فهرست مطالب

نشریه مسائل اجتماعی ایران
سال هفتم شماره 1 (پیاپی 20، بهار و تابستان 1395)
- تاریخ انتشار: 1395/07/14
- تعداد عناوین: 10
-
-
صفحات 5-29
هدف نوشتار حاضر کشف احساسات مهاجر درباره جامعه میزبان و توصیف بار عاطفی آن است. برای این منظور، با تکیه بر منطق تحقیق کیفی، ازمیان مهاجران افغان با یازده مشارکت کننده، که با نمونه گیری نظری و به صورت هدفمند انتخاب شده اند، مصاحبه عمیق انجام شده است. بار عاطفی رابطه در چهارچوبی مفهومی، ملهم از روان شناسی و جامعه شناسی احساسات، و با استفاده از تکنیک های کدگذاری متن، ازخلال روایت های مشارکت کنندگان شناسایی شد. روایی کدگذاری ها با استفاده از زاویه بندی نظری و روشی و نیز توافق داوران حاصل شد. نتایج نشان می دهد: اولا، احساسات مختلفی، طی حدودا 38 سال هم زیستی، بر رابطه مهاجر با میزبان بار شده که به جانب سردشدن میل داشته است؛ ثانیا، در طی این زمان، احساس نداشتن قدرت و منزلت کافی و نیز احساس عدم اطمینان و بدبینی ایجادشده، سردی عاطفی پایداری را بر رابطه مهاجر با میزبان بار کرده است. درمقام نتیجه گیری کلی می توان گفت ترکیب احساسات کشف شده از دو واقعیت اجتماعی در رابطه مهاجر با میزبان حاکی است: اول، مهاجر در تامین انتظارات و تایید خود ناکام بوده است و دوم، راه تغییر این وضعیت را نیز مسدود ارزیابی می کند. در چنین فضایی، شکنندگی رابطه، تضعیف انسجام و سست شدن تعهدات اجتماعی پیش بینی پذیر است.
کلیدواژگان: احساس، بار عاطفی رابطه، سردی عاطفی، مهاجر افغان، میزبان -
صفحات 31-55
باوجوداینکه زنان نیز عاملان و ذی نفعان توسعه اند، سهم زنان ایرانی به ویژه در فعالیت اقتصادی و تصمیم گیری سیاسی اندک است و این مسئله همچنان باقی است که چه عوامل و موانعی در سطوح خرد و کلان به استقرار و تثبیت نابرابری جنسیتی در روند توسعه کشور منجر شده است؟ این مقاله با اتخاذ نظریه به گشت اجتماعی چلبی و با استناد به یافته های تحقیقات انجام شده و آمار رسمی موجود، در سطح خرد، جامعه پذیری جنسیتی، فضاهای جنسیتی، نوع شبکه اجتماعی زنان، دشواری تحرک زنان (تحرک فیزیکی، اقامتی، شغلی)، محدودیت در فرصت های اجتماعی (آموزشی، شغلی و گروهی) و فقدان وفاق استراتژیک نخبگان را مانع تکوین و گسترش شخصیت پیشرفته کارگزار توسعه در زنان می داند و در سطح کلان، ابعاد هنجاری و نمادی ساخت اجتماعی را دچار اختلالاتی می داند که بستر اولیه لازم برای مشارکت زنان در توسعه را فراهم نمی آورد.
