فهرست مطالب

مطالعات جامعه شناختی شهری - پیاپی 20 (پاییز 1395)

فصلنامه مطالعات جامعه شناختی شهری
پیاپی 20 (پاییز 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/09/28
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سهیلا ناصری، باقر ساروخانی صفحات 1-26
    هدف اصلی این تحقیق بررسی جامعه شناختی گونه شناسی خانواده و فرزندمداری در خانواده های ایرانی بر حسب حوزه ی قدرت، مشارکت، سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی فرهنگی، جنسیت، تحصیلات والدین، میزان دموکراتیک بودن، مستبد بودن و تعداد فرزندان است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی دارای قابلیت اعتماد و اعتبار است. جامعه ی آماری تمام خانواده ها در مناطق 22گانه مناطق شهری تهران است و حجم نمونه 386 خانواده است که با روش خوشه ایبه دست آمده است. روش اصلی در تحلیل داده ها پیرسون، رگرسیون، و مدل سازی معادله ی ساختاری با نرم افزار Amos است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که وجود فرزندمداری در خانواده های مورد بررسی تایید گردید، اما این به معنی حذف مردمحوری در فضای خانواده نیست بلکه می توان گفت، هرم قدرت تا حدی تغییر شکل پیدا کرده است، به نحوی که هنوز هم پدر به معنی اصلی ترین تصمیم گیرنده و مشارکت کننده در امور کلان خانه ایفای نقش می کند، اما عامل هسته ای شدن و مشارکت در خانه بیشترین تاثیر را در پیش بینی فرزندمداری دارد.
    کلیدواژگان: خانواده، فرزندمداری، مشارکت، سرمایه ی فرهنگی
  • محسن نیازی، مریم روحی صفحات 27-48
    یکی از جلوه های عینی و ملموس هویت تاریخی هر شهری در بافت های سنتی و کهن آن نمود می یابد. بالطبع در اثر گذشت زمان، چنین بافت هایی که حکم شناسنامه ی شهر را دارند، دچار فرسایش فیزیکی می شوند. این در حالی است که با رشد شهرنشینی، بافت های جدید شهر با شاخص های مدرن شکل یافته و روز به روز به حجم و اهمیت آن افزوده می شود. بخصوص امروزه با تغییر شیوه ی زیستن افراد، حضور عناصر زندگی مدرن و سبک زندگی شهرنشینی، این مساله اهمیت خود را بیشتر نشان می دهد. سبک زندگی مفهومی اساسی در زندگی افراد است که بیانگر عقاید، گرایشات و شیوه های تفکر آنان است و در واقعیت نمود پیدا می کند. اهمیت یافتن انتخاب در جامعه ی ایران بیش از هر چیز در عرصه ی کالاهای مادی و مصرفی درحال وقوع است و تغییر چهره ی شهرهای بزرگ ایران و روند فزاینده ی توجه به سطحی ترین بخش مصرف این مساله را به خوبی بیان می دارد. بنابراین این مقاله به بررسی سبک زندگی در دو بافت قدیم و جدید در شهر کاشان با جامعه ی آماری مورد مطالعه، می پردازد. روش تحقیق پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. حجم نمونه500 نفر تعیین و پرسشنامه به طور مساوی از بین دو بافت قدیم و جدید شهر کاشان تکمیل شده است. همچنین از آمارهای استباطی (تی و من ویتنی) استفاده گردید. نتایج بررسی نشان می دهد که بین سبک زندگی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی، پایبندی دینی، مصرف گرایی و سنت گرایی با بافت قدیم و جدید شهری رابطه وجود دارد.
    کلیدواژگان: بافت قدیم، بافت جدید، سبک زندگی، مصرف گرایی، پایبندی دینی
  • سیروس احمدی، آرمان حیدری، محبوبه زارعی صفحات 49-68
    توسعه ی شهروند الکترونیک، راهکار مناسبی برای مشکلات اجتماعی شهرهای بزرگ ایران همچون ترافیک، آلودگی های زیست محیطی و مصرف زیاد انرژی است اما شهروند الکترونیک در ایران توسعه ی مطلوبی نداشته است. با استناد به مباحث نظریه پردازان اعتماد اجتماعی، استفاده از خدمات الکترونیک توسط شهروندان، پیوند نزدیکی با اعتماد اجتماعی دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر این است که رابطه ی اعتماد اجتماعی را با شهروند الکترونیک واکاوی کند. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعه ی آماری پژوهش، شهروندان 18 سال به بالای شهر یاسوج هستند که 346 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق برای سنجش شهروند الکترونیک، پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته است که با استفاده از اعتبار محتوا تعیین اعتبار شده و با استفاده از روش کودر-ریچاردسون تعیین پایایی گردیده است. ابزار تحقیق برای سنجش اعتماد اجتماعی، پرسشنامه ی استاندارد شده اعتماد اجتماعی صفاری نیا و شریف (1392) است. براساس یافته های تحقیق، رابطه ی معناداری بین اعتماد اجتماعی و تحقق شهروندالکترونیک وجود دارد و طی آن، اعتماد اجتماعی قادر است 106/0 تغییرات شهروند الکترونیک را تبیین کند. با ورود متغیرهای کنترل جنسیت، وضع تاهل و تحصیلات دانشگاهی به مدل، ضریب تبیین به 259/0 افزایش می یابد. نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که با ارتقای اعتماد اجتماعی می توان، شهروند الکترونیک را گسترش داد و از این طریق به تسکین برخی از مسائل اجتماعی حاد شهرها کمک نمود.
