فهرست مطالب

پرستاری گروه های آسیب پذیر - سال سوم شماره 3 (پیاپی 8، پاییز 1395)

مجله پرستاری گروه های آسیب پذیر
سال سوم شماره 3 (پیاپی 8، پاییز 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/10/10
  • تعداد عناوین: 6
|
  • پروین میر *، زهره میر صفحات 1-12
    مقدمه
    ویسفاتین آدیپوکینی جدید است که به مقدار زیادی در سلول های چربی احشایی بیان می شود و اثرات مشابهی با انسولین در بدن دارد؛ و می تواند در بروز دیابت و واکنش های التهابی نقش داشته باشد. اطلاعات متناقضی در مورد تاثیر تمرین منظم ورزشی بر این عوامل وجود دارد.
    هدف
    هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین پیلاتس بر غلظت ویسفاتین پلاسما و مقاومت به انسولین در زنان چاق بود.
    روش
    این مطالعه از نوع نیمه تجربی است. تعداد 20 زن داوطلب چاق (سن 45/2±75/45 سال، نمایه ی توده ی بدنی (BMI) 84/2±16/34 کیلوگرم بر متر مربع، درصد چربی 95/2±70/42 درصد و نسبت کمر به دور لگن 06/0±02/1) به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه پیلاتس، 8 هفته تمرین های پیلاتس را 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60 دقیقه اجرا کردند؛ در حالی که گروه کنترل فقط پیگیری شدند. ترکیبات بدنی، سطح سرمی گلوکز، انسولین و ویسفاتین در هر دو گروه قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد. شاخص مقاومت به انسولین با مدل HOMA-IR محاسبه شد. به منظور مقایسه ی درون گروهی، از روش آماری t زوجی و به منظور مقایسه ی بین گروهی، از روش آماری t مستقل استفاده شد. (05/0 >P)
    یافته ها
    هشت هفته تمرینات پیلاتس باعث کاهش معناداری در وزن (001/0>p)، درصد چربی (001/0>p)، BMI (002/0=p)، گلوکز (027/0=p)، مقاومت به انسولین (001/0>p) و ویسفاتین (014/0=p) در زنان چاق گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل شد.
    نتیجه گیری
    تمرینات پیلاتس باعث کاهش ویسفاتین پلاسما و کاهش مقاومت به انسولین در زنان چاق شده و می تواند به عنوان پروتکل تمرینی مناسب برای حفظ سلامتی در این افراد مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهاد می شود که پروتکل های تمرینی جدید و متنوع دیگر نیز به ویژه در افراد سالمند و آسیب پذیر مورد بررسی قرار گیرد. کلید واژه ها: چاقی، چربی ها، ویسفاتین، انسولین
    کلیدواژگان: چاقی، چربی ها، ویسفاتین، انسولین
  • نصرت عوض نژاد، مریم روانی پور *، مسعود بحرینی، نیلوفر معتمد صفحات 13-25
    مقدمه
    بیماری مزمن کودک می تواند تاثیر منفی بر سلامت مادر به عنوان اصلی ترین مراقبت دهنده به کودک داشته باشد. از جمله ابعاد سلامت، سلامت معنوی می باشد که اخیرا از سوی محققین مورد توجه قرار گرفته است؛ و می تواند در موارد ابتلای فرزندان به بیماری مزمن، سلامت معنوی خانواده و به ویژه مادران این کودکان را تحت تاثیر قرار دهد.
    هدف
    این مطالعه با هدف مقایسه ی سلامت معنوی در مادران دارای کودک سالم و مادران با کودک مبتلا به بیماری مزمن، در شهر کرمان در سال 1394 انجام گرفته است.
    روش
    این مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بر روی 300 مادر، در دو گروه 150 نفری مادران دارای کودک سالم و مادران دارای کودک مبتلا به بیماری مزمن انجام گرفت. نمونه گیری مادران دارای کودک سالم به صورت تصادفی ساده و مادران دارای کودک مبتلا به بیماری مزمن به صورت در دسترس بود. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه ی روایی و پایایی پالوتزین و الیسون صورت گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار spssv.18، آمارتوصیفی(فراوانی ، میانگین، انحراف معیار) وتحلیلی (تی تست، من ویتنی و رگرسیون) در سطح معنی داری 05/0مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد نسبت مادران دارای سلامت معنوی بالا در گروه مادران با کودک سالم (3/71 درصد) به طور معنی داری بیشتر از گروه مادران با کودک بیمار(7/26 درصد) بود. دو گروه از نظر سلامت معنوی در بعد وجودی، مذهبی و نمره ی کل سلامت معنوی( 001/0= p) تفاوت معنی داری داشتند؛ به طوری که کلیه نمرات در گروه مادران با کودک سالم، بالاتر از گروه مادران با کودک بیمار بود. در مادران هر دو گروه، سطح سلامت معنوی پایین وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد سلامت معنوی مادران کودک دارای بیماری مزمن، کمتر از مادران با کودک سالم بود. بنابراین پیشنهاد می شود در فرایند مراقبت از کودکان با بیماری مزمن به سلامت معنوی مادران آن ها نیز توجه ویژه صورت گیرد.
