فهرست مطالب

پاتوبیولوژی مقایسه ای - سال چهاردهم شماره 56 (تابستان 1396)

فصلنامه پاتوبیولوژی مقایسه ای
سال چهاردهم شماره 56 (تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/02/13
  • تعداد عناوین: 8
|
  • هادی پورتقی صفحات 2165-2172
    هدف از انجام مطالعه حاضر شناسایی ژن های حدت در استافیلوکوکوس اورئوس های جدا شده از موارد ورم پستان تحت بالینی و بالینی بود. جهت شناسایی موارد ورم پستان تحت بالینی تعداد 1920 کارتیه مربوط به 480 گاو در هفت گاوداری در استان البرز به وسیله شیرآزما (CMT) مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین به کمک کشت باکتریایی موارد بالینی ورم پستان استافیلوکوکوس ورئوس نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس آزمایش کواگولاز و ژن 23srDNA به ترتیب تعداد 33 و 12 سویه استافیلوکوکوس اورئوس از موارد ورم پستان تحت بالینی و بالینی جدا شدند. به کمک PCR که با استفاده از پرایمرهایی که برای ژن های فاکتور توده ای کننده (clfA)، کواگولاز (coa)، ناحیه X کد کننده پروتئین A (SpaA- X region)، ژن تنظیم کننده فرعی (agrIII)، همولیزین A (hla) و همولیزین B (hlb)، انجام شد، استافیلوکوک های جدا شده از نظر ژنتیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. با توجه به تنوع بالا در ژن های مورد مطالعه 17 پروفایل مختلف در بین نمونه های مورد مطالعه مشاهده شد که این امر حاکی از تنوع بالا در استافیلوکوکوس اورئوس های دخیل در ورم پستان در این منطقه از کشور است. پروفایل غالب در بین موارد تحت بالینی و بالینی مربوط به clfA، coa، agrIII بود. نتایج این مطالعه امکان بررسی تنوع چند ژن حدت در سویه های استافیلوکوکوس اورئوس شایع در ورم پستان های تحت بالینی و بالینی در استان البرز را فراهم کرده و ممکن است در جهت تبیین رویکردی پیشگیرانه درجهت کاهش عفونت ناشی از این باکتری کمک کننده باشد.
    کلیدواژگان: گاو شیری، استافیلوکوکوس اورئوس، ژن های حدت، ورم پستان بالینی و تحت بالینی
  • رامین ابری، ودود رضویلر، افشین جوادی، محمد آهنگرزاده رضایی، تقی زهرایی صالحی صفحات 2167-2154
    سویه های اشریشیا کلی انتروتوکسیژنیک معمولا در کشورهای در حال توسعه شایع می باشند و علت اصلی اسهال در افرادی هستند که به کشورهای در حال توسعه مسافرت می کنند. تیپ های بیماریزای انتروپاتوژنیک (EPEC) به عنوان سویه هایی تعریف شده اند که دارای ژن eae هستند ولی ژن های 1stx و2stx را ندارند و می توانند علت اسهال در انسان و حیوانات باشند. هدف از این مطالعه شناسایی و بررسی میزان اشریشیا کلی جدا شده از نمونه شیر و فراورده های شیری خام با روش دوپلکس PCR بود. تعداد 102 نمونه شیر و فرآورده های شیری خام عرضه شده در بازار از بخش های مختلف استان آذربایجان شرقی انتخاب شدند. جدایه های اشریشیا کلی بعد از کشت و انجام تست های تاییدی شناسایی شدند. برای تشخیص سویه های اشریشیا کلی انتروتوکسیژنیک و انتروپاتوژنیک از دوپلکس PCR استفاده شد. به منظور شناسایی سویه های بیماریزای ETEC از پرایمر های مربوط به ژن های lt ، st و برای شناسایی تیپ های بیماریزایEPEC از پرایمرهای مربوط به ژن های eae و bfp استفاده شد. طبق نتایج بدست آمده، 45% نمونه ها آلوده به اشریشیا کلی بودند. در بین اشریشیا کلی های جدا شده هیچ مورد ETEC شناسایی نشد و فقط دو مورد (34/4%) EPEC جداسازی شد که یک مورد (17/2%) آن EPEC تیپیک و یک مورد (17/2%) هم EPEC غیرتیپیک بود. باتوجه به مطالعات گذشته و مطالعه حاضر در ایران که نشان دهنده میزان بالای E. coli و حضور سویهEPEC در فرآورده های شیری خام است، می توان گفت که علت اصلی آن عدم رعایت شرایط صحیح بهداشتی، استفاده از شیر غیر پاستوریزه و انجام تمام مراحل تولید با دست و روش های سنتی می باشد.
