فهرست مطالب

مسائل اجتماعی ایران - سال هفتم شماره 2 (پیاپی 21، پاییز و زمستان 1395)

نشریه مسائل اجتماعی ایران
سال هفتم شماره 2 (پیاپی 21، پاییز و زمستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/11/17
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مطالعه جامعه شناختی پایبندی به هنجارهای اجتماعی و عوامل مرتبط با آن (مطالعه ساکنان و گردشگران استان مازندران)
    قربانعلی ابراهیمی *، اکبر علی وردی نیا، وحید جان محمدی لرگانی، سیده فاطمه اندرواژ صفحات 5-29
    یکی از مفاهیم اصلی و اساسی در جامعه شناسی هنجار اجتماعی است که تاثیر به سزایی در ثبات و دگرگونی نظام اجتماعی دارد. هدف پژوهش حاضر شناخت الگوی هنجارهای اجتماعی و عوامل اجتماعی مرتبط با آن در سواحل مازندران است. بدین منظور، برای متغیر وابسته از نظریه الستر (1989) و در بخش متغیر مستقل از رویکرد تلفیقی استفاده شده است. روش تحقیق پیمایش است. از مجموع کلیه ساکنان و گردشگران سواحل دریای استان مازندران، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای 600 نفر (که300 نفرشان ساکن مازندران و300 نفر گردشگر بوده اند) به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند و با کاربرد پرسش نامه محقق ساخته اطلاعات لازم گردآوری شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین چهار متغیر (روابط درون گروهی، همبستگی اجتماعی، تعهد گروهی و عقلانیت) با پایبندی به هنجارهای اجتماعی ارتباط معناداری وجود دارد و فقط متغیر دلهره منزلت درون گروهی با پایبندی به هنجارهای اجتماعی ارتباط معناداری نداشته است. قوی ترین پیش بینی کننده پایبندی به هنجارهای اجتماعی هنجار اجتماعی، متغیر تعهد گروهی با ضریب همبستگی 319/0 است و پس از آن متغیرهای همبستگی اجتماعی، روابط درون گروهی و عقلانیت به ترتیب با ضرایب همبستگی 172/0، 135/0 و 111/0 در رتبه های بعدی قرار داشته اند.
    کلیدواژگان: هنجار، پایبندی به هنجار، مازندران، ساکنان، گردشگران
  • سعید دلیل گو *، فریدون وحیدا، علی اصغر مهاجرانی، رضا اسماعیلی صفحات 31-52
    پژوهش حاضر در پی آن است تا به توصیف و تفسیر کنش ها و اعمال مشارکت کنندگان (زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی استان اصفهان) در پدیده ازدواج مجدد بپردازد و تجربه زیسته قبل از طلاق و دلایل کاهش رغبت این زنان به ازدواج مجدد را کشف و توصیف کند. پیچیدگی و چند وجهی بودن پدیده تحت مطالعه از یک سو و زمینه مند بودن در بافت فرهنگی از سوی دیگر، به اتخاذ رهیافت کیفی و استراتژی پدیدارشناختی و نظریه زمینه ای منجر شد. برای این منظور، سعی شد داده های پژوهش با ابزار مختلفی چون مصاحبه های عمیق و نیمه ساختمند، مشاهده های میدانی و مشارکتی، گفتگوهای غیر رسمی و استفاده از اسناد و گزارش ها جمع آوری شود. در نهایت، یافته های به دست آمده در قالب مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین ارائه شد. میدان مطالعه زیست جهان مددجویان تحت حمایت کمیته امداد است. جامعه آماری پژوهش شامل زنان سرپرست خانواده با دامنه سنی 18 تا 45 سال بودند که تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی استان اصفهان قرار داشتند و دست کم یک بار ازدواج کرده بودند و در حال حاضر یا تصمیم به ازدواج مجدد گرفته بودند یا هنوز هیچ گونه قصدی برای ازدواج مجدد نداشتند. در این پژوهش از ترکیب دو روش کیفی پدیدار شناسی و نظریه زمینه ای و دو روش نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شد. به منظورگردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق استفاده شد. در تحلیل مصاحبه ها نیز سه مرحله کد گذاری، شامل کدگذاری باز، گزینشی و محوری صورت گرفت. یافته های به دست آمده شامل موضوع اصلی خط سیر زندگی قبل از طلاق و شش زیر مضمون فرعی: «پیش زمینه های خانوادگی قبل از ازدواج»، «شرایط ازدواج»، «ویژگی های همسر»، «رابطه جنسی»، «تلاش برای حفظ زندگی» و «جرقه اصلی طلاق» بوده است. بر این اساس، مشارکت کنندگان در فرایند تصمیم گیری برای ازدواج مجدد به نوعی جانشین های نسبی به منظور رفع نیازهای اقتصادی، اجتماعی، عاطفی و فیزیولوژیکی رسیده اند که آنها را برای مقاومت در برابر ازدواج مجدد یاری کرده است. نظریه داده مبنای حاضر در قالب یک مدل زمینه ای شامل سه بعد «شرایط»، «تعاملات» و «پیامدها» ارائه شده که خود مبین نظریه زمینه ای نهایی است.
