فهرست مطالب

مسائل اجتماعی ایران - سال یک هزار و سیصد و هشتاد و هفتم شماره 1 (پیاپی 5، بهار و تابستان 1387)

نشریه مسائل اجتماعی ایران
سال یک هزار و سیصد و هشتاد و هفتم شماره 1 (پیاپی 5، بهار و تابستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/06/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محسن ابراهیم پور، محسن علینی، فهیمه جهان نما صفحه 5
    مقاله حاضر از طرح پژوهشی ملی استاندارد آموزشی مشاغل روستایی در حوزه کشاورزی ایران حاصل شده است. در این پژوهش با استفاده از روش های پیمایشی، اسنادی و فنون تحلیل چندبعدی تعداد 2881 عنوان شغلی در شش بخش کشاورزی، شامل زراعت و باغبانی، دام و طیور، شیلات و آبزیان، منابع طبیعی و آبخیزداری، صنایع کشاورزی و روستایی و خدمات کشاورزی و روستایی شناسایی و طبقه بندی شده است. در این مرحله 1851 شاغل در استان های کشور مورد بررسی قرار گرفتند. شناخت محتوا و ویژگی های فعالیت های کشاورزی و تحلیل ابعاد محتوایی، وضعیتی، محیطی و الگویی مشاغل به منظور دستیابی به شرایط و اختصاصات برنامه آموزشی مشاغل از مهم ترین مراحل پژوهش است.
    با انجام تحلیل های ترکیبی، بالاخص عاملی و خوشه ایمشخص گردید که 4/8 درصد از مشاغل کشاورزی و روستایی مورد بررسی، کاملا سنتی هستند و از نظر ضرورت وجودی و کارکردی در طول دهه های اخیر فرآیندی قهقرایی داشته و در حال محو شدن هستند. هم چنین 3/23 درصد در زمره مشاغل انتقالی قرار دارند و در مجموع حدود یک سوم از مشاغل مورد بررسی در زمره مشاغل سنتی (با بالا بودن میانگین سنی و میزان بی سوادی شاغلان) قرار می گیرند و نیاز به برنامه های آموزشی ویژه دارند. بیشترین مشاغل مورد بررسی در زمره مشاغل در حال گذار هستند. این نوع از مشاغل هم ویژگی های مشاغل مدرن و هم ویژگی های مشاغل سنتی را دارا هستند. مشاغل مدرن نیز 24 درصد از کل مشاغل مورد بررسی را شامل شده اند. بیش از 11 درصد مشاغل (34 عنوان شغلی) از جمله کشت گلخانه ای نیز در زمره مشاغل کاملا نوین قرار داشته اند، بر این اساس در تدوین استانداردهای آموزشی مشاغل، علاوه بر تکیه بر محتوای شغل، توجه به ویژگی ها و ماهیت شغلی بسیار اساسی است. به علاوه این که، با اتخاذ این رویه آموزشی، تحولی اساسی در شیوه و محتوای آموزش شغلی ایجاد می شود و پیش بینی چنین تحولی در سطوح آموزش عالی نیز محتمل است.
    کلیدواژگان: شغل، کشاورزی، الگو، تحلیل، مشاغل
  • سوسن باستانی، افسانه کمالی، مریم صالحی هیکویی صفحه 41
    اعتماد یکی از عناصر بنیادین تعامل اجتماعی است که در حل مسایل مربوط به نظم اجتماعی نقشی تعیین کننده دارد. اعتماد پیش شرط عمده و کلیدی برای موجودیت هر جامعه ای محسوب می شود و تسهیل کننده مبادلات در فضای اجتماعی است. اعتماد بین شخصی در روابط اجتماعی شکل می گیرد و در طول زمان تقویت می شود، لذا کم و کیف روابط، میزان و نحوه تعاملات می تواند در تقویت و شکل گیری اعتماد موثر باشد. سازوکار پیوندهای اجتماعی، در شبکه روابط غیررسمی فرد که به عنوان سرمایه اجتماعی شبکه نام برده می شود طی مکانیسمی به افزایش اعتماد اجتماعی منجر می گردد. لذا میزان و گستره روابط و تعاملات در شبکه، در ابعاد ساختی (اندازه و ترکیب شبکه)، تعاملی (فراوانی تماس، صمیمیت) و کارکردی (حمایت ها) در ایجاد و تقویت اعتماد تاثیرگذار خواهد بود.
