فهرست مطالب

پژوهشنامه خراسان بزرگ
پیاپی 19 (تابستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/05/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • علمی_پژوهشی
  • آزاده جلالی، محمدرضا پورجعفر، احسان رنجبر صفحه 11

    شهرها، فضاهای شهری و آثار برجسته ای در طول تاریخ پرفراز و نشیب ایران و دوره های تاریخی مختلف شکل گرفته اند که برخی از آن ها تا کنون حفظ شده اند. بسیاری از این شهرهای تاریخی بیان کننده ی گنجینه ای از اصول و قواعد طراحی شهری می باشند. طراحی در توسعه های جدید شهری باید با توجه به اصول شکل گیری شهرهای تاریخی و فضاهای شهر ایرانی باشد. هم چنین فهم درست تجربیات گذشته و اندیشه های جهانی در هویت بخشی به فضاهای شهری جدید موثر است. خراسان دوره های متعددی از نمود شهرسازی و معماری داشته و در آن شهرهای مهمی شکل گرفته است. شهرهایی با آموزه های بسیاری در طراحی شهری آن ها که از گذشته به ارث رسیده اند. بنابراین در توسعه های جدید شهری و طراحی فضاهای شهری جدید در خراسان می توان با بهره گیری از اصول طراحی شهری استخراج شده از فضاهای کهن و تاریخی به آن ها هویت خاص بخشید. پژوهش حاضر با هدف استخراج اصول طراحی از مطالعه فضاهای شهری در شهرهای کهن و تاریخی خراسان و بازآموزی از آن ها در طراحی های جدید صورت گرفته است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بیان تعاریف و ادبیات موضوع در زمینه فضاهای شهری، اصول طراحی بر اساس دیدگاه صاحب نظران پرداخته است. سپس با روش تاریخی-اسنادی، برخی از مهمترین شهرهای کهن خراسان رضوی (مشهد، نیشابور و سبزوار) و فضاهای شهری آن ها تحلیل شده است، تا قواعد طراحی شهری هریک استخراج شوند. نتیجه حاصل به صورت گونه بندی فضاهای شهری، اصول عملکردی و ماهیت فرمی مستخرج از تحلیل فضاهای شهری می باشد.

  • سید مرتضی غیور باغبانی، امید بهبودی، احسان مرکزی امیدوار صفحه 27

    تحقیق و کنکاش در خصوص وقف نشان می دهد که احکام حقوقی و به ویژه رواج فرهنگ وقف در اسلام بحث مهم و گسترده ای است. از سوی دیگر نقش وقف به عنوان یک امر مدنی برخواسته از معارف و فرهنگ والای اسلامی در توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سامان بخشی به مسایل و مشکلات جامعه بر کسی پوشیده نیست و در این میان عملکرد مطلوب نهادهای متولی و دست اندرکار تاثیر بسزایی در برخورداری جامعه از اثرات مختلف موقوفات مردمی و تمایل به مشارکت بیشتر آنان در این امر دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر تمایل رفتاری مردم مشهد نسبت به سنت «وقف» می باشد، که به منظور سنجش تمایل رفتاری از مدل رفتار برنامه ریزی شده آیزن (1975) استفاده شده است. این پژوهش از حیث ماهیت، کاربردی [1] و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها ازنوع توصیفی [2]- پیمایشی [3]- مقطعی [4] است. جامعه ی آماری پژوهش، شهروندان ساکن در منطقه ی ثامن مشهد هستند. با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری، بر اساس جدول مورگان [5] جامعه نمونه با حجم 384 نفر تعیین شده که با استفاده از شیوه ی نمونه گیری احتمالی (تصادفی)ساده [6] مورد بررسی قرار گرفته اند. در مجموع از میان پرسشنامه های توزیع شده 387 پرسشنامه سالم گردآوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل آزمون معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS حکایت از تایید فرضیه های پژوهش دارد. نتایج نشان دادند که نگرش کلی، هنجارذهنی و کنترل رفتاری ادراک شده ی شهروندان منطقه ثامن به طور معنی داری با تمایل رفتاری شان نسبت به سنت حسنه وقف در ارتباط می باشد. میزان ضریب مسیر نگرش، هنجارذهنی و کنترل رفتارادراک شده به تمایل رفتاری به ترتیب برابر با 201/. ، 324/. و 415/. است که نشان دهنده میزان تاثیر سه مولفه به صورت مستقیم بر تمایل رفتاری است. در نهایت مشخص شد که سه مولفه نگرش، هنجارذهنی و کنترل رفتار ادراک شده 55 درصد از تغییرپذیری تمایل رفتاری را تبیین می کند؛ لیکن این ارتباط دارای شدت و ضعف می باشد.