کلیدواژگان: توسعه، نابرابری جنسیتی، تکوین شخصیت پیشرفته، اختلالات ساخت اجتماعی -
صفحات 57-77
بزهکاری امروزه یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی ایران است؛ زیرا مشکلات بسیاری ازقبیل قتل، خشونت، پرخاشگری، تجاوز و دیگر جرائم دوره بزرگسالی را به وجود می آورد. هم نشینی با همسالان بزهکار نیز از مهم ترین علل شناخته شده بزهکاری است که این مطالعه با هدف بررسی رابطه آن با سبک های فرزندپروری والدین انجام شده است. در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان 14–19 ساله شهر تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای، 384 نفر از آنها برای تحقیق انتخاب شده اند. ابتدا پایایی و روایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و تحلیل عامل اکتشافی سنجیده شد. یافته ها حاکی از آن است که دو سبک فرزندپروری سهل گیرانه و مقتدرانه 3/40 درصد از تغییرات گرایش به سمت مصرف مواد و الکل و 7/31 درصد از گرایش به سمت درگیری و نزاع را تبیین می کنند.ازاین میان، سبک فرزندپروری سهل گیرانه اثر مثبت و سبک مقتدرانه اثر منفی بر دو متغیر وابسته داشتند. درنهایت می توان گفت سبک فرزندپروری مستبدانه ارتباطی با هم نشینی با همسالان بزهکار ندارد و سبک فرزندپروری سهل گیرانه موجب گرایش نوجوانان به همسالان بزهکار و مصرف مواد و الکل و نزاع و درگیری می شود و سبک فرزندپروری مقتدرانه مانع گرایش نوجوان به همسالان بزهکار می شود.
کلیدواژگان: سبک های فرزندپروری والدین، پیوند افتراقی، بزهکاری، تحلیل عامل اکتشافی، تحلیل مسیر -
صفحات 79-100
مسئله انرژی و استفاده بی رویه از آن از مهم ترین مسائل محیط زیستی در جهان امروز قلمداد می شود. استفاده بیش ازحد از منابع انرژی بحران هایی نظیر آلودگی آب و هوا، و از بین رفتن انرژی های تجدیدناپذیر را به همراه دارد و درنتیجه، بسیاری دولت ها درصدد تغییر نحوه مصرف انرژی برآمده اند. هدف اصلی این تحقیق، بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی و نگرش و دانش مصرف انرژی در تبیین رفتار مصرف برق است. مطالعه حاضر درباره مشترکان خانگی ساکن در مناطق شهری در سال 93 صورت گرفته است که تحت پوشش شرکت توزیع نیروی برق استان مازندران بوده اند. مطالعه با استفاده از روش پیمایشی صورت گرفته است. برای تعیین نمونه، از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده و 437 نفر از مشترکان نمونه تحت بررسی را تشکیل داده اند. ابزار این تحقیق پرسش نامه بوده است. یافته ها نشان می دهد که افراد تحت مطالعه رفتار مصرف برق مطلوبی داشته اند. علاوه براین، یافته ها نشان می دهد افراد از دانش مصرف انرژی نسبتا خوبی برخوردارند. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که از بین متغیرهای تحقیق، فقط بین متغیرهای تحصیلات و دانش مصرف انرژی با رفتار مصرف برق رابطه ای مشاهده نشده است. نهایتا، دلایل فقدان رابطه بین تحصیلات و دانش مصرف انرژی و رفتار مصرف برق تببین شده است.
کلیدواژگان: رفتار مصرف برق، دانش مصرف برق، نگرش به مصرف انرژی، پیمایش، مازندران -
صفحات 101-123
این مقاله به مطالعه تاثیر اندازه دولت بر شاخص توسعه انسانی در طی سه دهه گذشته در ایران می پردازد. ازآنجاکه طی این سه دهه هزینه های دولت به موازات شاخص توسعه انسانی روند افزایشی داشته است، این تصور به وجود آمده که ماهیت رفاهی دولت رو به گسترش بوده است. با وجود این، نتایج الگو های اقتصادسنجی نشان می دهد که هرچند افزایش هزینه های سرمایه ای (عمرانی) بر شاخص توسعه انسانی تاثیر مثبت داشته، رشد هزینه های مصرفی (جاری) نه تنها دارای تاثیر مطلوبی نبوده، بلکه در طی زمان اثر منفی آن بر این شاخص گذاشته است. به علاوه، نتایج تحلیل داده ها نشان داد که دولت در ایران از الگوهای بودجه پیشنهادی سازمان ملل تبعیت نمی کند و ادعای دولت درباب توسعه و ارتقای کیفیت زندگی در حد شعار بوده است. همچنین تحقیق آشکار ساخت که عوامل دیگری چون رشد جمعیت نیز بر سیر صعودی شاخص توسعه انسانی موثر بوده است.