    کلیدواژگان: ازدواج مجدد، زن سرپرست خانوار، نظریه زمینه ای، سازمان های غیردولتی، کمیته امداد
  • مهران سهراب زاده *، محسن نیازی، محمد صدیق محمدی، حسن بابایی صفحات 53-72
    یکی از شیوه های پیش گیری از جرم، پیش گیری از تکرار جرم است که به وسیله اجرای برنامه های مختلف در زندان های کشور انجام می‎گیرد. در این برنامه ها تلاش می‎شود زندانیان در کنار تحمل حبس به منزله مجازات، تحت آموزش‎هایی قرار گیرند که گرایش آنان به تکرار جرم را کاهش دهد. از سوی دیگر، از مهم ترین شاخص‎های اثربخشی سیاست‎های کیفری، میزان تکرار جرم است. این پژوهش در پی پاسخ گفتن به این سوال است که آیا برنامه های مرتبط با پیش گیری از تکرار جرم، که در زندان مرکزی سنندج اجرا می‎شود، اثربخش است؟ برای پاسخ به این سوال، دو گروه 100 نفری آزمایش و کنترل (جمعا 200 نفر) از زندانیان به روش تصادفی نظام مند انتخاب شدند. برنامه آموزشی پیش گیری از جرم در طی دو ماه برای افراد گروه آزمایش به اجرا درآمد و نهایتا پرسش نامه گرایش به تکرار جرم در میان هردو گروه تکمیل شد و نتایج با هم مقایسه شد. بر اساس نتیجه آزمون تفاوت میانگین، گرایش به تکرار جرم در دو گروه آزمایش و کنترل با احتمال خطای کمتر از 1 درصد معنی دار است؛ بنابراین، فرضیه پژوهش تایید می‎ شود. به عبارت دیگر، اجرای برنامه آموزشی پیش گیرانه در زندان مرکزی سنندج اثر‎بخش بوده است.
    کلیدواژگان: پیش گیری از جرم، گرایش به تکرار جرم، اثربخشی، زندان، سنندج
  • مهناز فرهمند *، مجتبی شفیعی نژاد، مرتضی دامن باغ صفحات 73-96
    افزایش بی اعتمادی اجتماعی در جامعه به رشد فعالیت های فردگرایانه و کاهش فعالیت های جمعی می انجامد و درنتیجه به تهدیدی برای انسجام اجتماعی تبدیل می شود. اعتماد اجتماعی سرمایه اصلی هر جامعه است و نادیده گرفتن آن به منزله فاصله گرفتن از جامعه سالم و درنتیجه، افزایش بی اعتمادی در جامعه است. تحقیق حاضر با تکنیک پیمایش درصدد است وضعیت دوگانگی فرهنگی و رابطه آن با بی اعتمادی اجتماعی را در دو شهر یزد و اهواز به صورت تطبیقی بررسی کند. جامعه آماری این تحقیق را افراد 15 تا 64 ساله ساکن در دو شهر یزد و اهواز تشکیل می دهند که از بین آنها نمونه ای با حجم 600 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شده است. نتایج داده های این پژوهش حاکی است که بین دوگانگی فرهنگی و بی اعتمادی رابطه معناداری وجود دارد. این بدان معناست که هرچقدر ارزش های سنتی و مدرن هم زمان در رفتار افراد و کنش های اجتماعی آنان ظهور کند به تبع آن، بی اعتمادی افزایش می یابد. داده ها موید آن است که میزان بی اعتمادی اجتماعی در دو بعد محیطی و نهادی بیشتر از ابعاد دیگر است و این میزان نزد شهروندان یزدی نسبت به شهروندان اهوازی بالاتر است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که ابعاد تساوی، دموکراتیک، خاص گرایی، جامعه مدنی و تقدیر، به ترتیب قدرت پیش بینی، قادرند 2/21 درصد از تغییرات میزان بی اعتمادی اجتماعی را تبیین کنند. به طورکلی، نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که دوگانگی فرهنگی یکی از عوامل افزایش بی اعتمادی در عرصه های تعاملی، سیاسی و اجتماعی است.