    کلیدواژگان: شهروند الکترونیک، اعتماد اجتماعی، یاسوج
  • حمید مسعودی، محسن نوغانی صفحات 69-98
    یکی از شیوه های جلب مشارکت محله ای، ایجاد شوراهای اجتماعی محلات شهر مشهد بوده است که به دلیل شکل ساختاری، برنامه ها و مصوبات از الگوی نوینی تبعیت می کند. هدف از انجام این پژوهش، ارائه ی رویکرد نوین در مشارکت شهروندی با توجه به وضعیت شورای اجتماعی محلات مشهد در سه محور مشارکت شهروندی، شهرداری و سازمانی است. روش اجرای پژوهش تحلیل ثانویه و پیمایش بوده که در آن با مطالعه ی اسناد، مصوبات و آیین نامه های شورا و همچنین گردآوری اطلاعات از 166 نفر از اعضای شورای اجتماعی محلات مشهد، صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در ابعاد وضعیت سازمانی شورا، وضعیت اعضای شورا، وضعیت درونی شورا، وضعیت مردمی شورا و وضعیت محلی شورا وضعیت مناسب است. بهترین وضعیت شورا در شناسایی بهتر مشکلات محله، انگیزه ی داوطلبانه بودن عضویت در شورا، اعتماد مردم به شهرداری، هویت اجتماعی و احساس تعلق و برنامه های مرتبط با وضعیت محله و بدترین وضعیت شورا نیز ضعف در جلب مشارکت های مردمی محله، دسترسی اعضا به مسئولان شهر، انگیزه ی مالی مشارکت در شورا، اقتدار و قدرت شورا در محله و حمایت مالی از شورای محله است.
    کلیدواژگان: شورای اجتماعی محلات، شهر مشهد، مشارکت شهروندی، مدیریت شهری
  • میترا حبیبی، فائزه بهنامی فرد صفحات 99-130
    فضاهای بازشهری و محله ای، با ایفای نقشی حیاتی در رشد اجتماعی نوجوانان، باید بخش عمده ای از زمان و محیط زندگی روزمره ی آنان را بویژه برای رفع نیاز به تعامل با همسالانشان، به خود اختصاص دهند. در سال های اخیر، با تاثیر توسعه ی تکنولوژی بر الگوی فراغتی نوجوانان، این پتانسیل وجود دارد که آن ها بدون جابجایی فیزیکی یا حضور در فضاهای شهری، بتوانند فضایی مجازی برای رفع این نیاز حیاتی خود داشته باشند. بنابراین در پژوهش حاضر با روش پیمایشی، به بررسی جایگاه فضای مجازی اینترنت و فضاهای شهری و مقایسه ی دوام و کیفیت حضور نوجوانان محله ی رجایی شهر در هر یک از این فضاها پرداخته می شود که طی آن، 250 نوجوان به روش طبقه بندی متناسب انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که روزانه 88% از نوجوانان در اینترنت، و 47% از آنان در فضاهای شهری حضور می یابند که بین متغیرهای زمینه ای، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، امنیت اجتماعی و هویت اجتماعی آنان با میزان حضورشان در این فضاها رابطه ی معناداری وجود دارد. اما بین میزان حضورشان در فضای مجازی با متغیرهای جنسیت، امنیت جانی و امنیت مالی رابطه ی معناداری به دست نیامد. در مجموع 59% از نوجوانان، در ساعات عصر که بهترین بخش از اوقات فراغتشان برای حضور در فضاهای شهری تلقی می گردد، مشغول فعالیت در اینترنت هستند و طبق یافته های استنباطی، هرچه میزان حضور نوجوانان در فضای مجازی بیشتر باشد، از میزان گرایششان به حضور در فضاهای شهری کاسته می شود.