    کلیدواژگان: اشریشیا کلی، انتروتوکسیژنیک، انتروپاتوژنیک، فرآورده های شیری، دوپلکس PCR
  • امیرپرویز رضایی صابر صفحات 2173-2178
    مسمومیت با فلزات سنگین مخصوصا مسمومیت با سرب یک مشکل ویژه بهداشت عمومی می باشد.هدف از انجام این مطالعه بررسی آلودگی به سرب در شیر گاوهای مناطق مختلف تبریز بود. بدین منظور با استفاده از نمونه برداری تصادفی به اخذ نمونه شیر از منطقه شمال، جنوب، شرق و غرب گاوداری های صنعتی و سنتی شهرستان تبریز به تعداد مجموعا 400 نمونه (از هر مسیر یکصد نمونه) پس از بررسی میزان تولید، اقدام گردید. سپس نمونه ها فریز گشته و اقدام به اندازه گیری مقادیر سرب در نمونه ها به روش جذب اتمی شعله گردید. میانگین مقادیر سرب در شیر گاوداری های منطقه غرب تبریز ppm 531/0، جنوب تبریز ppm 641/0، شمال تبریز ppm 686/0 و شرق تبریز ppm 656/0 گزارش گردید. اختلاف آماری معنی داری ما بین میانگین مقادیر سرب مناطق مختلف چهارگانه تبریز مشاهده گردید (05/0 P<). با توجه به نتایج بدست آمده و همچنین باتوجه به حد استاندارد مجاز سرب، تمامی نمونه های شیر در این بررسی از لحاظ آلودگی به فلز سرب کمتراز حد مجاز می باشند. در این مطالعه ارتباط آماری معنی داری ما بین میانگین مقادیر سرب شیر نواحی مختلف مورد بررسی و میزان تولید شیر روزانه دام های مورد بررسی مشاهده نگردید. (05/0 P>).
    کلیدواژگان: سرب، شیر، گاو، تبریز
  • سیاوش صحت کاشانی، سروش محیط مافی صفحات 2179-2188
    یکی از داروهای رایج برای القای بیهوشی کتامین است که به تنهایی قادر به ایجاد بیهوشی مناسب نمی باشد، بنابراین معمولا همراه با داروهای بنزودیازپینی، مخدر و یا آلفا دو اگونیست استفاده می شود. آلفا دو آگونیست ها مدت زیادی است که در علم دامپزشکی به عنوان داروهای پیش بیهوش مصرف می شوند، با این حال یکی از داروهایی که در مورد بیهوشی خرگوش کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است، نوع خوراکی داروی کلونیدین است. کلونیدین تنها آلفا دو آگونیستی است که به شکل قرص عرضه می شود و به تازگی مطالعات زیادی نشان داده اند که این دارو اثرات آرامبخشی و ضد دردی خوبی دارد و میزان داروی بیهوشی مورد نیاز را کاهش می دهد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر کلونیدین خوراکی بر بیهوشی حاصل از تزریق عضلانی کتامین در خرگوش سفید نیوزلندی انجام شد. هفت سر خرگوش در گروه کنترل با کتامین هیدرو کلراید بیهوش شدند، همین گروه از حیوانات پس از 2 هفته نگهداری و پاکسازی کامل داروها از بدن، پیش از بیهوشی با کتامین، کلونیدین خوراکی به میزان mg/kg5/0 دریافت کردند و به عنوان گروه آزمایش در نظر گرفته شدند. پس از تجویز دارو در هر دو گروه علایم حیاتی و همچنین رفلکس های پدال، پلکی و رایتینگ مورد ارزیابی و ثبت قرار گرفتند. نتایج نشان داد که استفاده از کلونیدین خوراکی پیش از بیهوشی با کتامین، قادر به ایجاد بی دردی مناسب نبوده اما به میزان قابل توجهی باعث افزایش طول مدت و عمق بیهوشی شده و می تواند افزایش ضربان قلب ناشی از مصرف کتامین را کاهش دهد.