    کلیدواژگان: بی اعتمادی اجتماعی، دوگانگی فرهنگی، شهر یزد، شهر اهواز
  • شفیعه قدرتی *، شهلا باقری، مریم مصطفوری، مهدی عسگری صفحات 97-115
    هدف پژوهش حاضر معناکاوی طلاق از نگاه زنان مطلقه شهر سبزوار است. این پژوهش به روش کیفی انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 15زن مطلقه در شهر سبزوار به دست آمده است. نتیجه پژوهش دستیابی به ده مقوله اصلی است؛ مقوله محوری که تمام مقولات را پوشش می دهد، « امتناع از تعامل » است.
    مقولات علی عبارت اند از «مشکل روانی مرد، استفاده نادرست از تکنولوژی، برآورده نشدن انتظارات زن به دست شوهر و تفاوت ارزشی همسران»؛ و مقولاتی که شرایط میانجی را تشکیل می دهند «دخالت والدین، بی اعتمادی به زن، مشکلات اقتصادی، بی مسئولیتی شوهر و اختلالات روانی او» درنظر گرفته شدند. پیامدهای طلاق نیز در سه سطح خرد، میانه و کلان بررسی شد. نکته مهم در باب پیامدهای طلاق آن است که از نظر زنان تحت مطالعه، تجربه طلاق در سطح خرد و میانه پیامدهایی مثبت و منفی دارد، در حالی که پیامدهای سطح کلان صرفا منفی است.
    کلیدواژگان: امتناع از تعامل، پیامدهای طلاق، شرایط علی، زنان، معناکاوی
  • نعیما محمدی *، سمیه پوراحسان صفحات 117-139
    پژوهش حاضر با هدف بررسی فرض تاثیر مشکلات ارتباطی در ارتکاب جرم علیه اشخاص، بزهکاران 12 تا 18 ساله مرکز اصلاح و تربیت شهر کرمان را مطالعه کرده است. در پژوهش حاضر، که با استفاده از دو روش پیمایش پرسش نامه مشکلات بین فردی (IIP) و الکسیتیمیا (TAS) و آزمایش انجام شد، مشکلات ارتباطی 130 نوجوان بزهکار حاضر در مرکز را به صورت تمام شماری تحت بررسی قرار داد. با توجه به تفاوت معنادار میانگین نمره های مشکلات ارتباطی کسانی که به دلیل ارتکاب جرم علیه اشخاص محکوم شده اند در مقایسه با محکومان دیگر پژوهش وارد فاز دوم شد. در این مرحله، 30 نوجوانی که نمره مشکلات ارتباطی آنها دست کم یک نمره بیش از میانگین به دست آمد، به تصادف در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، طی دوازده جلسه یک ساعته، برنامه توانمندسازی ارتباطی بین فردی (IPT) را تجربه کردند و گروه کنترل مداخل های دریافت نکردند. پس از پیگیری سه ماهه، دو گروه با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها حاکی از کاهش مشکلات بی ن شخصی (به جز عامل گشودگی) و درمان مشکلات خلقی بلافاصله پس از اتمام درمانگری بود. در مرحله پیگیری مشخص شد نمره مشکلات بین فردی در کلیه مولفه ها (غیر از عامل گشودگی) بهبود یافته است و مشکلات خلقی هم در هر سه مولفه (غیر از تفکر معطوف به بیرون) کاهش نشان داد. پیشنهاد می شود به منظور بازپروری بزهکارانی که مرتکب جرم علیه اشخاص شده اند، درمانگری بین فردی در دستور کار مسئولان مرکز اصلاح و تربیت قرار گیرد.