    کلیدواژگان: سلامت معنوی، مادران، بیماری مزمن، کودکان، سلامتی
  • سیما بابایی، زهرا شفیعی * صفحات 26-36
    مقدمه
    امروزه تعداد بیماران مبتلا به نارسایی قلبی رو به افزایش است. عدم پذیرش رژیم درمانی یک عامل مهم در تشدید علایم نارسایی قلبی است که در تعدادی از بیماران منجر به بستری شدن می گردد.
    هدف
    مطالعه ی حاضر با هدف تعیین ارتباط بین نگرش با پذیرش بیماری قلبی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی در سال 1390 انجام شد.
    روش
    در این پژوهش مقطعی از نوع همبستگی، 90 بیمار مبتلا به بیماری نارسایی قلبی مراجعه کننده به بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها به وسیله ی پرسشنامه های نگرش و پذیرش بیماری قلبی جمع آوری شد؛ و با استفاده از آزمون های آماری کای اسکوئر، تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن توسط نرم افزار SPSSv.18 تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    نمره ی کلی نگرش در واحد های مورد پژوهش 2/5± 7/35 و نمره ی کلی پذیرش در آن ها 9/3±2/25 بود. نتایج مطالعه نشان داد که بین نمره ی نگرش با پذیرش، رابطه ی مستقیم وجود داشت؛ (001/0> P) به این معنی که با بهبود نگرش، پذیرش بیماری قلبی نیز افزایش می یابد و برعکس.
    نتیجه گیری
    با توجه به وجود ارتباط معنادار بین نمره ی نگرش و پذیرش بیماری قلبی واحدهای مورد پژوهش در این مطالعه، شایسته است پرستاران با طراحی و اجرای مداخلات مناسب، زمینه را برای بهبود و ارتقای نگرش در این بیماران فراهم کرده؛ و از این طریق به ارتقای پذیرش بیماری در این افراد کمک کنند.
    کلیدواژگان: نگرش، پذیرش، نارسایی قلبی
  • معصومه معصومی *، رحیم طهماسبی، مهرداد جلالی، فریده جعفری صفحات 37-47
    مقدمه
    استرس شغلی یکی از عوامل مهم ایجاد عوارض جسمی و روانی در پرسنل و کاهش بهره وری سازمان ها می باشد. شیوه ی موثر برای کاهش استرس پرستاران، ارتقاء سلامت معنوی آنان است.
    هدف
    این مطالعه با هدف بررسی ارتباط استرس شغلی و سلامت معنوی پرستاران بخش های ویژه ی بیمارستان های شهر بوشهر انجام شد.
    روش
    این مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی مقطعی بود. .جامعه ی آماری آن شامل کلیه پرستاران بخش های ویژه ی بیمارستان های شهر بوشهر بود. تعداد 140 نفر از کارکنان پرستاری بخش های ویژه به روش تمام شماری به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه ی سلامت معنوی Paloutzian & Ellison و استرس شغلی بیمارستان ((HSS-35 بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSSv.23 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که 4/46درصد از پرستاران دارای استرس شغلی شدید بودند. میانگین نمره ی کل استرس شغلی پرستاران 72/36±96/99 بود. آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین سلامت معنوی و استرس شغلی پرستاران در تمام حیطه های آن همبستگی منفی و معنی داری وجود داشته است. (05/0 P<) (88/0 r= -و 0001/0 = P) بین متغیرهای دموگرافیک یا استرس شغلی و سلامت معنوی پرستاران ارتباط معناداری یافت نشد. (05/0 P>)
    نتیجه گیری
    براساس نتایج مطالعه ی حاضر، افزایش سلامت معنوی پرستاران با کاهش استرس شغلی آن ها رابطه دارد؛ که بایستی مورد توجه مدیران پرستاری قرار گیرد.