کلیدواژگان: توسعه انسانی، اندازه دولت، هزینه های دولت، الگو های اقتصادسنجی -
صفحات 125-144
هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین ادراک فساد و احساس عدالت اجتماعی است. پژوهش حاضر مطالع های مقطعی و از نوع پیمایش است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنان 18 تا 65 ساله شهر تهران بودند و با روش نمونه گیری تصادفی طبقاتی 400 نفر از ساکنان مناطق سه پهنه توسعه ای (پایین، متوسط و بالا) شهر تهران انتخاب شدند. ابزار انجام تحقیق شامل بازبینه (چک لیست) ادراک فساد در سازمان ها، پرسش نامه احساس عدالت اجتماعی و پرسش نامه ادراک روند فساد بود که پایایی آنها ازطریق آلفای کرونباخ و روایی آنها ازطریق تحلیل عاملی تعیین شد. 2/89 درصد از مشارکت کنندگان معتقد بودند که فساد در طی ده سال گذشته در ایران افزایش یافته است. بیشترین ادراک فساد در سازمان های تحت بررسی مربوط به «شهرداری ها»، و کمترین آن نیز مربوط به «خیریه ها» بود. بین ادراک فساد با احساس عدالت اجتماعی رابطه منفی و معنی داری وجود داشت و در نهادهایی که فعالیت های اقتصادی بیشتر است، ادراک فساد نیز بیشتر بود. تحلیل رگرسیون بین ادراک فساد در سازمان ها و احساس عدالت اجتماعی نیز نشان داد که ادراک فساد در دستگاه هایی که انتظار مردم برای مشاهده رفتار عادلانه در آنها بیشتر است، تاثیر بیشتری بر احساس عدالت شهروندان دارد. درمجموع، می توان گفت ادراک فساد در نهادهای مختلف زیاد است و انجام اقدامات عملی جهت کاهش آن ضروری به نظر می رسد.
کلیدواژگان: پیوندهای محله ای، ادراک فساد، اختلاس، ارتشا، خویشاوندسالاری، احساس عدالت اجتماعی -
صفحات 145-162
مقاله حاضر به بررسی رابطه بین کیفیت کالبدی و اجتماعی محله ها با پیوندهای محله ای شهروندان سنندجی می پردازد.بدین منظور، ابتدا ابعاد فضاهای شهری مشخص شدند؛ سپس با تعریف پیوندهای همسایگی، رابطه بین فضاهای شهری و پیوندهای محله ای تحت مطالعه قرار گرفت که مشخص گردید آنچه در طراحی کالبدی و جانمایی واحدهای همسایگی دخیل است، اهداف اجتماعی ای چون تعامل همسایه ها، ایجاد حس جمعی، هویت همسایگی و تعادل اجتماعی می باشد. در یک تقسیم بندی براساس تشابه افراد مبتنی بر یک یا چند معیار می توان شهر را به محله هایی تقسیم نمود و یک محدوده مشخص برای هریک از محله ها در نظر گرفت و برای ساکنان هر محله هویتی تعریف کرد بر این اساس داده های این مقاله توسط پرسشنامه، از 360 پاسخگو ساکن شش محله شهر سنندج، در قالب سه خوشه محله گردآوری شده و برای تحلیل داده ها، از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که بین ابعاد کالبدی و اجتماعی فضاهای شهری با پیوندهای محله ای شهروندان رابطه معناداری وجود دارد؛ دلالت های کاربردی این تحقیق توجه بیشتر مدیران شهری و انتظامی به سازمان یافتگی کالبدی و اجتماعی در محله است. بازسازی و بهسازی بافت های فرسوده، نماهای ساختمان و معابر عمومی؛ تقویت خدمات عمومی و بهبود فضاهای سبز، نشیمن گاه ها و احداث مراکز تفریحی می تواند نقش تعیین کننده ای در تقویت پیوندهای محله ای داشته باشد.
