فهرست مطالب

علوم حدیث - سال بیست و یکم شماره 3 (پیاپی 81، پاییز 1395)

فصلنامه علوم حدیث
سال بیست و یکم شماره 3 (پیاپی 81، پاییز 1395)

  • 188 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1395/09/30
  • تعداد عناوین: 7
|
  • عباس پسندیده* صفحات 3-24
    در متون دینی برای تربیت کودک - که از مهم ترین مسائل اسلام است، مطالبی وجود دارد که بخشی از آنها روایات سبع سنین است. بر پایه این روایات برای تربیت سه دوره مشخص شده است. این پژوهش در پی آن است که مشخص سازد چندگونه نقل در این باره وجود دارد و مراد هر کدام از این دوره ها چیست. روش بررسی، توصیفی و تحلیل محتوا است. این پژوهش چند یافته دارد: 1) این موضوع دست کم پنج نقل دارد که تفاوت‏هایی با هم دارند؛ 2) بر اساس ملاک اعتبار سندی و اعتبار منبع، نقل مشهور «الولد سید» ضعیف است؛ 3) جمع بین کلیدواژه های یک دوره با رویکرد ایجابی است، «مرکز معنا»، و استفاده از کلیدواژه های دو دوره دیگر با رویکرد سلبی «مرزهای معنا» را مشخص می‏سازند. بر این اساس، دوره نخست دوره بازی است، نه آموزش قرآن و ادب، و نه آموزش قوانین؛ دوره دوم دوره آموزش قرآن و آداب است، نه دوره بازی کردن یا آموختن قانون و پذیرش مسئولیت؛ و بالاخره دوره سوم دوره الزام به قانون و پذیرش مسئولیت است، نه بازی یا آموزش.
    کلیدواژگان: کلیدواژه ها: کودک، احادیث سبع سنین، دوره های تربیت، مرکز معنا، مرز معنا
  • محمدکاظم رحمان ستایش، معصومه ریعان* صفحات 25-50
    طرفداران عدم حضور اجتماعی زنان به حدیث «اذا کانت... امورکم الی نساءکم فبطن الارض خیر من ظهرها» - که فقط در دو منبع سنن الترمذ‏ی و تاریخ بغداد آمده و در دیگر کتب روایی رواج یافته است - استناد کرده اند. این روایت از طریق صالح مری بصری - که علمای رجال او را تضعیف نموده‏اند - نقل گردیده است و برگردانی از کلام یک شاعر است که در ضرب المثل های عربی قرن دوم وجود داشته و صالح مری از آن استفاده کرده است. بصره بستر ظهور چنین روایاتی بوده است و تاریخ پیدایش این روایت نیمه میانی قرن دوم هجری است و بسیار متاخر از صدر اسلام است، ولی با وجودضعف سندی و متنی آن، در برخی متون فقهی معاصر شیعه و سنی بدان استناد گردیده و دلیلی بر ممنوعیت شرعی و عدم توانایی زنان در اداره جامعه تلقی شده است.
    کلیدواژگان: کلیدواژه ها: تاریخ گذاری، حلقه مشترک، تحلیل متن و سند، صالح مری، بصره
  • سید محمدباقر میرصانع * صفحات 51-71
    تبیین امکان و تحقق خدمات دین به اخلاق از مباحث ضروری در حوزه ارتباط اخلاق و دین بوده که می‏تواند مقدمات بهتری برای فهم دقیق‏تر از رابطه دین و اخلاق فراهم کند. در این مقاله سعی شده با تبیین دین و اخلاق و تمایزات آن دو در سنت اسلامی، خدمات صورت گرفته از جانب دین به اخلاق بررسی شود. در اثبات خدمات دین به اخلاق سعی بر آن بوده از روایات و سنت اخلاقی اسلام استفاده شود. در آخر نیز خدمات دین به اخلاق به دو قسم مستقیم و غیرمستقیم تبیین گردیده است؛ غیر مستقیم شامل تبیین عقل اخلاقی و تربیت آن است و خدمات مستقیم شامل معرفت‏افزایی اخلاقی، نظام‏سازی برای اخلاق و پشتیبانی از آن است.
    کلیدواژگان: خدمات دین، اخلاق اسلامی، اخلاق و روایات، اخلاق و دین
  • سید محمد حسینی نژاد*، احمد ربانی خواه، حسین آسا صفحات 72-97
    اثبات تجرد نفس یکی از مباحث کلیدی در حوزه فلسفه اسلامی است. با توجه به آن که دانشمندان مسلمان، عموما احادیث پیشوایان دینی خود را به عنوان گزاره هایی صادق پذیرفته‏اند، «استشهادات نقلی» مورد توجه قرار می‏گیرد. این مساله در آثار صدرالدین محمد شیرازی پررنگ‏تر می‏نماید؛ وی به عنوان حکیمی متاله، سعی داشته «استدلالات عقلی» و «استشهادات نقلی» را در کنار هم مورد توجه قرار دهد.
    در این مقاله با بررسی اعتباری و تحلیل مضمونی روایات مربوط به اثبات تجرد نفس مندرج در کتاب‏ النفس الاسفار الاربعه، به نوع و نحوه استفاده از روایات موجود در آن و نکات قوت و ضعف‏شان پرداخته شده است.
