فهرست مطالب

مجله صفه
پیاپی 69 (تابستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/06/18
  • تعداد عناوین: 7
|
  • صالحه بخارایی صفحه 5
    فضا همواره در معرض قضاوت و ارزیابی کاربران آن است. این مسئله در فضاهای زندگی برجسته تر می گردد. شاهد این امر تلاش انسان در ایجاد و دستیابی به سطوح قابل قبولی از مطلوبیت در فضاست. یکی از وجوه اصلی و متواتر در ارزیابی فضا که مولفه موثری در میزان مطلوبیت فضایی نیز بشمار می آید، اندازه فضا و به تعبیری میزان «فراخ» بودن آن است. این ویژگی که در خصوص گنجایش بالقوه فضاست، در سطوح وسیعی از مطالعات تحت عنوان «فضامندی» مورد بررسی و تحقیق شده است. پژوهشگران این حوزه، با انجام مطالعات کمی، درصدد یافتن راهکارهایی به منظور «بزرگتر جلوه دادن فضا از اندازه واقعی آن» هستند. در این پژوهش با مرور ادبیات مربوطه، ضمن تعریف این کیفیت معنامند فضایی، رابطه همبستگی مشخصه های فیزیکی فضا و معنای فضامندی را -که در مطالعات پیشین تبیین شده است - تفسیر و با تکیه بر یافته های این تحقیقات، به عرضه الگوهای مصور معماری برای ارتقای این کیفیت در فضا پرداخته می شود. ردپای بسیاری از این الگوها در آثار معماران بزرگ قابل پیگیری است.
    کلیدواژگان: فضای معماری، فضامندی، ارزیابی محیط، کالبد فضا
  • راحیل وفایی، شهرام پوردیهیمی صفحه 19
    توجه به مبحث انرژی چه به لحاظ آلودگی و چه از نظر محدودیت منابع از موضوعات اصلی دهه های اخیر به شمار می رود و باید تا حد امکان از اتلاف انرژی جلوگیری نمود. افزایش تقاضای انرژی در کنار نگرانی های زیست محیطی، شرایط مثبتی را برای استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر مطرح کرده است و همراه با پیشرفت مداوم در فناوری این منابع متخصصان به دنبال چاره اندیشی برای تولید انرژی به روش های مختلف هستند. تولید برق خورشیدی توسط فتوولتائیک ها یکی از این روش های پاک و بدون آلودگی است و انتظار می رود در آینده نزدیک نقش مهمی را در تقاضای برق و کاهش گازهای گلخانه ای ایفاء کند. ساختمان یکپارچه با فتوولتائیک نیز از راهکارهای مناسب برای نیل به این مقصود است؛ در این ساختمان ها، پنل های فتوولتائیک به عنوان بخشی از پوسته خارجی ساختمان در فرایند طراحی معماری درنظر گرفته می شوند و هدف از آنها استفاده از فضای نما و بام (با یک ترکیب رضایت بخش) برای تولید انرژی در همان جایی است که مصرف می شود.
    به دلیل وابستگی زیاد عملکرد پنل های فتوولتائیک به در دسترس بودن تابش خورشید در محل مورد نیاز شایسته است که معماران برای طراحی این ساختمان ها، درک درستی از تابش خورشید و میزان کارایی پنل های فتوولتائیک داشته باشند. از اینرو در این مقاله ضمن بیان مدل های محاسبه تابش خورشید ابتدا مدل انتخابی بطور کامل معرفی و سپس با استفاده از این مدل برای ترکیب فتوولتائیک ها با ساختمان در شهر تهران، میزان تابش دریافتی از خورشید روی سطوح مختلف تعیین شده است. بدین ترتیب قابلیت تحلیل و مقایسه فراهم می شود و نتایج حاصل از آن می تواند راهگشای طراحی و جهت یابی مطابق با خورشید، به منظور دستیابی به بهره وری بهتر و بازدهی بیشتر از آنها باشد.