کلیدواژگان: پیوندهای محله ای، بافت محله، احساس امنیت، مسائل اجتماعی -
صفحات 163-184
مسئله اساسی این مطالعه این است که نوجوانان پسر شهر مشهد برقراری رابطه با جنس مخالف را چگونه معنا و بازنمایی می کنند؟ بدین منظور، از رویکرد برساختی- تفسیری و از روش نظریه زمینه ای و تکنیک مصاحبه عمیق بهره گرفته شد. برای انتخاب نمونه روش نمونه گیری هدفمند و برای تعیین حجم نمونه نیز معیار اشباع نظری برگزیده شد. باکمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 20 نفر از مشارکت کنندگان مصاحبه شد و نهایتا داده های گردآوری شده در قالب 13 مقوله محوری و یک مقوله هسته، کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج پژوهش مبین آن است که نوجوانان مورد مطالعه، به دلیل مشکلات عاطفی، شدت یافتن امیال جنسی، و عضویت در گروه دوستان به رابطه با جنس مخالف روی آورده اند و رابطه با جنس مخالف برای افراد تحت مطالعه در این پژوهش در حکم پروژه ای است که از طریق آن بخشی از هویت اجتماعی و نیاز جنسی خود را برطرف می کنند. این امر باعث می شود در گروه دوستانشان پذیرش اجتماعی لازم را به دست بیاورند و از قدرت و نفوذ اجتماعی بیشتری در بین هم سن و سال ها برخوردار شوند. براساس مطالعه حاضر، تجربه رابطه با جنس مخالف، پیامدهای خوشایند و ناخوشایندی مثل وابستگی، لذت عاطفی و جنسی، درگیری های آزاردهنده فضای ذهنی، میل به تنوع طلبی و مشکلات تحصیلی را درپی داشته است.
کلیدواژگان: نوجوانان، رابطه با جنس مخالف، نظریه زمینه ای، شهر مشهد - نقد کتاب
-
صفحات 185-193
کتاب مرزهای جهانی توسعه اجتماعی در نظریه و عمل به قلم بریج موهان (استاد دانشگاه ایالتی لوئیزیانا) تالیف شده است. موهان در سال های گذشته آثار دیگری نیز منتشر کرده که برخی از آنها عبارت اند از: منطق رفاه اجتماعی (1988)، توسعه جهانی: ارزش های پسامادی و کردار اجتماعی (1992)، مددکاری اجتماعی (2002)، سفسطه های توسعه: بحران توسعه انسانی و اجتماعی (2007)، توسعه، فقر فرهنگ، و سیاست اجتماعی (2011)، و جامعه و عدالت اجتماعی (2012). این کتاب کاوشی در سویه های مفهومی و کاربردی توسعه اجتماعی است و سه موضوع کلی را دربرمی گیرد: سیاست اجتماعی، برنامه ریزی اجتماعی و تغییر اجتماعی. موهان درپی شناسایی علل آن چیزی است که «توسعه پذیری» نامیده است. او می گوید توسعه اجتماعی - تطبیقی، به منزله رشته و زمینه ای که مراحل آغازین خود را می گذراند، با تسلط نظریه های کهنه رفاه اجتماعی و شیوه های عمل اجتماعی هژمونیک مواجه است. بحران توسعه انسانی اجتماعی، تا حد زیادی، از کژکارکردی نظام مند نهادهای اجتماعی برآمده است که بر روابط فردی جامعه ای اثر می گذارند. به باور موهان، در هر جامعه ای می توان چیزی یافت که به فهم ما از توسعه اجتماعی و پیشبرد آن کمک کند. او ازسویی می خواهد پایه ای عقلانی تاریخی زیبایی شناختی برای صورت بندی و پذیرش شیوه عمل اجتماعی، به مثابه مفهومی به لحاظ علمی درست، به دست دهد، و ازسوی دیگر، می کوشد زرق وبرق ها و بی محتوایی صنعت رفاه اجتماعی معاصر را آشکار کند. موهان منتقد اصول جزمی ایدئولوژیک و کهنه، رویه های بی روح و ملال آور مددکاری اجتماعی، سیاسی شدن خدمات اجتماعی، و دوگانگی سیاست های اجتماعی و عمومی است و اعتقاد دارد که این وضعیت، آرمان های جامعه مدنی را تباه می کند. او این موارد را در زمینه ای جهانی بررسی کرده است.
