فهرست مطالب

مطالعات فقه تربیتی - سال سوم شماره 6 (پاییز و زمستان 1395)

مجله مطالعات فقه تربیتی
سال سوم شماره 6 (پاییز و زمستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/10/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • علیرضا اعرافی، سیدعنایت الله کاظمی صفحه 7
    یکی از محتواهایی که آموزش آن در حوزه فقه تربیتی مورد توجه است، «تعلم حدیث» می باشد. مطالعه درباره حدیث را می توان در منابع فقهی، تاریخی و آموزشی پیگیری نمود اما نمی توان به احکام شرعی مترتب بر تعلم حدیث دست یافت. مجموعه مسائلی مانند قرائت، فهم، از بر نمودن، نشر، ترجمه و پژوهش در موضوع «تعلم حدیث» قابل طرح است، اما در این نوشتار تنها حکم فقهی تعلم حدیث بر مبنای روش استنادی و تحلیلی با تاکید بر روش استنباطی و فقهی بررسی شده است. قدر متیقن از دلالت ادله، استحباب نفسی تعلم حدیث است که البته این حکم مشکک و ذو مراتب است و بر اثر عروض عناوین ثانوی مختلف می شود.
    کلیدواژگان: فقه، تربیت، تعلم، حدیث، تعلم حدیث
  • سید تقی موسوی صفحه 37
    در اوایل قرن بیستم در آمریکا و اروپا، «آموزش مقایسه ای ادیان در تربیت دینی» به عنوان رویکردی مطلوب ارائه و از جایگزینی «آموزش درباره ادیان» به جای «آموزش دین»در مجامع علمی دفاع شد. نوشتار حاضر درصدد است با روش استنادی، دیدگاه های گوناگون در توجیه و توضیح «آموزش مقایسه ای» را گردآوری کند و با روش تحلیل فلسفی (تحلیل واژه و گزاره) به ارزیابی کارآمدی این رویکرد در تربیت دینی اقدام نماید. بر این اساس، پس از تبیین «آموزش مقایسه ای»، در سه بخش به ارزیابی آن اقدام شد: 1. ملاحظات زیربنایی: این بخش، در سه محور کثر ت گرایی دینی و معرفتی، غیرعلمی دانستن دین و آزادی عقیده، سامان یافت. 2. ملاحظاتی در تحلیل مفهوم «آموزش مقایسه ای ادیان»: نویسنده بر این باور است که عناصر مفهومی «آموزش مقایسه ای» به خوبی تنقیح نشده و با تحلیلی همه جانبه از آن، صور بسیار متنوعی از تربیت دینی قابل فرض است که همه آن ها حکمی واحد ندارند و تجویز «آموزش مقایسه ای» در برخی موارد، کاری بی فایده، نقض غرض، تحصیل حاصل و یا بدون دلیل است. 3. ملاحظات روبنایی: در این بخش، به ده مورد از آسیب های نظری و عملی «آموزش مقایسه ای» اشاره شده است.
    کلیدواژگان: تربیت دینی، آموزش مقایسه ای، آموزش دین، آموزش درباره دین
  • مصطفی همدانی صفحه 65
    تربیت معنوی انسان‏ها، هدف راهبردی بعثت انبیا^ است و اقبال به عرفان‏های کاذب در جهان معاصر، ضرورت تحقیق روشمند و اجتهادی در کشف آموزه های ناب عرفانی و تربیتی اسلامی را دوچندان کرده است. یکی از پرسش‏های اصلی در استنباط این آموزه ها از متون دینی، حل اختلاف روایات عرفانی، اخلاقی و تربیتی است. پژوهش فرارو، این تحقیق نشان داده است که مولف سرالاسراء در ذیل هر بحث به گرد‏آوری آیات و روایات آن بحث و تدوین خانواده حدیث در آن موضوع پرداخته است. این رویکرد باعث شده است روایات معارض و دارای اختلاف در هر موضوع یکجا جمع شوند و مولف نیز در جهت رفع اختلاف آن‏ها از همه ظرفیت‏های منابع ماثور از جمله راهبردهای قرآنی، ادعیه، قواعد عقلی و قواعد عام، با هدف رفع تعارض‏های بدوی روایات با بهره جستن از روش‏هایی مانند حمل بر مراتب فضیلت، حمل بر اختلاف عمل قلبی و قالبی، حمل عام بر خاص و... به جمع دلالی اخبار پرداخته است.