    کلیدواژگان: خرگوش سفید نیوزلندی، کتامین هیدرو کلراید، بیهوشی، کلونیدین هیدرو کلراید
  • سید اسماعیل صفوی، غفور موسوی صفحات 2189-2198
    کریپتورکیدسیم در نتیجه اختلال در نزول بیضه به داخل اسکروتوم حاصل می شود. متعاقب اصلاح جراحی کریپتورکیدیسم (اورکیدوپکسی)، بهبود تدریجی آسیب های بافت بیضه مشاهده می شود. هدف از این تحقیق ارزیابی بافت شناسی تاثیر جنسینگ بر بیضه پس از اورکیدوپکسی در موش صحرایی می باشد. تعداد 40 سر موش صحرایی نژاد ویستار (120-90 گرمی و 28 روزه) به صورت تصادفی در 4 گروه 10 تایی تقسیم شدند. در گروه اول پس از اورکیدوپکسی به مدت 30 روز سالین نرمال به صورت خوراکی استفاده شد. در گروه دوم پس از جراحی اورکیدوپکسی، جنسینگ به مدت 30 روز روزانه با دوز 500 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت خوراکی استفاده گردید. در گروه سوم به عنوان گروه شم، پس از برش، بیضه ها از داخل اسکروتوم به داخل حفره شکم جا به جا شده و به اسکروتوم بازگردانده شدند و به مدت 30 روز سالین نرمال استفاده شد. در گروه چهارم به عنوان گروه شاهد سالم هیچ مداخله ای صورت نگرفت. در پایان دوره، نمونه های بافت بیضه جهت مطالعات مورفولوژی و هیستومورفومتری اخذ گردید. نتایج به روش آماری آنالیز واریانس یک طرفهANOVA و تست توکیTukey تحلیل گردید و 05/0>P به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که جنسینگ، مراحل بهبود صدمات بافت بیضه را پس از اورکیدوپکسی تسریع می کند بطوری که قطر لوله های سمینیفر و ضخامت اپی تلیوم لوله ها افزایش یافته و ضرایب اسپرماتوژنز شامل شاخص تمایز لوله، ضریب تجدید پذیری و ضریب اسپرمیوژنز به طور معنی داری افزایش می یابد (05/0>P).
    کلیدواژگان: جنسینگ، بیضه، کریپتورکیدیسم، اورکیدوپکسی، موش صحرایی
  • روناک فدایی فر، احمد اصغری، سیدسعید عظمایی، مهدی سخا صفحات 2199-2206
    هدف از این مطالعه بررسی اثرات بی دردی و آرام بخشی ناشی از تزریق داروی ترامادول با آسپرومازین می باشد. به همین منظور تعداد 10 راس اسب با سن بین 2 تا 8 سال و وزن بین 250 تا 350 کیلوگرم به دو گروه 5 راسی تقسیم شدند. به اسب های گروه تیمار، ترکیب ترامادول با دوز 1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و آسپرومازین 2% به میزان 05/0 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بصورت آهسته داخل وریدی (4 میلی لیتر در دقیقه) تزریق گردید. همچنین به اسبان گروه شاهد، نرمال سالین به میزان 1میلی لیتر به ازای هر 45 کیلوگرم وزن بدن بصورت داخل وریدی دریافت نمودند. برخی از علایم حیاتی همچون درجه حرارت، تعداد تنفس، ضربان قلب، فشار خون سیستولی و دیاستولی و حرکات دستگاه گوارش قبل از تزریق دارو و در فواصل 5 دقیقه ای تا 6 ساعت پس از تزریق مورد اندازه گیری واقع و ثبت گردید. وسعت و میزان بی حسی احتمالی از تحریک فرو بردن یک سوزن نازک در نواحی مختلف مقعد، پرینه و پهلوها و واکنش و عکس العمل حیوان ثبت گردید. نتایج حاصل توسط آنالیز واریانس دوطرفه (ANOVA) و آزمون اندازه های تکراری (repeated measurement) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای بررسی با سطح معنی داری 05/0>P از تست چند دامنه ای دانکن استفاده شد. انجام این تزریق باعث ایجاد حالت آرام بخشی مناسب گردید در حالیکه فاقد اثرات بی دردی بود. میانگین درجه حرارت، تعداد تنفس، ضربان قلب، فشار خون سیستولی و دیاستولی و حرکات دستگاه گوارش در گروه تیمار در زمان های 1، 15، 30، 60 و 360 دقیقه اختلاف معنی داری را با گروه شاهد نشان نداد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که تزریق توامان ترامادول با آسپرومازین به میزان های ذکر شده سریع الاثر می باشد و آرام بخشی مناسبی را در حیوان ایجاد می کند و فاقد اثرات جانبی بوده و هیچگونه خطری برای حیوان ایجاد نمی کند، اگرچه یک داروی مناسب کاهنده درد نمی باشد.