    در این مقاله تاثیر سرمایه اجتماعی شبکه و متغیرهای زمینه ای بر اعتماد، مورد آزمون قرار گرفته است. این مطالعه با روش پیمایش و با استفاده از پرسش نامه انجام شده است و جامعه آماری آن را افراد 18 سال به بالای تهران تشکیل می دهند. حجم نمونه 320 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ایبا احتمال متناسب با حجم انتخاب گردید.
    نتایج حاکی از آن است که با افزایش سرمایه اجتماعی شبکه افراد، اعتماد متقابل بین شخصی نیز افزایش می یابد. به بیان دیگر روابط و تعاملات و منابع حمایتی موجود در شبکه می تواند زمینه ساز ایجاد و تقویت اعتماد بین افراد باشد. از بین ویژگی های شبکه، صمیمیت و حمایت متقابل دو عامل اصلی تبیین کننده هستند که صمیمیت نقش مهم تری دارد. البته ویژگی های فردی، به ویژه وضعیت تاهل و وضع فعالیت نیز به طور غیرمستقیم بر اعتماد تاثیرگذار بوده اند، اما از بین متغیرهای فردی و متغیرهای شبکه ای، نقش متغیرهای شبکه ای به ویژه صمیمیت پیوند و حمایت های متقابل در تبیین اعتماد بیشتر است. به بیان دیگر ویژگی های شبکه، بیش از ویژگی های فردی افراد در اعتمادشان به یکدیگر تاثیر دارد.
    کلیدواژگان: اعتماد متقابل بین شخصی، شبکه روابط اجتماعی، سرمایه اجتماعی شبکه، حمایت اجتماعی
  • محمدرضا تاجیک، محمد روزخوش صفحه 83
    تحقیق حاضر تلاش می کند تا با بررسی تبلیغات نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، به تحلیل گفتمان این انتخابات بپردازد. در این تحقیق از نظریه گفتمان لاکلا و موفه در کنار نظریه گفتمان فرکلاف و از تحلیل گفتمان به عنوان روش تحقیق استفاده شد. در ابتدا تحلیلی از زمینه های گفتمانی برگزاری این انتخابات ارائه و پس از آن تبلیغات انتخاباتی هر نامزد به طور جداگانه بررسی شد. تحلیل گفتمان نشان داد که در گفتمان اصول گرایی نوعی تحول شکل گرفته است و در گفتمان اصلاح طلبی نیز گروه های مختلف برحسب دیدگاه های سیاسی اجتماعی خویش از یکدیگر جدا شده اند. در دور اول «ولایت فقیه» دال مرکزی گفتمان احمدی نژاد و «دولت اسلامی»، «توسعه اقتصادی اسلامی»، «تهاجم فرهنگی»، «عدالت اجتماعی» و «رشد سیاسی» دقایق این گفتمان را تشکیل می دادند. در گفتمان هاشمی رفسنجانی «کلیت نظام» دال مرکزی و «تحزب» ، «توسعه» ، «اعتدال گرایی» و «حفظ ثبات کشور» دقایق آن بودند. به همین ترتیب در گفتمان انتخاباتی مهدی کروبی «جمهوری اسلامی با قرائت امام خمینی» دال مرکزی و «توسعه همه جانبه»، «دولت مقتدر»، «عدالت اجتماعی» و «بهبود معیشت مردم» دقایق این گفتمان بودند. «دموکراسی» نقش دال مرکزی را در گفتمان معین ایفا می کرد و «قانون گرایی»، «حقوق بشر»، «تعامل با جهان» و «آزادی بیان» دقایق این گفتمان را تشکیل می دادند. گفتمان انتخاباتی لاریجانی از «دولت مدرن» به عنوان دال مرکزی و «کارآمدی»، «عمل به توصیه های رهبری»، «مبارزه با فساد و تبعیض» و «عدالت» به عنوان دقایق آن تشکیل می شد. در مورد قالیباف علی رغم استفاده وی از تبلیغات مدرن و با جهت گیری مشخص، مفصل بندی خاصی مشاهده نشد. به همین ترتیب در تبلیغات انتخاباتی مهرعلیزاده نیز مفصل بندی منسجمی از دال ها و نشانه ها، قابل استخراج نبود. در دور اول، در میان رقابت فشرده میان نامزدها، گفتمان احمدی نژاد مورد توجه بخشی از پایگاه ایدئولوژیک و نهادهای اصول گرا قرار گرفت و این مسئله راهیابی او به دور دوم در کنار هاشمی رفسنجانی را ممکن ساخت. در دور دوم نیز قابلیت دسترسی بالاتر گفتمان احمدی نژاد و تا حدی گفتارهای انتخاباتی او در فضای دوقطبی که حاکم شده بود، منجر به پیروزی وی گشت.
