فهرست مطالب

Journal of Geotechnical Geology
Volume:10 Issue: 1, 2014

  • تاریخ انتشار: 1393/03/11
  • تعداد عناوین: 6
|
  • احمد ادیب*، آرمان آقاحسینی، محسن پورکرمانی صفحات 1-14

    زمین لرزه های سالهای 1923 و 2010 بردسیر کرمان، در پهنه گسلی لاله زار با روند N70W تا N40W رخ داده اند. در این ناحیه به طور متوسط هر 30 سال یک زمین لرزه با بزرگای 5/5 تا 5/6 ریشتر با تمرکز بیشتر در اطراف گسل لاله زار به وقوع پیوسته است. آخرین زمین لرزه مهم ناحیه که در تاریخ 31/07/2010 با بزرگای 6/5 ریشتر رخ داد، با فعالیت زمین ساختی جدید گسل لاله زار با سازوکار معکوس و مولفه راستالغز راست بر مرتبط می باشد. به منظور تعیین حریم گسلش ناحیه و تفکیک پهنه های پرخطر، ویژگی های نوزمین ساختی پهنه گسلی بر اساس شواهد ریختاری بر روی زمین و تصاویر ماهواره ای شناسایی شد. افراز گسلی، جابه جایی آبراهه ها، چشمه های تراورتن زا و پشته های فشارشی، نشان دهنده فعالیتهای زمین ساختی ناحیه می باشند. با توجه به تراکم و بیشترین طول گسل های ناحیه، زمین لرزه قابل پیش بینی بزرگای 8/6 را خواهد داشت که تقریبا معادل زمین لرزه سال 1923 با بزرگای 9/6 است. بر اساس شواهد ریختاری، لرزه ای و سازوکار گسل های ناحیه، حریم گسلش پیرامون گسل لاله زار در بیشترین حالت 88/1 و در کمترین حالت 63/1 کیلومتر تعیین شد. آثار گسلش و نشانه های وجود گسل پنهان یا آشکار در این محدوده شامل جابه جایی آبراهه ها، قرارگیری و مجاورت واحدهای زمین شناسی به صورت گسل و سایر اشکال ریخت زمین ساختی می باشد. بر اساس مقادیر حریم گسلش و شواهد صحرایی، گسل های معکوس و راستالغز با مولفه معکوس در تکوین سرگذشت ساختاری این ناحیه در دوره کواترنر بیشترین نقش را داشته اند. در این تحقیق، با استفاده از مطالعات سنجش از دور، بررسی های ساختاری و ریخت زمین ساختی و حل صفحه کانونی گسل ها‏، لرزه خیزی و حریم گسلش ناحیه مورد ارزیابی قرار گرفت. مطالعات نشان دهنده ی فعالیت زمین ساختی بیشتر در جنوب ناحیه منطبق با گسل های لاله زار، ترشاب و باغ سرخ در طی رژیم نوزمین ساخت می باشند.

    کلیدواژگان: تحلیل ساختاری، گسل لاله زار، حریم گسلش، بردسیر، کرمان، لرزه خیزی
  • وهاب امیری*، سلمان سوری، شهرام حسنوند صفحات 15-23

    تعیین محل دفن زباله های شهری به دلیل تاثیر فراوان بر اقتصاد، اکولوژی و محیط زیست هر منطقه، یک مساله مهم در فرآیند برنامه ریزی شهری می باشد. در فرآیند تعیین محل دفع زباله های شهری سعی بر آن است تا نقاطی با کم ترین خطرات برای محیط زیست و سلامت انسان مد نظر قرار گیرند. هدف از این مطالعه، تعیین محل مناسب جهت دفن زباله های شهری شهر خرم آباد با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (Geographic Information System، GIS) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (Analytic Hierarchy Process،AHP) می باشد. بدین منظور، ابتدا بر اساس بررسی و ارزیابی 13 پارامتر فاصله از شهر، روستا، رودخانه، آب های زیرزمینی، گسل، جاده های اصلی و فرعی، فرودگاه، اماکن تاریخی، لیتولوژی، کاربری اراضی، شیب و ارتفاع، نقشه مکان یابی شهر خرم آباد تهیه گردید. در ادامه، با توجه به مساحت مورد نیاز جهت دفن پسماندهای این شهر، دو مکان به عنوان گزینه های نهایی انتخاب و با یکدیگر مقایسه شدند.