    کلیدواژگان: ترامادول، آسپرومازین، بی دردی، آرام بخشی، اسب
  • رامتین هوشنگی، مهدی سلطانی، سیدپژمان حسینی شکرابی صفحات 2207-2216
    آکوا استارتیک ماده ضدعفونی کننده بر پایه پراسید استیک برای اولین بار در ایران با قابلیت استفاده در صنعت آبزی پروری تولید شده است. این مطالعه به منظور تعیین میزان غلظت کشندگی متوسط(LC50) آکوا استارت طی 96 ساعت و سپس بررسی ضایعات احتمالی آسیب شناسی بافت آبشش در بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان صورت گرفت. این مطالعه با تعداد 510 عدد بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی 01/0± 33/1 گرم در ظروف 30 لیتری در شرایط استاتیک انجام شد. ماهیان به مدت 96 ساعت تحت تاثیر غلظت های 65، 75، 80، 85، 95، 100، 110 و 115 میلی گرم در لیتر آکوا استارت قرار گرفتند. LC50داروی آکوا استارت با جمع آوری میزان تلفات در تیمارها در طول 96 ساعت با استفاده از آنالیز پروبیت برابر 4/89 میلی گرم در لیتر محاسبه شد. تغییرات رفتاری مشاهده شده در ماهیان طی دوره آزمایش در مقایسه با گروه شاهد شامل شنای دهان باز، حرکات جهشی، کف زی شدن، واژگونی، شنا درسطح آب، تجمع در اطراف پمپ هوا، افزایش ترشح موکوس و مرگ دهان باز بود. پس از قرارگیری بچه ماهیان تحت غلظت های کشنده آکوا استارت بافت آبشش از لحاظ آسیب شناسی بافتی با پدیده هایی نظیر نکروز سلول های پوششی، هیپرپلازی، پرخونی و چسبندگی و چماقی شدن تیغه های آبششی ثانویه همراه بوده اما در غلظت های بالاتر، صدمات شدیدتری ازجمله نکروز وسیع سلولی مشاهده شد. درصد مرگ و میر بچه ماهیان با افزایش مدت زمان مواجهه و افزایش غلظت آکوا استارت افزایش یافت که بیانگر افزایش اثرات سمیت این ماده است. این تحقیق می تواند پایه انجام آزمایشات مزرعه ای برای این محصول ضدعفونی کننده باشد.