    کلیدواژگان: سلامت معنوی، استرس شغلی، پرستاری
  • مجتبی محمدی، فرحناز محمدی *، محسن شتی، حمیدرضا خانکه صفحات 48-58
    مقدمه
    با توجه به افزایش جمعیت سالمندی و هزینه های نسبتا بالای خدمات بهداشتی و درمانی، داشتن برنامه های غربالگری بسیار مهم است؛ که خود نیازمند در اختیار داشتن ابزارهای مناسب برای رسیدن به هدف می باشد. ابزارISAR با هدف غربالگری سالمندانی که در معرض خطر پذیرش مجدد در مراکز اورژانس می باشند طراحی شده است.
    هدف
    این مطالعه با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه ی فارسی ابزار « شناخت سالمندان در معرض خطر در مراکز اورژانس (ISAR ) » در سالمندان ایرانی انجام شد.
    روش
    این مطالعه از نوع مشاهده ای آینده نگر بود. تعداد نمونه ی اولیه 190 نفر سالمند بالای 60 سال بودند؛ که به صورت در دسترس در مراکز اورژانس شهر سبزوار انتخاب و وارد مطالعه شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ی دموگرافیک، ابزار ISAR، شاخص بارتل و پرسشنامه ی GHQ-12، 6 ماه بعد از ترخیص نمونه های مورد مطالعه، جمع آوری و با نرم افزار SPSSv.19 مورد تجزیه و تحلیل آماری برای بررسی روایی و پایایی ابزار ISAR قرار گرفت.
    یافته ها
    شاخص روایی محتوا (CVI) محاسبه شده برای کل ابزار برابر 79/0 بود. ضریب کاپا بین امتیازات ابزار ISAR انجام شده توسط دو مجری 79/0 بوده است. (001/0>P) ضریب همبستگی اسپیرمن حاصل از اجرای همزمان (روایی همزمان) ابزار ISAR با شاخص بارتل 69/0 و شش ماه بعد (روایی پیش بین ) با پرسشنامه ی GHQ-12 ، 77/0 و در سطح 0001/0>P معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    نسخه ی فارسی ابزار ISAR در سالمندان ایرانی، از پایایی و روایی مطلوب برخوردار است؛ و می تواند به عنوان یکی از ابزار های کمکی با هدف شناخت سالمندان در معرض خطر پذیرش مجدد در مراکز اورژانس ایران، ( در فاصله شش ماه پس از ترخیص) در فهرست آزمون های ارزیابی سالمندان ایرانی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: روایی و پایایی، سالمندان، در معرض خطر، اورژانس، ایران
  • اسفندیار غفاری نسب*، ابراهیم مساوات، محمد علی قاسمی نژاد صفحات 59-75
    مقدمه
    باروری به عنوان یکی از جریان های عمده ی جمعیتی، نقش تعیین کننده ای در چگونگی توسعه ی اقتصادی و اجتماعی جوامع در سطح خرد و کلان دارد. به باور صاحب نظران علوم اجتماعی، خصوصا جمعیت شناسان، باروری تحت تاثیر مجموعه ای از عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و زیستی قرار دارد.
    هدف
    باتوجه به اینکه روند باروری در ایران روندی رو به کاهش بوده است، هدف پژوهش حاضر، مطالعه ی باروری زنان بر مبنای شرایط زندگی آن ها و بر اساس تحلیل ثانویه ی سرشماری سال 1390 می باشد.
    روش
    داده های این مطالعه، حاصل تحلیل ثانویه ی داده های سرشماری سال 1390 می باشد. تحلیل ثانویه به معنای استفاده از روش آماری جدید جهت بررسی مجدد داده های گردآوری شده می باشد.
    یافته ها
    بر اساس مدل و نتایج فرضیات می توان گفت؛ باروری در ایران با متغیرهای محل سکونت، وضع اشتغال، وضعیت مهاجرت، میزان تحصیلات زنان، گروه سنی مادران، نوع محل سکونت و نحوه ی تصرف محل سکونت رابطه ی معنی داری دارد.