-
صفحات 195-204
-
Pages 5-29
This research aims to discover the migrant's emotions towards host community and to describe their emotional valence. Relying on qualitative research logic, 11 Afghan migrants were selected using theoretical sampling for in-depth interviews. Emotional valence of their relationships was drawn from narratives of research participants using coding techniques inspired by psychology and sociology of emotions in a given conceptual framework (especially Plutchik, Turner and kemper). Findings showed that firstly, the negative (cold) emotions were more evident than positive (warm) ones; secondly, the positive sentiment was not as stable as negative sentiment; thirdly, lack of proper power, lack of functional social status, mistrust and negative view towards host community resulting in continued cold emotions between migrants and host community were discovered. In general it seems that combination of aforementioned feelings uncovers two social realities: first, migrants have failed in meeting their own expectations and verifying themselves and secondly they see that there is no way to change the situation. In a situation like this fragile relationships, weakened social Solidarity and lack of social commitments prevails.
Keywords: Emotion, Emotional Valence, Emotional Coldness, Afghan Migrants, Host Community -
Pages 31-55
Even though womens participation is a needed factor of development, Share of Iranian women in economic activities and political decision making is significantly low. The important question in this regard is what are the factors and barriers in both micro and macro levels which have caused the permanent gender inequality in Iran? Based on social development theory by Chalaby and available official statistical data, in micro level, gender socialization, gender spaces, type of female social network, difficulties in women mobility (physical, occupational, accommodational), restriction of social opportunities (opportunities in education, occupation, associational relationships), and lack of strategic consensus of elites are barriers of development and progress of womens character advancement. In macro level disorders in normative and symbolic dimensions of social structure do not provide the context for womens participation in development process.
Keywords: Development, Gender Inequality, Social Structure Disorders, Development of Character Advancement -
Pages 57-77
Juvenile delinquency is one of the most important social issues in Iran as it may lead to other social problems throughout adulthood such as murder, violence, aggression, and so on. One of the well-known causal factors of juvenile delinquency is association with delinquent peers. Present paper aims to study the relationship between juvenile companionship with parenting styles. This is a descriptive, cross-sectional study in which hypotheses were tested via correlation. The target population consisted of 14-19 years old students in Tehran in 1393, among them 384 students were selected using multistage cluster sampling method. Reliability and validity of research instrument were calculated using Cronbach's alpha and exploratory factor analysis. Results indicated that authoritative and permissive parenting styles explained 40/3% of the variance in drug and alcohol use and 31.7% of the tendency toward conflict. Finally, Authoritarian style of parenting had no significant relationship with delinquent peers companionship, while authoritative and permissive styles, respectively, were risk and protective factors for this kind of association.
Keywords: Parenting Styles, Differential Association, Delinquency, Exploratory Factor Analysis, Path Analysis -
Pages 79-100
Energy and it overuse is currently considered as one of the most important environmental challenges in the world. Over-consumption of energy sources leads to challenges such as water and air pollution, crisis in depletion of renewable energy resources and thus many governments are trying to change pattern of energy consumption. The main goal of this research is to study the roles of demographic factors, attitudes and knowledge in explaining energy consumption behavior. The study covered a sample of 437 electricity customers under services of the West Mazandaran Power Distribution Company in 2014. The study uses survey method. To calculate the required sample, random sampling method was utilized. Questionnaire was used as the main instrument to collect the required data. Research findings showed that the subjects have expressed optimum level power consumption behavior. In addition, the findings showed that the surveyed people have expressed a rather high level of knowledge about energy consumption. Furthermore, the hypothesis test results showed that among investigated variables, only two variables namely, education and knowledge of energy consumption did not have a meaningful relationship. Finally lack of meaningful relationship between education and knowledge of energy consumption and electricity consumption behavior is explained.