    کلیدواژگان: وقف، نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری ادراک شده، مدل رفتار برنامه ریزی شده
  • مهدی بندی*، محمدحسین کاظمی اندریان صفحه 45

    پدیده نخست شهری یکی از نتایج نبود و یا ضعف در تدوین و اجرای سیاست های آمایش سرزمین به شمار می رود که منجر به تسلط یک شهر در سطح یک منطقه یا کشور شده و تعادل در نظام شهری را با چالش جدی مواجه می سازد. این پژوهش برآن است از طریق محاسبه مقادیر شاخص های مطرح، روند تغییرات نخست شهری در استان خراسان بزرگ در طی دوره 90-35 را با توجه بر تقسیم این استان به سه استان در سال 1383 تحلیل نماید. نوع تحقیق حاضر کاربردی-توسعه ای بوده و روش مورد استفاده در این پژوهش با توجه به نوع آن توصیفی–تحلیلی می باشد. مبانی نظری از طریق مطالعه کتابخانه ای انجام شده و داده های مورد نیاز از داده های سرشماری سال های 1335 تا 1390 استخراج شده است. به منظور محاسبه میزان نخست شهری نیز از 9 شاخص مطرح این حوزه بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تقریبا روند تغییر تمام شاخص ها حاکی از افزایش پدیده نخست شهری در دوره 90-35 مزبور می باشد، برای نمونه، شاخص نخست شهری به عنوان اولین شاخص مطرح در خصوص پدیده نخست شهری از 461/0 در سال 1335 به 539/0 در سال 1390 رسیده است. با این حال در دو مقطع زمانی 55-45 و 75-65، شاخص ها روندی نزولی نشان می دهند، اما روند نزولی در دهه 85-1375 کند شده و افزایش محسوس مقادیر شاخص های نخست شهری در دهه 90-85 علی رغم تقسیم استان خراسان در سال 1383 نیز قابل توجه می باشد. رتبه دو شهر بجنورد و بیرجند (مراکز استانهای خراسان شمالی و جنوبی) در سلسله مراتب شهری خراسان بزرگ در سال 90 و 7 سال پس از تقسیم استان در مقایسه با سال 75 تغییری ننموده است. اگرچه تقسیم استان خراسان به لحاظ مدیریتی ممکن است به کاهش تمرکز در شهر مشهد منجر شده باشد اما از نظر ایجاد تعادل در شبکه شهری، به نظر می رسد نتیجه ملموسی را به همراه نداشته است. اگرچه هنوز برای ارزیابی تاثیرات واقعی ناشی از تقسیم استان زمان نیاز به گذر زمان و انجام بررسی های بلندمدت می باشد.

    کلیدواژگان: نخست شهری، شبکه شهری، آمایش سرزمین، قانون رتبه، اندازه، تمرکزگرایی
  • حیدر لطفی* صفحه 57

    کشور افغانستان به لحاظ تاریخی، فرهنگی و سرزمینی دارای اشتراکات بسیاری با کشور ایران است. اما به رغم این اشتراکات زیاد، چالش های گوناگونی در مسیر همگرایی این دو کشور وجود دارد. درک چالش های موجود در روابط دوجانبه این دو کشور همجوار و حرکت در مسیر توسعه روابط براساس ظرفیت ها و نیازهای متقابل ژئوپلیتیکی از لوازم بهبود وضعیت کشور افغانستان و خروج آن از بی ثباتی و حرکت به سمت توسعه و در نتیجه تامین امنیت مرزهای شرقی ایران و نیز توسعه مناطق شرق و جنوب شرقی ایران است. از این رو در مقاله حاضر به چالش ها و فرصت های موجود در روابط دوجانبه ایران و افغانستان پرداخته شده است و سعی نگارنده بر این است تا به مزیت ها و فرصت های موجود برای همگرایی بیشتر بین دو کشور پرداخته شود. سوال اصلی در این پژوهش عبارت است از: فرصت ها و چالش های ژئوپلیتیکی موجود در روابط دو جانبه ایران و افغانستان کدامند؟ چگونه می توان در مسیر همگرایی بین دو کشور حرکت کرد؟ این مقاله به شیوه ای تحلیلی- توصیفی نگاشته شده است.

    کلیدواژگان: ژئوپلیتیک، افغانستان، ایران، چالش ها، فرصت ها
  • فرید متولی حبیبی، معصومه برقچی* صفحه 77

    ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و سیاسی همواره در معرض انواع خطرات طبیعی و تهدیدات انسان ساخت قرار داشته است و تلفات انسانی و خسارات مالی سنگینی متحمل شده است. در این میان بافت های فرسوده شهری خطر پذیر ترین نقاط کشور به شمار می روند. بافت فرسوده محله آبکوه شهر مشهد، به دلیل ضعف کالبدی- عملکردی و تاسیسات شهری و همچنین تهی بودن از نشانه های شهری و عناصر با ارزش تاریخی، پهنه ای آسیب پذیر و فاقد کیفیت زندگی شهری می باشد که رعایت ملاحظات پدافند غیر عامل، می تواند قدرت دفاعی در مقابل تهدیدات طبیعی و انسان ساز را بالا برده و باعث پایداری در شرایط بحرانی گردد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش ارائه راهکاری مناسب جهت کاهش آسیب پذیری در بافت فرسوده منطقه قلعه آبکوه مشهد منطبق با اصول پدافند غیر عامل می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی، به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. ابتدا معیارهایی که در باب پدافند غیرعامل در بافت های فرسوده شهری مورد توجه قرار می گیرند، در قالب 5 معیار بافت شهری، تراکم شهری، شبکه و شریانهای ارتباطی، کاربری اراضی و امنیت و مدیریت شهری شناسایی گردید؛ سپس با تحلیل معیارهای فوق در بافت فرسوده آبکوه و شناسایی توانمندی ها و نقاط ضعف از منظر پدافند غیرعامل، پیشنهادات در جهت کاهش آسیب پذیری محدوده ارائه گردید.