    نتیجه گیری
    مطالعه ی صورت گرفته می تواند مدل پایه ای برای انجام تحقیقات بعدی و حتی در سرشماری های سال های بعد باشد؛ که این امر می تواند کمک بزرگ و قابل توجهی برای برنامه ریزان کلان و خرد در سطح کشور باشد تا در این راستا راهکار هایی را برای متعادل نمودن وضعیت باروری زنان ایجاد کنند. هم چنین با توجه به اینکه نرخ باروری در ایران پایین تر از سطح جانشینی است؛ نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها به خوبی نشان می دهد که اگر سیاست گذاری های کنونی افزایش جمعیت را مد نظر قرار دارد؛ می بایست این امرکدام گروه از زنان را بیشتر مورد هدف قرار دهد.
    کلیدواژگان: باروری، زنان، سرشماری 90، تحلیل ثانویه، تحول جمعیت
|
  • Parvin Mir *, Zohreh Mir Pages 1-12
    Introduction
    Visfatin is a newly characterized adipokines which is highly expressed in visceral adipose tissue and similar effects with insulin in the body and can be involved in diabetes and inflammatory reactions. There is conflicting information available regarding the effect of regular exercise on these factors.
    Objective
    The aim of this study was assessing the effect of 8 weeks pilates exercise on visfatin level and insulin resistance in obese women.
    Method
    this study was a semi-experimental research. Twenty obese volunteer women (age 45.75±2.45 yr, body mass index 34.16±2.84 kg/m2, fat percentage 42.70±2.95% and waist-hip ratio 1.02±0.06 (means ±sd) were randomly divided into two equal groups (each with 10 individuals), experimental and control. Pilates group were performed pilates exercises 3 times per week for 8 weeks, each session 60 min, while control group just were followed. Body composition, glucose, insulin and visfatin levels were measured in two groups before and after intervention. Insulin resistance index (homa-ir) was measured by the calculation of relevant equation. For inter group comparison, paired t-test and between group comparison independent-t test was used (significance level p
    Results
    8 week Pilates significantly reduced weight (p=0.000), fat percentage (p=0.000), BMI (p=0.002), glucose (p=0.027), insulin resistance (p=0.000), visfatin (p=0.014) in obese women in the exercise group compared with the control group.
    Conclusion
    Pilates training, decreases plasma visfatin and insulin resistance in obese women. and can to maintain good health as proper exercise protocol used in these patients. It is recommended that new training protocols and a variety of others, especially at the elderly and vulnerable to be investigated.
    Keywords: Obese, Lipids, Visfatin, Insulin
  • Nosrat Avaznejad, Maryam Ravanipour *, Masoud Bahreyni, Niloofar Motamed Pages 13-25
    Introduction
    The Mother is the most effective factor in provision of physical and spiritual health of the child, which the child's chronic disease can have bad affect on different aspects of the mother's health, especially spiritual health.
    Objective
    Comparison of spiritual health in mothers with healthy children and mothers of children with chronic disease in Kerman 2015-2016
    Method
    This cross-sectional descriptive-analytic study on 300 women was conducted in two groups of 150 patients and control group. Sampling groups for easy access and control group was randomly. Collect data using a validated questionnaire Paloutzian&Ellison Valid and reliable done. Data using spss software version 18 and descriptive statistics (frequency, mean, standard deviation) and analytical (Pearson correlation coefficient, Manwhitney) at the significant level of 0/05 Were analyzed.
    Results
    The results of the study showed that the two groups in terms of demographic variables child's gender (p = 0/90) and mother's job (p = 0/35) The total number of children (p = 0/39) and the birth of the child (patient or healthy) (p = 0/65) showed no significant difference between the two groups. But in terms of other variables between the two groups showed no significant difference. Also high spiritual health than mothers in the control group (% 3/71) was significantly higher than patients group (% 7/26), respectively. Although the two groups in terms of spiritual, religious and spiritual health total score (P = 0/001) had significant differences. As all scores higher in the patient group was the control group subjects had lower levels of spiritual well-being.
    Conclusion
    What in the existential and religious with spiritual health, the mental health, and physical increased in mothers of children with chronic illness. It seems a comprehensive care program that includes spiritual health, more effective in reducing psychological problems, management mothers of children with chronic diseases.
    Keywords: spiritual health, mother, children, chronic diseases, health
  • Sima Babaee, Zahra Shafiei * Pages 26-36
    Introduction
    Regarding to the increasing prevalence of heart failure and the significant role of attitude on compliance of treatment regimen,
    Objective
    the present study is designed to determine the relationship between attitude and compliance in heart failure patients in 2010
    Method
    It was a descriptive cross-sectional study. The sample consisted of 90 patients with heart failure and referred to Isfahan University of medical sciences hospitals. Data was collected by attitude and compliance Questionnaires and analyzed using chi-square, independent t-test, Pearson correlation, Spearman by SPSS-PC (v. 18).