    می‏توان فهمید که تعداد کمی از روایات دارای قوت سند و اعتبارند. تحلیل مضمونی حاکی از آن است که تنها 25 درصد از این روایات بر تجرد نفس دلالت آشکار دارند؛ در دیگر موارد، نقص دلالت، بی‏توجهی به معانی لغوی و هم‏خانواده های حدیثی و صدر و ذیل احادیث دیده می‏شود.
    کلیدواژگان: تجرد نفس، کتاب النفس، روش حدیثی ملاصدرا، استشهاد نقلی، اعتبارسنجی حدیثی
  • احسان سرخه ای* صفحات 98-125
    شیخ طوسی کتاب الفهرست را با هدف گردآوری و ارائه فهرست مصنفان و اصحاب اصول و آثار ایشان تالیف کرده است. وی در ضمن معرفی برخی از پدیدآورندگان، از عبارت «له روایات» بهره برده است. این ترکیب در الفهرست نجاشی دیده نمی‏شود. بررسی مفهوم این عبارت در الفهرست شیخ طوسی نشان می‏دهد که این اصطلاح بیشتر از سوی حمید بن زیاد و در برخی موارد از سوی ابن ولید و شیخ صدوق به کتاب شیخ طوسی راه یافته است.
    از مقایسه گزارش‏های شیخ طوسی و نجاشی در نقل از حمید بن زیاد، ارتباط معناداری بین «له روایات» و «له کتاب النوادر» به دست می‏آید. این مقاله با بررسی موارد کاربرد این ترکیب در الفهرست شیخ طوسی و مقایسه آن با الفهرست نجاشی، در صدد کشف ارتباط و توجیه آن و پاسخ به برخی شبهات، برآمده است.
    کلیدواژگان: روایات، نوادر، فهرست، رجال، شیخ طوسی
  • ثریا قطبی*، حمید باقری، زهرا رضایی صفحات 126-147
    رویکرد بیشتر خاورشناسان در حوزه مطالعات حدیثی، فرآیند نقادی حدیث اسلامی از سوی محدثان مسلمان را محدود به نقد سندی دانسته و بر این باور است که ایشان به پدیده نقد متنی بی‏توجهی یا کم‏توجهی داشته‏اند. در سال‏های اخیر پژوهش گران مسلمانان، از جریان‏های مختلف فکری، با ارائه نمونه های گوناگون از شواهد نقد متنی در کتب حدیثی کهن اهل‏سنت سعی در نشان دادن وجود نگاه انتقادی به محتوای حدیث علاوه ‏بر نقد سندی آن از سوی نگارندگان این کتب داشته‏اند. افزون بر این تلاش‏ها‏، مطالعه کتب رجال و علل‏الحدیث متقدمان در سده های سوم و چهارم، شواهدی از اهتمام محدثان نسبت به نقد متنی را به دست می‏دهد. تحلیل گزارش‏های بر‏ جا مانده از متقدمان نشان از نقش قابل ‏توجه نقد محتوایی بر پایه ملاک‏های متعدد در ارزیابی مضمون احادیث، از جمله سنجش با قرآن، سنت، روایات مشهور و غیره دارد.
    کلیدواژگان: حدیث، نقد متن، مصادر متقدم رجالی، اهل سنت، خاورشناسان
  • سید مهدی لطفی*، فاطمه شریعتی صفحات 147-177
    تمییز مشترکات به عنوان یکی از مباحث تحقیقی علم رجال، نقش موثری در حجیت یا عدم حجیت اخبار دارد. بر این اساس رجالیان متاخر توجه ویژه ای به این موضوع داشته و در تمییز مشترکات کوشیده اند. تلاش های صورت گرفته در سه قالب ارائه کتب مستقل در موضوع مشترکات، توجه به مشترکات و ضوابط تمییز آن ها در ضمن آثار رجالی و بررسی مشترکات و راه های تشخیص آن ها در ضمن شروح حدیثی است. مجلسی اول یکی از افرادی که در ضمن شروح حدیثی و رجالی خود به بررسی عناوین مشترک پرداخته است. نقش وی در بررسی راویان مشترک از چند جهت قابل بررسی است. وی در پاره ای از موارد نخستین فردی است که به اشتراک دو عنوان اشاره داشته است. ذکر اشتراک در عناوین محمد بن میسر، حمدان دیوانی، ابن مسکان و حسن بن صالح از جمله این موارد است که توسط سایر رجالیان ذکر نشده و به تبع آن راهکاری نیز برای تمییز آن ها ارائه نشده است. مجلسی اول در تمییز پاره ای از عناوین مشترک از قراینی متفاوت از قرائن دیگر رجالیان بهره گرفته است که چنین امری در بررسی عناوین مشترک حجال، محمد بن میسر، واقد، حمدان و حسن بن زیاد قابل مشاهده است. همچنین مجلسی اول در بررسی راویان مشترک، از قواعد و ضوابطی همچون توجه به طبقه راوی، دقت در راوی و مروی عنه، مقایسه اسانید، جستجوی روایت در منابع متقدم، کثرت روایت، انصراف و توجه به اطلاعات رجالی راوی بهره برده است. مقاله حاضر به روش توصیفی در صدد تبیین نقش و عملکرد مجلسی اول در بررسی راویان مشترک و آراء و نظرات وی در این حوزه و تحلیل ضوابط مد نظر وی است.
    کلیدواژگان: حدیث، علم رجال، تمییز مشترکات، محمد تقی مجلسی، متاخران