    کلیدواژگان: فتوولتائیک یکپارچه با ساختمان، تابش کل خورشید، جهت و زاویه شیب بهینه
  • پویان شهابیان، رومینا لاهیجی، فاطمه علی بخشی صفحه 37
    در چند دهه اخیر، منافع پیاده در شهرها و ایجاد فضاهای انسان محور، متفکران شهرساز را بر آن داشت تا الگوها و مدل های رشد، اصول و تکنیک های برنامه ریزی و طراحی شهری را در با توجه به انسان و در قالب رویکرد انسان محور به محیط های شهری تعریف و تبیین نمایند. با این وجود، فقدان روش های سازگار، قابل اعتماد، و کارآمد برای مطالعه و امکان سنجی قابلیت پیاده رهواری معابر، موجب عرضه روش های نوینی در این عرصه گردیده است.
    با توجه به جامع نبودن هر یک از روش های موجود، در این تحقیق با هدف بررسی ویژگی های سه روش «چیدمان فضا1، اندازه گیری سطوح اختصاص یافته به عابر پیاده بر مبنای میزان عدم راحتی و خصوصیات حرکتی آن2 و ارزیابی کیفیت کالبدی پیاده راه3» به ارزیابی نتایج تلفیق این سه روش بر روی نمونه موردی معابر شهرک غرب، پرداخته خواهد شد.
    برای این منظور در مرحله نخست، با استفاده از روش چیدمان فضا، چگونگی تاثیر متقابل پیکربندی فضا بر قابلیت پیاده رهواری ارزیابی و معابر برخوردار از پیوند فضایی مناسب تر و بیشتر برگزیده می شوند. سپس در روش اندازه گیری سطوح اختصاص یافته به عابر پیاده بر مبنای میزان عدم راحتی و خصوصیات حرکتی آن، تاثیر رفتارهای عابر پیادهبر قابلیت پیاده رهواری در معابر منتخب بررسی و در روش ارزیابی کیفیت کالبدی پیاده راه، ویژگی های کالبدی مسیر بر قابلیت پیاده رهواری سنجیده خواهد شد. در مرحله آخر شاخص های حاصل از هر روش امتیازدهی و برای هر خیابان امتیاز نهایی ارزیابی خواهد شد.نتایج بررسی ها حاکی از قابلیت پیاده رهواری بیشتر خیابان دادمان در مقایسه با سایر معابر محدوده مورد بررسی است. در نهایت بهترین راهکارها برای ارتقای قابلیت پیاده رهواری معابر منتخب بیان می شود.
    کلیدواژگان: قابلیت پیاده رهواری، چیدمان فضا، اندازه گیری سطوح اختصاص یافته به عابر پیاده بر مبنای میزان عدم راحتی، ارزیابی کیفیت کالبدی پیاده راه
  • رضا رضایی خبوشان، مرجان نعمتی مهر صفحه 53
    مسکن مهر آخرین برنامه تامین مسکن کشور است که پس از گذشت چند سال از اجرای آن، ضرورت بررسی نتایج حاصله از این تجربه به لحاظ میزان موفقیت آن در ایجاد کیفیت زندگی در ساکنانش احساس می شود. ارزیابی کیفیت زندگی، ارزیابی جمع گسترده ای از مولفه های اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و زیست محیطی را در برمی گیرد که در مجموع کیفیت محیط موردنظر را در پاسخگویی نیازهای بهره برداران بازگو می کند. این مقاله دارای دو هدف مورد نظر است: هدف اول تعریف و تعیین نشانگرهای مفهوم کیفیت زندگی در محیط های مسکونی و به