    Result
    The overall score of attitude was 35.7±5.2 and total score of compliance was 25.2±3.9. The findings showed a direct relationship between attitude and compliance (p
    Conclusion
    With regard to the significant correlation between attitude and compliance in this study, it is suggested that nurses design and execute appropriate interventions to promote these patients’ attitude, and in this way help to improve their compliance.
    Keywords: attitude, compliance, heart failure
  • Masoumeh Masoumi *, Rahim Tahmasebi, Mehrdad Jalali, Farideh Jafari Pages 37-47
    Introduction
    Occupational stress consists physical and emotional impacts on staffs and decreased efficacy is system.The effective method for decrease nurses stress improve their spiritual health.
    Objective
    The aim of this study was the relationship between Job stress and spiritual health of nurses in Intensive care ward at Bushehr Hospitals .
    Method
    This was descriptive- analytic (cross sectional) study. In which 140 nurses, working in critical care units of Bushehr Hospitals were selected through census sampling. The tools of data collection were spiritual health Paloutzian & Ellison questionnaire and hospital job stress HSS 35 questionnaires that were completed by self-report. Data was analyzed using descriptive statistical, pearson correlation and SPSS 23 software.
    Results
    The results of study indicated that (46.4 %) of nurses have high stress. The total score mean of Spiritual health was 99.96±36.72. Pearson correlation test showed that in its all areas, there was negative and meaningful correlation between job stress and spiritual health (P0.05).
    Conculsion: According to the results of this study, increasing nurses’ spiritual health is related to decreasing their job stress that should be considered by nursing managment.
    Keywords: Spiritual health, job stress, nursing
  • M. Mohamadi, F. Mohamadi *, M. Shati, Hr Khanke Pages 48-58
    Introduction
    ISAR screening tool aimed at seniors who are at risk of readmission to the emergency center is designed.
    Objective
    The study was conducted with the aim of evaluate the psychometric properties of the Persian version means "knowledge of older people at risk in emergency centers (ISAR)" in the ELDERLY Iran.
    Method
    This was a prospective observational study. The number of initial sample of 190 people aged over 60 years were available for selection and were enrolled in emergency departments in Sabzevar. Data were collected using demographic questionnaire, tools ISAR, Barthel Index and GHQ-12 questionnaire at time intervals of 6 months after discharge samples collected and analyzed with SPSS-19 software statistical analysis was performed to evaluate the validity and reliability ISAR.
    Results
    The content validity index (CVI) was calculated for the tools to 0/79. Kappa coefficient between the scores ISAR tool by 0/79 respectively, (0/001> P). Spearman correlation coefficient of multitasking (concurrent validity) ISAR tool with Barthel index 0/69, and six months later (predictive validity) validity of the GHQ-12 0/77 and 0/001> P was significant.
    Conclusion
    ISAR tool has good reliability and validity in Iranian elderly And Can be used as an auxiliary tool to identify older people at risk of readmission to the emergency centers (within six months after discharge), geriatric assessment tests in the list of Iran.
    Keywords: reliability, validity, elderly, At risk, emergency, Iran
  • Gafarinasab.E*, Mosavat. E, Ghaseminejad. M.A Pages 59-75
    Introduction
    As a major population flow, fertility has a decisive role in economic and social development of countries at micro and macro levels. Social sciences experts, especially demographers, believe fertility is influenced by a set of social, economic, political, cultural and biological factors.
    Objective
    :Regarding that in recent years the trends of fertility has been decreased in Iran, then, the purpose of this study has been the investigation of fertility and doing second analysis of data derived from the 2011 census in Iran.
    Method
    Data used in this study is the secondary analysis of 2011 census. Secondary analysis is the practice of analyzing data that have already been gathered by someone else, often for a distinctly different purpose.
    Results
    According to the model and the results of the assumptions, it can be said that fertility in Iran has a significant relationship with place of residence (city/village), occupational status, immigration status, women's education, maternal age, type and ownership of residence.
    Conclusion
    We can use this model as a basis for research and even for qualifying the census in future. It can also help micro and macro planner at national level in order to adjust female fertility. As fertility rate is lower than replacement rate in Iran, the results show that given the current population growth policies, which age groups of women should be targeted.
    Keywords: Fertility, Women, 2011 Census, Secondary analysis, Population change