not significant (P≥0.05) while changes observed in the trend of hardness and gumminess were similar and contrary to springiness. In conclusion adding functional ingredient of inulin to edible coating of fish fillet in 30 and 40% concentrations could be used without creating significant effects of sensory¡ taste and textural properties of the final fried product.
    Keywords: Frying, Coating, Fish Fillet, Inulin
  • Alireza Sadeghi, Abbas Abedfar Page 153
    This study was carried out to compare the influence of sugar contents (0.5¡ 1¡ 1.5%) and fermentation times (8¡ 16¡ 24 h) of Lactobacillus plantarum as sourdough specific starter culture on properties and staling of Barbari breads produced with two different extraction rate flours (69 and 76%). The effect of the above mentioned parameters on properties of sourdoughs prepared from these two types of wheat flour was evaluated in a split plot design. The results showed that¡ different fermentation times and sugar contents had significant effect (P≤0.05) on sourdoughs total titerable acidity. After processing of Barbari breads with sourdough treatments¡ the specific volume¡ crumb firmness (texture analysis) and porosity (Image j method) were examined during 4 days of storage. Based on the results¡ 96 h after baking the lowest and highest amounts of crumb firmness were observed in Barbari bread prepared from 76% extraction rate flour and 24 h sourdough fermentation and 1% sugar content and also Barbari bread prepared from 69% extraction rate flour and 24 h sourdough fermentation and 1.5% sugar content¡ respectively. Furthermore¡ most of Barbari breads prepared from 76% extraction rate flour had higher specific volume and porosity and also less total acceptance than the Barbari breads prepared from 69% extraction rate flour.
    Keywords: Barbari bread, Crumb firmness, Flour extraction rate, Porosity, Sourdough starter
  • Mehran Nouri, Behzad Nasehi, Vahid Samavati, Saman Abdanan Mehdizadeh Page 171
    The industrial and domestic use of microwaves has increased noticeably owing to the advantage of saving energy and time¡ as well as improving nutritional quality of foods over the past few decades. However¡ rapid staling rate is one of the drawbacks of microwave baked products. Formulation improvement by adding dietary fibers is one of the ways to solve this problem. Therefore¡ the aim of this work was to investigate the effect of adding Persian gum (1.20%) and carrot pomace powder (6.45%) as sources of dietary fiber on staling rate of microwave pretreated (400 W for 60s) donut using a completely randomized design (statistical significance was determined at P
    Keywords: Carrot pomace powder, Donut, Microwave pretreatment, Persian gum, Staling
  • Sara Aghajanzadeh Suraki, Aman Mohammad Ziaiifar, Mahdi Kashaninejad Page 183
    Juice cloud and turbidity are considered as desirable properties in lime and other citrus juices. The turbidity is influenced by the presence of pectin in citrus juice. Pectin methylesterase (PME) causes cloud loss due to its function in desterification of the pectin. Thermal processing is commonly used to inactivate this enzyme. As the first stage of the heating process¡ the come up time (CUT) plays a considerable role in PME inactivation. The aim of this study was to investigate the PME inactivation¡ turbidity and fractal dimension (FD) changes during lime juice thermal processing using conventional (water bath) and infrared (IR) heating at 60¡ 70¡ 80 and 90 oC. The results showed that by rising juice temperature¡ the PME inactivation and the turbidity increased during both thermal treatment methods. Therefore¡ the cloud particles remained suspended and less particles aggregation took place to form fractal structures¡ resulting in a homogeneous distribution of cloud particles and FD reduction. Due to shorter CUT¡ the samples heated by IR showed higher PME retention and FD in comparison with conventional processing.
    Keywords: Come up Time, Fractal Dimension, Infrared Radiation, Lime Juice, Pectin Methylesterase
  • Maryam Ghayoor Kazemi, Seyed Mahdi Ziaratnia, Majid Rajabian Page 197
    To stimulate the production of Cumin aldehyde as an odorant with application in food sciences via co-cultures of cells¡ two medicinal plants¡ Bunium persicum and Carum carvi¡ were chosen. The cell cultures of both plants were established separately. In this study some basic experiments were also done due to the fact that no research reports were found on C. carvi in case of seed germination¡ callus induction and establishment of cell suspension cultures. The cells of B. persicum and C. carvi were combined together in different ratios (100:0¡ 25:75¡ 50:50 and 75:25) to study their interaction on cumin aldehyde production in a co-culture system. For Gas chromatography (GC) analysis of cumin aldehyde¡ the cells and medium were homogenized and then extracted with ethyle acetate at room temperature and then analyzed by GC. The results revealed that in contrast to black zira for seed germination process¡ Caravie seeds do not need chilling. It has also been found that sucrose at the level of 3% is suitable for increasing the biomass of Caravie cells in MS medium. The results of co-culture of B. persicum and C. carvi cells demonstrated that at the combination of B. persicum (25%) and C. carvi (75%) the production of cumin aldehyde could be increased to the level of 23.1 mg/100 g extract after five weeks which is higher than B. persicum (100%) at similar period with 17.5 mg/100 g extract. It is also found that the production of cumin aldehyde has an increasing trend till 5th week and then decreased to the minimum level in the 7th week.
    Keywords: Bunium Persicum, Carum carvi, cell suspension culture, cumin aldehyde, co, culture
  • Naeimeh Kazemi Taskooh, Mohammad Hosein Haddad Khodaparast, Mohammad Javad Varidi, Farideh Tabatabaii Yazdi Page 211
    This study evaluated the effects of ozonated water (0.2, 0.5, and 1 ppm) alone with different exposure times (5, 10, and 15 min) and combinations of ozonated water (0.2, 0.5, and 1 ppm) with 1% Lactic acid during 10 min exposure for control of Escherichia coli (As a Gram-Negative food infection bacteria), Staphylococcus aureus (As a Gram-Positive food infection and toxigenic bacteria) and total count of poultry carcass, at the same temperature condition of chiller water (0-4 C) and samples immediately were analyzed for microbiological tests. The results showed that there were significant differences (P
    Keywords: Escherichia coli, Staphylococcus aureus, Lactic acid, Ozone, Poultry carcass