    کلیدواژگان: اوقات فراغت، فضای مجازی، اینترنت، فضای باز شهری، نوجوانان، مصرف فضایی، هویت اجتماعی
  • بهادر زمانی، محسن هنرور صفحات 131-156
    محلات از جمله عناصر سازنده ی شهری هستند که از دیرباز نقش بسزایی در پیوند دادن مردم با محیط زندگی شان و دلبستگی مکانی ایشان عهده دار بوده اند. با این وجود تحولات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی عصر مدرن سبب گردیده تا پیوندهای مکانی ساکنان با محیط زندگی شان کمتر مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر این تنوع رویکردها، تعاریف و اصطلاحات مورد استفاده در این حوزه از دانش بشری سبب گردیده تا هیچ توافقی پیرامون نام، تعریف یا رویکرد روش شناسانه ای که به بهترین وجه بتواند به این حوزه بپردازد وجود نداشته باشد. این سردرگمی مفهومی همچنان که بسیاری از محققان نیز اشاره داشته اند به طور جدی مانع پیشرفت در حوزه ی دلبستگی مکانی گردیده است.
    بر این اساس پژوهش حاضر با هدف دستیابی به چارچوبی مفهومی از دلبستگی مکانی و عوامل موثر بر آن، ضمن مروری بر ادبیات دلبستگی مکانی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای به ارزیابی عوامل موثر بر دلبستگی مکانی در محلات شهری پرداخته است. نتایج مطالعات حاضر حکایت از آن دارد که از میان 28 زیرمعیار مورد بررسی، تنها تاثیر 21 زیرمعیار دارای تاثیر تایید گردیده بر دلبستگی مکانی می باشند که از میان آنها نیز طول مدت سکونت، پیوندهای اجتماعی و خاطره انگیزی به ترتیب با وزن نهایی 0.08، 0.061 و 0.051 در مقایسه با سایر زیرمعیارها از بیشترین اهمیت برخوردار می باشند. علاوه بر این بررسی مولفه های 6 گانه ی دموگرافیک، کالبدی- فضایی، عملکردی- رفتاری، تجربی زیبایی شناختی، تجربی ادراکی و زیست محیطی، بیانگر تاثیرگذاری تمام مولفه ها بر دلبستگی مکانی بوده که موید ساخت سه بعدی (شناختی، احساسی و رفتاری) دلبستگی مکانی است.
    کلیدواژگان: دلبستگی مکانی، عوامل دلبستگی مکانی، فرآیند تحلیل شبکه
  • علی اصغر عباسی اسفجیر، ولی الله قربانی اصل صفحات 157-186
    تناقضات اجتماعی، تضادها و محرومیت ها منجر به بروز انحرافاتی در جامعه شده اند، مقاله ی حاضر با شناسایی این مولفه ها و عوامل موثر بر ویژگی های اجتماعی و تاثیر آن در پیشگیری از جرم (سرقت و مواد مخدر)، به بررسی آن در منطقه ی سه شهرساری در استان مازندران می پردازد. با توجه به واکاوی ادبیات نظری ارتباط مولفه های کالبدی (روابط اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعلق مکانی) با پیشگیری از جرم (سرقت و مواد مخدر) به دستیابی به نتایج دقیق تری منتهی گردید. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه ی اجرا، کمی و کیفی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای، میدانی و توصیفی و تحلیلی بوده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و روش آماری (آزمون T و ضریب پیرسون) استفاده شده است. واحد تحلیل این تحقیق مناطق 3 شهر ساری و حجم نمونه ی آن نیز 381 خانوار در سطح مناطق 3 شهر ساری هستند و مشخص شده است که در منطقه ی سه شهر ساری مولفه های اجتماعی چون روابط اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعلق مکانی، در پیشگیری از جرم در وضعیت مطلوبی قرار دارند اما مولفه ی آگاهی اجتماعی در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. همچنین بین مولفه های اجتماعی روابط اجتماعی، آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، و انسجام اجتماعی، درکاهش نرخ بزهکاری و پیشگیری از وقوع جرم (مواد مخدر)، رابطه ی معناداری وجود دارد. نتیجه ی آماری در مورد مولفه ی آگاهی اجتماعی 87/2 است که در منطقه ی سه وضعیت نامطلوبی وجود دارد. در مورد پیشگیری از وقوع جرم (سرقت)، از بین مولفه های اجتماعی، مولفه های تعلق مکانی، آگاهی اجتماعی و انسجام اجتماعی، با پیشگیری از وقوع جرم (سرقت)، رابطه ی معناداری وجود دارد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که در منطقه ی سه شهر ساری به علت وجود افراد مهاجر و تراکم جمعیت بویژه جمعیت بیسواد و عدم آگاهی اجتماعی، ارتکاب جرم برای افراد مجرم در این منطقه افزایش یافته است.
    کلیدواژگان: ساختار اجتماعی و جرم، جرائم شهری، انحراف اجتماعی، پیشگیری از جرم، منطقه ی سه شهر ساری