فهرست مطالب

مطالعات راهبردی زنان - پیاپی 71 (بهار 1395)

فصلنامه مطالعات راهبردی زنان
پیاپی 71 (بهار 1395)

  • 168 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1395/08/15
  • تعداد عناوین: 7
|
  • فاطمه جواهری *، زینب هاشمی خواه صفحه 7

    در سال های اخیر، گرایش زنان ایرانی به وضع حمل از طریق سزارین به اندازه ای عمومیت یافته که این پدیده از سطح یک رفتار شخصی فراتر رفته و توجه پژوهشگران حوزه ی علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است. در این نوشتار، برخی زمینه های مرتبط با شکل گیری گرایش زنان باردار به انجام دادن سزارین غیردرمانی و تجربه ی زیسته ی آنها در این خصوص تحلیل شده است. بدین منظور در چارچوب پارادایم تفسیری و با بهره گیری از روش کیفی با 15 نفر از زنانی که در زمان تحقیق در بیمارستان لاله شهر تهران تحت عمل سزارین قرار گرفته بودند، مصاحبه شد. نتایج، بیانگر آن است که ترس از درد و عوارض زایمان طبیعی که در طول دوران بارداری توسط اطرافیان و پزشک معالج برساخته می شود، موجب می شود زنان باردار بدون ضرورت درمانی یا پزشکی خاصی سزارین غیردرمانی را انتخاب کنند. نکته ی مهم این است که پزشک معالج هیچ یک از مشارکت کنندگان در تحقیق نسبت به آموزش هایی که زنان باردار را از نظر جسمانی و روانی برای زمان طبیعی آماده سازد یا نسبت به آن مطلع سازد، راهنمایی نکرده اند. در مجموع به نظر می رسد، افزایش آگاهی درباره ی سودمندی و عوارض منفی هر دو نوع زایمان، بهبود کیفیت زایمان طبیعی، آشنایی با روش های جدید زایمان طبیعی مانند زایمان در آب و تحت پوشش بیمه های درمانی قرار گرفتن، توسعه ی فرهنگی طب سنتی و طب مکمل، ایجاد قواعدی برای نظارت بر سزاری نهای غیر درمانی و در نهایت توانمندشدن شناختی، شخصیتی و جسمانی زنان می تواند گرایش به سزارین را تعدیل کند.