    کلیدواژگان: ضدعفونی، غلظت کشندگی متوسط(LC50)، قزل آلای رنگین کمان، پراسید استیک، آکوا استارت
  • رحیم علیزاده، غلامرضا عابدی، جواد اشرفی هلان، کورش منصوری صفحات 2217-2228
    اعصاب محیطی ساختارهای هستند که مکرر تحت تاثیر ضایعات ضربه ای قرار می گیرند. میرا گیاهی که در طب سنتی کاربرد فراوانی دارد از خانواده BURSERACEAE می باشد. این گیاه در گذشته به صورت گسترده در درمان تب، دردهای معده، بیماری های کیسه صفرا، عفونت های پوستی، آمنوره، درد، دیسمنوره، تومورها، دردهای قفسه سینه و نیش زنبور در هند، چین، ایتالیا و یونان مورد استفاده قرار می گرفته است. در این مطالعه تعداد 30 سر خرگوش نر بالغ از نژاد نیوزلندی مورد استفاده قرار گرفت. تحت بیهوشی عمومی، عصب سیاتیک اندام حرکتی راست قطع گردید و سپس با استفاده از نخ 0- 6 تک رشته ای، لبه های قطع شده عصب سیاتیک همدهانی ایجاد شد. سپس خرگوش ها به6 گروه 5 تایی تقسیم شدند. گروه 1 (گروه کنترل) درمانی بر روی آن صورت نگرفت، گروه 2 تحت درمان با پایه ژل (اوسرین) قرار گرفت، گروه 3 تحت درمان با کامیفورا 5/2 درصد، گروه 4 تحت درمان با پلاسمای کامیفورا 5 درصد ، گروه 5 کامیفورا 10 درصد قرار گرفت، گروه 6 تحت درمان کامیفورا20درصد قرار گرفت. بعد از 45 روز از محل عصب سیاتیک آزرده شده نمونه های بافتی برای ارزیابی تغییرات آسیب شناسی بافتی برداشته شد و آنالیز آماری صورت گرفت. در این مطالعه پارامترهایی مثل خونریزی، التهاب، پرخونی و فیبروپلازی بررسی گردید. بر طبق نتایج به دست آمده در این مطالعه، عصاره گیاه کامیفورا میرا با درصد 5/2 و 5% دارای اختلاف معنی دار با سایر گروه ها می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده عصاره گیاه کامیفورا میرا دارای اثرات التیام بخشی مناسب و قابل قبولی بر روند ترمیم آسیب عصب سیاتیک در خرگوش می باشد.
    کلیدواژگان: عصاره کامیفورا میرا، عصب سیاتیک، خرگوش
|
  • Pourtaghi, H Pages 2165-2172
    The aim of this study was to determine virulence genes patterns of Staphylococcus aureus isolated from bovine subclinical and clinical mastitis. A total of 1,920 quarters of 480 dairy cattle in seven commercial dairy farms of Alborz province, Iran examined using CMT test. Staphylococcus aureuses were detected from clinical and subclinical samples with bacteriological culture. Based on coagulase reaction and 23sr DNA, a total of 33 and 12 strains of Staphylococcus aureus were isolated from subclinical and clinical mastitis cases respectively. The Staphylococcus aureus strains were characterized genotypically by polymerase chain reaction using oligonucleotide primers that amplified genes encoding clumping factor (clfA), coagulase (coa), the gene segments encoding the X region of protein A gene spa (SpaA-X), accessory gene regulator (agrIII), hemolysin A (hla), and hemolysin B (hlb). Based on a remarkable variability detected in the studied genes 17 different profiles were identified among the samples, indicating a great diversity of Staphylococcus aureus involved in the etiology of mastitis cases in this region. The predominant profile between subclinical and clinical cases was clfA, coa, agrIII. These results help in the understanding of the distribution of the prevalent Staphylococcus aureus strains among bovine subclinical and clinical mastitis isolates in Alborz province, and might contribute to the establishment of preventive strategies to decrease the spread of infection.
    Keywords: Dairy cattle, Staphylococcus aureus, Virulence genes, Clinical, subclinical mastitis
  • Abrir., Razavilarv., Javadia., Ahangarzadeh Rezaeem., Zahraei Salehi, T Pages 2167-2154
    Enterotoxigenic Escherichia coli is very important and usual, particularly in the developing countries and it is the main reason of diarrhea in travelers to developing countries. Enteropathogenic Escherichia coli strains are defined as intimin-containing diarrheagenic E. coli but do not produce Shiga toxin, which can cause diarrhea in humans and different animal species. Pathogenic Escherichia coli strains are commonly transmitted through contaminated food and water. The aim of this study was to identify Escherichia coli pathotypes in raw milk and dairy product samples using Duplex PCR. A total of 102 raw milk and dairy products samples were randomly collected from different localities in Western Azerbaijan and transferred in sterile conditions to department of food and drug microbiology lab, affiliated to Tabriz University of medical sciences. 46 E. coli were identified based on culture and a number of biochemical tests. Duplex PCR assay were developed for detection of enterotoxigenic and enteropathogenic Escherichia coli. The target genes selected for each category were the lt and st for ETEC, eae and bfp for EPEC isolates. According to the results, the rate of E. coli in samples was 45%. No ETEC strains were isolated from any of the samples examined and only 2 (4.34%) EPEC strains were identified. Previous studies and our results showed the high percentage of E. coli and EPEC in raw milk products. It was concluded that using raw milk without pasteurization, and using traditional dairy products produced in unsanitary conditions and are the main resources for growth of E. coli pathotypes.