دنبال آن طراحی و معرفی مدل تجربی برای سنجش ابعاد مختلف آن و هدف دوم، کاربست مدل تجربی در سنجش کیفیت زندگی در مسکن مهر مورد پژوهش. به این منظور، نخست نشانگرهای عینی کیفیت زندگی محدوه مورد پژوهش با اصول و استانداردهای شهرسازی سنجش شد که مشکلاتی از قبیل نبود فعالیت های مرتبط با رفاه عمومی، گذران فراغت، امور خدماتی، تراکم جمعیتی بالا، دسترسی نازل به کاربری های روزانه نظیر کودکستان، تجاری روزانه و فضای سبز تجهیز شده استخراج گردید. سپس ارزیابی نشانگرهای ذهنی صورت پذیرفت که نتایج حاصله از مجموع نشانگرهای محاسباتی ذهنی بیانگر رضایتمندی متوسط ساکنین مسکن مهر شهر جدید پردیس(5>05/3 > 1) از محیط مسکونی شان است. از بین نشانگرهای محاسباتی، پاسخدهندگان، از تسهیلات و ویژگی های کالبدی واحد مسکونی، امنیت و بهداشت محیط محله مسکونی اظهار نارضایتی کردند. همچنین نشانگرهای بهداشت محیط، امنیت و دسترسی به خدمات در مقیاس محله مسکونی بالاترین و اقتصاد واحد مسکونی کمترین میزان اهمیت را از دیدگاه ساکنان داشتند.
    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، کیفیت محیط مسکونی، مسکن مهر، رضایتمندی از کیفیت محیط مسکونی، شهر جدید پردیس
  • مظفر صرافی، جمیله توکلی نیا، مهدی چمنی مقدم صفحه 71
    این نوشتار، نگاهی انتقادی به فرایند سنتی برنامه ریزی شهری دارد و تلاش ما معطوف به ارتقای جایگاه برنامه ریزی شهری در ایران است. این مقاله با تاکید بر نقش نادیده گرفته شده ی عامل قدرت در فرایند سنتی برنامه ریزی شهری نشان می دهد که چگونه برنامه ریزی شهری متداول، تحت تاثیر این عامل، از فرایند مورد انتظار حامیانشان منحرف می شود و قدرتمندان در آن دست بالا را در اختیار می گیرند. در این مطالعه، نقش قدرت، با توجه به اهداف مداخله ی دولت در فرایند برنامه ریزی شهری، از طریق ترکیب نظریه ی سنتی قدرت، نظریه فوکو و نظریه ی سه بعدی قدرت استیون لوکس، تشریح شده است. ازآنجاکه این دست از مطالعات نیاز به مفهوم سازی قدرت به منظور نشان دادن قدرت ساختاری و اقدامات دولتی در فرایند برنامه ریزی دارند، این مهم از طریق مصاحبه ی عمیق با مدیران عامل پانزده شرکت بزرگ مهندسان مشاور شهرسازی دنبال شد که در ارتباط بلافصل با دولت (کارفرما) هستند. ما نشان داده ایم که چگونه این اهداف دولت، درنهایت منجر به تغییر مسیر فرایند برنامه ریزی شهری می شوند و دولت را در جایگاه عامل برتر قدرت و یک ذی نفع، مطرح می کند. همچنین این که چگونه دولت مسیر برنامه ریزی را مطابق با خواست خود تعیین می کند و شانه به شانه ی سایر رقبا در عرصه ی عمومی و در کنار سایر ذی نفعان عمومی و خصوصی به رقابت می پردازد و منافع عمومی در مفهوم گسترده و دربرگیرنده اش مصالحه می کند و آن را به حاشیه می راند.