    کلیدواژگان: زایمان زنان، سزارین، ترس، درد، پزشکی شدن، برساخت اجتماعی
  • فریده خلج آبادی فراهانی، حسن سرایی صفحه 29
    باروری زیر سطح جانشینی (حدود 2/1 فرزند) از سال 1385 تاکنون در ایران نگرانی هایی را ایجاد کرده است. باروری زیر سطح جانشینی معرف افزایش رفتار تک فرزندی است. بر این اساس سوال تحقیق حاضر، این است که تفسیر و برداشت زنان و مردان شهر تهران از دلایل و انگیزه های تک فرزندی چیست و چه شرایط و عواملی زمینه ساز این تصمیم هستند. برای پاسخ به این سوال ها، تعداد 14 مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با نمونه گیری هدفمند با زنان و مردان سنین مختلف در شرف ازدواج، همسردار بدون فرزند، همسردار با یک فرزند زیر 5 سال و افراد در پایان سنین باروری و دارای تک فرزند، ساکن شهر تهران انجام شد. مبنای نظری سوال ها، نظریه های رفتار برنامه ریزی شده، گذار دوم جمعیتی و تئوری شناختی اجتماعی بود. مصاحبه های عمیق با روش استقرایی کدگذاری باز شده (تحلیل محتوایی متعارف) و کدهای باز بر اساس معانی مشترک ظاهری و مقایسه ی مداوم در قالب زیر طبقه ها و طبقه های فرعی و اصلی دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که تصمیم تک فرزندی در واقع یک نوع راه کار یا استراتژی برای ایجاد نوعی تعادل بین شرایط فردی، زناشویی، خانوادگی و محیطی افراد است. این تصمیم حاصل تعامل بین برآیند نگرش ها، احساسات و مهارت های فردی به نفع تک فرزندی، فضای غیرحمایتی تعامل زناشویی برای فرزندآوری، فضای غیرحمایتی خانواده ی گسترده برای فرزن دآوری و فضای غیرحمایتی جامعه برای فرزند آوری است. بنابراین، در راستای تشویق باروری در نظر گرفتن پیچیدگی این تصمیم و رفتار ضروری است. مداخلات می توانند شامل ارتقای امنیت شغلی زنان، ارتقای کیفیت مراکز نگهداری کودکان، فرهنگ سازی هنجار فرزندآوری، افزایش احساس امنیت اجتماعی و اقتصادی خانوارها و تحکیم روابط در خانواده باشد.
    کلیدواژگان: تک فرزندی، مطالعه کیفی، تصمیم تک فرزندی، گذار دوم جمعیتی، تهران
  • اسدالله بابایی فرد، فاطمه منصوریان راوندی، نفیسه ذوالفقاری صفحه 59
    پژوهش حاضر با هدف شناسایی متغیرهای اجتماعی و فرهنگی تاثیرگذار در مدیریت بدن زنان شهر کاشان انجام شده است. از این رو، با بهره گیری از نظریات صاحب نظرانی همچون بوردیو، گافمن و فدرستون، فرضیات پژوهش را تدوین کرده و با روش پیمایشی و ابزار پرس شنامه 320 نفر از زنان را بررسی کرده است. یافته های حاصل از آزمون فرضیات درباره ی رابطه ی بین متغیرها نشانگر آن است که به موازات افزایش میزان استفاده از رسانه های ارتباط جمعی، سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی فرهنگی، باورهای مذهبی و پذیرش اجتماعی، توجه زنان به مدیریت بدن افزایش پیدا می کند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن است که متغیرهای باورهای مذهبی، رسانه های ارتباط جمعی و پذیرش اجتماعی توانسته اند حدود 49 درصد از تغ ییرات مدیریت بدن در بین زنان را تبیین کنند. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیرهای باورهای مذهبی و استفاده از رسانه ها بیشترین تاثیر مستقیم مثبت را در توجه زنان به مدیریت بدن داشته اند. بر این اساس ملاحظه می شود که زنان شهر کاشان، گذشته از گرایش فکری و مذهبی خود، به سمت مدیریت بدن گرایش پیدا کرده اند. در این زمینه، تاثیر افزایش ارتباطات جهانی و دسترسی به مجاری نوین ارتباطی و اطلاعاتی نیز موجب تغ ییرات فرهنگی وسیعی در گروه ها و اقشار مختلف جوامع به ویژه در میان زنان، شده است.
    کلیدواژگان: استفاده از رسانه ها، باورهای مذهبی، پذیرش اجتماعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، مدیریت بدن
  • بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با طلاق عاطفی / مطالعه موردی متاهلین شهر شیراز
    مسعود حاجی زاده میمندی، جواد مداحی، یزدان کریمی، الهه حدت، ملینا غروری صفحه 85