    کلیدواژگان: انتخابات، گفتمان، تحلیل گفتمان، مفصل بندی، هژمونی
  • علی شکوری صفحه 129
    توفیق سیاست های اجتماعی، به ویژه در بعد حمایتی و فقرزدایی زنان، به عنوان یکی از نشان گرهای اداره مطلوب امور بخش عمومی برای رفع محرومیت و تبعیض در جامعه محسوب می شود. مقاله حاضر با این دیدگاه، به بررسی رابطه بین سیاست های حمایتی و توانمندسازی زنان می پردازد. برای این منظور برنامه های خودکفایی کمیته امداد در مورد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش را با استفاده از روش پژوهش پیمایشی در شهر تهران مورد بررسی قرار داده است. با بهره گیری از ادبیات مربوط، به ویژه مکاتب رفاهی در خصوص پیامد های رفاهی از نوع مداخلات بیرونی، دولتی یا شبه دولتی و غیره، فرض شده که این خدمات با توانمندی افراد تحت پوشش رابطه داشته باشد. با این حال این ارتباط از ماهیت و کمیت خدمات حمایتی و ویژگی های زمینه ای افراد تبعیت خواهد کرد. یافته ها نشان می دهد که خدمات ارائه شده در قالب برنامه های مذکور نقش قابل توجهی در بالابردن خوداتکایی جمعیت نمونه نداشته و فقط محدود به توانمندی آن دسته معدود از زنانی بوده که از خدمات خاصی مانند وام خوداشتغالی و خدمات آموزشی استفاده نموده اند و زمینه های مساعدتری داشته اند. در غالب موارد، این خدمات به استقلال و ر هایی خانوار های مورد بررسی از نیازمندی منتهی نشده است. مقاله دلیل این امر را در مواردی چون میزان اندک خدمات و عدم پوشش گسترده آن ها، فقدان برنامه مشخص و کارآمد برای توانمندسازی زنان و رویکرد سنتی حاکم در ارائه خدمات حمایتی به زنان ذکر می کند.
    کلیدواژگان: فقر، تبعیض، خودکفایی، سیاست های حمایتی، زنان
  • اکبر علی وردی نیا، محمداسماعیل ریاحی، محمدرضا سلیمانی بشلی صفحه 161
    هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش دانش آموزان به مصرف سیگار بوده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسش نامه می باشد. جمعیت تحقیق حاضر عبارت است از دانش آموزان دبیرستانی شهر قائم شهر که در سال تحصیلی 86-85 مشغول به تحصیل بودند و در مجموع 400 نفر از این دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق عبارت است از نظریه های پیوند اجتماعی هیرشی، پیوند افتراقی ساترلند و تقویت افتراقی اکرز. متغیرهای مستقل الگوی تحلیلی شامل پیوستگی، التزام، دوستان سیگاری، باور و تقویت افتراقی می شوند. بر اساس تحلیل داده های تحقیق تمامی فرضیه های یازده گانه تحقیق تایید شدند. از میان 5 متغیر مستقل، متغیر باور با ضریب تاثیر 24/0- مهم ترین تبیین کننده گرایش به مصرف سیگار بوده است و متغیرهای دوستان سیگاری، التزام، تقویت افتراقی و پیوستگی به ترتیب تبیین کننده های بعدی متغیر وابسته هستند.
