فهرست مطالب

پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی - پیاپی 31 (تابستان 1395)

نشریه پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی
پیاپی 31 (تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/06/30
  • تعداد عناوین: 6
|
  • مقالات
  • ستاره موسوی، محمدرضا نیلی، احمدرضا نصر، محمد مسعود صفحات 9-28
    این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مفهوم هنراسلامی، مبانی نظری و اصول تربیتی هنر اسلامی می پردازد و در نهایت با توجه به مبانی تربیتی و دینی الگوی برنامه درسی برای نهادینه سازی رویکرد اسلامی به هنر در آموزش عالی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد که هنر محصول تقابل انسان با هستی است. در این میان ، هنر اسلامی واجد ویژگی منحصر به فردی است که آن ویژگی حکمت آمیزی آن است. مبناهای نظری هنر اسلامی عبارت است از: انسان شناسی، جامعه شناسی، دین شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی و مهمترین مبناهای تربیتی هنر اسلامی عبارت است از: خداجویی، عقلانیت، کرامت، هدایت پذیری و مهمترین اصول تربیتی هنر اسلامی شامل اخلاص، کل گرایی، عدالت جویی، حق گرایی، عزت، معنویت گرایی، میزانگرایی و مخالفت با لذتهای نامشروع است. در نهایت نیز عنصرهای هدف، محتوا، روش های تربیتی، محیط آموزشی و ارزشیابی برنامه درسی هنری با رویکرد اسلامی با محوریت روش، موضوع و مخاطب مبتنی بر مبانی و اصول تربیتی و نظری هنر اسلامی به منظور تحقق هدفهای آرمانی در زمینه دانش، بینش، نگرش، ارزش و توانش تدوین شده است.
    کلیدواژگان: رویکرد اسلامی در هنر، آموزش هنر، برنامه های درسی، هنر اسلامی، آموزش عالی و هنر
  • سید عبدالرسول علم الهدی، محمدتقی کرمی، نعمت الله موسی پور صفحات 29-65
    مسئله اصلی این مقاله چگونگی تربیت اسلامی دانشجویان در دانشگاه برای دستیابی به ارتباط سالم بین ایشان است؛ بنابراین تلاش شد تا الگویی از تربیت اسلامی دانشجویان با توجه به 1 ادبیات نظری تربیت اسلامی و ارتباط عفیفانه 2 تربیت اسلامی در دانشگاه از نگاه مقام معظم رهبری 3 دریافت اینان از هنجار عفاف و پدیده ارتباط با غیرهمجنس در میدان دانشگاه ارائه شود. برای همین با شیوه کیفی و استفاده از روش میدانی از شیوه مصاحبه نیمه ساخت یافته در میان 30 نفر از دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه های تهران برای گردآوری داده ها استفاده، و سپس با روش تحلیل مضمونی و رویکرد پدیدارشناختی، تحلیل داده ها انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که دانشجویان ضمن عدم رضایت از وضعیت موجود عفاف در دانشگاه، آگاهی کافی در مورد قواعد اسلامی عفاف ندارند. تربیت اسلامی در نگاه ایشان جایگاه ویژه ای در ارتباط سالم بین دو جنس داشت به صورتی که اشتراک ذهنی در مورد ارتباط غیرعفیفانه همچون رفتارهای جلب توجه کننده، تحریک آمیز و صمیمانه وجود دارد. در مورد زمینه های ارتباط غیرعفیفانه به طبقه اجتماعی، فرار از انزوا و دوری از خانواده و در مورد زمینه های ارتباط عفیفانه به تربیت خانوادگی، پایبندی به دین و تاثیر استادان دانشگاه اشاره شد.
    کلیدواژگان: تربیت اسلامی، ارتباط عفیفانه، میدان دانشگاه، دریافت دانشجویان
  • محسن فرمهینی فراهانی صفحات 67-90
    هدف این مقاله ارائه الگویی برای تربیت سیاسی و اجتماعی متناسب با وضعیت کشور است. در این راستا سوال اصلی پژوهش این است که در ادبیات نظری ساحت تربیت سیاسی اجتماعی، مهمترین الگوها و رویکردهای نظری کدام است؟ و الگوی نظری مناسب برای تربیت سیاسی اجتماعی نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی چیست. روش تحقیق، تحلیل کیفی (غیر تجربی) است. در این زمینه شانزده الگوی نظری از جمله رویکرد آموزش مستقیم سیاسی مدنی، رویکرد مدارس دموکراتیک، رویکرد آسیب شناسی اجتماعی، رویکرد قانون محور، رویکرد نظامدار، الگوی فردگرایانه و لیبرالی، الگوی جمهورگرایانه و نولیبرالی، الگوی فمینیستی، الگوی شهروند جهانی، الگوی شهروند زیست بومی، رویکرد انتقال فرهنگی، رویکرد شهروندی دموکراتیک و رویکرد تغییر اجتماعی شناسایی شد که کلا در دو رویکرد جامع «محافظه کار» و «پیشرفتگرا» قابل تقسیم است. در این میان رویکرد «تربیت شهروندی فضیلتگرای ارتباطی» به عنوان رویکرد پیشنهادی برای تربیت سیاسی اجتماعی جمهوری اسلامی معرفی شده است. انتخاب تعبیر شهروندی در این رویکرد به لحاظ اهمیت کلیدی آن در مباحث مربوط به تربیت سیاسی و اجتماعی است.