    کلیدواژگان: پدافند غیر عامل، بافت فرسوده، قلعه آبکوه مشهد، کاهش آسیب پذیری، بحران
  • قدیر صیامی* صفحه 95

    ترسیم چشم انداز یکپارچه سازی نظام سیاستگزاری ها در توسعه فضایی منطقه کلانشهری مشهد با وسعتی معادل یازده هزار کیلومتر مربع در شمال شرق ایران، به مثابه چتر وحدت بخش سیاستگزاری های منطقه ای- کلانشهری و مبتنی بر چارچوب حکمروایی قلمرویی، شالوده اساسی این پژوهش است. روش تحقیق در این پژوهش، از نظر ماهیت و روش تحقیق، در شمار پژوهش های توصیفی – تحلیلی[1] و از نظر نوع پژوهش، از نوع کاربردی است. رویکرد مورد استفاده در این مقاله «تحلیل داده های ثانویه[2]» است که در سه فاز داده یابی[3]، ارزیابی[4] و تدقیق اطلاعات[5] به تحلیل داده های منابعی همچون «مطالعات تطبیقی طراحی چشم انداز در مناطق کلانشهری»، «طرح های فرادست، کناردست و حتی پایین دست مصوب» و همچنین دریافت دیدگاه برخی نخبگان کلانشهری در خصوص آینده مطلوب منطقه کلانشهری پرداخته و در نهایت، یافته های این پژوهش به متن «بیانیه ماموریت» و «چشم انداز مطلوب» نظام برنامه ریزی و مدیریت منطقه کلانشهری مشهد، به عنوان ابزاری برای ایجاد هماهنگی و همکاری و همیاری منطقه ای و نیز نقطه کانونی حرکت به سوی منطقه گرایی کلانشهری منجر شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که منطقه کلانشهری مشهد در گذار از تفرق سیاسی (حاکمیتی) و سیاستی (برنامه های) برای نمایندگی منافع محلی، منطقه ای، ملی و حتی بین المللی کنشگران این منطقه مهم و منحصر به فرد در ایران، نیازمند تجدید نظر در ساختارها و رویه های مدیریتی و برنامه ریزی موجود در ابعاد نهادی، فضایی و قلمرویی مبتنی بر رویکرد مشارکت جویانه فراگیر است.

    کلیدواژگان: حکمروایی کلانشهری، چشم انداز سازی، منطقه کلانشهری مشهد
  • مجتبی گراوند، فرشید جعفری*، مصطفی رسولی پور صفحه 113

    غزنه (غزنین) منطقه ای باستانی است که در اغلب تقسیمات جغرافیایی در حوزه ی سیاسی و اداری خراسان بزرگ جایی نداشته است و بخشی از مرزهای خراسان به آن منتهی می شد. با این حال این منطقه ارتباط تنگاتنگ و ناگسستنی با خراسان بزرگ؛ بویژه در حوزه ی فرهنگ داشته است. بنابراین بررسی این منطقه کمک شایانی به شناخت هر چه بیشتر خراسان بزرگ می کند. غزنه از قرن سوم تا ششم هجری آبستن تحولات بزرگ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده و در گذر زمان عرصه ی تاخت و تاز سلسله های قدرتمند و بزرگی از جمله صفاریان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان، غوریان و خوارزمشاهان بوده است. بزرگترین امتیاز غزنه، تشکیل سلسله قدرتمند ترک غزنوی بود که موجبات تبدیل این شهر به یکی از بزرگترین پایتخت های جهان اسلام شد. یکی از مهمترین دلایلی که موجب شد این شهر در دوره ی فرمانروایی سلاطین غزنوی متحول شود، ثروت هند بوده که جایگاه ویژه ای در شکوفایی اقتصادی، فرهنگی و... غزنه داشته است. غزنه تا پیش از امپراطوری ترکان به گونه ای در حاشیه بوده و چندان مورد توجه نبود. اما در قرن چهارم تا ششم هجری با گسترش همه جانبه ی غزنه، به یکی از بانفوذترین مناطق جهان اسلام تبدیل شد. حمایت سلاطین ترک غزنه از ادبیات زمینه ی ترقی فرهنگی و مهاجرت شاعران از دیگر مناطق ایران، بویژه از خراسان بزرگ به این شهر شد و به راستی باید از آنجا به عنوان گنجینه ی علم یاد کرد. در واقع این پژوهش تلاشی است برای پاسخگویی به این پرسش که چرا غزنه از قرن سوم تا ششم هجری قمری شاهد تحولات عظیم فرهنگی بوده است؟ روش انجام پژوهش پیش رو توصیفی- تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.

    کلیدواژگان: غزنه، خراسان، ادبیات معماری، فرهنگ، غزنویان، هند