    Keywords: scherichia coli, Enterotoxigenic, Enteropathogenic, Raw milk products, Duplex-PCR
  • Rezaei Saber, A.P Pages 2173-2178
    Toxicities by heavy metals especially by lead are a public health problem. The aim of this study by random sampling (n= 400, 100 samples of each geographical path) was conducted on the north, south, east, and west industrial and traditional cattle-farms of Tabriz. The samples were freeze and then the lead amount of the samples was measured using flame atomic absorption method. The mean rate of lead in milk of the west, south, north, and east of Tabriz cattle-farms was reported as 0.531, 0.641, 0.686, and 0.656 ppm. A meaningful statistical difference was observed among the lead-mean of the different regions of Tabriz (P 0.05) was observed among the mean-rates of milk lead as well as daily milk production of the cattle in different understudied regions.
    Keywords: lead, Milk, Cattle, Tabriz
  • Sehat Kashanis., Mohitmafi, S Pages 2179-2188
    Ketamine is one of the most common drugs for anesthesia induction, but it often can’t provide a decent anesthesia and it is often combined with sedative and muscle relaxants such as benzodiazepines, opioids or alpha 2 agonists. Alpha 2 agonists have been used in veterinary medicine for a long time as anesthesia premedication; Even so, there are few studies on Clonidine as an anesthetic premedication in rabbits. Clonidine is an alpha 2 agonist drug mainly used to treat high blood pressure in humans, recently though number of studies have shown that this drug has a great analgesic, sedative and anesthetic drug sparing effects. We conducted this study, in order to evaluate Clonidine effects on anesthesia caused by intra-muscular injection of ketamine in rabbits. Seven New Zealand white rabbits were anesthetized by using intra muscular injection of ketamine as the control group, after two weeks for ketamine complete clearance, the same group received 0.5 mg/kg of oral Clonidine 30 minutes prior to ketamine injection as the experimental group. Pedal, palpebral and righting reflexes and vital signs, such as heart rate, respiratory rate, SPO2 and rectal temperature of both groups were observed and documented in order to evaluate the quality of anesthesia. Results showed, administration of 0.5 mg/kg oral Clonidine 30 minutes prior to ketamine injection, provides deep and prolonged anesthesia and reduces heart rate but fails to produce proper analgesia.