    کلیدواژگان: تربیت سیاسی اجتماعی، الگوها و رویکرد، رویکرد شهروندی فضیلتگرای ارتباطی، آموزش و پرورش در دوران معاصر
  • فاطمه نجاری، علی تقوی صفحات 91-114
    این سوال اساسی مطرح می شود که اگر نظام آموزشی منحصرا جنسیتی (سنتگرا) و نظام آموزشی آندروژنی (تجدد گرا) هر دو مردود است، نظام آموزشی جامع نگر و مطلوبی که مطابق با ساختار اسلامی ایرانی کشور ما باشد و موجبات دستیابی به پیشرفت را برای زنان جامعه فراهم آورد، چگونه نظامی خواهد بود؛ لذا به منظور ایجاد فهمی عمیق و جامع از نظریات متفاوت در زمینه رشد علمی زنان و دستیابی به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، پس از جمع آوری تعدادی از آثار و منابع نظریه پردازان در این حوزه به تحلیل مضمون این آثار پرداخته شده است. در این روش، ابتدا قسمتهایی از متون منتخب، که از زوایای گوناگون به رشد علمی زنان پرداخته است، استخراج شد؛ سپس، عبارتی که نماینده مفهوم آن قسمتها باشد با عنوان شناسه اولیه، شناسه گذاری شد. در ادامه شناسه های انبوه اولیه در قالبها و عناوین کلی به صورت شناسه گذاری ثانویه قرار گرفت و تلخیص گردید؛ پس از پایان این مرحله، شناسه گذاری های ثانویه در قالبها و عناوینی بمراتب کلی تر به صورت شناسه گذاری نهایی قرار گرفت. بر پایه شناسه بندی های نهایی در می یابیم که دیدگاه اسلام بر یکسان بودن ارزش زنان با مردان با وجود داشتن حقوق و تکالیف مشابه و متفاوت در پیشگاه الهی مبتنی است. اصل وجود دو بعد انسانی و جنسیتی در همه افراد، موجب می شود تا بر همین پایه، اولا در ابعاد انسانی و مشترک زنان و مردان، علوم و دروس مشترکی بین دو جنس آموخته شود و ثانیا در بعد جنسیتی مخصوص به هر جنس نیز، علوم و دروس هر جنس به تفکیک به هر گروه جنسی آموخته شود. هم چنین در بعد جنسیتی باید توجه کرد که این تفاوتها باید مکمل یکدیگر باشد و نهاد واحدی باید برای برنامه ریزی و تعیین وظایف و حقوق جنسیتی دو جنس وجود داشته باشد.
    کلیدواژگان: رشد علمی زنان، نظام آموزشی جنسیتی، نظام آموزشی جامع نگر
  • علیرضا ابراهیم زاده، محمد جبارپور صفحات 115-136
    امروزه یکی از عمده ترین گرایش های هنری در ایران و جهان، گرایش به هنر مدرن یا مدرنیسم هنری است. لذا نظر به گسترده بودن حضور هنر مدرن در فضای فرهنگی امروز ایران نیاز است که نقش تربیتی هنر مدرن از منظری اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرد. در این پژوهش برای تبیین نقش تربیتی هنر مدرن و مدرنیسم هنری، با روشی توصیفی تحلیلی، پیش از هر چیز به بررسی نسبت مدرنیسم هنری با تفکر مدرن و مدرنیته در معنای فلسفی آن پرداخته شده است. با انجام این مهم، روشن می شود که به رغم ادعای متمایلین به مدرنیسم، هنر مدرن تقابل بنیادینی با تفکر مدرن ندارد و تنها شورش و عصیانی بوده است در برابر عقلانیت جزئی نگر مدرن. بنابراین سوبژکتیویته نفسانی و انانیت استعلاطلب، که در مدرنیته محور اساسی تفکر و عمل است، مبنای اصلی ایجاد اثر در هنر مدرن نیز گشته است. با نگرش به آثار هنر مدرن و افکار هنرمندان و ناقدین مدرنیست، چهار ویژگی : «نفسانی بودن و استعلاطلبی»، «بی قاعده بودن»، «پوچ گرایی و نیستی-انگاری» و «عدم برقراری ارتباط با توده مردم» را از وجوه بارز هنر مدرن دانسته ایم. در بخش دیگر این مقاله با مراجعه به منابع اسلامی همچون نهج البلاغه اجمالا نشان داده ایم که هدف غایی تربیت هنری در اسلام همانا «درک جمال الهی و رسیدن به کمال» است. و نهایتا نتیجه گرفته ایم که همه چهار ویژگی یادشده با هدف غایی تربیت هنری اسلام در تضاد هستند.
    کلیدواژگان: هنر مدرن، مدرنیسم هنری، تفکر مدرن، نفسانیت، تربیت هنری در اسلام
  • قاسم پورحسن، فاطمه صدر صفحات 137-163
    هدف این پژوهش این است که به بررسی آن بخش از دیدگاه های لیپمن، که به نسبی گرایی می انجامد و نسبتی با نسبیت اندیشی در هرمنوتیک فلسفی گادامر دارد، بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد: «میان نسبیت گرایی در نظریه لیپمن با نسبیت اندیشی در هرمنوتیک فلسفی گادامر چه نسبتی هست؟» مقصود از نسبیت در اینجا، «نسبیت معرفتی» است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی با بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای، انجام گرفته است. کند و کاو در آثار لیپمن، ما را به این نتیجه می رساند که با وجود نفی نسبیت گرایی از سوی او، دلایلی هست که این گرایش را به عنوان نتیجه اجتناب ناپذیر برنامه فلسفه برای کودکان، اثبات می کند. هم چنین می توان ادعا کرد لیپمن در ارائه نظریه خود از دیدگاه «نسبیت در فهم» هرمنوتیک فلسفی تاثیر پذیرفته است.
    کلیدواژگان: فلسفه برای کودکان، نسبیت گرایی، نسبیت معرفتی، هرمنوتیک فلسفی