    کلیدواژگان: مصرف سیگار، پیوند اجتماعی، پیوند افتراقی، تقویت افتراقی
  • مسعود گلچین، مژگان حق خواه، فرشته سیدی صفحه 189
    در راستای شناسایی فرصت ها، امکانات و موانع تحقق دموکراسی، مقاله حاضر با استفاده از الگوی روزنبام به بررسی فرهنگ سیاسی دموکراتیک و عوامل مرتبط با آن می پردازد تا از این رهگذر دست کم گمانه ای هر چند اندک یا ناقص از وضعیت فرهنگ دموکراتیک جامعه فراهم آید.
    اطلاعات این تحقیق با استفاده از ابزار پرسش نامه در چارچوب روش پیمایشی گردآوری شده و مورد بررسی قرار گرفته است. جمعیت آماری تحقیق 1703 نفر متشکل از استادان، دانشجویان تحصیلات تکمیلی و کارکنان دانشگاه تربیت معلم تهران هستند که در سال 85 84 در آن دانشگاه مشغول به کار و تحصیل بوده اند. از میان این جمعیت تعداد 300 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که، 7/43%، 7/43% و 7/12% افراد به ترتیب دارای فرهنگ سیاسی دموکراتیک در حد بالا، متوسط و پایین بودند. جهت گیری دینی مهم ترین تبیین کننده واریانس شاخص فرهنگ سیاسی دموکراتیک است. به علاوه، به طور کل میزان فرهنگ سیاسی دموکراتیک در بین افرادی بیشتر بوده است که دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتر بودند، از لحاظ دین داری در رده غیر سیاسی (سکولار) طبقه بندی شدند، در انجمن های مدنی مدرن بیشتر مشارکت داشتند و از تجربه بالای ارزش های دموکراتیک در محیط خانوادگی، دوستانه، شغلی و فضای آموزشی برخوردار بودند. هم چنین بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت این گونه افراد در میان جوانان و مردان بیشتر یافت می شوند تا سالخوردگان و زنان.
    کلیدواژگان: دموکراسی، فرهنگ سیاسی دموکراتیک، توسعه سیاسی، دانشگاه
  • رضا همتی، علی ربانی خوراسگانی صفحه 237
    به رغم این که مفهوم اعتبار در پژوهش های کمی از پیشینه طولانی مدتی برخوردار است، با این حال مفهوم فوق در پژوهش های کیفی به اشکال و تعابیر بسیار متفاوتی بیان شده است؛ به طوری که می توان گفت هیچ مفهوم واحد، مجرد و جامعی از مفهوم اعتبار، دست کم در پژوهش های کیفی وجود ندارد. یکی از دلایل این امر فقدان مرز های مشخص بین پارادایم های کمی و کیفی از یک سو و عدم شناخت کافی از پژوهش کیفی و روش شناسی های درون این پارادایم از سوی دیگر است. هر چند در میان پژوهش گران کیفی در خصوص ضرورت وجود معیار های تضمین کننده کیفیت (اعتبار و پایایی) اتفاق نظر نسبی وجود دارد، با این حال وجود روش های بسیار گسترده توصیف اعتبار در مطالعات کیفی و هم چنین مناقشه بر سر انواع اعتبار، مسایل و مشکلات عدید های را به وجود آورده، که مقاله حاضر به بخشی از آن ها می پردازد.
    کلیدواژگان: پژوهش کیفی، پژوهش کمی، اعتبار، پایایی، دقت، کیفیت، معیار، تکنیک