    Keywords: New Zealand White Rabbits, Ketamine Hydrochloride, Anesthesia, Clonidine Hydrochloride
  • Safavie., Mousavi, G Pages 2189-2198
    Perturbation of testicular descension into the scrotum result in cryptorchidism. After surgical correction of cryptorchidism (Orchidopexy), recovery of damaged testicular tissue, were observed gradually. The aim of present study, was to histological evaluation on the effect of Ginseng against testis after Orchidopexy in rat. In this study, 40 male Wistar rats (90-120 gr and 28 days old) randomly were divided in to 4 groups of 10 animals each. In first groups, after Orchidopexy, saline normal used orally for 30 days. In second groups, after Orchidopexy, Ginseng (500mg/kg/day) used orally for 30 days. In third groups, as a sham, after incision, testes were replaced from scrotum to abdominal cavity then returned to scrotum and used saline normal orally for 30 days. In fourth groups, as a healthy control, no operated. At the end of the experimental periods, testicular tissue samples were obtained for morphologic and histomorphometerical studies. The results were analyzed with one-way ANOVA and Tukey test and P
    Keywords: Ginseng, Testis, Cryptorchidism, Orchidopexy, Rat
  • Fadaeifarr., Asgharia., Ozmaies., Sakha, M Pages 2199-2206
    A variety of analgesic and sedative agents are available, and which one can be used in horses is a highly controversial issue. The purpose of this study was to evaluate the analgesic and sedative effects and effect on vital signs and probable side effects of administered tramadol with acepromazine in the horse. Ten healthy mix breed horses 2-10 years of age, weighing 250-350 kg were randomly divided into two groups. One group received combination of tramadol (1 mg/kg, IV) and acepromazine (0/05 mg/kg, IV). The second control group received a saline placebo (1ml/45 kg bwt, IV). Heart rate, respiratory rate rectal temperature, systolic and diastolic blood pressure and GI movement were recorded. The records were averaged for the fifteen minutes’ intervals to 6 hours after injection. Analgesia was assessed with pin prick in the tail and perineal region. Data were analyzed statistically by two way of analysis of variance (ANOVA) using repeated measurements and Duncan’s multiple range tests to determine significant differences using P
    Keywords: Tramadol, Acepromazine, Analgesia, Sedation, Horse
  • Hooshangir., Soltanim., Hosseini Shekarabi, S.P Pages 2207-2216
    Aquastart is introduced as a peroxide-based disinfectant agent in aquaculture industries of Iran for the first time. This study was designed to determine the median lethal dose (LC50) for 96 hours and histopathological finding in gill tissue. On fry rainbow trout. The research was carried out by 510 rainbow trout fry with an average weight of 1.33±0.01 grin 30 liter tanks under static conditions. Fish was exposed to 65, 75, 80, 85, 95, 100, 110 and 115 ppm concentrations of Aquastart for 96 hours. LC50 value of 89.4 mg/L was estimated for Aquastart by collecting the mortality of fish during 96 hours with using of probity analysis. It was found that in the lethal concentrations of Aquastart abnormal symptoms such as open-mouthed swimming, flashing, gasping for air, sinking to the bottom, balance gone, turned upside down and open-mouthed death were observed in comparison to control group. The histological investigation showed a range of histopathological alternations in gills tissue including epithelial cells necrosis, hyperplasia, hyperemia, lamellar adhesion and clubbing of at the tip of secondary gill lamellae. However, the severity of these alternations increased with increasing of the doses of Aquastart and extensive necrosis was observed in this regard. The highest mortality rate was obtained with increasing duration of exposure and concentration of Aquastart, according to increased toxicity of the agent. This study will be the basis of in vivo research for this disinfectant agent.
    Keywords: Disinfectant, Median lethal dose (LC50), Rainbow trout, Peracetic acid, Aquastart
  • Aizadehr., Abedi, Gh., Ashrafij., Mansoori, K Pages 2217-2228
    Peripheral nerves are structures frequently affected by traumatic lesions. Neural tissue is one of the most important tissues of the body which recovers extremely sluggishly after being injure. The resin of Commiphora myrrha (Burseraceae) has been used for several centuries for the treatment of various diseases in the traditional medicines of India, China, Rome, Greece and Babylon. They are used in indigenous medicines for the treatment of wound, pain, arthritis, fractures, obesity, parasitic infection and gastrointestinal diseases. In this study, 30 New Zealand 35-36 weeks old and weighing 2.5-3 kg male rabbits were used, and randomly divided into four groups (A, B, C, D, E and F) of 5 rabbits each, according to the procedure performed. Group A (control), group B (userin), group C (commiphora 2.5%), group D (commiphora 5%), group E (commiphora 10%), group F (commiphora 20%). The animal was anesthetized and in all groups the nerve was sharply cut, and then anastomosed with nonabsorbable 6/0 material suture. For evaluation reoair healing, 45 days after surgery, nerve samples were sent to laboratory. In this study some parameters such as bleeding, inflammation, hyperemia, and fibroplasia were evaluated. There is significant difference between groups C and D with others groups. The results show commiphora has positive effect on sciatic nerve regeneration in rabbits.
    Keywords: Commiphora myrrha extract, Sciatic nerve, Rabbit