    کلیدواژگان: دفن زباله شهری، مکان یابی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، سیستم اطلاعات جغرافیایی، خرم آباد
  • سینا رستم آبادی، مهدیار درگاهی، احمد اسدی *، محمد خسروتاش صفحات 25-33

    امروزه با توجه به افزایش جمعیت در شهرها، احداث تونل های زیرزمینی به منظور کاهش ترافیک و حمل و نقل امری ضروری است. این مقاله حاصل تحقیق برآورد نشست در جریان احداث خط 2 متروی کرج است. در این تحقیق ابتدا به وسیله رابطه تحلیلی بابت میزان نشست در خط 2 متروی کرج برآورد گردید و پروفیل عرضی نشست زمین به وسیله رابطه پک رسم شد. در ادامه، تونل با استفاده از نرم افزارPLAXIS 2D مدلسازی شده و میزان نشست زمین با روش عددی المان محدود برآورد گردید. حداکثر نشست با رابطه تحلیلی بابت حدود 1/3 سانتی متر، با روش عددی المان محدود با اعمال بار ترافیکی حدود 9/4 سانتی متر و بدون اعمال بارترافیکی 4 سانتی متر برآورد گردید. میزان نشست اندازه گیری شده با ابزار دقیق پروژه نیز نزدیک به نتایج بدست آمده می باشد.روش به کار رفته در این تحقیق نشان می دهد که اگرچه مقدار نشست برآورد شده به روش عددی به مقدار واقعی نزدیکتر است، اما استفاده از هر دو روش تحلیلی و عددی برای برآورد میزان نشست زمین در اثر ساخت این تونل امکان پذیر می باشد.

    کلیدواژگان: برآورد نشست، روش تحلیلی بابت، روش عددی المان محدود، ابزار دقیق، خط 2 متروی کرج
  • مجتبی حیدری*، بهروز رفیعی، مهران نوری، غلامرضا خانلری، علی اکبر مومنی صفحات 35-46

    تعیین دقیق برخی از خواص مکانیکی سنگ ها، مانند مقاومت فشاری تک محوری(Uniaxial Compressive Strength،UCS) و مدول الاستیسیته (E)، به زمان و هزینه قابل توجهی برای جمع آوری و آماده سازی نمونه های مناسب و آزمون های آزمایشگاهی نیاز دارد. UCS و E از جمله مهمترین خواص سنگ ها می باشند که تعیین آنها برای مطالعات مهندسی سنگ در بسیاری از پروژه های معدنی و مهندسی عمران ضروری می باشد. بنابراین برای به حداقل رساندن زمان و هزینه می توان از روابط تجربی که به طور گسترده ای برای برآورد خواص پیچیده سنگ ها از داده های حاصل از روش های آسان بهره می گیرد، استفاده نمود. هدف از این مطالعه، بررسی روش های شبکه عصبی مصنوعی (Artificial Neural Network،ANN) و رگرسیون چند متغیره خطی (Multiple linear regression،MLR) به منظور برآورد UCS و E می باشد. در این پژوهش متغیرهای مستقل شاخص مقاومت بار نقطه ای (Point Load Strength Index،Is(50))، سرعت موج (Pressure wave velocity،Vp)، تخلخل (n)، چگالی (γd) و درصد رطوبت (water content،Wn) به عنوان پارامترهای ورودی به منظور پیش بینی متغیرهای وابسته (UCS و E) در هر دو روش استفاده شدند. روش MLR، UCS و E را به ترتیب با ضرایب تعیین 85/0 = R2 و 73/0 = R2 پیش بینی نموده است. استفاده از شبکه عصبی پرسپترون چندلایه (Multilayer Perceptron،MLP)، ضرایب تعیین را تا سطح قابل قبولی (98/0 = R2 برای UCS و 92/0 = R2 برای E) بهبود بخشید. در این مطالعه، علاوه بر ضریب تعیین (R2)، شاخص های ریشه میانگین مربعات خطا (Root Mean Square Error،RMSE) و میانگین قدر مطلق خطا (Mean Absolute Error،MAE)، برای ارزیابی قابلیت پیش بینی، مدل های ANN و MLR پیشنهادی نیز محاسبه شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که روش ANN ، عملکرد بهتری در پیش بینی UCS و E نسبت به روش MLR دارد.