    کلیدواژگان: مشکلات بین فردی، ناگویی خلقی، جرائم علیه اشخاص، درمانگری بین شخصی
  • فرهاد نصرتی نژاد *، مریم شریفیان ثانی، علی محمدی نوبری صفحات 141-158
    پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر دیرهنگامی ازدواج در شهرستان طارم پرداخته است که متوسط سن ازدواج در آن از کل کشور بیشتر است. برای بررسی این پدیده، عوامل موثر بر به تاخیرافتادن سن ازدواج در بین دو گروه مجردها و متاهل های 25-39 ساله به صورت پیمایشی در نمونه ای 374 نفری بررسی شده است. نتایج نشان داد از میان عواملی که تاثیرشان بر دیرهنگامی ازدواج بررسی شده است (نگرش به ازدواج، دین داری، توقعات بالای خانواده ها، کنترل هنجاری، دایره همسرگزینی، هزینه های ازدواج و وضعیت شغلی مردان) صرفا هزینه های ازدواج و وضعیت شغلی مردان بر دیرهنگامی ازدواج در این شهرستان تاثیرگذارند. احتمالا، دلیل عدم تاثیرگذاری متغیرهای غیراقتصادی، بافتار اجتماعی جامعه تحت مطالعه است که جامعه ای روستایی است. در بسیاری از روستاهای ایران متغیرهای غیراقتصادی به دلیل بافت سنتی و کوچکی فضا چندان نمی توانند نقشی در تاخیر در سن ازدواج ایفا کنند.
    کلیدواژگان: ازدواج دیرهنگام، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی
  • ابوعلی ودادهیر *، مهرناز رحمانی، طلعت دباغ صفحات 159-178
    مسئله ناباروری در ایران، با توجه به برساخت اجتماعی- فرهنگی خاص آن، بعد عمیق تری به خود گرفته است. ناباروری در زمره مسائلی است که به نحوی آثار و پیامدهای چندجانبه ای برای همسران درگیر به همراه دارد. دانش پزشکی برای درمان ناباروری روش های متنوعی را پیشنهاد می کند که ازجمله این روش ها می توان به واگذاری جنین، رحم جایگزین و لقاح آزمایشگاهی اشاره کرد. استفاده از این روش ها علاوه بر اینکه می تواند در کمک به باروری همسران موثر باشد، آثار و دلالت های مثبت و منفی متنوعی بر زندگی افراد نابارور دارد. به لحاظ روش شناختی، در این مطالعه از روش تحلیل پدیدارشناسی تفسیری (IPA) استفاده شده است. داده ها با مشارکت 25 زن درگیر با ناباروری و ازطریق مصاحبه عمیق و پدیدارشناختی زنان مراجعه کننده به یک مرکز درمان ناباروری در قزوین با رعایت حداکثر واریانس اجتماعی- فرهنگی و دموگرافیک مشارکت کنندگان به دست آمده است. این مطالعه با هدف تجربه زیسته زنان نابارور در راه درمان انجام شده است. در این مطالعه دوازده درون مایه اصلی و چندین درون مایه فرعی استخراج شد که براساس آنها، مفاهیم اصلی این مطالعه به دستآمد. نتایج نشان می دهد که یکی از مهم ترین عوامل ایجادکننده پریشانی های روانی و پیامدهای اجتماعی، ناشی از فشار اجتماعی اطرافیان مهم است که آثار مخربی بر آسایش روانی زوج های نابارور دارد. این زنان، در طول فرآیند درمان، پیوستاری از امید و ناامیدی را تجربه می کنند و در این مسیر از استراتژی مواجهه و راهکارهای متنوعی بهره می گیرند.