    کلیدواژگان: برنامه ریزی شهری، برنامه ریزی در سایه، برنامه ریزی غیررسمی، دولت، ایران
  • اکبر زرگر، زهرا اهری، فاتیما رازقی صفحه 89
    ابعاد رو به گسترش آسیب پذیری شهرها، ناشی از وقوع سوانح در دهه های گذشته، سبب شده است که اقداماتی که برای کاهش خسارات و تلفات ناشی از وقوع سوانح در شهرها و سکونتگاه های زیستی انجام شده، از مقاوم سازی تک بناها به رویکردهایی جامع و در راستای پایدار سازی همه جانبه حیات جوامع شهری در جنبه های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تبدیل گردند. رویکرد جوامع مقاوم در برابر سوانح یکی از این رویکردها است و به نظر می رسد که قابلیت توسعه و رسیدن به یک مدل مناسب برای بررسی میزان تاب آوری و یا عدم آسیب پذیری شهرها در برابر سوانح احتمالی آتی گردد.
    در این مقاله تلاش شده است از طریق تلفیق برخی رویکردهای جدید و جامع (با تاکید بیشتر بر رویکرد جوامع مقاوم در برابر سوانح و توجه به نقش یکپارچه اجزاء کالبدی شهرها و فرم آنها ) به تدوین چارچوبی یرای بررسی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله پرداخته شود و در نهایت معیارهایی در سه دسته کلی(کالبدی، اجتماعی، و اقتصادی) برای ارزیابی میزان تاب آوری شهرها در برابر زلزله های احتمالی در آینده تهیه گردد. سپس بر اساس معیارهای حاصل شده به طور نمونه، به بررسی وضعیت تاب آوری یک محله شهری در برابر زلزله پرداخته شده است. نمونه موردی برگزیده شده ، محله هرزویل در منجیل می باشد که سابقه سکونت طولانی مدت دارد و در زلزله 1369 رودبار-منجیل به علت قرار گیری بر روی یکی از گسل های فعال منطقه، بیش از 90 درصد تخریب شد.
    روش این تحقیق ترکیبی از روش های کمی و کیفی است، که بر پایه بررسی اسناد و مدارک، جمع آوری اطلاعات از طریق پیمایش میدانی و تکمیل پرسش نامه به کمک نمونه گیری ساده اتفاقی صورت پذیرفته است. علاوه بر این برای تکمیل داده های مورد نیاز از مصاحبه های عمیق با ساکنین محله و برخی مسئولین مرتبط نیز بهره گیری شده است.
    نتایج این تحقیق نشانگر میزان بالایی از تاب آوری اجتماعی-اقتصادی با وجود آسیب پذیری نسبی ویژگی های کالبدی محله هرزه ویل است. با اینحال با توجه به سطوح بسیار مطلوب تاب آوری اجتماعی محله، که از نقاط قوت اساسی آن محسوب می شود، در مجموع محله هرزه ویل تاب آوری نسبتا مناسبی دارد، هر چند ضرورت برنامه ریزی برای بهبود تاب آوری کالبدی محله با توجه به ظرفیت های مناسب اجتماعی و اقتصادی آن امری انکار ناپذیر به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: طراحی شهری، ایمنی، زلزله، آسیب پذیری، تاب آوری، زلزله رودبار، منجیل، هرزه ویل
  • حسین پورنادری، ارغوان پورنادری صفحه 119
    در یک کنج شبستان جنوب شرقی مسجد جامع اصفهان، بقایای از آثاری ارزشمند دیده می شود که شامل عناصرمعماری و ساختمانی دو دیوار تزیینی و کتیبه خط کوفی است. هدف در این مقاله بررسی شاخص های معماری این کنج به منظور شناخت تحولات و تعیین قدمت آن است. پژوهش از نوع مطالعات موردی است و از روش توصیفی تاریخی، میدانی و تحلیل هندسی و ساختی بهره گرفته شده است. مطالعات میدانی و نتایج بدست آمده نشان می دهد که کنج مورد نظر بقایای فضای محو شده مستقل و جدا از شبستان است و قدمت آن به پیش از سال481ق می رسیده است.
    کلیدواژگان: مسجد جامع اصفهان، کتیبه سلجوقی، خط کوفی آجری، ساختار شکل(ریخت) کنج فضا، ساختار شکل کتیبه