    کلیدواژگان: مقاومت فشاری تک محوری، مدول الاستیسیته، کنگلومرا، رگرسیون چند متغیره خطی، شبکه عصبی
  • ماهرخ فرود، محمدرضا کمالی، علی سلگی، پوران نظریان سامانی، علی صنوبر * صفحات 47-56

    تعیین عمق سطح تماس سیالات و عوامل تاثیرگذار در کج شدگی آن در کاهش ریسک حفاری و طرح های توسعه ای در میدان از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. در مطالعه حاضر سطح تماس نفت- آب در تمامی چاه های میدان سیوند با استفاده از نمودارهای پتروفیزیکی تعیین و جهت تایید عمق مذکور از نمودارهای فشار سنجی (RFT) کمک گرفته شد. با ترسیم نقشه های هم ارزش سطح تماس و همچنین نقشه های تطابقی چاه ها در جهات مختلف میدان، تمایل سطح تماس نفت- آب به خوبی نمایش داده شد. میزان این کج شدگی در حدود 5/0 درجه و به سمت غرب میدان می باشد. خواص پتروفیزیکی سنگ مخزن سروک (بخش میشریف) از جمله تخلخل و نفوذپذیری به کمک تکنیک های زمین آماری در کل حجم مخزن توزیع و مدل گردید. وضعیت بهتر خواص مذکور در بخش غربی میدان باعث کاهش ضخامت زون تدریجی نفت و آب و تعمیق سطح تماس نفت- آب در این ناحیه شده است.

    کلیدواژگان: سطح تماس سیالات، نمودارهای پتروفیزیکی، تخلخل، نفوذپذیری، زمین آمار، مدلسازی پتروفیزیکی
  • قدرت الله رستمی پایدار، جعفر رهنما راد، احد نظرپور * صفحات 57-67

    هدف از این مطالعه بررسی وضعیت آلودگی خاک به فلزات سنگین مس، سرب، روی، منگنز، آرسنیک و باریم در خاک های سطحی شهرک صنعتی شماره 2 اهواز می باشد. شهرک صنعتی شماره 2 اهواز دارای واحدهای صنعتی متفاوتی از قبیل شیمیایی، الکتریکی، نساجی، رنگ سازی و دیگر صنایع می باشد. در این پژوهش تعداد 36 نمونه خاک از عمق 5-20 سانتی متری پس از خارج کردن آلودگی های سطحی برداشت شدند. غلطت فلزات سنگین با استفاده از روش پلاسمای جفتیده القایی(ICP-OES) تعیین شدند. نتایج نشان دادند که غلظت همه عناصر در منطقه مورد مطالعه بیشتر از مقدار زمینه است. مقادیر غلطت عناصر برای مس (5/9 تا 891 با مقدار میانگین، 39/86 mg/kg)، سرب (25 تا 7690 با مقدار میانگین، 220 mg/kg)، روی (59/36 تا 9860 با مقدار میانگین، 590 mg/kg)، منگنز (250 تا 7950 با مقدار میانگین، 1740mg/kg)، آرسنیک (/5/1 تا 5/62 با مقدار میانگین، 53/9 mg/kg)، کرم (15 تا 1230 با مقدار میانگین، 123 mg/kg)، باریم (650 تا 9500 با مقدار میانگین، 4890 mg/kg) می باشد. ارزیابی آلودگی خاک های منطقه بر اساس شاخص زمین انباشتگی، فاکتور غنی شدگی، فاکتور آلودگی،و درجه آلودگی صورت گرفت. ضریب جامع آلودگی نشان دهنده این است که نمونه های موجود نسبت به میانگین پوسته فوقانی سطح آلودگی بالاتری از فلزات سنگین دارند. نتایج آزمون همبستگی، تحلیل خوشه ایو فاکتوری نشان دهنده این است که فلزات سنگین دارای منشاء مشترک بوده و از فعالیت های صنعتی نشات گرفته اند.

    کلیدواژگان: فلزات سنگین، شهرک صنعتی شماره 2 اهواز، آلودگی، ایران