    کلیدواژگان: ناباروری، لقاح آزمایشگاهی، روش های کمک به باروری، زیست جهان، تحلیل پدیدارشناختی تفسیری
  • فاطمه موسوی ویایه * صفحات 177-186
    در چند سال اخیر، شهرداری تهران رویکرد خود را در حوزه اجتماعی تغییر داده و با تعریف طرح های اجتماعی و فرهنگی گوناگون درصدد است تا بر زندگی شهروندان به ویژه زنان تاثیربگذارد و با هدف توانمندسازی زنان برخی مسائل پرشمار آنها را حل کند و به بخشی از نیازهای آنها پاسخ دهد. یکی از برنامه های پژوهشی این حوزه، مجموعه کتاب های زنان و زندگی شهری[1] است که ستاد توانمندسازی زنان شهرداری تهران با همکاری استادان دانشگاه در حوزه زنان و مطالعات شهری بین سال های 90 تا 92 منتشر کرد. هدف این مجموعه، بررسی سهم و نقش زنان در کلان شهر تهران در ابعاد مفهومی، نظری و سیاستی بود تا تغییرات فزاینده زندگی شهری را در پرتو رویکردها و گفتمان های تازه تری در حوزه مطالعات شهری هدف مداقه قرار دهد و سیاست ها و فعالیت های انجام شده در این حوزه را بازنگری کند. مطالعات انجام شده در هفت حوزه به این شرح انتشار یافت: زنان و حقوق شهروندی و مدیریت شهری، زنان و اقتصاد شهری، زنان و فضاهای عمومی شهری، زنان و مسائل اجتماعی، زنان و سرمایه اجتماعی، زنان و فرهنگ شهری، زنان و سلامت و محیط زیست شهری. این مجموعه در ششمین جشنواره بین المللی برترین های پژوهش و نوآوری مدیریت شهری با رویکرد اجرایی شدن طرح های دانش محور اثر برتر شناخته شد.
  • مینا هلالی ستوده * صفحات 187-197
    مسائل زنان، همانند مسائل بسیاری از گروه های خاص و آسیب پذیر در جامعه ایران، تنها چند دهه است که هدف تامل و بحث قرار گرفته است. در این میان، پژوهش های اندکی را می توان یافت که فرصت و امکان خوبی برای ارائه بحث های راهگشا فراهم آورده اند. کتاب گزارش وضعیت اجتماعی زنان، به منزله کوششی درجهت شناخت وضعیت زنان در دهه 1380، یکی از این نوع اقدامات موفق به شمار می آید. این مجموعه دومین اثر ملی موسسه رحمان (رشد، حمایت، اندیشه) است که از سال 1386 با هدف شناخت علمی و رصد آسیب های اجتماعی ایران و آینده نگری درباره آن تشکیل شده است. اثر نخست این موسسه، کتاب گزارش وضعیت اجتماعی ایران[1] است که بررسی مسائل زنان و برخی گروه های آسیب پذیر دیگر را در اولویت قرار داده است. کتاب گزارش وضعیت اجتماعی زنان در ایران (1380-1390) در سال 1394 به کوشش نشر نی منتشر شد و در سال 1395 به چاپ دوم رسید.
    این کتاب به همت فاطمه جواهری، مدیر طرح، و با گردهم آمدن چهل نفر از پژوهشگران و استادان دانشگاه درباره 24 موضوع مربوط به زنان تدوین شده است. این نوشتار بر آن است تا به اختصار نشان دهد که این کتاب چه تصویری از وضعیت و مسائل زنان ایران ترسیم کرده است و با دیگر آثار منتشرشده درباره زنان چه تمایزهایی دارد.
|
  • A Sociological Study on Adherence to Social Norms and Its Relevant Factors: (Case Study of Inhabitants and the Tourists of Mazandaran Province)
    Ghorbanali Ebrahimi *, Akbar Aliverdinia, Vahid Janmohammadi Largani, Seyede Fatemeh Andarvaj Pages 5-29
    "Social Norm" is among main and fundamental concepts of sociology which has a significant effecting role in the stability and alteration of the social system. The aim of this research is to recognize the pattern of social norms and to recognize the relevant social factors in Mazandaran costs. Therefore, Elster’s theory (1989) is used for the dependent variable and for the independent variable integrated approach is used. The research methodology of this paper is survey. Overall, 600 people among the inhabitants and the tourists of Mazandaran costs were selected (300 hundred of inhabitants and 300 of tourists) as the research sample by applying the multi-stage cluster sampling method. The Required data were obtained by the questionnaire. The results of the research show that there is a significant relationship between four variables (intragroup affairs, social cohesion, social commitment, and rationality) with “social norm” and only intragroup status apprehension variable does not have a significant relationship with “social norm”. The variable of collective commitment is the strongest predictor of “social norm” with the standard coefficient of 0.319 and after that variables of social cohesion, intragroup affairs and rationality are next in rank with the standard coefficients of 0.172, 0.135, and 0.111, respectively.