    یکی از مهم ترین آسی بهای اجتماعی طلاق است. طلاق عاطفی را اولین مرحله ی فرایند طلاق می دانند که بیانگر رابطه ی زناشویی رو به زوال است؛ رابطه ای که در آن احساس تلخ بیگانگی جایگزین صمیمت و یگانگی شده است. مقاله ی حاضر عوامل اجتماعی مرتبط با طلاق عاطفی در بین متاهلین شهر شیراز را بررسی کرده است. به منظور مطالعه ی این موضوع از روش کمی و پیمایشی استفاده شده و اطلاعات لازم با استفاده از ابزار پرسش نامه جمع آوری شده است. نمونه ی مورد مطالعه 384 نفر بود که به منظور کاهش میزان خطا، نمونه تا 392 نفر افزایش داده شد. برای انتخاب این تعداد نمونه، از روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای استفاده شد. شایان ذکر است که متغیر طلاق عاطفی به عنوان متغیر ملاک، شامل صمیمیت، تعهد و شور و اشتیاق بوده و متغیر تبیین نیز با متغیرهای سبک زندگی و فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی نوین سنجیده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که میزان طلاق عاطفی در حد زیاد (53/8 درصد) است و متغیرهای سبک زندگی مدرن و بهره مندی از شبکه های اجتماعی نیز ارتباط معنادار و منفی داشتند. همچنین، یافته های مستخرج از مدل رگرسیون چندگانه نشان داد که چهار متغیر سبک زندگی سنتی، سبک زندگی مدرن، کامپیوتر و سبک زندگی تظاهری توانستند متغیر ملاک (طلاق عاطفی) را تبیین کنند.
    کلیدواژگان: طلاق، طلاق عاطفی، سبک زندگی سنتی، سبک زندگی مدرن، فناوری های ارتباطی
  • جعفر کردزنگنه، هاشم محمدیان پستکان، شهلا سهرابی صمیره صفحه 109
    پیش نیاز هرگونه توسعه ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی احساس امنیت است. آگاهی از احساس امنیت ساکنان یک جامعه نقش موثری در شناخت چالش ها و ارائه ی راهبردهای توسعه ای در آن جامعه دارد. یکی از مهم ترین مواردی که توسعه یافتگی را تحت تاثیر قرار می دهد، امکان دسترسی زنان مانند مردان به احساس امنیت است. این امر برای زنان سرپرست خانوار در جامعه محسوس تر است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه ی عوامل اقتصادی- اجتماعی با احساس امنیت (در هشت بعد امنیت جانی، مالی، فرهنگی، حقوقی، نوامیس، اخلاقی، احساسی و عاطفی) در میان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره ی کل بهزیستی شهرستان رامهرمز به انجام رسید. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی زنان تحت پوشش اداره ی کل بهزیستی شهرستان رامهرمز بودند که با فرمول کوکران 224 زن سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته های پژوهش بین میزان تحصیلات، نگرش به پوشش، میزان درآمد، حمایت اجتماعی، علت سرپرستی و احساس امنیت رابطه نشان می دهد. سه متغیر میزان تحصیلات، درآمد و حمایت اجتماعی 14% واریانس متغیر وابسته احساس امنیت زنان را تبیین نمودند. با پذیرش نقش این سه متغیر در توانمندی زنان سرپرست خانوار، به دست می آید که توانمندسازی زنان، سبب بالا رفتن اعتماد به نفس، کسب یک هویت مستقل، بهبود وضعیت اجتماعی آنها و در نهایت احساس امنیت بیشتر در ایشان می شود که کل جامعه از آن منتفع خواهد شد.
    کلیدواژگان: احساس امنیت، زنان سرپرست خانوار، حمایت اجتماعی، توانمندی زنان
  • اصغر میرفردی، عبدالله ولی نژاد صفحه 131
    پژوهش حاضر، با هدف بررسی تفاوت های جنسیتی در سرمایه ی اجتماعی دانشجویان دانشگاه یاسوج، با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. در این پژوهش به شکل ترکیبی از نظریه های سرمایه ی اجتماعی بوردیو و نظریه های روان شناختی تفاوت جنسیتی دینرشتاین و چودورو برای چارچوب نظری پژوهش استفاده شده است. بر اساس فرمول لین، حجم نمونه 400 نفر محاسبه که با روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای چند مرحله ای، انتخاب و مطالعه شده اند. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسش نامه ی ترکیبی محقق ساخته و دیگران ساخته بوده که پس از تایید اعتبار آنها توسط صاحب نظران، پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (سرمایه ی اجتماعی 0/95)، محاسبه و استفاده شده است. نتایج نشان داد تفاوت معناداری در سرمایه ی اجتماعی (کلی) و ابعاد «ارتباطی» و «ساختاری» آن در بین زنان و مردان پژوهش وجود نداشته است. ولی تفاوتی معنادار در بعد «شناختی» سرمایه ی اجتماعی آنها وجود داشت. نتیجه گیری کلی تحقیق گویای این مهم بود که سرمایه ی اجتماعی از نظر جنسیتی تمایزبردار نبوده و تفاوت در بعد شناختی سرمایه ی اجتماعی نیز نشان گر نوع ایستارها و باورهای ذهنیتی متفاوت نسبت به تعاملات اجتماعی زنان و مردان در جامعه ی مورد مطالعه است.
    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، تفاوت جنسیتی، مفروضه های جنسیتی، جامعه پذیری جنسی، دانشجو
|
  • Fatemeh Javaheri*, Zeinab Hashemikhah Page 7