    کلیدواژگان: سرالاسراء، مختلف الحدیث، عرفان ماثور، اخلاق ماثور، تحلیل تماتیک
  • علی قبادیان، ابوذر صانعی صفحه 93
    در فقه امامیه تنبیه کودکان به طور کلی ممنوع نشده است، بلکه حرمت اولیه آن تحت دو عنوان کلی؛ تعزیر و تادیب از شمول اصل اولیه خارج شده است. بر این اساس، سوال اصلی این پژوهش راجع به ادله فقهی و روان شناختی مشروعیت این دو عنوان فقهی می باشد. پس از واکاوی مستندات و نظریات فقهی مشروعیت تعزیر و تادیب کودکان مشاهده شد: دو دیدگاه عمده درباره آن ها را می توان تصور نمود. دیدگاه اول؛ نظر مخالفان است که بر پایه اصل اولیه حرمت تنبیه کودک و مفهوم سه دسته از روایات شکل گرفته و دیدگاه دوم به ادله روایی و تمسک به مصداق قاعده احسان و اتفاق فقها بر جواز این دو عمل، اشاره کرده است. از نظر این پژوهش، تنها دیدگاه دوم قابل پذیرش است، زیرا عدم کافی بودن مستندات فقهی مخالفان، نمی تواند موجب حذف اصل تنبیه شود. دانشمندان روان شناس، دو دیدگاه عمده درباره تنبیه کودکان ارائه کرده اند. در نتیجه بین ادله فقهی و روان شناختی تادیب و تعزیر کودکان، فی الجمله هماهنگی وجود دارد.
    کلیدواژگان: تعزیر، تادیب، تنبیه، کودک، فقه، روان شناسی
  • سیدعلی حسین زاده صفحه 121
    یکی از اصول تربیت اسلامی اصل عدالت یا مساوات است. به این معنا که مربی یا والدین باید بین متربیان و یا فرزندان به عدالت یا مساوات رفتار کنند تا بتوانند بهتر و سریع تر به اهداف تربیتی خود دست یابند. عدالت به دو معنا به کار رفته است: قسط و حق به حق دار دادن و مساوات. سوال این است: اگر عدالت از اصول تربیتی است، عدالت، به معنای قسط مراد است یا عدالت به معنای مساوات؛ یعنی آیا اصل عدالت از اصول تربیتی است یا اصل مساوات؟ و اگر اصل عدالت از اصول تربیتی است این اصل عام است، یا در فرزندان اصل دیگری به نام اصل مساوات مطرح است؟ این پژوهش این مسئله را به روش تحلیل و تفسیر آیات و روایات بررسی کرده و نتایج این پژوهش نشان می دهد که اصل عدالت از اصول تربیتی عام است اما در مورد فرزندان این اصل گرچه اصل اولی است لزوما جاری نمی شود و برای پرهیز از عوارض ناشی از آن، از آن صرف نظر شده است و به جای اصل مساوات آن جاری می شود.
    کلیدواژگان: اصول تربیتی، اصل عدالت، اصل مساوات، تربیت خانوادگی، تربیت کودک
  • علی قاسمی، محسن ایمانی صفحه 139
    امروزه نظام های تربیتی جوامع اسلامی به خصوص ایران با چالش های فراوانی مواجه اند که از میان این چالش ها می توان به رواج آموزه های پست مدرنیستی اشاره نمود. تحلیل و نقد تطبیقی مبانی انسان شناسی پاره ای از آرای متفکران پست مدرن و دلالت های تربیتی مترتب بر آن احیانا می تواند راهگشای پاره ای از چالش های مذکور در نظام تربیتی جوامع اسلامی گردد. در این مقاله با روش تحلیلی - انتقادی تلاش شده است به تبیین و نقد مبانی انسان شناختی پست مدرن و دلالت های تربیتی مترتب بر آن با استناد به آرای علامه طباطبایی توجه شود. در این مقاله مبانی انسان شناختی پست مدرن و به تبع آن فرایند تعلیم و تربیت از منظر علامه طباطبایی بررسی و نقادی شده که این بررسی، حاکی از تفاوت های اساسی بین این دو مکتب درباره انسان و فرایند تعلیم و تربیت است. در نتیجه نمی توان با نادیده انگاشتن این تفاوت ها و اختلافات در مبانی انسان شناسی، به استفاده تمام و کمال آموزه های پست مدرنیستی در فضای تعلیم و تربیت ایران پرداخت.
    کلیدواژگان: نقد، انسان شناسی، پست مدرنیسم، دلالت های تربیتی، علامه طباطبایی