    Keywords: Social Norms, Adherence to Norms, Mazandaran, Inhabitants, Tourists
  • Saeed Dalilgoo *, Fereydoon Vahida, Aliasghar Mohajerani, Reza Esmaieli Pages 31-52
    This study seeks to describe and interpret the actions and lived experience of participants (female household heads covered by Imam Khomeini Relief Foundation in Isfahan Province) in the event of divorce and re-marriage and to explain the reasons of their reduced susceptibility to remarriage. The complexity and multifaceted phenomena being studied, on one hand and the field being interested in a cultural context, on the other hand, have led us to adopt a qualitative approach and phenomenological and grounded theory strategy. For this purpose, we worked with various tools such as research data and semi-structured in-depth interviews, field observation and participation, informal conversations and also used documents, reports, and so on. Finally, findings were presented in Strauss and Corbin paradigm model.
    Field of study were lived worlds of clients under the auspices of World Relief Foundation. The population under study includes female households heads aged 18 to 45 years under the auspices of Isfahan Imam Khomeini Relief Foundation that at least once married but have already decided not to remarry or don’t have any intention to remarry.
    In this study, the combination of phenomenology and grounded theory, qualitative and purposeful and theoretical sampling methods were used. In-depth interview technique was applied for data Gathering. The results include one main theme of “the trajectory of life before divorce” and 6 other themes including "family background before marriage," "marriage conditions" "characteristics of spouse", "sexual relationship", "trying to save marriage" and "main spark for divorce". Grounded theory as a context model includes "conditions", "engagement" and "consequences" which all these three aspects have presented themselves in a final theory.
    Keywords: Remarriage, Female household heads, Grounded Theory, NGO, Relief Foundation
  • Mehran Sohrabzadeh *, Mohsen Niazi, Mohammad Seddigh Mohammadi, Hassan Babaie Pages 53-72
    One type of crime prevention, is recidivism prevention which is carried out by various programs in prisons of the country. Through these programs alongside imprisonment, convicts go under programs that reduce their tendency toward crime. On the other hand, one of the most important indicators of the effectiveness of criminal policy is the rate of recidivism. This study seeks to answer the question whether the programs related to the prevention of recidivism in Sanandaj Central Prison are effective? To answer this question experimental and control groups (total of 200 people) of prisoners were selected by systematic sampling. Crime prevention training program was conducted over 2 months for the experimental group and finally questionnaire related to the tendency to repeat offenses were completed among both groups and the results were compared. Based on findings, the difference in means in the two groups was significant; In other words, preventive educational program in the central prison of Sanandaj, has been effective and has affected the rate of recidivism among prisoners.
    Keywords: Crime Prevention, Recidivism, Effectiveness, Prison, Sanandaj
  • Mahnaz Farahmand *, Mojtaba Shafyeinejad, Morteza Damanbagh Pages 73-96
    Increased social distrustfulness in community lead to the growth of individualistic activities and reduced collective activities and thereby is a threat for social cohesion. Social trust is the main capital of any society, ignoring it constitutes distance from a healthy society and thus increase in distrustfulness. Present study aimed to do a comparative survey of cultural duality and its relationship with social distrustfulness in Yazd and Ahwaz. Statistical population of this research(survey) are individuals from 15 to 64 years residing in Yazd and Ahwaz which among them a sample of 600 subjects were selected by cluster sampling. Results suggest that there is a significant relation between cultural duality and social distrustfulness. This means that if traditional and modern values simultaneously appear in individuals’ behaviors and their social actions, consequently distrustfulness increases. Data shows that maximum amount of social distrust in environmental and institutional aspects are more than other aspects and this amount among Yazd citizens is higher than Ahwaz citizens. Results of regression analysis showed that, dimensions of equality, democracy, pluralism, civil society and appreciate can respectively explain 21.2% of social distrustfulness changes. Overall, results of present study show that, cultural duality is one of the factors of increasing distrust in interactive, social and political arenas.