    Over the last few years the attitude towards caesarian has dramatically increased beyond a personal conduct among the Iranian women that has attracted the social researchers’ attention. Some contextual conditions related to women attitudes to voluntarily caesarian and their existential experience has been analyzed in this paper. Therefore, 15 women who passed through caesarian at Laleh Hospital in Tehran at the time of research were interviewed based on interpretational framework and applying qualitative method. According to the results, fear of pain and side effects of vaginal delivery constructed by doctors and relatives were the main reason to choose caesarian over natural delivery by women.The considerable point was that none of the research participants were directed by their doctors to learn about natural delivery preparation either mentally or physically.It seems that women attitudes to caesarian might be moderated by increasing awareness about advantages and disadvantages of two kinds of childbirth, improve quality of vaginal delivery, giving information about new methods of natural delivery like water birth and their coverage by insurance companies, cultural development of traditional or complementary medicine and better surveillance on voluntarily caesarian. Finally, women empowerment in term of cognitive, personal and physical aspects would be a very fruitful factor in this regard.

    Keywords: Childbirth, Caesarian, Fear, Pain, Medicalization, Social Construction
  • Farideh Khalajabadi Farahani, Hassan Saraei Page 29
    Below replacement fertility )
    Keywords: Single Child behavior, qualitative study, single child intention, underlying factors, Tehran
  • Asadollah Babaeifard, Fatemeh Mansorian Ravandi, Nafiseh Zolfaghari Page 59
    This study aims to identify Social and Cultural factors affecting the Body Management among Women in Kashan. Thus, by using the ideas of the experts, such as Bourdieu, Goffman and Featherstone, formulate hypotheses and using Survey Method and Questionnaire, studied 320 women. The findings of the present study, that was aimed to test hypotheses about the relationship between the variables of the research, indicated that it was parallel to the increase in the Use of Media, Social Capital, Cultural Capital, Religious Beliefs and Social Acceptance, women tendency to the Body Management increases. Results of Regression Analysis suggest that Religious Beliefs, The use of Media and Social Acceptance variables have explained about 49 percent of Body Management changes among women. Also, Path analysis shows that the variables of Religious Beliefs and The use of Media have the most direct positive impact on women’s attention to the Body Management. As a result, we see that Kashsn women, regardless of their intellectual and religious orientation, have gravitated to the Body Management. In this context, the impact of rising Global Communications and access to New Communication and Information Channels also caused a range Cultural Change in different Groups and the various strata of society, especially among women.
    Keywords: The use of Media, Religious Beliefs, Social Acceptance, Social Capital, Cultural Capital, Body Management
  • Masoud Hadjizadeh Meimandi, Javad Madahi, Yazdan Karimi, Elahe Hedat, Melina Ghorouri Page 85
    One of the most important social paths or social problems is divorce. Emotional divorce is considered as the first stage of divorce process that reflects the declining marital life that cordiality and unity has been replaced by the bitter feeling of alienation. The present article study the related social factors with emotional divorce among the married persons in Shiraz. The research method is quantitative and survey that has been done by using questionnaire as a gathering data technique. The sample study of this research was 384 married persons that for declining error increased to 392 persons. The method of selected sampling was multi-stage cluster sampling. Findings showed: the amount of emotional divorce was high and, the relation between traditional life style and computer use with emotional divorce is meaningful and direct; while the relation between modern life style and social networks use with emotional divorce is meaningful but negative, it means the more the modern life style and social network use exist between partners the less the emotional divorce is experienced. Multiple regression analysis also showed the four variables include traditional life style, modern life style, computer use and pretending life style could explain criterion variable (emotional divorce).
    Keywords: Divorce, Emotional Divorce, Traditional Life Style, Modern Life Style
  • Jaafar Kordzanganeh, Hashem Mohamadian, Shahla Sohrabi Page 109
    Prerequisite for any development of economic, social, political and cultural is sense of security. Awareness of the feeling of security of the inhabitants of a community has an important role in the understanding of the challenge and provides the development strategies in its community. One of the most important issues that affect the development of groups of people, access of women like men to feel secure. This is for headed household women in the community more tangible. The aim of present study is to examine the relationship between socio-economic factors with a sense of security )in eight dimensions include cultural, legal, financial, emotional, ethical, and emotional truth( among the headed household women covered by welfare Ramhormoz City. The Statistical Society of this research include all covered women of welfare Ramhormoz City that 224 headed household women chosen by Cochran formula as the sample size and with a simple random sampling method. Findings show relationship between the level of education, attitude to coverage, income, and social support, cause of Administration and sense of security. Level of education, income and social support defining 14% variance of women’s sense of security. By accepting the role of these three variables in the headed household women empowerment, that comes women empowering, causing an increased confidence, achieving an independent identity, improve their social status and finally feel more secure in them, which will benefit the whole community.
    Keywords: Sense of security, headed household women, Social support, Women's empowerment
  • Asghar Mirfardi, Abdollah Valinezhad Page 131
    This paper aimed to evaluate the gender differences in Social capital of students. A synthesis of Bourdieu’s social capital theory, psychological theories on gender differences of Dinnerstein and Chodorow was used for theoretical framework. Using survey method, Statistics society had been Yasouj university students; from which 400 persons were determined based on Lin Sampling Table )1976( as sample size and were selected by classified-multi stage random sampling method. Researchermade questionnaire was used as research tool for data collection, which face validity and Cronbach’s alpha )Social capital=0.95( were used for its validity and reliability, respectively. The findings showed that there is no significant difference in participants’ Social capital )general( as well as its Relational and Structural dimensions among the men and women students, but there is a significant difference in Cognitive dimension of their national identity. This study showed no gender differentiation in social capital, totally, and gender differentiation in cognitive dimension of social capital is indicative of different attitude and beliefs of society towards social interactions of men and women.
    Keywords: Social Capital, gender difference, Student, Gender Sociability, Gender Presumptions