Keywords: Electricity Consumption Behavior, Knowledge of Energy Consumption, Attitude towards Energy Consumption, Mazandaran -
Pages 101-123
This paper aims to study the effect of the government size on human development index over the last three decades in post-revolutionary Iran. Since during these decades the government expenditures have inclined to increase, there has often been a notion among some scholars that the welfare nature of the government has intensified. This has seemingly enforced the idea that the increase of the government disbursements has resulted in the enhancement of human development index in Iran. Nevertheless, the findings of this study, based on econometric models, indicate that despite the fact that the increase of capital expenditures has had a positive effect on the countrys human development index, from the point of view of growth in consuming (current) expenditures, not only it has had no positive or reasonable effect but has had negative effect on the index. In addition, findings indicated that governments in Iran do not follow from the budget models recommended by UN and the government claim pertaining the improvement of peoples quality of life has only been a slogan. Furthermore, the study concludes that other factors like the growth of population has affected the increasing trends of the human development index that should be taken into account in the analysis.
Keywords: HDI, Government Size, Government Expenditures, Econometric Models -
Pages 125-144
The aim of this study is to examine the relationship between Perception of corruption and perceived social justice. This study is a cross-sectional survey. The target population was all Tehran residents, aged 18 to 60. According to the sample size formulas, 400 residents of three developmental zones (low, medium and high) in Tehran were selected by Stratified random sampling. Research tools were checkÜlist of "perception of corruption in organizations", as well as questionnaires of "perceived social justice" and "perception of the process of corruption", that their validity and reliability were confirmed using Cronbach's alpha and factor analysis. Results show that 89.2 % of respondents believe that corruption (bribery, embezzlement, and nepotism) has increased over last 10 years. "Municipalities" and "charities" have the highest and lowest levels of perceived corruption respectively. There was significant (negative) relationship between Perceived social justice with Perception of corruption (p
Keywords: Corruption Perception, Embezzlement, Bribery, Nepotism, Perceived Social Justice -
Pages 145-162
Present paper studies the relationship between physical and social quality of neighborhood with neighborhood associations in Sanandaj city. In order to do so, firstly, dimensions of urban spaces were defined and then through identification of neighborhood associations, the relationship between urban spaces and neighborhood associations was studied. It was found that social goals such as neighbors’ interaction, collective feeling, neighborhood identity and social equilibrium are involved in physical design and locating of neighborhood units. Findings show that there is a significantly meaningful relationship between urban social and physical dimensions and neighborhood associations of citizens. Practical implications of this research is that urban administrators and law enforcement bodies should pay more attention to social and physical organization of neighborhoods. Reconstruction of facades of buildings and public places, strengthening public services and improving green spaces, parks and leisure centers have determining role in strengthening of neighborhood ties.
Keywords: Neighborhood Associations, Undesirable Neighborhood Context, Security, Social Problem -
Pages 163-184
Problematic of this study is focused on how male teenagers of Mashhad make meaning of and represent relationship with opposite sex? This research uses constructive interpretation approach, grounded theory method and deep interview technique. Purposive theoretical sampling was used to select 20 participants for interviews. Consequently, data were coded in 13 axial categories and one core category. Research findings indicate that teenagers turn to opposite sex because of emotional problems, intense sexual desire and to seek membership in peer groups. Relationship with opposite sex is a way by which they respond to their sexual need and need to social identity and it helps them to gain social acceptance among peers and reach dominance and prestige through having multiple relationships. Based on current study, experience of relationship with opposite sex results in dependence, emotional pleasure, sexual pleasure, mental engagement and educational problems in teenagers lives.
Keywords: Teenagers, Communication with the Opposite Sex, Grounded Theory, Mashhad City -
Pages 195-204