    Keywords: Social Distrustfulness, Cultural duality, Yazd city, Ahwaz city
  • Shafieh Ghodrati *, Shahla Bagheri, Maryam Mostafavi, Mahdi Askari Pages 97-115
    The purpose of this paper is exploring the meaning of divorce from the view point of divorcees through qualitative approach. Data were collected using deep interview with 15 women who had experienced divorce in Sabzevar city. Participants were selected through theoretical and purposive sampling. Data were analyzed by coding techniques. Ten main categories were explored as the result of interviews. The core category that covers all other ones is “refusal to interact”. Moreover, we found four causal category including “psychological problem of man”, “misusing technology”, women’s unmet expectations from the side of husband” as well as “value difference between couples”. Categories which constitute intermediate conditions include “parents’ intervention”, “distrust in wife”, “economic problems”, “husband’s irresponsibility” and “husband’s psychic problems”. Finally, we investigated divorce consequences at three levels: micro, meso and macro level. Important matter to point out here is that based on experiences participants, in micro and meso levels divorce has both positive and negative outcomes but in macro level all outcomes are negative.
    Keywords: Divorce Consequences, Causal Conditions, Reconstruction, Life without Interaction, Women
  • Naima Mohammadi *, Somayye Pourehsan Pages 117-139
    This study with aim of investigating effect of communication difficulties among those who have committed crimes against persons, has studied 12-18-year-old convicts in rehabilitation center in Kerman. In the current study both survey (IIP-32 and TAS-20 questionnaires) and the experiment methods were conducted, the communication problems of 130 juvenile offenders at the center were investigated. Due to significant differences in average scores of communication problems among convicted crimes against persons compared to other groups, second phase of research began. Experimental group received interpersonal psychotherapy (IPT) during 12 sessions and control group did not receive any intervention. The scores of TAS and IIP improved post-test, and in follow-up (3 months later) the improvement in all factors of IIP (except the openness factor) and all factors of TAS (except externally oriented thinking) remained intact. The findings suggested IPT (interpersonal psycho therapy) to rehabilitation centers.
    Keywords: Interpersonal problems, Alexithymia, Interpersonal psychotherapy, crimes against persons
  • Farhad Nosratinejad *, Maryam Sharifian Sani, Ali Mohammadi Nobari Pages 141-158
    Current research studied factors influencing age of marriage in Tarom province. The average age of marriage among Tarom residents is more than national average age of marriage. This research is a survey study that compares married and single Youth between 25-39 years old in a selected sample of 374 people. According to results, among factors that can effect marriage age are: cultural factors(attitude to marriage and religiosity), Social factors (family expectations, rigidity of marriage norms and mate selection expansion) and economic factors (Employment status of men and marriage Costs) and only economic factors have an effect on increased marriage age which is probably because of Rural context of Tarom, Non-economic Factors do not have any impact on marriage age. In the context of many rural areas in Iran, because of traditional norms rigidity, non-economic Factors like attitude to marriage cannot play a role in marriage age.
    Keywords: Late Marriage, Social factors, Economic factors, Cultural factors
  • Abouali Vedadhir *, Mehrnaz Rahmani, Talaat Dabbagh Pages 159-178
    The problem of infertility in our society with regard to its specific socio-cultural construct has a deeper dimension. Infertility is among issues that have multilateral consequences for couples. Medical knowledge uses diverse infertility treatment methods including embryo transferring, surrogacy and in vitro fertilization (IVF). The focus of this research is the use of assisted fertility techniques, and the effects this can have on infertile people. Methodologically this research uses IPA (Interpretative Phenomenological Analysis). Deep interviews were conducted with 25 participants who were women going to infertility treatment centers in Qazvin and maximum social and cultural variation was taken into consideration.
    Generally, the results of this study showed that lived experience of infertile women makes them seek treatment which can solve their main concerns that are disruption of life and being judged by others, so their main purpose is stabilization of life and not being judged by other people, but attaining to this purpose is not so specified. These women experience periods of hope and despair during the treatment process and use different strategies to encounter their problems. These strategies are deliberate ones and on the basis of the view of infertile women towards future, infertility, their interaction with human actors and with the culture and society in which they live.
    Keywords: Infertility, In vitro fertilization, Life world, Interpretive phenomenology
  • Fatemeh Moosavi Viaie* Pages 177-186
  • Mina Helali Sotoode* Pages 187-197